Neutron 60966 این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ [h=3]خدا وکیلی آیا خوشحالیهای روزمره ما ملت بیشتر از سایرین نیست!؟[/h] خوشحالیها نسبت به گذشته و نسبت به مردم دیگر کشورها، آنقدر بیشتر شده که حد و اندازه ندارد. مثالهای بسیاری برای این نتیجهگیری داشتیم . بیمناسبت ندیدم آنها را با شما نیز درمیان گذارم یکم - زیدآبادی پس از ۲ سال و اندی به مرخصی می آید همه خوشحال میشویم دوم - آمنه از قصاص درمیگذرد همه تبریک میگوییم و به منش او درود میفرستیم و خوشحال میشویم سوم - در صف شلوغ نانوایی هستیم و بالاخره نان گیرمان میآید، خوشحال میشویم چهارم - رئیس جمهور محبوب از پول خودمان به ما یارانه میدهد ممنون و خرسند می شویم پنجم - وارد اتوبوس میشویم و جا گیرمان میآید که بنشینیم خوشحال میشویم ششم - بنزین با قیمت ارزان برای شب عید اعلام میکنند خیلی خوشحال میشویم که بنزین سفر جور شد هفتم - در فرودگاه و هنگام خروج متوجه میشویم که ممنوعالخروج نیستیم و خوشحال میشویم هشتم - باران میآید و از آلودگی هوا برای چند ساعتی در امانتر میمانیم خوشحال میشویم بوووووووووووووووق دهم - دروغهای مقامات دولتی بصورت جوک درمیآید و با لذت برای هم تعریف میکنیم یازدهم - نوار ربنای شجریان را هنگام افطار با صدای بلند در منزل پخش میکنیم و احساس خوشحالی میکنیم دوازدهم - در بازگشت از سفر کسی در قسمت گمرک و فرودگاه به ما گیر نمیدهد و خوشحال میشویم سیزدهم - مامورین و گشت به ما گیر نمیدهند ، کلی خوشحال میشویم. بووووووووووووووووق پانزدهم - به *****شکن جدیدی دست پیدا میکنیم و خوشحال میشویم شانزدهم - نرمافزار جدیدی بهطور مجانی گیرمان میآید و خرسندمان میکند هفدهم - به مشهد میرویم و دستمان به ضریح میرسد خوشحال میشویم هجدهم - هواپیمایمان سالم به زمین میرسد و می بینیم سقوط نکرده خوشحال میشویم بووووووووووووووووق بیست - فیلم جدایی نادر وسیمین پرفروشترین در تاریخ سینمای ایران اعلام میشود واینکه از فیلم اخراجیهای ۳ ساخته دهنمکی بیشتر فروش داشته، ما را خیلی خوشحال میکند بیست و یکم - اون موقعها که همه چیز کوپونی بود، وقتی کوپن اعلام میکردند خیلی خوشحال میشدیم بیست و دوم - علیآبادی به عنوان نامزد وزارت به مجلس معرفی میشود و رای نمیآورد و همه خوشحال میشویم بیست و سوم - دست نزدیکان رئیس جمهور محترم رو میشود که با رمالان و کفبینان مملکت را اداره میکرده خوشحال میشویم بیست و چهارم - فلان مقام فلان کشور ( مثلا کشور لیبی ، تونس، .. . یا سوریه سقوط میکنند یا در آستا نه سقوط ، ما حسابی کیف میکنیم و خوشحال میشویم. بیست و پنجم - مجری تلویزیون در یک مصاحبه زنده راه دور تلویزیونی حسابی کنف و آبرو ریزی میشود ما کلی خوشحال میشویم . همچنین بچهای در برنامه زنده تلویزیونی اعلام میکند که «شوشولشو خودش میشوره» و موضوع رسانهای میشود و همه خوشحال میشویم که اولا دست مجری که میخواست موضوع را سمبل کند رو شد و دوم اینکه از دسشون در رفت و نشد که آنرا سانسور کنند و رفت رو آنتن بیست و ششم - وقتی تیم ایران میبرد خوشحال میشویم در عین حال وقتی هم ایران در یک مسابقه میبازد، چون خیلی از مسئولین ورزش کشور متنفریم، خوشحال میشویم یعنی اینکه در هر صورت خوشحالیم ( خدایا چه نعمت بزرگی !!! )) هیج قومی این قدر شانس خوشحالی ندارد خلاصه نمونه زیاد است و بسیاری خوشحالی های دیگر که نظیرش رو هیچ کشور ، ملت و قوم دیگری ندارند. 57 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ داداشی نمیدونم تو امشب چرا زدی تو خط پیام های ایمیلی 8 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 مهر، ۱۳۹۰ به مرگ میگیرن که به تب راضی بشیم 13 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ من هرچیزی گرونتر میشه هم خوشحال میشم! 10 لینک به دیدگاه
A.R-KH-A 4953 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ تخم مرغ دانه اي 300 تومان ميشود و ما كلي خوشحال ميشيم... __________________________________________________ اين خوشحالي ها از سر رضايت نيست.. هر چند كه اين گراني و اين باخت و اين توهين و...ما را هم جميعا متضرر ميسازد ولي از آنجايي كه وقتي فردي كه چيزي بگويد ولي كسي گوش شنوايي نداشته باشد مورد خوشحالي است.. البته اين نوع خوشحالي حتي در هنگام متضرر بودن خود به آن برميگردد كه "ما نتيجه ي كار را با اين شرايط حدس ميزديم ولي كسي گوش نكرد..".. وقتي دستت به جايي بند نيست و قيچي دست كسي ديگر است معمولا اين شيوه نه تنها در ايران بلكه در تمامي كشورها استفاده ميشود.. 19 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ آمریکا میخواد حمله کنه من خیلی خوشحال میشم! کرایه تاکسی ها هم زیاد شد 4 روز پیش خوشحال شدم! بنزین قراره بشه 1200 در پوست خود نمیگنجم! 16 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ یه چیز دیگه، من وقتی خودم هم پول ندارم خوشحال میشم!! 8 لینک به دیدگاه
Iman-Emperatour 4937 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ ممنونم خیلی چیزهای دیگه ای می تونه تو یه روز اتفاق بیفته..... 6 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ امروز عقربه های ساعت بزرگ مترو، ساعت 18:33 را به عنوان ساعت اعزام قطار نشان میداد. از ساعت 18 پرس های هیدرولیکی ملت فرهیخته،با فرهنگ،استثنایی و غیر قابل شناخت ایران اسلامی را پشت سرم حس کردم. همین که در باز شد، ضربات سهمگین شروع شد،یکی با کله میرفت تو در، یکی مثل ..... له میشد و..... خلاصه در این صحرای محشر؛ کفش یک بنده خدایی از پایش در آمد. همه دور کفش حلقه زدند و قاه قاه خندیدند،حال این صاحب نگون بختش کجاست،بیخیال. چه صحنه شادی بود، تا 5 دقیقه به یک لنگه کفش میخندیدند. از زندگی در کنار چنین ملت فرهیخته ای احساس غرور میکنم. 28 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ بعید می دونم کسی وانمود به خوشحالی کنه اما واقعا خوشحال نشه/ آفرین بر شما که این اصل روانشناسی را در این آشوبناکی روزگار رعایت می کنید 8 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۰ رشد دولت در سال 85 حدود 90 % بوده در حالی که در امریکا حدود 36% ... اگه امسال از 100% هم بزنه بالا ما بیش از اندازه خوشحال می شیم ... 12 لینک به دیدگاه
*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۰ امروز مجبور شدم با اتوبوس های brt برم سر کارم،نزدیک 1 ساعت ایستادم تا اتوبوس برسه،یک صفی درست شده بود نزدیک 500 متر. همه فقط زیر لب غرغر میکردند و معلوم نبود به کی فحش میدادن. موقع سوار شدن هم بدجوری هول میدادن،یهو دیدم اونهایی که صندلی گیرشون اومده، تا بناگوش نیششون بازه،اونهایی هم که با هزار بدبختی سوار شدن و در همون حال که داشتند له میشدند خدا رو شکر میکردن که بالاخره میتونن برسن به مقصدشون. چه قدر ما بدبخت و توسری خور هستیم،خدا !!! 14 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مهر، ۱۳۹۰ بلاخره این اتفاق ها باید بیوفته تا عده ای متوجه بشن!!اگه نشه اگه تر و خشک با هم نسوزن اگه عده ای نابود نشن!اگه تاوانش رو ندیم که اون عده رو هنوز خواب می بره!!ممکنه برای کم نیاوردن تو روی من و تو حرفی نزنن ولی تو خلوت خودشون و تو دلشون حتما بیدار شدن!این خنده هم یه جور مکانیزم دفاعیه که شخص به صورت ناخودآگاه برای آسیب کمتر استفاده می کننگاهی حقایق تلخ ترین طنز های دنیا هستند که شاید بعدا اگه بهشون برگردیم همینایی که بهشون می خندن براشون زار زار گریه کنن!! 10 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ باز هم مترو تهران و درس هایش !!!! امروز مردی زنش را در ایستگاه مترو کتک میزد و به او میگفت آشغال واسه چی فلان کردی و... امت همیشه در صحنه ایران اسلامی هم دور این حرکت حلقه زده بودند و یکی گفت آقا چرا خانمو میزنی. مرد فریاد زد،این ناموسم است و حقش را دارم،ناگهان دیدم سکوتی معنادار همه ناموس پرستان را فراگرفت و دیگر کسی چیزی نگفت،خوب ناموسشه دیگه حقشو داره..... زن، دو تا پسگردنی دیگر از صاحبش خورد و وقتی گفت غلط کردم، دیگر شوهر بیخیال شد و به سمت پله های خروجی هلش داد..... آنها رفتند، اما مردمی که جمع شده بودند پس از متفرق شدن میخندیدند و میگفتند چه آدم هایی پیدا میشنا، وای وای وای.....:icon_razz: 16 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 آبان، ۱۳۹۰ باز هم مترو تهران و درس هایش !!!! امروز مردی زنش را در ایستگاه مترو کتک میزد و به او میگفت آشغال واسه چی فلان کردی و... امت همیشه در صحنه ایران اسلامی هم دور این حرکت حلقه زده بودند و یکی گفت آقا چرا خانمو میزنی. مرد فریاد زد،این ناموسم است و حقش را دارم،ناگهان دیدم سکوتی معنادار همه ناموس پرستان را فراگرفت و دیگر کسی چیزی نگفت،خوب ناموسشه دیگه حقشو داره..... زن، دو تا پسگردنی دیگر از صاحبش خورد و وقتی گفت غلط کردم، دیگر شوهر بیخیال شد و به سمت پله های خروجی هلش داد..... آنها رفتند، اما مردمی که جمع شده بودند پس از متفرق شدن میخندیدند و میگفتند چه آدم هایی پیدا میشنا، وای وای وای.....:icon_razz: شما هم تماشا می کردین؟:viannen_38: 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۰ شما هم تماشا می کردین؟:viannen_38: در جماعت ناموس ها و ناموس پرست ها، جایی برای ما نیست..... گاهی باید به حال سلاخی گوسفندان تنها گریست. 9 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۰ باز هم مترو تهران و درس هایش !!!! امروز مردی زنش را در ایستگاه مترو کتک میزد و به او میگفت آشغال واسه چی فلان کردی و... امت همیشه در صحنه ایران اسلامی هم دور این حرکت حلقه زده بودند و یکی گفت آقا چرا خانمو میزنی. مرد فریاد زد،این ناموسم است و حقش را دارم،ناگهان دیدم سکوتی معنادار همه ناموس پرستان را فراگرفت و دیگر کسی چیزی نگفت،خوب ناموسشه دیگه حقشو داره..... زن، دو تا پسگردنی دیگر از صاحبش خورد و وقتی گفت غلط کردم، دیگر شوهر بیخیال شد و به سمت پله های خروجی هلش داد..... آنها رفتند، اما مردمی که جمع شده بودند پس از متفرق شدن میخندیدند و میگفتند چه آدم هایی پیدا میشنا، وای وای وای.....:icon_razz: واکنش مردم ما در قبال مسائل به اصطلاح ناموسی خیلی عجیب و متاثر کننده است مردی حتی اگه زنش رو جلوی چشم مردم بکشه کافیه بفهمن موضوع ناموسیه ،کسی جم که نمیخوره هیچ ،همه حتی زنها تو دلشون میگند حتما کاری کرده دیگه حقشه!:icon_razz: کی رها میشیم از بند این تفکرات پوسیده؟ 8 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آبان، ۱۳۹۰ کی رها میشیم از بند این تفکرات پوسیده؟ این تفکرات پوسیده نیست. به قول یکی از دوستان مذهبی تو همین انجمن که حرفش برام خیلی تامل برانگیز بود، ما زیادی روشن فکر شدیم. 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده