shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۸۹ :jawdrop: :jawdrop: :jawdrop: الان چه سالی ایییم :ws52: تقویم ما که 2010 هستش اين جايزه ش اين مدليه كه قبل از شروع شدن سال جديد به يكي اين عنوان رو ميدن! 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۸۹ بزرگداشت پرويز مشكاتيان با حضور هنرمنداني چون محمدرضا شجريان، شهرام ناظري، شفيعي كدكني و سيمين بهبهاني در تالار وحدت برگزار شد. محمدرضا درويشي در اين مراسم گفت: ده سال آخر عمر مشكاتيان به سكوت و خانهنشيني گذشت. بزرگداشت پرويز مشكاتيان(آهنگساز و نوازنده سنتور) شب گذشته(27 شهريور) درحالي در تالار وحدت برگزار شد كه در اين برنامه چهرههاي شاخصي مانند محمدرضا شجريان، شهرام ناظري، شفيعي كدكني و سيمين بهبهاني و ... حضور داشتند. به گزارش خبرنگار ايلنا، در ابتداي برنامه؛ محمد سرير(رئيس خانه موسيقي) با اعلام اينكه سكوت پرويز مشكاتيان در اواخر عمر معنادار بوده است، صحبتهاي خود را با اين شعر آغاز كرد. كه اي دوست وقت خفتن و خاموشيات نبود. وي افزود: نغمهها و آهنگهاي پرويز مشكاتيان در لابهلاي حافظه تاريخي ما مانده و خواهد ماند و شايد اگر اينگونه بگوئيم بهتر است كه؛ مشكاتيان در زمان سكوتش بيشتر ديده ميشد. محمد سرير با اشاره به اينكه آهنگهاي پرويز مشكاتيان جان تازهاي به موسيقي ايران داده است، خاطرنشان كرد: اين استاد يك تنظيمكننده، مدرس، آگاه نسبت به ادبيات ايران و جهان، نوازنده و آهنگساز بود كه ساز زدن وي و آهنگهايش؛ خمودگي در موسيقي ايران را در زمان خود از بين برد. چراكه مصداق اين واقعيت را ميتوانيم از آزمونهاي موسيقي كه درحال حاضر برگزار ميشود و همه قطعات وي را براي زدن انتخاب ميكنند، فهميد. وي با اشاره به اينكه خانه موسيقي در جشن خود قرار است دو جايزه در زمينه آثار ضربي و سنتورنوازي به كساني كه در اين مسابقه شركت كردهاند؛ بدهد، يادآور شد: اعتقاد داريم كه مشكاتيان علاوه بر تكنيك؛ يك جريان خاص در موسيقي ايران راه انداخت. خانه موسيقي هم مهرماه در اين دو زمينهاي ذكر شد، آثار را معرفي خواهد كرد. در ادامه محمدرضا درويشي(محقق و آهنگساز)گفت: يك سال از رفتن پرويز مشكاتيان ميگذرد اما نه تنها اين رفتن را نتوانستيم باور كنيم بلكه هميشه صداي ساز وي در گوشهايمان است. وي افزود: به اعتبار 36 سال دوستي با پرويز؛ شاهد سلوك روحي و معنوي وي بودم و جدا از همخانه بودن، همسايه بودن و همكار بودن يك رابطه عاشقانه با هم داشتيم. در ادامه اين آهنگساز با اشاره به خوابي كه چندي پيش ديده است، اينگونه سخن گفت كه پرويز مشكاتيان نمرده است و زنده است. درويشي با تاكيد بر موضوع كه پرويز يك موسيقيدان منحصربفرد در موسيقي ايران است، درباره بخشهاي مختلف زندگي وي اينگونه سخن گفت: دوره اول زندگي مشكاتيان تا سن 18 سالگي در نيشابور گذشت و زيرنظر پدر و حسن مشكاتيان تجربه مختلف نواختن سازهايي مانند سنتور، دف، تنبك، ويالون را آموخت و در اين برهه؛ سازي نبود كه به دست پرويز برسد و بتواند از دست وي خلاصي يابد. در اين دوره پايهگذاري موسيقي در روح و جسم مشكاتيان انجام شد اما اين دوره ناقص ماند، تا اينكه پرويز مشكاتيان در سال 53 در كنكور دانشگاه تهران براي رشته موسيقي قبول شد. وي ادامه داد: با ورود پرويز به دانشگاه تهران و آشنايي وي با نورعليخان برومند و داريوش صفوت؛ فصل جديدي در زندگي مشكاتيان رخ داد. وي گفت: پرويز نخستين كسي بود در ترم دوم دانشگاه به مركز حفظ و اشاعه موسيقي دعوت شد كه اين منجر به ديدن آخرين نسل از راويان اين موسيقي بود و همين امر باعث شد تا مردم و محافل موسيقي وي را به عنوان يك چهره بشناسند. درويشي درباره بخش دوم زندگي مشكاتيان اينگونه سخن گفت: تشكيل گروه عارف يك سال قبل از انقلاب زيرنظر هوشنگ ابتهاج از ديگر كارهاي شاخص مشكاتيان بود. همچنين وي در 17 شهريور كه كانون چاوش تشكيل شد، به فصل تازهاي ديگر در زندگي هنري دست يافت كه از آن ميتوان تدريس زياد، كنسرت زياد، انتشار آثار و آشنايي با محمدرضا شجريان اشاره كرد. به اعتقاد درويشي؛ آشنايي با شجريان؛ ساز جديدي در زندگي پرويز بود و از آن ميتوان به اوج فعاليت اين هنرمند اشاره كرد. درويشي ادامه داد كه ده سال آخر عمر پرويز مشكاتيان به سكوت و خانهنشيني گذشت. او از معدود نوازندههايي بود كه شعر فارسي را خوب ميدانست و از نوازندههايي بود كه با ورود به دانشگاه تهران شروع به يادگيري رديف موسيقي كرد. البته اين بدينمعنا نيست كه وي قبلا رديف نميدانسته است اما زود هم ياد گرفت كه بايد رديف را كنار بگذارد و فقط از آن استفاده كند. وي ادامه داد: ما كمتر شاهد رديفنوازي از مشكاتيان بوديم. همچنين وي ازجمله آهنگسازاني بوده است كه آهنگهايش در سن 20 سالگي از راديو پخش شد. درويشي با تاكيد بر اين موضوع كه تمام ابعاد زندگي مشكاتيان خيلي زود روي داد و مرگش هم زودهنگام رخ داد؛ گفت: پرويز دين خود را نسبت به موسيقي و فرهنگ سرزمين مادرياش انجام داد. جامعه هم دين خود را انجام داده است اما آيا نهادها و متوليان فرهنگي كار خود را به درستي انجام دادهاند كه پاسخ من به اين پرسش؛ منفي است. در ادامه آوا مشكاتيان(دختر پرويز مشكاتيان) به صحنه آمد و از جمع به خاطر حضور در مراسم بزرگداشت پدر تشكر كرد و سخنان خود را با شعري از احمد شاملو به پايان برد كه جاده با خاطره قدمهاي تو بيدار.... حاشيهها: در بزرگداشت مشكاتيان سه گروه به اجراي موسيقي پرداختند. در بخش نخست رامين صفايي و جمشيد صفرزاده؛ قطعاتي از آهنگهاي مشكاتيان را اجرا كردند. همچنين در بخش دوم بهداد بابايي نوازنده ستار و شروين مهاجر بخشي از آلبوم معروف دستان را اجرا كردند. پايانبخش برنامههاي اين بزرگداشت آوازخواني همايون شجريان با همراهي سنتور توسط سيامك آقايي(شاگرد مشكاتيان) و آئين مشكاتيان(نوازنده تنبك و پسر مشكاتيان) بود كه قطعهاي از آلبوم دود عود اجرا شد. 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۸۹ کنسرت با شکوه منظومه سمفوني مولانا به مناسبت هشتصدمين سال تولد مولانا با آهنگسازي هوشنگ کامکار , صداي زيبا و دلنشين عليرضا قرباني , اجراي ارکستر سمفوني جوانان شهر دوسلدورف آلمان و در با شکوه ترين سالن اين شهر , سالن ((تن هاله)) , مجاور به رودخانه راين كه محل برگزاري کنسرت هاي کلاسيک است بر روي صحنه رفت. هوشنگ کامکار درمورد اين منظومه سمفوني مي گويد:" منظومه سمفونيک مولوي به منظور بزرگداشت هشتصدمين سال اين شاعر تنظيم شده است، در سال مولانا به اين فکر افتادم که بتوان کاري نوشته که در شان و عظمت مولانا باشد، مولانا شاعر ايران زمين است و تمام اشعارش به زبان فارسي است، بنابراين لازم بود که ما بتوانيم اثري خلق کنيم که در شان اين شاعر بلندآوازه باشد. اثر موسيقيايي بايد داراي تکنيک و محتوا باشد و با مخاطب ارتباط برقرار کند که در سمفوني مولانا اين ويژگيها لحاظ شده است" .اشعار در بردارنده شاه بيت هايي از غزليات مولاناست که در کل , مفهومي واحد از حالات عرفان و عشق مولانا را تداعي مي کنند. خوش خرامان مي روي,اي جان جان بي من مرو اي فلك بي من مگرد و اي قمر بي من متاب اي زمين بي من مروي و اي زمان بي من مرو اي يار من اي يار من اي يار بي زنهار من اي دلبر و دلدار من اي محرم و غمخوار من ديگرانت عشق مي خوانند و من سلطان عشق اي تو بالاتر ز وهم اين و آن بي من مرو اي عاشقان اي عاشقان آنكس كه بيند روي او شوريده گردد عقل او آشفته گردد خوي او 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ درآخرین روز فصل تابستان؛ «یک خاطره از فردا» منتشر شد آلبوم جدید احسان خواجه امیری توسط شرکت آوای هنر منتشر و توسط شرکت هنر اول توزیع شد. اینبار جزو معدود دفعاتی است که آلبومی در تاریخ مشخص شده بدون تاخیر منتشر و پخش میشود. به گزارش خبرنگار سایت موسیقی ما آلبوم «یک خاطره از فردا» 12 قطعه با عناوین «نمیدونم»، «دارم میام پیشت»، «خودت خواستی»، «اعتراف»، «خواب و بیداری»، «بی کسی»، «کاش عاشقت نمی شدم»، «مسری»، «دین»، «اتفاق»، «مسری remix»، «خلاصم کن» دارد. كار آهنگسازي و تنظيم اين آلبوم دوازده قطعهاي را مهرداد نصرتي، سيروان خسروي، هومن نامداري، بهرنگ بهادر زاده، اميد حجت و احسان خواجهامیری انجام دادهاند و ترانههای قطعات «یک خاطره از فردا» را افشين يدالهي، محمد كاظمي، علي بحريني، مريم اسدي، نسترن سيد محمدي و مجيد افشاري سرودهاند. همچنین نوازندگان این آلبوم هم افرادی چون: میثم مروستی،علی جعفری،هومن نامداری،امید حجت،آرمین قیطاسی،سیامک کریم پور،علی ضرابی،پدرام فریوسی،زایا سلیمان،همایون نصیری،ایمان حجت،بابک ریاحی پور،بابک مالکی و رضا تابخش می باشند. 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ 9 مهر ماه کنسرت گروه سپید و سیاه برگزار میشود گروه سپید و سیاه در تالار وحدت به روی صحنه می رود. در این برنامه که ساعت20:30 روز 9 مهرماه جاری برگزار می شود،گروه سپید و سیاه قطعاتی از آثار خود را اجرا می کند. پیمان میرآقاسی درباره اهداف تشکیل این گروه گفت: اجرای موسیقی ایرانی با برداشتی آزاد و مستقل از موسیقی و شعر در فرهنگ معاصر ایران، با درنظر گرفتن اصول پایدار زیبایی شناختی در موسیقی سنتی ایران، بیان الگوی های متفاوت از فرمهای مختلف بداهه نوازی در موسیقی ایرانی وافزایش ارتباط فرهنگی – هنری با ملل مختلف و همچنین تداوم ارتباط ایرانیان خارج از کشور با فرهنگ و هنر کهن پارسی عمده اهداف ما از تشکیل گروه سپید وسیاه است. سورنا صفاتی (سنتور) مریم رضایی(تار) نایان صحیحی(کمانچه) کوروش دانایی(تنبک و سازهای کوبه ای) پیمان میرآقاسی(قیچک) رضا فرهمند(سازهای کوبه ای) نوازنده های این گروه هستند که در تاریخ فوق به خوانندگی اشکان کمانگری به روی صحنه می روند. 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۸۹ در تور کنسرت گروه آریان در آمریکا «نینف امیرخاص» دوباره به آریان برمیگردد گروه موسیقی آریان به زودی برای اولین بار در آمریکا حضور خواهد یافت و اولین اجرای خود را دوم اکتبر (10 مهر) در شهر لس آنجلس خواهد بود. بنا براین گزارش، گروه آریان در تور آمریکا در دیگر شهرها نیز روی صحنه خواهد رفت. نکته قابل توجه درباره این تور، همراهی دوباره «نینف امیرخاص» با آریان است؛ خبر خوشایندی برای هواداران آریان که بعد از مدتها نینف را با آریان روی صحنه میبینند. 1 لینک به دیدگاه
just work 12354 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۸۹ نمایش مستندی اززندگی اسطوره موسیقی ایران+تصاویر در همین دوران بود که وی با استاد داریوش صفوت آشنا شد و به گفته خود آقای صفوت آن توصیه معروف را به وی کرد که " صدای تو اساطیری است و مبادا که این صدا را با چیزی دیگر بیامیزی". چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران" سینماحقیقت"، طی روزهای 17 تا 21 آبانماه 1389 در شهر تهران برگزار خواهد شد. به گزارش بولتن: چهل و سه فيلم مستند ايراني و خارجي از 21 كشور دنيا، به بخش مسابقه بينالملل چهارمين جشنواره بينالمللي «سينماحقيقت» راه يافتند. فيلم مستند «پيداي ناپيدا» به تهيهكنندگي «مركز گسترش سينماي مستند و تجربي» كه مستند پُرترهاي از شهسوار آواز ايران استاد «شهرام ناظري» است، براي نخستين بار در بخش رقابتي «مشاهير و مفاخر» چهارمين جشنواره بينالمللي «سينماحقيقت» به نمايش عمومي درخواهدآمد. اين فيلم مستند به كارگرداني «محمد احساني»، در مدت 48 دقيقه به زندگي و آثار «شهرام ناظري» استاد آواز موسيقي اصيل ايراني پرداخته و جنبههاي ملي، حماسي و عرفاني آثار وي از چهار دهه گذشته تا امروز كه روايتگر تاريخ موسيقي ايران بوده است را به تصوير ميكشد. شهرام ناظری در سال ۱۳۲۸ (۱۹۵۰ میلادی) در خانواده ای هنردوست، در کرمانشاه به دنیا آمد. در سال ۱۳۲۹ در کرمانشاه و در خانوادهای ادیب، فرهنگ دوست و اهل موسیقی متولد شد وی از زمان کودکی مانند اکثر خوانندگان که صدای خوش در خانوادهشان موروثی بوده، صدای خوش را از پدر و مادر خود به ارث میبرد و پدرش که صدای لطیفی داشت و از سبک قدما و خوانندگان آن دیار به خصوص شیخ داوودی خواننده بزرگ بهره گرفته بود، فرزندش را تحت تعلیم قرار داد. قطب این خانواده، استاد حاجی خان ناظری (پرویز خان پورناظری) بوده که اکثر موسیقیدانان کرمانشاه را با نت و موسیقی اصیل ایران تعلیم داده و خود از شاگردان درویش خان و کلنل وزیری بودهاست. پدر شهرام ناظری ضمن آشنایی با گوشهها و ردیفهای آواز ایرانی با سهتار هم آشنایی داشت و مادر وی هم صوتی خوش و با آواز آشنایی داشته و شهرام در چنین محیطی پرورش یافت. این محیط مناسب هنری موجب شد تا وی در سن ۹ سالگی اولین برنامه هنری خود را در رادیو کرمانشاه همراه با تار مرحوم درویشی، از نوازندگان معروف کرمانشاه، اجرا نماید. وی سپس در سن ۱۱ سالگی در رادیو تلویزیون ایران چند برنامه در آواز ایرانی اجرا نمود و برای پر بارتر کردن درک موسیقی خود ارتباط بیشتری با پسر عمویش کیخسرو پورناظری و درویش نعمت علی خان خراباتی که تأثیر بزرگ و مهمی بر آشنایی او با موسیقی محلی و کردی و درک آن داشتهاند برقرار کرد. پس از آن تحت تعلیم نورعلی خان برومند آثار گذشتگان موسیقی را فرا گرفت و همزمان برای تکمیل ردیف آوازی از محضر استاد زندهیاد عبدالله خان دوامی نکتهها آموخت. وی همچنین از محضر استادانی چون محمود کریمی، محمدرضا شجریان، عبدالعلی وزیری و حسین قوامی نیز نکتهها و ظرایف آوازی را فرا گرفت. در همین دوران بود که وی با استاد داریوش صفوت آشنا شد و به گفته خود آقای صفوت آن توصیه معروف را به وی کرد که " صدای تو اساطیری است و مبادا که این صدا را با چیزی دیگر بیامیزی". ناظری همزمان با آموختن آواز به آموختن ساز سه تار هم پرداخت و از جمله کسانی بودکه بیشترین حشر ونشر را با استاد نامدار سه تار، استاد احمد عبادی داشت و نیز در این مسیر از دانش و تواناییهای استادانی چون محمود تاجبخش، جلال ذوالفنون و محمود هاشمی (سازنده معروف سه تار) نیز نکتهها آموخت، ضمن آنکه در دورهای که رضا قاسمی در آلبوم گل صدبرگ با ناظری همکاری میکرد، از وی هم نکات قابل اعتنایی فرا گرفت. درسال ۱۳۵۴ بنا به پیشنهاد نورعلی برومند به استخدام رادیو تلویزیون در آمد و اولین برنامه خود را با گروه شیدا به سرپرستی محمد رضا لطفی با مثنوی مولانا و ترانهای از شیخ بهایی اجرا کرد و پس از آن با گروه عارف به سرپرستی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان همکاریش را ادامه داد. وی درسال ۱۳۵۵ در نخستین کنکور موسیقی سنتی ایران (باربد) مقام اول را به دست آورد. در سال ۱۳۵۶ همراه با گروه سماعی به سرپرستی اصغر بهاری و حسن ناهید برای اجرای کنسرت در جشنواره توس انتخاب شد. در سال ۱۳۵۸ همراه با گروه چاووش که خود از اعضای اصلی آن بود در سختترین شرایط صدای موسیقی سنتی و اصیل ایران را به گوش مردم هنردوست ایران رساند. شهرام ناظری از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ با تلاش پیگیر و بیوقفه، آلبومهای چاووش ۲، ۳، ۴، ۷ و ۸ را با همکاری گروه چاووش، گروه شیدا و گروه عارف به سرپرستی محمد رضا لطفی، حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان، آلبوم مثنوی موسی و شبان را با همکاری جلال ذوالفنون و بهزاد فروهری، شعر و عرفان را با همکاری نوازندگان مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران و گروه مولانا به سرپرستی جلیل عندلیبی، آلبوم سخن عشق باهمکاری گروه تنبور شمس و مرا عاشق را با همکاری گروه عارف به سرپرستی پرویز مشکاتیان تهیه کرد. او در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ از فعالیت خود کاست و به روشهای مختلف مشغول تدریس موسیقی و ردیفهای آوازی به علاقهمندان گردید. از سال ۱۳۶۴ به بعد با همکاری گروههای موسیقی ایرانی کارهای زیبایی را به بازار موسیقی عرفانی و اصیل ایرانی عرضه ساخت که از درخشانترین این آثار میتوان شورانگیز با همکاری حسین علیزاده، گل صد برگ و آتش در نیستان با همکاری جلال ذوالفنون، کنسرت اساتید با همکاری گروه اساتید (گروه فرامرز پایور) و بیقرار با همکاری گروه جلیل عندلیبی را نام برد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام شهرام ناظری طی فعالیت هنری خود برای اجرای کنسرتهای موسیقی اصیل ایرانی و عرفانی سفرهای بیشماری به کشورهای آسیایی، اروپایی و آمریکا داشتهاست و در فستیوالهای جهانی نیز حضور یافتهاست. وی درسالهای اخیر در کنسرتهای داخلی که زحمات اجرای آنها به دلیل کمبود امکانات و مشکلات پیش رو، زیاد است، حضور بیشتری داشتهاست. وی در جشنواره موسیقی فجر درسال ۱۳۸۰، به همراه فرزندش حافظ ناظری، شرکت کرد و جایزه اول این فستیوال را به عنوان بهترین خواننده موسیقی اصیل ایرانی را به دست آورد. وی جایزه مخصوص هیئت داوران را نیز از جشنواره مهر دریافت داشتهاست. افتخارات شهرام ناظری، در سفری که مهرماه ۱۳۸۶ به فرانسه داشت، نشان شوالیه ادب و هنر (Chevalier des Arts et Lettres) را از سوی دولت فرانسه دریافت کرد. این نشان بالاترین نشان فرهنگی فرانسهاست و پاسداشتی است از طرف دولت فرانسه به هنرمندانی که تلاش ویژهای در اعتلای فرهنگ و هنر انجام میدهند. وی از طرف مجمع آسیاسوسیتی به عنوان هنرمند برتر آسیا انتخاب و از طرف بان کیمون دبیر کل سازمان ملل متحد تقدیر ویژه شد. وی همچنین در سال ۱۹۹۸ میلادی جایزه بهترین موسیقی عرفانی جهان را در مراکش کسب نمود. گفتنی است: عوامل توليد فيلم مستند «پيداي ناپيدا» عبارتند از: پژوهشگر و كارگردان: محمد احساني/ تصويربردار: محمدرضا جهانپناه/ تدوينگر: محمد جعفري/ صدابردار: احمدرضا طائي/ صداگذار: آذر محرابي/ مدير توليد: جواد وطني/ عكاس: ماهور موسائيان/ تهيهكننده: مركز گسترش سينماي مستند و تجربي. درادامه به گوشه ای ازآثاراین اسطوره موسیقی می پردازیم: مثنوی موسی و شبان - مثنوی مولانا جلال الدین بلخی - ۱۳۵۸ صدای سخن عشق (از صدای سخن عشق) - موسبقی عرفانی ایران - گروه نتبور شمس - سرپرست گروه: علی ناظری - ۱۳۵۸ بهاران آبیدر - شهرام ناظری بیژن کامکار - آهنگساز: هوشنگ کامکار -بهمن ماه ۱۳۶۴ باد صبا (باد صبا میآید) - جلال ذوالفنون شعروعرفان (بنمای رخ) - سرپرست: جلیل عندلیبی - اجرا: گروه مولانا - مرداد ۶۳ یادگار دوست - اثری از کامبیز روشن روان - به مناسبت هشتصدمین سالگرد تولد مولانا جلال الدین محمد بلخی - ارکستر سمفونیک ۱۳۶۴ ساقی نامه و صوفی نامه ۱ (سوته دلان) - موسیقی: کامبیز روشن روان - ۱۳۶۷ ساقی نامه و صوفی نامه ۲ (نسیم صبحگاهی) - موسیقی: کامبیز روشن روان - ۱۳۶۷ نجوا - آهنگساز: حسن یوسف زمانی - گروه سلمک - پاییز ۱۳۶۳ بشنو از نی آهنگساز و سرپرست گروه: فریدون شهبازیان سخن تازه -آهنگساز و سرپرست اجرا: مهدی آذرسینا -اجرا و ضلط در سال ۱۳۶۷ دیوان شمس - محمد رضا لطفی لاله بهار - گروه عارف - سرپرست گروه: پرویز مشکاتیان - ۱۳۶۵ شورانگیز - آهنگساز و سرپرست گروه: حسین علیزاده - گروه شیدا و عارف - تالار وحدت تابستان ۱۳۶۷ سروش پیروزی - گنجینه سروش -موسیقی دفاع مقدس - آهنگساز: جلیل عندلیبی محمدعلی کیانی نژاد - خواننده: محمد گلریز شهرام ناظری درگلستانه -به مناسبت شصتمین سال تولد سهراب سپهری - آهنگساز: هوشنگ کامکار - زمستان ۱۳۶۶ زمستان - موسیقی: محمدرضا درویشی - سروده مهدی اخوان ثالث کنسرت اساتید موسیقی ایران - سرپرست گروه: فرامرز پایور - پاییز ۱۳۶۸ گل صدبرگ - به یاد هشتصدمین سال تولد مولانا - موسبقی عرفانی ایران - همنوازی سه تار - سرپرست گروه: جلال ذوالفنون - ۱۳۶۰ آتش در نیستان (آتشی در نیستان) - همنوازی سه تار - سرپرست گروه: جلال ذوالفنون - سال انتشار ۱۳۶۷ - نوار و لوح فشرده این آلبوم کمی متفاوت است ۲۰ سال با آثار پرویز مشکاتیان - شهرام ناظری - علیرضا افتخاری - علی رستمیان - حمیدرضا نوربخش - تابستان ۸۲ چشم به راه - آهنگساز: عطا جنگوک - گروه شهرآشوب - اردیبشت ۱۳۷۰ کنسرتی دیگر (ساز و آواز) - داریوش طلایی - سال انتشار بهار ۷۲ دل شیدا (اصفهان) - گروه اساتید موسیقی ایران - سرپرست گروه: استاد فرامرز پایور - زمستان ۱۳۷۱ کیش مهر - تصنیفهای ایرانی - آهنگساز و سرپرست گروه: جلیل عندلیبی مهتاب رو (مطرب مهتاب رو) - گروه نتبور شمس - سرپرست گروه: کیخسرو پورناظری بی قرار - آهنگساز: جلیل عندلیبی حیرانی - موسبقی عرفانی ایران - گروه نتبور شمس - سرپرست گروه و آهنگساز: کیخسرو پورناظری لیلی و مجنون - موسبقی سنتی - گروه اساتید - سرپرست گروه: استاد فرامرز پایور - ضبط ۱۳۶۸ ساز نو آواز نو - گروه دستان - حمید متبسم - راست پنجگاه کنسرت ۷۷ (۹۸s Concert) - کامکارها شهرام ناظری - گرامیداشت یادروز حافظ- شیراز ۲۰ مهر ۱۳۷۷ کنسرت کامکارها - مجموعه ورزشی انقلاب - مدیر هنری گروه و سرپرست: هوشنگ کامکار - تابستان ۷۶ آواز اساطیر - نغمههای ساسانی (شاهنامه کردی)-آهنگساز: علیرضا فیض بشی پور سفر به دیگر سو (خط سوم) - یادواره شمس تبریزی - گروه دستان - کنسرت واشینگتون ۱۹۹۸ غم زیبا - آهنگساز و سرپرست ارکستر: مسعود شناسا - بهار ۸۲ لولیان - گروه دستان - آهنگ سازی و تنظیم قطعات: حمید متبسم مولویه (شور رومی) - آهنگساز: حافظ ناطری ۲۰۰۷ - ضبط شده در سال ۲۰۰۱ نوروز (ایران کردستان) - سرپرست گروه: حسین علیزاده - اجرا ۱۹۹۰ آلمان - انتشار ۱۹۹۵- شرکت:World network بیعت با مولوی (Homage to Molavi_Rumi): شهرام ناظری و گروه دستان - Through Eternity - Persian devotional music مرکب خوانی (راست پنجگاه) - به علت عدم دریافت مجوز ضبط نشده کنسرت افشاری کنسرت دستگاه نوا و اصفهان کاخ سعد آباد - شهریور ۸۰ - آماده انتشار - تصویری زاگرس - ناتمام کنسرت گروه عارف در تالار وزارت کشور ۱۳۸۳- عدم دریافت مجوز آلبوم دود دل - آماده انتشار آلبوم «The Book of Austerity» _ عدم دریافت مجوز کنسرت پائیز 87 برای بزرگداشت نیما یوشیج در استان مازندران به برگذارکنندگی مهندس نائیج پور مهعندس امید سلاطینی و فرید سلاطینی سایر آثار کنسرت افشاری ۶۲ نوار تمرین محمد رضا شجریان و شهرام ناظری - ماهور - اجرای خصوصی نوار تمرین محمد رضا شجریان و شهرام ناظری - همایون - اجرای خصوصی مناجاتهای ناظری - شامل ۵ نوار که بعضا قبل از اذان از رادیو پخش میشود و فاقد موسیقی قابل توجهی میباشد و............. آثار تصویری سلیمانیه عراق - کردی گل صدبرگ - کنسرت آمریکا صدای سخن عشق - کنسرت لندن آتش در نیستان شورانگیز گروه کامکارها - مجموعه ورزشی انقلاب - تابستان ۷۶ کنسرت ۷۷ سمفونی رومی ارایه شده به جایزه گرمی و............... لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آبان، ۱۳۸۹ ما با از دست دادن شادمهر عقيلي و نامجو بسيار بيشتر از خود آنها ضرر كرديم موسیقی ما: رضا مهدوی که حالا مدیرکل موسیقی حوزه هنری است را باید یکی از خبرسازترین چهره های موسیقی در یکی دو سال گذشته دانست. او برای نخستین بار در مواجهه ای با وزارت ارشاد- که می تواند به منازعه نیز تعبیر شود- به آلبوم ترنج محسن نامجو مجوز داد و آثار او را وارد شبکه رسمی کشور کرد. این اتفاق همان روزها هم خبرساز شد و واکنش تند برخی مسوولان وزارت ارشاد را به دنبال داشت. مهدوی هم آن روزها و هم حالا که به تعبیر خودش نامجو حسابی به بیراهه رفته هم از آن اقدام دفاع می کند و معتقد است چنین رویکردی می تواند باعث جهش در موسیقی شود. “ما اصطلاحی به نام موسیقی زیرزمینی نداریم!” *** شما موسیقی زیرزمینی را یک پدیده واراداتی میدانید یا فکر میکنید شرایط خود جامعه باعث به وجود آمدن چنین پدیدهای در فرهنگ موسیقایی ما شده است؟ اساسا واژه زیرزمینی را قبول ندارم و معتقدم این پدیدهای که به غلط در جامعه به نام موسیقی زیرزمینی شهرت یافته است وارداتی نیست، بلکه اتفاقا خیلی هم وطنی است. اصلا در فرهنگ شرقی چیزی به نام «زیرزمینی» وجود ندارد. ما حتی در مذهب مان هم بر ظاهری بودن اعمال مذهبی تاکید داریم. ماجرا از این قرار است که وقتی ما در رسیدگی به حجم انبوه موسیقیهای تولید شده، بررسی و ممیزی آنها عاجز و ناتوان میشویم و توان هدایت افراد را به سمت مسیر درست نداریم سعی میکنیم با تولید چنین واژههایی، یک جریان غلط را در جامعه ایجاد کنیم. در حقیقت وقتی جریان مدیریت فرهنگی و موسیقی، توانایی هضم جریانهای موجود را ندارد، با طرح چنین عبارات خودساختهای سعی در حذف صورت مسئله میکند. متأسفانه اگر یک نوع موسیقی برای دوستان قابل هضم باشد سریعا به آن مجوز میدهند تا انتشار پیدا کند، ولی اگر نتوانند آن را هضم کنند و با سلیقه آنها هم مطابقت نداشته باشد اصطلاحی به نام «زیرزمینی» را درست میکنند و این اصطلاح را روی آثاری که مجوز ندادهاند میچسبانند. با کلیات حرف شما موافقم، اما اینکه وجود موسیقی زیرزمینی را از اساس تکذیب کنیم هم به نظر جای تامل بیشتری دارد… این نوع موسیقی که به این نام معروف شده است بههیچ وجه ضد دینی یا ضد حکومتی نیست، یا حداقل من تا بهحال این موسیقی را با چنین مضمونهایی نشنیدهام. ماجرا این است که جوانان ما کمیدر موسیقی نوآوری کردهاند؛ شاید با شکل و قیافه و لباس جدیدی هم این نوع موسیقی را اجرا کنند. ما بزرگترها بسیاری از کارها را با شیوه آزمون و خطا انجام میدهیم، اما نوبت به جوانها که میرسد چنین حقی برای آنها قائل نیستیم. به هر حال ما حق نداریم آنها را سرشکسته بکنیم تا آنها هم به سمت دیگران تمایل پیدا کنند و خوراکی برای بیگانگان شوند. ما جوانان مستعد موسیقی ایران را نباید تبدیل به فرصتی برای استفاده بیگانگان کنیم. متأسفانه تا به حال نخبگان زیادی را در حوزه موسیقی به دلیل این برخورد از دست دادهایم و این در حالی است که سیاست اصلی و هدف دولت فعلی، جذب حداکثری است. اگر واقعا سیاست جذب حداکثری است، پس چرا موسیقی زیرزمینی تا به حال نتوانسته بهشکل مجاز در جامعه هنری کشور فعالیت کند؟ متأسفانه این سیاست دولت آقای احمدینژاد کمیدیر در دستور کار قرار گرفت. این جذب حداکثری باید در دورههای قبلی اتفاق میافتاد تا ما شاهد از دست دادن بسیاری از توانمندان حوزه موسیقی نمیبودیم. فکر میکنم الان هم مشکل اصلی مدیریت ،سلیقهای است که در حوزه موسیقی و شاید در بخشهای دیگر هنر حاکم شده. متأسفانه این سلیقه تصمیمگیران کشور به شکل عمومیاعلام هم میشود که به حساسیت بیشتر جوانان دامن میزند. جوانان که امروز برچسب غلط زیرزمینی به آنها خورده است میتوانستند یک فرصت برای جامعه موسیقی ایران باشند که حالا تبدیل به یک تهدید شدهاند. منظورتان از وجود مدیریت سلیقهای، مدیریتی است که بر ممیزی آثار وجود دارد؟ باید اعتراف کرد که مقررات و قانونی اصولی برای ممیزی آثار وجود ندارد. ما با ممیزی توسط شوراها به هیچ وجه به جایی نخواهیم رسید. کارشناسانی که در این بخش فعالیت دارند نباید از طیف خاصی باشند. این نوع مدیریت باعث میشود که یک اثر در یک دوره مجوز نگیرد و در دوره بعدی با تغییر مدیران، مجوزدار شود. دوستانی که الان این مسولیت را برعهده دارند، 25 سال است همین کار را میکنند؛ حتی اگر اعمال سلیقه و بعضی حب و بغضهای شخصی هم در میان نباشد، بعد از این همه سال با وجود مدیریتهای ثابت نباید هم توقع اتاق جدید را داشت. بخشی از مشکلاتی که الان همه به وجود آنها اذعان دارند، نتیجه سیاستهای ما در سالهای گذشته است و تا وقتی تصمیمگیران، همان گروههای قبلی باشند، طبیعی است که همان مشکلات پا برجا بماند. بهنظرم باید زمینه را برای ورود جوان ترها به شوراهای تصمیم گیری فراهم کرد. میخواهیم آنچه را شما «اعمال سلیقه شخصی» و «حب و بغض شخصی» مینامید بیشتر بررسی کنیم. بگذارید با یک مثال توضیح بدهم. قرار بود در حوزه هنری، همان زمانی که فیلم سنتوری توقیف شد، موسیقی این فیلم را منتشر کنیم، ولی گفتند که یکی از دلایل توقیف این فیلم، صدای محسن چاوشی بوده است. آن کار در آن مقطع انجام نشد، ولی صدای چاوشی، چند ماه بعد با تغییر سلیقه مدیران، مجوز گرفت و آلبومهای این خواننده یکی یکی منتشر شدند. تا وقتی که چنین جریانی در جامعه موسیقی ما وجود دارد استعدادهای جوانان بههدر میرود. یک مشکل دیگر هم این است که سازمانها و نهادهای متولی فرهنگ، از یکدیگر حمایت نمیکنند. همین آقای چاوشی بهنظرم یکی از بهترین استعدادهای موسیقی کشور بود و هست. اخیراً آلبوم ژاکت را منتشر کرده که یک ترانه بندری هم دارد. این کار بهنظرم خیلی خوب است. چون با بیانی سالم و پاک مسئله ازدواج را مطرح کرده. خب ما چند تا کار اینجوری درباره ازدواج داریم؟ یکی کار مرحوم محمد نوری بود که ممنوعالپخش کردهایم. یکی هم همین اثر است. شما وقتی جشن عروسی دارید به مدیر تالار میگویید این یکی و آن یکی را پخش نکن. خب کدام را پخش کند؟ همین کار آقای چاوشی خیلی خوب است. به نظرم سازمان ملی جوانان باید حامی این کار میشد، طرحش میکرد و از چاوشی هم حمایت میکرد. اگر میخواهیم به موسیقی کمک کنیم باید در حمایت از آثار مناسب بین جریانهای دولتی همگرایی وجود داشته باشد. وزارت ارشاد این اثر را تأیید کرده، سازمان ملی جوانان هم باید هواداری میکرد تا جوانهایی که ابتدای راهند کمی امیدوارتر شوند نه اینکه سر از استودیوهای خارج از کشور در بیاورند. بهنظر میرسد مدیران با ندادن مجوز دنبال این هستند که جلو آثار نامناسب را بگیرند، فکر میکنید اساسا راهکاری وجود دارد که بتوان جلوی موسیقی زیرزمینی را گرفت یا این پدیده مهارشدنی نیست؟ اتفاقا مردم روی زمین از همین موسیقی زیرزمین استقبال کردند! با وجود اینترنت نمیتوان جلو انتشار این آثار را گرفت. سالها به صدای ایرج، گلپایگانی و بنان مجوز نمیدادند، ولی مردم صدای آنها را دوست داشتند و آثارشان را میخریدند و گوش میدادند. حالا بعد از سالها صدا و سیما متوجه شده که باید این صداها را پخش کند. الان وقتی به جوانان مجوز نمیدهند و برچسب زیرزمینی بودن را به آنها میزنند باعث میشود که غرور آنها بشکند و فعالیت هنریشان را در جای دیگر دنبال کنند. فکر میکنم نوعی تنوع سلیقه هم میان مدیران فرهنگی ما وجود دارد، یعنی حتما لازم نیست که مدیران تغییر کنند تا سلیقهها عوض شود. همین حالا هم چند نگاه کاملا متفاوت نسبت به یک اثر موسیقیایی وجود دارد که این موضوع، کار را برای فعالان این حوزه مشکل میکند، اینطور نیست؟ دقیقا همینطور است. بهنظرم جرم و آسیب برنامه «فیتیله» برای جامعه ما بسیار بیشتر از آثاری است که بیدلیل مجوز انتشار نمیگیرند. الان بسیار راحت موسیقی بزرگسالان در برنامه فیتیله برای کودکان پخش میشود. به نظرم این یک نوع تناقض در ممیزی سازمانهای فرهنگی است. این نوع مدیریت باعث شده که ما بههیچ وجه تولید مناسبی نداشته باشیم. موسیقی زیرزمینی یا حتی لسآنجلسی دارای چه ویژگیهایی است که باعث جذب بیشتر مخاطب خاص و عام نسبت به انواع دیگر موسیقی داخلی میشود؟ خوانندههای معروف ما هر چند سال یک بار یک آلبوم منتشر میکنند و این در حالی است که هر روز یک آهنگ جدید در لسآنجلس برای ایرانیها تولید میشود. میزان تولید کم و انتشار محدود آثار موسیقی داخلی باعث تغییر ذائقه مردم شده است. ما با یک مدیریت صادق و سالم میتوانیم گوش و سلیقه شنوایی مردم را به سمت داخل تغییر دهیم. مثلا اگر مدیریت درست عمل میکرد ما میتوانستیم از صدای آقای نامجو در همین داخل استفاده کنیم و باعث جذب جوانان شویم، ولی متأسفانه کاری کردیم که دیگران از ایشان بهره ببرند و مسیر ایشان تغییر کند. شاید همین ماجرای نامجو، مورد خوبی باشد برای کسب تجربه در موارد آینده. چه اتفاقی افتاد که حالا میگویید دیگران دارند از صدای ایشان بهره میبرند؟ «ترنج» آقای نامجو یک کار دینی بود، ایشان حتی در حال آماده کردن یک کار عاشورایی هم بود، چند تا ادعیه از مفاتیح را خوانده بود. ولی همه چیز را رها کرد و رفت. نامجو یک پدیده بود که حتی در محیط دانشگاهی هم تحمل نشد. ما خودمان 9 عدد از آهنگهای ایشان را جمع کردیم و برای مسئولانی که باید گوش میدادند تا این آهنگها منتشر شود پخش کردیم. همه نظر مثبتی داشتند، ولی طیف دیگری وجود داشت که به نامجو و هنرش حسادت میکرد. وقتی کاست او را منتشر کردیم، خیلی از جوانان به این نتیجه رسیدند که شعر کلاسیک هم پویایی لازم را دارد، ولی همان طیف خاص با کج فهمینگذاشتند که نامجو مطرح شود. جریانی را ایجاد کردند که نامجو را از فعالیتهایش خسته و دلزده کنند، این اتفاق افتاد. درست است که نامجو حالا به بیراهه رفته، ولی به نظرم جامعه موسیقی ما بسیار بیشتر از خود نامجو در این ماجرا ضرر کرد. فردا که این گفتوگو منتشر شود خیلیها خواهند نوشت که مهدوی از محسن نامجو دفاع کرد! حرف من این است که موسیقی ما یک استعداد خیلی خوب را از دست داد. این اتفاق درخصوص شادمهر عقیلی هم افتاد. من همان زمان گفتم که ما درخصوص شادمهر ضرر کردیم. او بسیار قویتر از کسانی بود که تا به حال کوچ کردهاند. یک آدم چند وجهی در دنیای موسیقی بود که میتوانست موسیقی پاپ را متحول کند. بهنظرم ما در حال حاضر موسیقی پاپ مطلوبی نداریم، شادمهر عقیلی میتوانست ما را به این پاپ مطلوب برساند، ولی برای او شرایطی ایجاد کردند که رفت. ما با از دست دادن شادمهر عقیلی ضرر کردیم. و این اتفاق میتواند برای دیگر جوانان مستعدی که الان به شکل زیرزمینی فعالیت میکنند تکرار شود؟ متأسفانه شرایط طوری است که مدیریت فرهنگی ما برای نخبگان موسیقی، مخصوصا جوانان، چندان ارزشی قائل نیستند. با جرئت میگویم که ما در نخبهکشی بینظیر هستیم. مدیران فرهنگی ما به جای اینکه دنبال الگوسازی و نمونهسازی باشند فرصت کشی میکنند. فکر میکنید موسیقی زیرزمینی، فی نفسه باعث پیشرفت موسیقی ایرانی شده است یا بیشتر به موسیقی فاخر ایرانی آسیبزده است؟ بهنظرم این نوع موسیقی ضرری ندارد، چون اساسا تأثیرگذار نیست. مردم، این نوع موسیقی را با دقت گوش نمیکنند. با آن آشنا هستند اما خیلی تحویلش نمیگیرند. این را براساس پژوهشها و بهعنوان کسی میگویم که خودش موزیسین است و در این حوزه، کار مدیریتی هم انجام داده است. وقتی یک موسیقی با دقت شنیده نمیشود، اثرگذاری هم نخواهد داشت و بعد از مدتی فراموش میشود. یعنی نمیپذیرید که مثلا موسیقی رپ بهعنوان یک نوع موسیقی زیرزمینی، میان مردم رواج یافته است و به همین دلیل میتواند کارکردهای اجتماعی داشته باشد؟ قبول دارم که فراگیر است؛ سال 86 ما یک پژوهش و مطالعه عمیق درباره موسیقیای که شما اسمش را میگذارید زیرزمینی انجام دادیم. در یک دوره بررسی شده، میزان گردش پول در خرید و فروش این آثار 80 میلیارد تومان بود در حالی که در همان زمان مجموع آثار فروخته شده توسط سه نهاد متولی رسمی یعنی صدا و سیما، ارشاد و حوزه هنری به 7 میلیارد هم نمیرسید. درست است که موسیقی غیرمجاز شنیده میشود، ولی بهنظرم تأثیرگذار نیست. اصلا خیلیها بهعنوان دهنکجی به این نوع موسیقی گوش میکنند. بهنظر شما رسانهها میتوانند در این تغییر ذائقه مردم تأثیرگذار باشند؟ حداقل در حوزه موسیقی میتوانم بگویم که رسانهها خیلی مؤثر نیستند. صدا و سیما این همه موسیقی مناسبتی میگذارد، ولی این آهنگها هیچوقت به دل مردم نمینشینند. فقط تولید آثار خوب میتواند به درست کردن این جریان کمک کند. اگر یک رستوراندار، غذای خوبی دست مردم بدهد کارش میگیرد و از غذایش استقبال میشود. این موضوع در حوزه موسیقی هم صدق میکند. تا وقتی که تولید آثار فاخر و ارزشمند را افزایش ندهیم نمیتوانیم توقع داشته باشیم که مردم سراغ موسیقی زیرزمینی و لسآنجلسی نروند. این آثار فاخر و ارزشمند هم باید از طریق لوح فشرده به مردم عرضه شود. مردم با ارائه آثار موسیقیایی از طریق سیدی ارتباط برقرار میکنند. پیشنهادم این است که در نقاط مختلف شهر کیوسکهایی قرار گیرد که فقط آثار شنیداری را به مردم بفروشند. وقتی آثار به شکل گسترده در این کیوسکها عرضه شود، کسی سراغ دانلود موسیقی مبتذل در اینترنت نمیرود. بهعنوان یک کارشناس موسیقی، نظرتان درباره موسیقی رپ و رپرها چیست؟ مسئولان باید چه برخوردی با فعالان این حوزه موسیقی داشته باشند؟ بهنظرم رپ همان بحرطویل ایرانی است. در غرب از این نوع موسیقی برای بیان اعتراض استفاده میشود. اگر ما در موسیقی رپ از حرفهای ناپسند استفاده کنیم استفاده خوبی از این نوع موسیقی نکردهایم، ولی اگر متن خوبی داشته باشیم بهنظرم باید از این نوع موسیقی حمایت هم بشود. لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آبان، ۱۳۸۹ روابط عمومي شركت ترانه شرقی در گفتوگوی با موسيقي ما خبر داد: ملاقات پائیزی بنیامین بهادری با هوادارانش در برج میلاد تهران موسيقي ما-مينا آتشي: اواسط آبان ماه بنيامين بهادري براي دومين بار در سالن همايش هاي برج ميلاد به همت شركت ترانه شرقي روي صحنه میرود و برای هوادارانش ترانههای محبوباش را اجرا میکند. بنیامین این کنسرت را «ملاقات در پائیز» نامیده است. روابط عمومي شركت ترانه شرقي در اين رابطه به خبرنگار سايت موسيقي ما گفت: «در تاريخ هاي 19 و 20 آبان ماه سال جاري بنيامين بهادري به مدت دو شب و هر شب دو سئانس در سالن همايش هاي برج ميلاد به همراه گروه اركستر سابق خود به اضافه اندكي تغيير در اعضاي آن و به تهيه كنندگي شركت ترانه شرقي و با پشتيباني شركت "ال جي" روي صحنه میرود.» وي در ادامه افزود:«علاقه مندان براي كسب اطلاعات بيشتر پيرامون اين كنسرت و يا رزرو بليت آن ميتوانند با شماره 22738007،22223670 تماس حاصل نمايند.» لازم به ذكر است كه اين هنرمند در جشنواره موسیقی سال گذشته نیز يك شب تهران و براي اولين بار روي صحنه رفت و كنسرتي به ياد ماندني را برگزار كرد. 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 آبان، ۱۳۸۹ رونمایی پوستر جدید کنسرت گروه ریزار؛ 17 و 18 آبانماه در برج میلاد؛ موسیقی ما - اولین کنسرت مشترک «سهراب پاکزاد» و «امیر طبری» به همراه «بابک جهانبخش» و «مازیار فلاحی» با گروه «ریراز» به سرپرستی «محمد رضا گلزار» و رهبری ارکستر «نیما وارسته» روزهای 17، 18 و 19 اسفند سال گشذته برگزار شد. گلزار که اسم گروهش ترکیب مخفف نام خودش (رضا – گلزار) است، درباره تشکیل این گروه می گوید: دلم می خواست گروهی داشته باشم که خوانندگانش، هم مورد علاقه مردم باشند و هم این که خودم صدا و کارهایشان را دوست داشته باشم. دوست داشتم با این گروه کنسرتی را نزدیک به سلیقه خودم برگزار کنم و اداره کننده ی گروه هم خودم باشم . وی درباره کنسرت سال گذشته و کیفیت متفاوت آن هم گفت: می خواستیم کنسرتی برگزار کنیم که مشابه اش در ایران کار نشده باشد. گلزار درباره شیوه اجرای ترانه های آن کنسرت هم چنین نظری داشت: به خودم می گفتم مردم باید کلی هزینه کنند و وقت بگذارند تا در کنسرت خواننده ای که دو سه تا از ترانه هایش را خیلی دوست دارند، این دو سه قطعه را در کنار سایر Track ها بشنوند. حس کردم اگر چهار، پنج نفر در کنار هم برنامه اجرا کنند و هر کدام فقط آن آهنگ های مورد نظر دوست داران شان را بخوانند، مخاطب از هزینه ای که کرده و وقتی که گذاشته نهایت استفاده را می برد. حالا مدتی پس از برگزاری آن کنسرت، گروه ریزار دوباره قرار است روی صحنه موسیقی برود. امسال نیز گروه ریزار با مازیار فلاحی کنسرت برگزار میکنند و روزبه نعمتاللهی نیز به عنوان خواننده مهمان این گروه را همراهی میکند. این کنسرت قرار است روزهای 17 و 18 آبانماه ساعت 21:30 در سالن همایشهای برج میلاد تهران برگزار شود. گروه ریزار به سرپرستی محمدرضا گلزار در حال حاضر مشغول تمرینهای اختصاصی برای کنسرتشان هستند. در این کنسرت مازیار فلاحی و روزبه نعمت اللهی قطعات محبوبشان را برای هواداران اجرا میکنند و البته قرار است قطعات جدیدی از این گروه نیز در کنسرت برای اولین بار اجرا شود. 1 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۸۹ پایانی بر مشاجره امینم و مرایا کری؛امینم: «دیگر کاری با مرایا کری ندارم» آلبوم پرفروش این روزهای امینم به جز بازگشت موفقیت آمیز او به دنیای موسیقی یک نکته دیگر هم دارد. امینم میگوید دیگر کاری با مرایا کری٬ خواننده سفیدپوست آر اند بی٬ ندارد! درگیریهای لفظی این دو از وقتی شروع شد که امینم گفت کری روزگاری قصد داشته با او نامزد کند اما کری این حرف را تکذیب کرد. بعد امینم هم با ترانه هایی مثل «هشدار» (The Warning) گوشی را دست کری و همسرش نیک کانون داد و گفت که حتی پیغام های ضبط شده کری در این مدت را در اختیار دارد. کری هم بیکار ننشست و در یکی از ترانه هایش امینم را «خیالاتی» توصیف کرد. امینم در ترانه «باد سرد میوزد» در آلبوم «بهبودی» باز هم به کری گیر داده اما میگوید که این بار آخر است. «دیگر دلم نمیخواهد درباره این موضوع صحبت کنم. حرف آخرم را در این ترانه زده ام و نیازی نیست درباره آن توضیح بدهم. ماجرا برای من تمام شده است.» 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 آبان، ۱۳۸۹ اجراي گروه موسيقي قمر به آهنگسازي نويد دهقان و خوانندگي سالار عقيلي 11و 12 آذرماه در برج ميلاد برگزار ميشود.نويد دهقان(آهنگساز و سرپرست گروه موسيقي قمر)گفت: اين برنامه باعنوان «پرواز پرنده پاييز» برگزار و در دستگاههاي دشتي، اصفهان و راست پنجگاه اجرا ميشود. وي با اشاره به اينكه اين كنسرت با كنسرتهاي ديگر گروه موسيقي قمر متفاوت است، افزود: اشعاري اين كنسرت دو روزه به گونهاي انتخاب شده كه ازنظر مفهوم يك معناي واحد را به مخاطب ميرساند و شنونده در پايان به يك نتيجه دست مييابد. اين آهنگساز ادامه داد: قطعات كنسرت آذر ماه؛ اجتماعي است و اشعار آن از شاعراني مانند اخوان ثالث، سياوش كسرايي و هوشنگ ابتهاج انتخاب شدهاند. سرپرست گروه موسيقي قمر خاطرنشان كرد: در اين كنسرت چند قطعه از آلبوم جديد گروه قمر باعنوان «هواي آفتاب »كه مخاطبان هنوز آن را نشنيدهاند، اجرا ميشود. نويد دهقان دربارهي نوازندگان گروه گفت: در گروه قمر علاوه بر خودم كه كمانچه مينوازم، نوازندههايي ديگري نيز حضور دارند. حامد فكوري، علي خشتي نژاد و بهاءالدين تو كلي(تار) عليرضا گزانفر(سنتور)، امين گلستاني(عود)، شيوا قهرمان نژاد(بم تار)، نسيم ارباني(كمانچه)، حسين محمدحسيني(ني)، شهريار نظري(دف) و كامران منتظري(تمبك)؛ صداي سالار عقيلي را همراهي ميكنند. منبع : ايلنا 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آبان، ۱۳۸۹ مدیر عامل شرکت Coty ( یکی از بزرگترین تولید کننده های عطر) با لیدی گاگا برای تولید اولین عطرش قرارداد امضا کرد.... از نظر اونا سه صفت منفجر شونده ، تحریک آمیز و س*ک*س*ی لیدی گاگا باعث میشه که مصرف کنندگان رایحه ی فوق العاده ای رو تجربه کنند... البته تولید عطر از بهار 2012 آغاز میشه ... 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آذر، ۱۳۸۹ کنسرت جزیره کیش کذب محض است: به نام سیروان خسروی به کام آقای کلاهبردار..! سیروان خسروی جزو آن دسته از موزسینهای حرفهای بحساب میآید که این ویژگی را در بخش خوانندگی هم کاملا به اثبات رسانیده است و با برگزاری اجراهای موفق در سال گذشته و امسال توانسته نظر تمامی تهیهکنندگان موسیقی را به شدت نسبت به خود جلب کند اما این ویژگی این بار باعث شده تا این هنرمند به دردسر بیافتد و توسط بعضی از افراد سود جود مورد سوء استفاده قرار بگیرد. سیروان خسروی در این رابطه به خبرنگار سایت موسیقی ما گفت: «چندی پیش متوجه شدم، خبری کذب مبنی بر برگزاری کنسرت برای من در جزیره کیش وجود دارد که آنرا زیاد جدی نگرفتم اما با مرور زمان این خبر رنگی جدی به خود گرفت تا جایی که این شخص فرصتطلب و سودجو امروز یعنی 2 آذر ماه سال جاری را برگزیده و اقدام به فروش بلیت های کنسرت دروغین من نموده است که حسابی از این بابت شوکه شدم .» وی در ادامه افزود: «به اطلاع تمامی دوستان و طرفدارانم می رسانم که من به هیچ وجه در این برنامه حضور نداشته و نخواهم داشت و این مسئله کاملا دروغین و کذب بشمار رفته بوده و شایعه ای بیش نیست چرا که من تا پیش از آغاز ماه های محرم و صفر تنها به مدت یک روز آن هم در تاریخ 13 آذر ماه در سالن اریکه ایرانیان به روی صحنه خواهم رفت که تمامی حق و حقوق این برنامه هم متعلق به موسه "محک" است.» لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۸۹ مرد تنهای شب برای دفاع مقدس خواند * حبیب پس از 30 سال مجاز شد بالاخره نخستین آهنگ داخلی حبیب محبیان پس از انقلاب اسلامی ایران منتشر شد تا این خواننده لس*آنجلس نشین نخستین سدشکن بازگشت به ایران و حضور در فضای مجاز موسیقی ایران باشد و «مرد تنهای شب» مقدمهای باشد بر حضور چهرههایی چون معین و بیژن مرتضوی در موسیقی ایران تا لابد آنها نیز همچون حبیب، شروع طوفانی در حوزه دفاع مقدس داشته باشند. حبیب علاوه بر خوانندگی آهنگسازی و ترانه سرایی هم می*کند. در نوازندگی گیتار هم متبحر است و از معدود خوانندگانی است که در کارهایش از گیتار دوازده سیم استفاده می*کند. آلبوم*های مختلفی از او منتشر شده؛ دو آلبوم اول او با نام*های «مرد تنهای شب» و «سلام همسایه» که قبل از انقلاب منتشر شدند ریتمی آرام داشتند و بیشتر آهنگ*های آن غمگین بودند. همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی، حبیب همچون بسیاری از خوانندگان به اروپا و آمریکا مهاجرت کرد تا از سال 1360 به بعد که حبیب به لس*آنجلس رفت سه آلبوم به نام*های «آفتاب مهتاب»، «خورشید خانوم»، «آخه عزیزم»... و همراز را منتشر کرد. بعد از آن او «آلبوم*های صفر»، «بزن باران»، «کویر باور»، «خداوندا» و «خانه کوچک» را منتشر کرد و در دو آلبوم بعدی خود پسرش را هم به عرصه خوانندگی وارد کرد که در آنها - «جوونی» و «خودشه» - بیشتر ریتم تند و امروزی مورد استفاده واقع شده بود. آخرین آلبومش «ایران بانو» است که در آن همه جور سبکی وجود دارد. ضمنا او سال گذشته کتابی هم منتشر کرد که در آن تمامی اشعارش چاپ شده بود. حبیب که در کارهایش گاه مواضع اجتماعی را هم دنبال می*کند، در مصاحبه*ای که سال گذشته داشته دیدگاهش را این طور بیان می*کند: «مسجد باید باشد اما مشروبخواری هم باشد. باید مردم آزاد باشند که حرف*شان را بزنند. ایران تنها جایگاه آخوندها نیست. در ایران جوان*ها هستند که دارند این مملکت را می*گردانند. یک مغزهایی هستند که اصلا استثنایی هستند. متأسفانه بعضی*هایشان می*زنند بیرون. ولی وطن*پرست هم زیاد داریم. نمونه*اش همین ماهواره که فرستادند فضا.» و البته با تمام این اظهارات تیز و برنده، او به هر حال جزو معدود خواننده*هایی بود که کار سیاسی علیه نظام نخوانده بود و خودش یا اقوام درجه یکش جزو گروههای ضدانقلاب همچون منافقین و سلطنت طلبان نبودند و به همین دلیل دولت ریسک کرد و از آمدن وی به ایران حمایت هم کرد و مقابل انتقادات ایستاد. باید منتظر بود با انتشار نخستین آلبوم کامل حبیب، کم کم زمینه برگزاری کنسرت این خواننده در ورزشگاه آزادی فراهم شود؛ کنسرتی که به قول خودشان اگر 10 شب نیز برگزار شود، 100 هزار نفری آزادی خالی نمیشود. قسمتی از متن آهنگ حبیب بدین شرح است: شب تاریک و سیاه / زندگیم تموم نمیشه صدای آتیش و ترکش، توی گوشم / همیشه بوی تند گاز خردل، می پیچه تو خاطراتم نفسم داره می*گیره، آخرین / لحظاتم صدای تیر و گلوله، کابوس تمام / شبهام یاد بچه ها می*ا*فتم، ای خدا من چرا تنهام؟ گلای سرخ شقایق، زخمی و خسته و بی*جون 1 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۸۹ شرایط وزارت ارشاد برای ورود خوانندگان لس آنجلسی اخبار موسیقی ایران: خوانندگانی که مسئله خاصی در گذشته نداشتند میتوانند مانند هر شهروند ايرانی به وطن بازگردند. وزیر ارشاد حضور خوانندههای رژیم گذشته در کشور را منوط به عدم اجرای کنسرت در رژیم صهیونیستی دانست و در عین حال یادآور شد که آنها باید درخواست دهند تا مورد بررسی قرار گیرد و به کشور بازگردند. در ادامه اظهار نظرهای مسئولان درخصوص ورود خوانندگان لس آنجلسی به کشور سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم توضیحاتی را در این خصوص داده است. چند روز بعد از اینکه حسینی توضیحات خود درباره شرایط ورود خوانندگان لس آنجلسی به ایران را در حاشیه جلسه هیات دولت به خبرنگار روزنامه تهران امروز داد، حبیب محبیان یکی از همین خوانندگان حاضر در کشور برای اولین بار گفتگوی مفصلی کردبا یکی از روزنامهها. گفتگو با وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی درباره موضوع خوانندگان لس آنجلسی و شرایط ورود آنها به کشور را در زیر بخوانید چندی است كه تعدادی از خوانندگان زمان رژيم گذشته در كشور حضور يافتند. آيا اطلاع داريد و واكنش شما به اين حضور چيست؟ به هرحال اين رفت و آمدها روال خود را دارد. آنهايی كه مسئله خاصی نداشته باشند میتوانند درخواست دهند و به كشور بازگردند اما بايد بهصورت موردی اين موارد را بررسی كرد و امكان بررسی كلی در مورد ورود آنها وجود ندارد. پس راه ورود خوانندگان زمان طاغوت به كشور باز است؟ كسانی كه سوابق نامناسبی نداشتهاند، احتمالا مشكلی براي ورود به ايران ندارند اما آنهايی كه دارای جرم هستند نبايد توقع بازگشت به ايران را داشته باشند. چه اقداماتی از سوی ايران جرم تلقی میشود كه شايد مانع ورود برخی خوانندگان به كشور شود؟ خوانندگی در كشورهای ديگر جرم است؟ موارد زياد است و به عنوان نمونه برخی از آنها در رژيم صهيونيستی حضور يافتند و كنسرت اجرا كردند و انتظار دارند هر وقت خواستند به كشور بازگردند. بايد بدانيد كسانی كه با رژيم صهيونيستی مراوده دارند و در كشتار مردم بیگناه فلسطين نقش داشتند و همكاری كردند نبايد توقع داشته باشند كه در ايران برای آنها فرش قرمز پهن كنند تا بازگردند. و سايرين چه حكمی برای ورود به كشور دارند؟ كسانی كه مسئله خاصی در گذشته نداشتند میتوانند مانند هر شهروند ايرانی به وطن بازگردند. ما ايرانيان زيادی در خارج كشور داريم كه ورودشان به ايران آزاد است و با مانعی روبهرو نمیشوند. دستگاههای امنيتی وظيفه بررسی آنها را دارند. يعنی خوانندگانی كه به كشور بازمیگردند، اجازه برگزاری كنسرت را خواهند داشت؟ اينها میتوانند موردی بيايند و درخواست بدهند تا سوابق و موضع گيریهای آنها بررسی شود. پس فردي مانند حبيب كه اكنون در ايران است، ميتواند درخواست مجوز دهد؟ اينها تك تك به ايران میآيند و هر كدام پرونده جداگانه دارند و پس از بررسب اين پروندهها میتوان در مورد آنها تصميمگيری كرد. از بحث خوانندگان بگذريم. اظهارات اخير رئيسجمهور درباره حجاب چه تاثيری بر وزارت ارشاد داشت؟ مسئوليت وزارت ارشاد را افزايش داد چرا كه در حيطه وظايف ما امور فرهنگی تاثيرگذارتر است لذا ما از تمام ابزارها استفاده میكنيم. دستگاههای ديگر هم در اين زمينه دخيل هستند و بايد به وظايف خود عمل كنند. نظر شخصی شما در مورد آن موضع گيری چيست؟ با توجه به حجم گسترده انتقادات به آن، آيا شما موافق معنای موضعگيریهای آقاي رئيسجمهور بوديد؟ بايد بگويم كه در دولت انسجام و هماهنگی در تمام زمينهها وجود دارد. منبع: فردا 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۸۹ تابوی واگنر در اسرائیل شکسته میشود یک طرفدار موسیقی کلاسیک با تأسیس "انجمن دوستداران واگنر" در اسرائیل، توجه رسانههای جمعی را جلب کرده است، زیرا اجرای ریشارد واگنر که به داشتن عقاید "ضد یهودی" مشهور است، از زمان تاسیس کشور اسرائیل با محدودیت هایی روبرو بوده است. جاناتان لیونی که در بیت المقدس دفتر وکالت دارد، روز چهارشنبه (۱۷ نوامبر) در برابر خبرگزاری آلمان تائید کرد که "انجمن گسترش موسیقی ریشارد واگنر" را در پایتخت اسرائیل به ثبت رسانده است. او گفت که برای این کار با هیچ مشکل اداری روبرو نشده است. آقای لیونی، وکیل ۶۰ ساله اسرائیلی، درباره انگیزه خود توضیح میدهد: "چرا باید هر بار به خاطر شنیدن آثار واگنر به خارج سفر کنم؟ چرا نباید بتوانم کارهای این آهنگساز بزرگ را در اسرائیل بشنوم؟" وکیل اسرائیلی میگوید که یهودیان متعصب که با واگنر دشمن هستند، میتوانند موسیقی او را گوش نکنند، اما حق ندارند دیگران را از لذت بردن از آثار این هنرمند محروم کنند. پدر این وکیل اسرائیلی - آلمانی است و تجربه "هولوکاست" را پشت سر دارد. آقای لیونی گفته است که عشق به واگنر را از پدر خود به ارث برده است: "پدرم همیشه میگفت که واگنر آدم نفرتانگیزی بوده، اما موسیقی او معرکه است." آقای لیونی عقیده دارد: "باید میان عقاید سیاسی یک هنرمند و ارزش هنری کارهای او تفاوت قائل شد.» ماه گذشته ارکستر مجلسی اسرائیل اعلام کرد که برای اولین بار قصد دارد سال آینده آثاری از واگنر را در جشنواره بایروت (آلمان) اجرا کند. اعلام این تصمیم با مخالفتهای زیادی در اسرائیل روبرو شد. "موسیقیدان نژادپرست" بسیاری از یهودیان به ریشارد واگنر (۱۸۱۳ – ۱۸۸۳) آهنگساز نامی آلمانی خصومت میورزند. واگنر در نوشتههای خود عقاید ضد یهودی ابراز کرده است. او معتقد بود آهنگسازان یهودیتبار مانند فلیکس مندلسون بارتولدی، از "خلاقیت بدیع و اصیل" محروم هستند. ریشارد واگنر آهنگساز محبوب رژیم نازی (۱۹۳۳ – ۱۹۴۵) در آلمان بود. آدولف هیتلر و سران نازی به موسیقی او عشق میورزیدند. در سالهای اخیر دانیل بارنبویم، رهبر سرشناس ارکستر که خود یهودی است، با دفاع از ریشارد واگنر انتقاد برخی از محافل متعصب یهودی را برانگیخت. بارنبویم در نشستی در برلین گفت: "مخلوط کردن موسیقی واگنر با عقاید فاشیستی خطایی سنگین است. نباید او را به خاطر جنایت نازیها سرزنش کرد." دانیل بارنبویم یکی از نخستین رهبران ارکستر بود که از سال ۲۰۰۱ تا کنون چند اثر از واگنر را در اسرائیل اجرا کرده است. دولت تحت قیمومیت اسرائیل در سال ۱۹۳۸ اجرای آثار واگنر را ممنوع کرد. از آن تاریخ کارهای واگنر تنها در مواردی استثنایی به اجرا در آمده است. 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آذر، ۱۳۸۹ سودابه شمس (خواننده گروه کر): موسیقی بانوان در ایران به افتضاح کشیده شده است سودابه شمس از وضعیت نابسامان موسیقی بانوان در ایران گله کرد و گفت: موسیقی بانوان در ایران نه تنها جایگاهی ندارد، بلکه به افتضاح کشیده شده و بهایی به بانوان موزیسین داده نمی شود.به گفته این خواننده کر، اگر کنسرتی برای بانوان برنامه ریزی شود، بلافاصله لغو شده و از برگزاری آن جلوگیری به عمل می آید. شمس ادامه داد: احساس می کنم وقتی در جامعه ای با کلیت صدای خانم ها مخالف باشند اوضاع موسیقی این قشر، عوایدی بهتر از این نخواهد داشت. وی با اشاره به اینکه در سالهای گذشته اوضاع موسیقی بانوان بخصوص خوانندگی این قشر، سروسامان بهتری داشت، یادآور شد: پیش از اینها هر هفته حداقل ۱۰ کار استودیویی ضبط می کردیم اما وضع به جایی رسید که دیگر از این خبرها نیست و قیمت خواننده های زن نیز بسیار پایین آمده است. به همین دلیل این هنر نزد زنان ایرانی کم کم در حال از بین رفتن است و زنان آن را پس می زنند. وی همچنین ادامه داد: متاسفانه کار به جایی رسیده که به همخوانی خانم ها در آلبوم خوانندگان نیز ایراد می گیرند. من سالها با رحیم شهریاری کار کردم و در تمام برنامه ها و آلبوم هایش حضور داشتم اما بعداز مدتی احساس کردم که دیگر دوست ندارد با او در کارهایش مشارکت کنم. بعداز گذشت مدتی از طریق یکی از دوستان موسیقی متوجه شدم که ممنوع الکار شده ام.البته این ممنوع الکاری که زود هم رفع شد دلیلی نداشت جز برنامه هایی که من در ماهواره اجرا کرده بودم و کارشناس یک برنامه موسیقی شده بودم. در این زمان بود که متوجه شدم بهانه های رحیم شهریاری که ۱۳ سال در کنارش کار کرده بودم، صرفا بهانه بوده اند. وی در ادامه گفت: وقتی به ارشاد رفتم و جریان را جویا شدم، گفتند ما ممنوع الکارتان نکرده ایم، و شما نیاز به مجوز ندارید. فقط مدتی کار نکنید .چون در ماهواره فعالیت داشته اید. البته الان هم وضع به همین منوال است. هر کس در ماهواره فعالیت کند، ممنوع الکار می شود و سوال من این است چطور در شبکه ای که برنامه هایش در همین جا ساخته می شود، فعالیت کردن ممنوع است؟ وی که این روزها از کار کردن در این حوزه دلسرد شده است، گفت: تصمیم گرفته ام بروم پیش برادرم در پاریس. چون احساس می کنم دیگر نمی توانم اینجا بمانم. اما وقتی فکر می کنم می بینم، من در این دیار رشد کرده و بزرگ شده ام. بلاتکلیف مانده ام و نمی دانم چه کنم؟ سودابه شمس در پایان گفت: در حالی من و امثال من بیکاریم که خیلی از کسانی که این کاره نیستند، دارند فعالیت می کنند و از این بابت من نگران موسیقی هستم. یک نفر یک جلسه به کلاس های من آمد و حالا هر جا که می رود خود را شاگرد من معرفی می کند. می خواستم بگویم جا برای اینگونه از افراد که سواد بالایی ندارند، بازتر از ماست که سالهاست خاک این حوزه را خورده ایم .کسانی که لیاقتش را ندارند، این روزها صدر نشین شده اند و ما هنوز اندر خم یک کوچه این خطه ایم! لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 آذر، ۱۳۸۹ اسفندیار رحیم مشایی: موسیقی را نمیفهمند و میگویند حرام است اگر موضوعی را بگویم میگویند کفر گفت؛ بعضی موسیقی را درک نمیکنند و نمیفهمند و میگویند موسیقی حرام است. شما قبلهای غلط دارید و موسیقی را هم نمیفهمید چون که در فهم و درک دنیای شاعر و هنرمندی عاجزید. به گزارش مشرق به نقل از آتی ، اسفندیار رحیممشایی در جلسهای که با حضور جمعی از هنرمندان استان مرکزی که در موزه چهار فصل اراک برگزار شد، با بیان اینکه اگر جامعهای به فرهنگ و هنر بیتوجه باشد بیمار میشود، افزود: بعضی موسیقی را نمیشناسند و با کتاب حافظ و سعدی و شاهنامه انس ندارند و عشقی هم در وجودشان پیدا نمیشود. رئیس دفتر رئیس جمهور تصریح کرد: هنر و موسیقی را هنرمند میشناسد و قدر میداند و اگر جامعهای به ان اهمیت ندهد منزوی و افسرده میشود. وی همچنین با اشاره به اینکه موسیقیهای انحرافی نیز قطرهای از دریای بیکران موسیقی هستند، خاطر نشان کرد: اگر موسیقی را از فیلم حذف کنیم دیگر آن فیلم روح ندارد و از دیدنش هم لذتی نمی برید. مشایی افزود: اگر موضوعی را بگویم میگویند کفر گفت؛ ولی بعضی موسیقی را درک نمیکنند و نمی فهمند و میگویند موسیقی حرام است. مشایی تصریح کرد: مزاج جامعه عوض شده و مردم چای خارجی را ترجیح می دهند چون به فرهنگ و اصالت جامعه و خواستههای جوانان و هنرمندان اهمیت کمتری داده شده است. رئیس دفتر رئیس جمهور با بیان اینکه بعضی آنقدر عبادت میکنند که بر عکس از خود خدا غافل میشوند، تصریح کرد: خطری بنام عرفان وجود دارد که انتهای آن خدایی نیست بلکه توهم است و آن وقت است که میگویند نور دیدهایم. وی خطاب به کسانی که انتقاد پذیر نیستند، اظهار داشت: شما قبلهای غلط دارید و موسیقی را هم نمیفهمید چون که در فهم و درک دنیای شاعر و هنرمندی عاجزید. شاعری اوج است و چون خودم مهندسم میگویم مهندسی کف دریای هنر است. 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 دی، ۱۳۸۹ آیت الله مکارم شیرازی به صحبتهای رحیم مشایی درباره موسیقی اعترض کرد؛ بیان این مطلب توهین به همه علماست مرجع تقلید شیعیان سخنان اخیر یک مقام اجرایی در مورد موسیقی را توهین به ائمه عنوان کرد و گفت: نخواهیم گذاشت در جمهوری اسلامی با مقدسات بازی شود. آیت الله ناصر مکارم شیرازی صبح چهارشنبه در ابتدای درس خارج فقه خود که در مسجد اعظم برگزار شد در سخنانی اظهار داشت: در روزهای اخیر خبری از یک مقام مسئول منتشر شد که میگفت "کسانی که با موسیقی مخالفند نمیفهمند" که ما منتطر تکذیب این خبر بودیم که تکذیب نشد. وی با بیان اینکه این مطلب بسیار سنگین است افزود: تمام علما به اجماع بر حرمت موسیقی لهوی تأکید کردند و بیان این مطلب توهین به همه علما است. مرجع تقلید شیعیان ادامه داد: امروز در کشور طرح هدفمند کردن یارانهها در حال اجراست و کشور در شرایط خاصی به سر میبرد که نیازمند برقراری آرامش است که اگر این شرایط حاکم نبود طور دیگری با این داستان برخورد میکردیم و وظیفه خود را انجام و هزینههای آن را نیز میپرداختیم. آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه تعبیر به این زشتی توهین به امام صادق(ع) و امام باقر(ع)، امام راحل و همه علماست خاطرنشان کرد: برای ما فرقی نمیکند هر کسی که این حرف را زده باشد در برابر آن سکوت نخواهیم کرد و نمیگذاریم در جمهوری اسلامی با مقدسات بازی شود. استاد درس خارج حوزه ادامه داد: بنده به دلیل وجود شرایط خاص در کشور به همین میزان قناعت میکنم ولی در فرصتی مناسب پاسخ آن را خواهم داد. وی خاطرنشان کرد: این معنی ندارد که در کشور هر کسی مسئولیتی پیدا کرد هر چه که دلش میخواهد بیان کند و بنده در عمل هم نشان دادهام که در این ماجرا نیز از آن نخواهیم گذشت. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده