shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۸۹ جدی؟؟ نه پس اينو واسه شوخي زدم اينجا !!! البته اشتباه نكنيا ، قرار نيست تو تلويزيون بخونن ، ميخوان پيام بازرگاني بسازن! آخه كار اصليشون اين بوده بعدا" خواننده شدن ، ويديوي سوسن خانم كه خيلي باحال ساخته شده هم كار خودشون بود! 3 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۸۹ سوسن خانم رو تو ایران خوندند؟ چه جالب...نیدونستم 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ کنسرت بزرگ و متفاوت محمد اصفهانی در تهران برگزار میشود محمد اصفهانی خواننده خوش صدا و پرطرفدار موسیقی ایران پس از سالها دوباره در تهران کنسرت برگزار میکند. این کنسرت در روزهای 13 و 14 مردادماه در تالار بزرگ کشور برگزار خواهد شد. به گزارش خبرنگار سایت موسیقی ما در این اجرا که با برنامههای پیشین این هنرمند تفاوت دارد،ارکستر بزرگ به رهبری میثم مرودستی محمد اصفهانی را همراهی میکنند. اصفهانی قرار است قطعات ارکسترال خود از جمله قطعات آلبوم «تنها ماندم» را که در کنسرتهای پیشین مجالی برای اجرای آنها وجود نداشت، اینبار برای اولین بار با حضور ارکستر بزرگ اجرا کند. همچنین اصفهانی قرار است قطعات محبوب آلبومهای گذشتهی خود در گونههای مختلف پاپ و سنتی را برای طرفداراناش اجرا کند. برای تهیه بلیت این کنسرت از روز سهشنبه (29 تیر) میتوانید با شماره تلفنهای 22955747 (کانون فیلم هشت و نیم) و 88535305 (موسیقی ما) تماس بگیرید. همچنین میتوانید بلیت مورد نظر خود را در سایت موسیقی ما برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کنید. 1 لینک به دیدگاه
arian ariaey 1755 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۸۹ خوانندگانی که مسئله خاصی در گذشته نداشتند میتوانند مانند هر شهروند ايرانی به وطن بازگردند. چه شکرا که این آقا می خوره 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۸۹ محسن چاوشی:گفتنش مثل هفت شیرین نیست اما آنچه بر من گذشت سیزده بود محسن چاوشی در گفت و گویی که از طرف وب سایت هواداران خود به انتشار رسید گفت: همیشه سعی کرده ام بیشتر از آنکه حرف بزنم تلاش کنم و موسیقی ام به جای زبانم با شما سخن بگوید. ولی امروز می خواهم اندکی حرف بزنم و بگویم که هر تلاشی کردم به عشق شما بود . شمایی که در هیچ برهه از زمان مرا تنها نگذاشتید و همیشه حامی و پشتیبان من بوده اید. در سالهایی که گذشت تلخی کشیدم و تلخ خواندم ، عاشق شدم و عاشقانه خواندم ولی هرگز بیهوده نخواندم . چون به احساس شما ایمان داشتم و احترام گذاشتم . چه غرض ورزی هایی که نشد و چه روزهایی که نگذشت. روزهایی که هر لحظه اش عمری بود. به کرَات از سوی رسانه ها و مطبوعات مورد حمله قرار گرفتم که خوب می دانم هر تحفه ای به دست من رسید از غریبه نبود و دوست دارم دوستانی را که با همین دوستیشان یادم دادند که محکم تر باشم و چه مهربانانی که همیشه یارم بودند و تنهایم نگذاشتند و در نهایت شما که تنها امید من بودید. شبهایم به تاریکی مطلق رسید ولی فهمیدم تاریک ترین نقطه شب قبل از طلوع خورشید است و روشنایی باز هم به دنیای من باز خواهد گشت ولی خوب و بد تلخ و شیرین هر چه بود گذشت تا به امروز رسیدیم. واما سیزده گفتنش مثل هفت شیرین نیست اما آنچه بر من گذشت سیزده بود. تاکنون هر آنچه ساخته ام و خوانده ام عاشقانه های امروز بود ولی اینبار فرصتی دست داد تا به سراغ عاشقانه های دیروز بروم که این سیزده تمامی ندارد. تمام تلاشم را کردم تا لذت ببرید و سیزده نباشید. لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مرداد، ۱۳۸۹ کنسرت فریدون آسرایی خواننده دوستداشتنی موسیقی پاپ کشورمان طی دو شب در سالن اریکه ایرانیان تهران برگزار شد. متن گزارشی که میخوانید از آخرین سانس این کنسرت (جمعه شب، ساعت 22) تهیه شده است. بی شک این اجرا یکی از متفاوتترین و بهترین اجراهای فریدون در سالهای اخیر بود. اما متاسفانه حتی اجرای بسیار خوب فریدون در این برنامه هم نمیتواند بینظمیهای فراوان ابتدای آن را توجیح کند. بعد از 45 دقیقه تاخیر (ساعت 22:45) پرده کنار میرود. فریدون و گروه جدید ارکسترش روی سن حاضر میشوند و بیدرنگ «گل نازم ...» را اجرا میکنند. بعد از اجرای این قطعه فریدون که این بار نسبت به کنسرت قبلیاش با اعتماد به نفس بیشتری برنامه را اداره میکرد با همان لحن سادهاش و دوستداشتنیاش ضمن خوشآمدگویی به حضار آرزو کرد لحظات خوبی در انتظارشان باشد. قطعات «کبوتر» و «بیا بریم» با تنظیمهای نو و متفاوتی که به نظر برای اجرای زنده بسیار دلنشین بودند، در ادامه برنامه اجرا شد. ترکیب و استفاده مناسب از دو گیتار کلاسیک و در برخی قطعات سهتار و کمانچه فضاسازی زیبایی را در اجرای قطعات ایجاد کرده بود. اجرای متفاوتی از قطعه «وقتی بارون میزنه ...» که با دکلمه شعر توسط فریدون آغاز و نوای پیانوی امیر علیزاده با تمِ ملودی قطعه ماندگار «تا بهار آرزو ... » در ادامه او را همراهی کرد، فضای زیبایی بر سالن حاکم کرد. در ادامه با تشویقهای مکرر حضار فریدون و امیر علیزاده، «دوست دارم» و «کوچه لره سو سه پمیشم» را به صورت دوئت اجرا کردند. نوبت به اجرای قطعهای رسید که بیشک فریدون بخش عمدهای از محبوبیتاش را به این قطعه وامدار است. «گل هیاهو» یا «خوشگل عاشق» (که در کنسرت قبلی فریدون فاش کرد که این قطعه را برای مریم، که پیشتر عاشقاش بوده ساخته) با همراهی حضار در سالن اجرا شد. سولوی گیتار الکتریک ایمن خراسانی در این قطعه شنیدنی بود. بعد از اجرای این قطعه محبوب، گروه برای مدت کوتاهی استیج را ترک کردند و علی اوجی که پیشتر او را در نقش مدیر برنامههای رضا یزدانی میشناختیم این بار به عنوان مجری روی سن آمد تا مهمانان ویژهای که تعدادشان کم هم نبود را برای حضار معرفی کند. تعداد زیاد مهمانان حاضر در سالن باعث شد تا وقت زیادی به این بخش اختصاص یابد که حتی با وجود اجرای شوخ و شنگ اوجی، کمی ملالآور بود. ایرج نوذری، فرزاد حسنی، هاشمیمقدم(بنیانگذار اریکه ایرانیان)، مهرانه مهینترابی، حمید استیلی، فرهاد جواهرکلام، بابک جهانبخش، امید حاجیلی، رضا تاجبخش، زانیار خسروی، رابعه اسکویی، حسام نوابصفوی، علی لهراسبی، علی اصحابی، حمید خندان، داریوش شهریاری، شهاب رمضان،محمد علیزاده و رامین راستاد از جمله مهمانان اجرای آخر کنسرت فریدون در اریکه ایرانیان بودند. قسمت دوم کنسرت با تجلیل فریدون از بهروز صفاریان برای تنظیم قطعات آلبوماش و با اجرای قطعه «غریبه» آغاز شد. در اقدامی جالب؛ فریدون، «غریبه» و چند قطعه دیگر از جمله «خداحافظ نگو» را با تسلط خاص و مثالزدنیای که با تجربه کنسرت قبلی، از وی انتظار نداشتیم اجرا کرد. قطعاتی که تنها با تکنوازی پیانوی پاشا یثربی همراه بود. اجرای این قطعات که همگی تمِ اسلو و غمناکی داشت، تحسین حضار در سالن را در پی داشت، که برای مدتی این دو هنرمند را تشویق کردند. با معرفی فریدون گروه ارکستر دوباره روی سن آمدند و چند قطعه دیگر را اجرا کردند، تا در نهایت با اجرای دوباره قطعه «گل هیاهو» این کنسرت در ساعت 12:30 دقیقه به پایان رسید. امیر علیزاده(پیانو و کیبورد)، ایمن خراسانی(گیتار الکتریک)، بابک ریاحیپور(گیتار باس)، پدرام مرندی(گیتار)، پیمان لطیفی(درامز)، فرید فراز(گیتار)، علیرضا میرآقا(پرکاشن) و مشتاق قرداشخانی(سه تار و کمانچه) اعضای ارکستر فریدون بودند که این بار پاشا یثربی را به عنوان رهبر ارکستر کنار خود داشتند. در مجموع این اجرای فریدون و گروهاش را با وجود برخی بینظمیهایی که در ابتدای برنامه وجود داشت، باید جزو کنسرتهای خوب سال دانست. ويديوي اين كنسرت را ميتوانيد از زير دانلود كنيد http://www.noandishaan.com/forums/showthread.php?p=188797#post188797 حسام نواب صفوی از جمله مهمانان آخرین اجرای کنسرت بود. ابراز احساسات رابع اسکویی (سوت زدن با یک سوت ورزشی ) به مردم در هنگام معرفی حضور این هنرمند در کنسرت سیروان خسروی و فریدون آسرایی در اولین شب اجرای این کنسرت فریدون میزبان معلولین بهزیستی بود پاشا یثربی ( رهبر ارکستر کنسرت فریدون ) فریدون آسرایی بابک ریاحی پور (نوازنده گیتار بیس ) از راست به چپ : زانیار خسروی, فرزاد حسنی, احسان غیبی, علی اصحابی , حسین استیری, فریدون آسرایی, مجید طوسی , علی اوجی , مسعود سعیدی ( نشسته ) بابک جهانبخش, حمید خندان , رضا تاجبخش, امیر علیزاده, علی لهراسبی, امید حاجیلی بابک ریاحی پور - مسعود سعیدی مسعود سعیدی , علی اصحابی , احسان غیبی 2 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۸۹ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام تاريخ : 7 و 8 مرداد 1389 محل برگزاري : سالن همایشهای برج میلاد تهران ساعت : 21 قيمت :20، 25، 35، 45 هزار تومان مرکز فروش بلیت: موسیقی ما: 22955747 پاسداران، .میدان هروی، خیابان وفامنش، خیابان جوانشیر، واحدهای تجاری ساختمان پزشکان فارابی، کانون فیلم هشتونیم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۸۹ حبیب ، چگونه آمد و رفت؛ قطعاتی درباره انرژی هسته ای و جنگ تحمیلی در آلبوم حبیب موسیقی ما - هفته نامه چلچراغ درشماره اخیر خود باانتشار گزارشی به حواشی حضور حبیب درتهران پرداخته است .این هفته نامه که برروی جلد خود کاریکاتوری از حبیب منتشر کرده در صفحه اول خود تیتر جالب “ مردتنهای شب چگونه آمد ورفت “را برای این گزارش منتشر کرده است . بخش عمده این گزارش درباره حواشی وواکنش هایی است که پیش از این درسایتها و رسانه های مختلف منتشر شده ودر بخش دیگری که به نظر تازه تر می رسد چلچراغ جزئیات جدیدوتازه تری از ماجراهای این خواننده لس آنجلسی منتشر کرده است . چلچراغ دراین بخش نوشته :رد حبیب را درتهران زدیم و با یکی از افرادی که بانی حضور او در تهران بود گپ زدیم .پرواضح است که نامی از ایشان نخواهیم برد . وقتی ما به آقای ایکس رسیدیم حبیب وپسرش تازه تهران را ترک کرده بودند.(ماجرا مربوط به یک ماه واندی قبل است ). آقای ایکس گفت همه چیز خوب داشت پیش می رفت اما در آخرین مراحل کار بودیم که انتشار آلبوم به تعویق افتاد . آلبومی که در آن قطعاتی با موضوعات متنوعی چون آهنگی برای انرژی هسته ای ،آهنگی برای جنگ تحمیلی و موضوعات دیگر گنجانده شده بود . علت تعویق هم نگرانی در مورد استقبال زیاد وکاذب مردم از چنین خوانندگانی اعلام شده بود واینکه آیا اگر حتی آقای “ رنگ چشات عسل...”در ایران کنسرت بگذارد کسی باز هم می رود کنسرت سعید شهروز ونادر مسچی؟! منبع : پارس توریسم :ws3: 1 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مرداد، ۱۳۸۹ از کنسرت روزبه نعمت الهی که برگزار شده،خبری نداری؟نتونستم برم... لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۸۹ اخبار موسیقی ایران: محمدرضا درویشی ضمن اعلام این خبر در نشست رسانه ای که با حضور همایون شجریان تکخوان و حمید متبسم آهنگسازدر سالن رودکی برگزار شد در خصوص کم و کیف اجرای این قطعه گفت : من به عنوان یک موسیقی شناس این اثر را از دو جهت می توانم بررسی کنم یک درمقام آهنگساز و دیگری به عنوان رهبرارکستر و کسی که از آبان ماه سال گذشته این ارکستر را اداره کرده و با "سیمرغ" بودن را تجربه کرده ام. اتفاقی مبارک در موسیقی ایران به عنوان رهبر ارکستر که قراراست پروژه "سیمرغ" را رهبری کنم معتقد هستم که این قطعه اتفاقی خاص و مبارک در موسیقی ایران است چراکه معمولا ارکسترهایی که به عنوان ارکسترموسیقی ایرانی و با سازهای وطنی و ملی قطعاتی را اجرا می کردند بسیار اندک بودند و جز ارکستر موسیقی "عارف" ،"شیدا" و ارکسترملی استاد پایور که ساختاری متفاوت با دیگرارکسترهای موسیقی ایرانی داشتند موسیقی تک صدایی و مونوفونیک اجرا می کردند و اجرای اثری چند صدایی در آثار آنها کمتر شنیده می شد ؛ اما قطعه "سیمرغ" یک اثر چندصدایی است از همین رو پدیده چند وجهی بودن هنر موسیقی ایرانی در این اثر به خوبی شنیده می شود. وی در ادامه افزود : به عنوان یک آهنگساز اعتراف می کنم از زمانی که مشغول فعالیت دراین پروژه شدم تا به امروز خیلی چیزها یادگرفتم و معتقدم که چندصدایی بودن قطعه"سیمرغ" درعین روان بودن بسیار با سلیقه و بدون اغراق ساخته شده است دراین ارکستر به جزساز "مثلث" هیچ ساز غیر ایرانی حتی سازهای کوبه ای استفاده نشده است. درویشی در ادامه صحبت های خود به سازبندی این اثر اشاره کرد و گفت : ارکستر "سیمرغ" از 6 تار در دو گروه ، 3 عود ،3 بم تار ، 6 کمانچه که در دو گروه کمانچه اول و دوم، 3 قیچک آلتو، 2 قیچک تنور و یک سنتور به صدا درمی آیند ؛ همچنین 8 خواننده زن و مرد کر و یک تک خوان "همایون شجریان" در ترکیب گروه حاضرهستند. این آهنگساز در پایان صحبت های خود به توضیح کم و کیف ساخت این اثر اشاره کرد و گفت : اجرای قطعه"سیمرغ" هم برای ارکستر سخت بود و هم برای من به عنوان رهبر ارکستر چراکه ما آهنگسازان وقتی می خواهیم قطعه ای را اجرا کنیم به ابن نکته توجه می کنیم که این اثربرای چه طیفی از مخاطبان و توسط چه ارکستری قراراست اجرا شود به این معنا که مثلا اگر قرار است ارکسترسمفونیک تهران اثری را اجرا کند شیوه آهنگسازی روان تر است اما اگر یک ارکستر اروپایی قطعه ای را اجرا می کند با خیال راحت پیچیدگی های هنر موسیقی را درنت نوشته های خود جاری می کنیم؛ وخوشبختانه آقای متبسم به عنوان آهنگساز دراستفاده از پیچیده ترین ریتم ها و تغییرات سرعت کم نگذاشته است و معتقدم حمید متبسم اثری که ساخته بسیار عزیز و عجیب در موسیقی چندصدایی ایرانی است . حمید متبسم:با قهرمانهای شاهنامه زندگی کردم حمید متبسم درادامه این نشست با ابراز خرسندی از حضور در جمع خبرنگاران و برپایی این نشست به چرایی انتخاب داستان زال از تابلوهای متفاوت شاهنامه اشاره کردو گفت : شاهنامه فردوسی تصویر مجسمی از زندگی انسان و سرشار از تراژدی و درام است و داستان زندگی زال از جهت تراژدی بسیار شاخص است، چراکه داستان زندگی زال با آرزوی پدری برای بچه دارشدن آغاز می شود ولی زمانی که به دنیا می آید یک مشکل طبیعی دارد، یعنی "آلبینوم" است به این معنا که انسان از بدو تولد با موهایی سفید به دنیا می آید اما سام شاه ایران آنقدر بی دانش و بی شناخت است که فکر می کند این پسر یک اهریمن است و دستور می دهد او را به جنگل ببرند تا خوراک حیوانات شود. وی در ادامه افزود : برای ساخت قطعه "سیمرغ" سعی کردم از بخشهایی از شاهنامه استفاده کنم که شرح داستان پهلوانی نباشد چراکه گنجینه عظیم شاهنامه علاوه بر داستان پهلوان های ایرانی اشاراتی عمیق به حالات انسان و بخش های مهمی از زندگی آن را از جهات مختلف از جمله زیبایی، انسانیت ، رادمردی ، عشق ویا حتی شوربختی ذات انسان را دارد؛ در این اثر از مجموع 300 بیت 60 بیت را برای اجرا به زبان موسیقی انتخاب کردم و در این بین دوست عزیز محسن بنایی فردوسی شناس کمک های شایسته ای را در چگونگی اجرای لحن ها در بخش های مختلف موسیقی سیمرغ ارائه کرده است. این آهنگساز در ادامه صحبت های خود به داستان های مختلف این قطعه اشاره کرد و گفت : موسیقی قطعه "سیمرغ" در 5 پرده با نام های"زادن زال"، "سام و زال"،" سیمرغ و زال"،" بازگشت زال" و "رودابه وزال" طراحی شده است که مبین مراحل مختلف زندگی این پهلوان افسانه ای است البته در آغاز یک مقدمه با عنوان دیباچه اجرا می شود که در مجموع شش پرده و حدود یک ساعت موسیقی است. وی در ادامه به کم و کیف اجرای این قطعه در دستگاه های مختلف موسیقی گفت : شعر فردوسی مانند شعرمولانا، حافظ و سعدی توصیف درون نیست بلکه توصیف برون و لحظه است که به شکلی جاندار وعینی بیان می شود از همین رو شاهنامه فردوسی رنگارنگ است، موسیقی این اشعار هم باید رنگارنگ باشد، نمی توان با یک سه تار اشعار لحظه به لحظه فردوسی را خواند چرا که همواره از حس و حال شعر عقب خواهید ماند ، فردوسی درشاهنامه مدام در حال تعریف و توصیف است و نمی توان با یک رنگ این اشعار را به زبان موسیقی بیان کرد ؛ بنابراین به موسیقی رنگارنگ نیاز است من این رنگارنگی را سعی کرده ام که با ارکستر بزرگ سازهای ایرانی و تغییر پیاپی مقام های موسیقی ایجاد کنم. به همین دلیل این قطعه در آغاز به دلیل داشتن حالت حماسی با چهارگاه آغاز می شود ولی بعد از شنیدن هشت دقیقه موسیقی در بخش دیباچه اولین کلمات در مایه همایون شنیده می شود و بعد از همایون دوباره به چهارگاه و از چهارگاه به اصفهان و از اصفهان به ماهور و از ماهور دوباره به چهارگاه برمی گردد ؛ قسمت پایانی این اثر که عاشقانه است در مایه شور و در دستگاه نوا نواخته می شود . وی در پاسخ به این سئوال که آیا فرم موسیقی "سیمرغ" را می توان اپرت نامید، گفت : اپرت نوعی از موسیقی آوازی است که نقش هریک از شخصیت های داستان را یک خواننده ای ایفا می کند و از زبان هریک از خواننده ها دیالوگ کاراکترها بیان می شود. شعر فردوسی ولی امکان اجرای اثر در قالب اپرت را به ما نمی دهد چراکه شعر و کلام از زبان یک راوی شنیده می شود و همین مسئله امکان ساختن این قطعه در فرم اپرت را به من نمی داد و به همین دلیل عنوان اپرت برای این اثر مناسب نیست. حمید متبسم آهنگساز قطعه "سیمرغ" در پایان صحبت های خود گفت : سه سال زندگی با سیمرغ از بهترین لحظه های زندگی من بود و زمانی که این مجموعه به پایان رسید دلم برای سیمرغ تنگ شد چراکه مدام با قهرمان های شاهنامه زندگی کردم و روزها و شبها را با آنها گذراندم؛ امیدوارم نتیجه کار در اجرا خوب باشد و بتواند نظر بیننده را تامین کند. همایون شجریان: "سیمرغ" نخستین تجربه من در پیچیدگی لحن آوازی است همایون شجریان تک خوان قطعه "سیمرغ" در پایان این جلسه به ویژگیهای آواز اشاره کرد و گفت : قطعه "سیمرغ" ویژگی و تناسبات خاص خودش را در آواز دارد و برای یک خواننده بخش ها و لحن های متفاوت آوازی را به دنبال داشت چون خود اثر به بخشهای مختلفی تقسیم می شد و دربرخی موارد حزن انگیز بود و دربرخی موارد سرخوشی به دنبال داشت به همین دلیل دراجرای این اثر می بایست بسیار دقیق بود. این خواننده در پایان در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر مبنی براینکه تجربه اپرای عروسکی مولوی به کارگردانی بهروزغریب پورتا چه اندازه توانسته به اجرای قطعه "سیمرغ" کمک کند گفت : کار اپرای مولوی در استودیو ضبط شد و من خیلی فرصت تجربه کردن را نداشتم چراکه ظرف 4 روز دراستودیو ضبط شد؛ به همین دلیل معتقدم قطعه سیمرغ نخستین تجربه من به جهت پیچیدگی های لحن در آواز است. لازم به ذکر است علیرغم اعلام شدن تاریخ این کنسرت که از 7 تا 9 مرداد ماه است اما هنوز مکان کنسرت به علت صادر نشدن مجوز مشخص نشده است گزارش تصویری : لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۸۹ كنسرت گروه اركيده ( ویژه ی بانوان ) تاريخ : 13 تا 15 مرداد 1389 محل برگزاري : تالار وحدت تهران ساعت : 17 قيمت :20، 23 و 25 هزار تومان نوازندگان اين گروه عبارتند از: مريم نيک بين: پيانو و کيبورد پريسا جدي برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام درامز سپيده عظيمي: ابوا هليا گلمغاني: فلوت نرگس تقي پور: فرنچ هورن پگاه عبدالله زاده: ويلن و ويولا دنيا حاجي وندي: ويولا و همخوان ارغوان حاجي وندي: گيتارباس و همخوان ارمغان حاجي وندي: پرکاشن و همخوان ارکيده حاجي وندي: خواننده و نوازنده و آذين ملک زاده: کمانچه. 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۸۹ در نشست خبري كه صبح امروز با حضور عبدالحسين مختاباد خواننده گروه رودكي، فرشيد غريبنژاد سرپرست گروه 40 دف و آهنگساز، محسن حسيني تنظيمكننده و سرپرست گروه رودكي و عطاران مدير كنسرت در خانه موسيقي برگزار شد، عطاران در خصوص چگونگي شكلگيري كنسرت مختاباد با گروه چهلدف گفت: سه ماه پيش تصميم گرفتيم در كنار گروه چهل دف و گروه رودكي به خوانندگي مختاباد كنسرتي متفاوت و باشكوه برگزار كنيم. ما در اين كنسرت تركيبي از اين دو گروه را داريم كه تا به امروز تمرينات خود را براي اين برنامه انجام دادهاند. مختاباد نيز در خصوص اين اجرا گفت: از آنجايي كه كار فرشيد غريبنژاد فضاي كوبهاي خوبي داشت با ديدن اين فضا و تنوع سازهاي كوبهاي و جذابيت آن طي صحبتي كه با سرپرست گروه داشتم قرار شد اين همكاري صورت بگيرد. وي افزود: در اين كنسرت كه در دو بخش خواهد بود قطعاتي از آثار خودم و غريبنژاد را اجرا خواهيم كرد به طوري كه در بخش اول قطعاتي از غريبنژاد و چند قطعه از ساختههاي قديمي بنده در دستگاه اصفهان و در بخش دوم قطعات جديدي از من در كنار كارهايي از غريب نژاد در دستگاه شور اجرا ميشود. همچنين يك قطعه فولكلور كردي را نيز بر اساس شعر فارسي اجرا ميكنيم. وي با اشاره به اركستراسيون اين كنسرت افزود: ما گروه بزرگي از سازهاي كوبهاي و ملودي را در كنار هم خواهيم داشت كه فكر ميكنم براي شنوندگان جذابيت خاصي داشته باشد. اين خواننده در خصوص اجراي موسيقي محلي كردي به زبان فارسي در اين اجرا گفت: بسياري از موسيقدانهاي بزرگ، موسيقي فولكلور را آن هم به علت تعلق گرفتن بعد وسيعي از مخاطبان به زبان ملي تغيير دادند كه اين كار براي من بسيار جذاب بود. وي درباره اجراي موسيقي مازندراني در اين كنسرت بيان داشت: در آينده با گروه چهلدف و رودكي آثار موسيقي مازندراني را نيز به صحنه خواهيم برد چرا كه پايبندي من به موسيقي سرزمين مادريام بسيار زياد است. در ادامه اين نشست غريبنژاد با اشاره به قرار گرفتن گروه چهلدف در كنار رودكي اظهار داشت: از آنجا كه صدادهي سازهاي كوبهاي چهلدف در كنار سازهاي ملوديك رودكي بسيار زياد بود ما تعداد نوازندهها را كاهش داديم به طوري كه در اين اجرا ساز دف، دهل، دمام، تنبك، كاسوره، تومبا و ... در كنار سازهاي ملودي به صدا درميآيد. وي در خصوص حضور ساز دف در گروه خود گفت: از سال 62 و با انتشار آلبوم «گل صدبرگ» صداي ساز دف در جامعه و خصوصا بين نسل جوان جاي خود را باز كرد. همان زمان من از استادم اجازه تدريس اين ساز را گرفتم و در تمام سالها هدفم بر اين بود كه دف را از مهجوريت خود بيرون آورم. اين آهنگساز افزود: وقتي اين ساز جايگاه خودش را پيدا كرد، دوست داشتم لحن صدايش را با سازهاي ديگر به صدا درآورم و آن صداي ذكر گونه و عرفاني را در كارهايم داشته باشم. سرپرست گروه چهلدف با اشاره به اولين كنسرت اين گروه اظهار داشت: در سال 78 و در روز مبعث حضرت رسول اولين كنسرتمان را با گروه دفنوازان جوان به صحنه برديم كه به ميمنت آن روز نام 40 را براي گروهمان انتخاب كرديم. بعد از صحبت هاي غريبنژاد حسيني با اشاره به سازهاي ملوديك اين كنسرت گفت: در اين اجرا تركيبي از سنتور، سهتار، عود، رباب، كمانچه، ني، سنتور باس، سنتور و قيچك در كنار سازهاي كوبهاي قرار ميگيرند. وي در خصوص تركيب دو گروه مختلف با هم اظهار داشت: طي جلساتي كه با مختاباد داشتيم به اين نتيجه رسيديم كه موسيقي سنتي براي جذب مخاطب خود بايد نوآوري را سرلوحه كار خود قرار دهد و آن مرزبنديها را بشناسد. از آنجايي كه ريتم يك عنصر مهم در موسيقي است كه ميتواند مخاطب را جذب كند تصميم ما بر اين شد كه عناصر ريتميك را با جلوه بيشتري نشان دهيم. مختاباد نيز با اشاره به نوآوري در موسيقي سنتي گفت: صداي من همان صداي هميشگي است و تنها ملوديها فرق خواهد كرد. ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه بسيار جوان است و از هر سو مورد تحريك واقع شده كه اگر اين قشر را جذب موسيقي ايراني كنيم، خدمت بزرگي به موسيقي و فرهنگ ايراني كردهايم. اين خواننده با بيان اين كه نوآوري شكستن مرز نيست، اظهار داشت: اين كار فضاي جديدي در موسيقي ايراني نيست و من معتقد به اين نيستم كه موسيقي ايراني پير شده است. بلكه موسيقي ايراني الفبايي است كه ميشود از آن شعر حافظ، سعدي، سهراب سپهري و غيره را استخراج كرد. ما براي ايجاد نوآوري در كارمان نبايد هراس به خودمان راه دهيم. وي در ادامه صحبتهاي خود با اشاره به لغو برخي كنسرتها در شهرهاي مختلف ايران گفت: هم اكنون در جامعه ما يك پيشفرضهايي وجود دارد كه موسيقيدانان براي اجراي برنامه دچار مشكل ميشوند كه اين حالت خوبي براي موسيقي ايران ندارد و آنهايي كه خواهان حفظ اصالتهاي فرهنگي جامعه هستند بايد اين نوع موسيقي را حمايت كنند. وي افزود: موسيقي تنها هنري است كه رسانه رسمي ندارد و تنها راه ارتباطياش برگزاري كنسرت است كه اگر بخواهند جلوي آن را نيز بگيرند آرد در آسياب دشمن ريختن است و به اين طريق، موسيقي ناسالم كه احتياج به هيچ مجوزي ندارد به راحتي كارش را در جامعه پيش ميبرد. مختاباد با اشاره به اين كه موسيقي سنتي تنها موسيقي است كه بر اساس ضوابط دولتي كار ميكند اظهار داشت: به عقيده من، كار بايد به گونهاي باشد كه هنرمندان داراي شناسنامه براي توليد سي دي و برگزاري كنسرت احتياج به مجوز نداشته باشند چرا كه پايبندي خود را نسبت به اين مملكت نشان دادهاند. اين خواننده افزود: بايد مجموعه مديريت فرهنگي جامعه جريانات فرهنگي را هدايت كند و رفتار و روند حركتش به گونهاي باشد كه قاطعيت در اجراي برنامه داشته باشد. من از وزارت ارشاد خواهان اين هستم كه وقتي پاي يك برنامه را امضا ميكند، تا آخر مسئوليت آن رابه عهده بگيرد. همچنين از آنها ميخواهم با رفتارهاي درست و منطقي جلوي چنين اتفاقاتي را بگيرند، چرا كه اين مسائل، باعث گوشهنشيني هنرمندان و بروز موسيقيهاي نامناسب ميشود. وي ادامه داد: متاسفانه ما در تلويزيون نيز شاهد چنين اتفاقي هستيم چنانچه ديده مي شود در همين اعياد شعبانيه مداحيهايي از تلويزيون پخش ميشود كه نه موسيقي و نه آواز مناسب دارند. مختاباد در پايان اظهار داشت: بياييم براي موسيقي ملي احترام قائل شويم و به هنرمندان اجازه دهيم كارهايشان را براي نسلهاي آينده انجام دهند. در پايان اين نشست، حسيني با اشاره به زمان برگزاري كنسرت گفت: كنسرت گروه را چهاردهم تا شانزدهم مرداد ساعت 20 با همكاري موسسه ققنوس در سالن نمايشگاه بين المللي برگزار ميكنيم و اميدواريم تا پايان سال چندين كنسرت ديگر در تهران و شهرستانها داشته باشيم. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۸۹ گزارشی از حاشیه و متن کنسرت رضا صادقی در کرمان موسیقی ایرانیان – زهره هوشمند: رضا صادقی برای اولین بار به مدت سه شب (22، 23 و 24 تیرماه) مهمان مردم کرمان بود. این کنسرت که در ابتدا قرار بود در سالن «خانه شهر» برگزار شود بنا به دلایلی به سالن همایش دانشکده «های تکنولوژی ماهان» انتقال یافت. رهبری این کنسرت نیز مثل اجراهای قبلی این خواننده بر عهده بهنام ابطحی بود و رضا صادقی به اجرای یازده قطعه با نام های «چقدرسخته»، «ممنونم»، «داشتم فراموشت میکردم»، «بغض ترانه»، «بی خداحافظ»، «بغض چشمات»، «مشکی رنگ عشقه»، «خداروچه دیدی»، «هیچ جا بندرنبود»، «وایستا دنیا» و «توبامنی» پرداخت. همخوانی با رضا صادقی آغاز کنسرت با اجرای قطعه «چقدرسخته» بود و در اجرای قطعاتی همچون «ممنونم»، «بغض ترانه» و «تو با منی» رضا صادقی از هوادارانش خواست در خواندن قطعات با او همخوانی کنند. نکته جالب توجه این بود که صادقی به هنگام همخوانی از حضار درخواست می کرد از انجام هرگونه حرکات موزون خودداری کنند، خصوصا در قطعه «تو با منی» که بارها بیت «نم نم بارون چشام گواه عشق پاکمه / همنفس قسمت من دوست دارم یه عالمه» را حاضرین در سالن با او همخوانی کردند. پرسپولیس؟ استقلال؟ مشکی؟ در ادامه ی اجرا رضا صادقی از طرفداران پرسپولیس و استقلال خواست که با تشویق خود نشان دهند کدام تیم طرفدار بیشتری دارد که حضار دست نزدند، صادقی دوباره رو به جمعیت کرد و از طرفداران رنگ مشکی خواست دست بزنند که با این حرف سالن به لرزه در آمد و سپس قطعه «بغض چشمات» و بعد از آن بدون هیچگونه وقفه ای قطعه «مشکی رنگ عشقه» اجرا شد که جمعیت حاضر به این قطعه علاقه خاصی نشان دادند. یادی از هنرمندان خواننده محبوب مشکی پوشان در ادامه کنسرت از ناصر عبداللهی، بابک بیات و خسرو شکیبایی یاد کرد و با پاسخ به ابراز احساسات هواداران خود که بارها یکصدا فریاد میزدند «رضاجان دوستت داریم» گفت: «عاشقتونم! و از اینکه برای اولین بار در شهر کرمان که نزدیک به زادگاهم (بندرعباس) است به اجرای کنسرت می پردازم بسیار خوشحالم و از مسئولین برگزاری کنسرت نیز تشکر ویژه ای دارم.» معرفی اعضا و پایان کنسرت قبل از به پایان رسیدن اجرا، رضا صادقی در حالی که مشغول صحبت بود و از کسانی که برای دیدن کنسرتش به سالن «های تکنولوژی ماهان» آمده بودند تشکر می کرد، تعدادی به اشتباه افتاده و فکر می کردند کنسرت به اتمام رسیده و قصد ترک سالن را داشتند که صادقی گفت: «یعنی واقعا خسته شدید؟» همه هواداران وی که از کنسرت راضی به نظر می رسیدند با خوشحالی سر جای خود نشستند و رضا صادقی با لبخند آرام خود شروع به معرفی اعضای ارکسترش کرد و سپس برای دومین بار قسمتی کوتاه از قطعه «وایستا دنیا» را اجرا کرد. رضا صادقی این کنسرت را با تشکر از حسینخانی مدیر شرکت ایران گام به اتمام رسانید و با اجرای قطعات خاطره انگیزش باعث شد شب خوبی برای هواداران این خواننده رقم بخورد. لینک به دیدگاه
yasi * m 5032 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ محمد نوری به دیار باقی شتافت استاد محمد نوری خواننده پیشکسوت، مرد هنر و اخلاق و چهره ماندگار کشور به دلیل بیماری و وخامت وضعیت جسمانی شنبه شب در بیمارستان دار فانی را وداع گفت و جامعه موسیقی و هنری کشور را در ماتم فرو برد. به گزارش خبرنگار مهر، محمد نوری که حدود یک سال درگیر بیماری سخت و بدخیم بود و برای چندمین بار در سه ماه گذشته در بیمارستان بستری شد امشب دارفانی را وداع گفت. داود گنجه ای موسیقیدان پیشکسوت و قائم مقام خانه موسیقی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره زمان تشییع پیکر استاد نوری گفت: زمان دقیق تشییع پیکر استاد نوری به زودی اعلام خواهد شد. وی ادامه داد: به احتمال زیاد پیکر استاد دوشنبه از مقابل تالار وحدت تشییع خواهد شد. محمد نوری از خوانندگان مطرح و پرمخاطب دهه چهل که از همان اوان پا روی دنیا گذاشت در دهه نهم زندگیش، دنیا را با صدای ماندگار خود تنها گذاشت. نوری در کنار تحصیل در رشته ادبیات زبان انگلیسی و رشته نمایش، آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت. بعد از آن نزد اساتید هنرستان عالی موسیقی "سیروس شهردار" و "فریدون فرزانه" و"مصطفی پورتراب" رفت و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد ئولین باغچه بان و فاخره صبا آموخته و شیوه آوازی خود را با تاثیر از استادانی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته به شیوه منحصر به فرد خود دست یافت. شیوه ای که به سختی می توان آن را در زیر شاخه ای از شاخه هایی چون پاپ، کلاسیک و... گنجاند. اجرای ترانه های مختلف محلی آذری ، گیلکی، شیرازی و... اوهمچون "جان مریم"، "شالیزار"،"واسونک"،"جمعه بازار" و... به لحاظ احساس و لهجه در نهایت زیبایی و استادی است. نوری علی رغم تمامی این تواناییها و موقعیتهای هنری هیچگاه در پی مال اندوزی و بساز و بفروشی نرفت اما از سوی دیگر به لحاظ پایبندی به اخلاقیات و پرهیز از دروغ و فریب به جایگاه والایی در بین مخاطبان و در اجتماع دست یافت. این چهره دوست داشتنی و متین چند سال پیش از سوی سازمان صدا و سیما به عنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد. اینک این مرد هنر و اخلاق و این اسطوره موسیقی مردمی که صدا و طنین دلنشینش روح و روان هر شنونده ای را نوازش می کند دنیا را ترک و به دیار باقی شتافت. خبرگزاری مهر درگذشت این استاد بزرگ موسیقی را به جامعه هنری کشور تسلیت می گوید. این که حالا خبر یه خبر گذاری بود..... ولی چند ساعت قبل از اینکه این خبر رو بشنوم ، 20:30 میگفت این هنرمند توی هزینه ی درمانش مشکل داره و بیمه کاری نکرده واسش و از این حرفا ....واسه همین هم روز به روز حالش بدتر میشه.... تا آخرش رسید به اینجا. واقعا ناراحت کننده ست.... 6 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ متاسفانه با خبر شد محمد نوری خواننده پیشکسوت کشورمان دارفانی را وداع گفت:به نقل ازخبرگزاری مهر: استاد محمد نوری خواننده پیشکسوت، مرد هنر و اخلاق و چهره ماندگار کشور به دلیل بیماری و وخامت وضعیت جسمانی شنبه شب در بیمارستان دار فانی را وداع گفت و جامعه موسیقی و هنری کشور را در ماتم فرو برد 4 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ در روح و جان من می مانی ای وطن به زیر پا فِتَد آن دلی ، که بهر تو نلرزد شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیرزد در روح و جان من می مانی ای وطن به زیر پا فِتَد آن دلی ، که بهر تو نلرزد شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیرزد ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران ، بد گهران ای عشق سوزان ، ای شیرین ترین رویای من تو بمان ، در دل و جان ای ایران ایران ، گلزار سبزت دور از تاراج خزان ، جور زمان ای مهر رخشان ، ای روشنگر دنیای من به جهان ، تو بمان سبزی صد چمن ، سرخی خون من ، سپیدی طلوع سحر ، به پرچمت نشسته شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن بمان که تا ابد هستیم ، به هستی تو بسته ای ایران ایران دور از دامان پاکت دست دگران ، بد گهران ای عشق سوزان ، ای شیرین ترین رویای من تو بمان ، در دل و جان ای ایران ایران ، گلزار سبزت دور از تاراج خزان ، جور زمان ای مهر رخشان ، ای روشنگر دنیای من به جهان ، تو بمان در روح و جان من می مانی ای وطن به زیر پا فِتَد آن دلی ، که بهر تو نلرزد شرح این عاشقی ، ننشیند در سخن که بهر عشق والای تو ، همه جهان نیرزد 5 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ ما براي پرسيدن نام گلي ناشناس چه سفر ها کرده ايم چه سفر ها کرده ايم ما براي بوسيدن خاک سر قله ها چه خطرها کرده ايم چه خطرها کرده ايم ما براي آنکه ايران خانه خوبان شود رنج دوران برده ايم رنج دوران برده ايم ما براي آنکه ايران گوهري تابان شود خون دل ها خورده ايم خون دل ها خورده ايم ما براي بوييدن بوي گل نسترن چه سفر ها کرده ايم چه سفر ها کرده ايم ما براي نوشيدن شورابه هاي کوير چه خطرها کرده ايم چه خطرها کرده ايم ما براي خواندن اين قصه عشق به خاک رنج دوران برده ايم رنج دوران برده ايم ما براي جاودانه ماندن اين عشق پاک خون دل ها خورده ايم خون دل ها خورده ايم 5 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ بهم ميگفتي كه ميخواي هميشه با من بموني منو چو يك شعر قشنگ هر جا كه رفتي بخوني بهت ميگفتم نميخوام يه روز ازم جدا بشي، بهروي دست هر كسي،انگشتر طلا بشي،آآآآآي ياد اون روزها بخير،ياد اون حرفها بخير لالالا....لالا....لالا....لالاي از اون همه روزهاي خوب امروز برامون چي مونده؟ ببين جفاي زمونه،مارو به كجا كشونده! از اون همه حرفاي خوب امروز برامون چي مونده؟ جدامون كرده زندگي داغ به دلمون نشونده ياد اون روزها بخير،ياد اون حرفها بخير آآآآآآآآآآآ................... بهم ميگفتي كه ميخوام اگر يه روزي نبودم منو فراموش نكني،يادت باشه من كي بودم بهت ميگفتم كه ميخوام مثل دو تا كفتر باشيم؛ هر جا ميري سايهت باشم از دنيا بي خبر باشيم؛ آآآآآه ياد اون روزها بخير، ياد اون حرفها بخير لالا....لالا....لالا از اون همه روزهاي خوب امروز برامون چي مونده؟ ببين جفاي زمونه،مارو به كجا كشونده! از اون همه حرفاي خوب امروز برامون چي مونده؟ جدامون كرده زندگي داغ به دلمون نشونده ياد اون روزها بخير،ياد اون حرفها بخير 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده