رفتن به مطلب

بیاین خاطرات تقلب مون رو تعریف کنیم


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 107
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

چقد این روزا همه خاطره می گن:دی

من بیشتر تقلب می دادم ولی یه بار سر امتحان انقلاب تقلب گرفتم خیلی حال داد یه پسری کنارم نشسته بود منم نمی شناختمش به همه اونجا تقلب می داد ولی من ازش نخواستم خودش گفت تو چی موندی بهت بگم منم یکی یکی نشون دادم ماشالا چقدم کم بود اشکالام:texc5lhcbtrocnmvtp8 همه رو گفت دمش گرم موقع دادن نمره ها دیدم 20 شدم اینقد حال دااااااااااااااااااااااااااااااااد بازم دمش گرم :texc5lhcbtrocnmvtp8

چه پسر خوبُ باشخصیتی!:ws37:

:texc5lhcbtrocnmvtp8

  • Like 3
لینک به دیدگاه

امتحان تنظیم و جمعیت ما رو بردن توی آمفی تئاتر، مراقب نداشتیم

 

ما هم در معرض کار انجام شده قرار گرفتیم

 

و بل اجبار تقلب کردیم دیگه ... biggrin.gif

  • Like 5
لینک به دیدگاه

ترم یک بودیم

 

توی کلاس ریاضی من از همه قوی تر و بهتر بود

 

پس موقع امتحان ریاضی 1 وظیفه خطیر تقلب رساندن از آن من بود

 

جاتون خالی سه ردیف آخر کاملا تحت پوشش من بود... biggrin.gif

 

مثل چی تقلب رسوندم به همه ... یه دنیا ثواب و دعای خیر پشت سر ماست الان ... texc5lhcbtrocnmvtp8.gif

  • Like 5
لینک به دیدگاه

یه نمونه از دست پختم رو بهتون میگم

 

رفتیمسر جلسه امتحان ..............

 

من بودیم و اون اکیپ 5 نفره

 

 

من هیچی بلد نبودم به امید اونا رفته بودم سر جلسه

 

تا برگه رو دادن شرو کردن اکیپ جواب ها رو برام خوندن

 

ناظر فهمید و من رو جا به جا کرد

 

 

برد جلو جلو :no:

 

منو بگی رنگم پرید :w58:

 

هیچی هم که لبد نبودیم

 

یه یه ربع گذشت

 

ناظر رو صدا کردم

 

گفتم اای ناظر بخخشید اون دوستم به امید من اومده سر جلسه بار دومش هم هست بزار برم عقب یه کم بهش برسونم 10 بشه پاس بشه بره :viannen_38:

 

ناظره اینطور نگاه کرد :w58:

 

گفت نه

 

باز 5 دقیقه دیگه صداش کردم

 

اومد باز بهش گفتم

 

گفت نه :vahidrk:

 

بارسوم یه برگه از کیفم در اوردم روش نوشتم جوابارو بنویس رو این :texc5lhcbtrocnmvtp8

 

ناظر رو صدا کردم گفتم حداقل این جوابارو برسون بهشیواشکی گناه داره :w58:

 

اونم که دید چقدر پرو ام برگه

A4

 

رو گرفت لاشو رو هم باز نکرده بود برد داد دوستم

 

یه ربع بعد دیدم یه چیز مثل توپ خورد بهم :ws47:

 

کاغذ مچاله شده حاوی جواب ها :ws37:

 

ناظره هم فکر کرد ه بود داده دوباره بهش بدم

 

اومد گفت دیگه نمیزارم بهش تقلب برسونی :viannen_38:

 

منم گفتم باشه 10 نمره بهش رسوندم بسشه پرو میشه :girl_blush2:

جاتون خالی یه 15 تپل گرفتم :whistle:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

:texc5lhcbtrocnmvtp8:texc5lhcbtrocnmvtp8

تقلب....راستش زیاد تقلب میکردیم با بچه ها ...هم دوران دبیرستان هم دانشگاه....:texc5lhcbtrocnmvtp8:texc5lhcbtrocnmvtp8

البته تو دوران دانشگاه خیلی خیلی سخت میگرفتن واسه امتحانات ولی خوب دیگه همکاری بعضی وقتها خیلی خوب جواب میداد...

حالا دونه دونه بعضیهاش رو تعریف میکنم.....:girl_blush2:

.

.یه بار یکی از دوستام که تو سوئیتمون بود امتحان ادبیات عمومی داشت...هیچی هم درس نخونده بود...ترم قبل هم این درس رو با هم داشتیم اون افتاده بود....

من ترم پیش پاس کرده بودم....

اومد گفت هدا....بیا من میرم سر جلسه ..هندزفری میبرم....قبل از امتحان بهت زنگ میزنم....سوالارو آروم میخونم...تو هم یه بار کتابو خوندی از رو کتاب جواب بده بهم...

گفتم باشه....رفتم نشستم تو حیاط خوابگاه.....

رفت سرجلسه زنگ زد شروع کرد آروم خوندن....منم جواب میدادم.بهش....

یهو همینوطری که داشتم میخوندم....دیدم یه صدای آقا از اونطرف خط گفت بسه دیگه خانوم گرفتیمش....:ws47:

منم جیغ ردم و گوشیمو پرت کردم.....:ws47:

مسئول خوابگاه امود دید گوشیم پخش دیوار شده....گفت چرا همش سر وصدا میکنی تووووووووووو.....پاشو برو تو اتاقت بچه ها امتحان دارن...شب میام تکلیفت رو مشخص میکنم....:thumbsdownsmiley:

دیگه هم مسئول خوابگاه با من دعوا کرد ؛هم دوستم صفر گرفت و مشروط شد...

.

.

البته این مورد ناکام شد ولی بقیه موارد با موفقیت بود....

چند بار هم جای دوستام رفتم سر جلسه....امتحان دادم....:whistle::whistle::whistle:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

یه تقلب با ریسک زیاد اگه بفهمن...:vahidrk: دوستم ۳ترم یه درسیو افتاد دفعه ۴رم باهاش رفتم سر جلسه بهش رسوندم بالاخره پاس کرد:smiley-gen165: اونکه چه جوری بری سره جلسه‌ای که امتحان نداریو دیگه نمیگم:biggrin: آسونه فک کنید می‌فهمید :ws37:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

یه بار تو امتحان درس ترسیم فنی یه راه پله گرد داده بود دوستم بلد نبود مقطعشو بکشه

پشت برگه سوال خودم کشیدمش خواستیم برگه هامونو عوض کنی یهو استاد برگشت اونم 2 تا برگه رو برد :icon_pf (34):

فکرشو بکنین اون 2 تا برگه سوال داشت من هیچی... :icon_pf (34):

استادم یه 10 دقیقه ای همونجا وایساد و منم که برگ سوال نداشتم جواب بدم الکی خودمو با چیزای دیگه مشغول کردم :5c6ipag2mnshmsf5ju3

 

یکی از دوستام که دو میز پشت سر من بود و دیده بود گیر افتادم به بهانه ی سوال پرسیدن استادو کشید اونجا و ما هم موفق شدیم برگه رو پس بگیریم...

  • Like 10
لینک به دیدگاه

من به صورت کاملا پیشرفته و حرفه ایی تقلب میکنم..:icon_pf (34): چه بخوام برسونم چه بخوام بگیرم چه با خودم تقلب ببرم:evilsmile:

تا حالا هم ازم تقلب نگرفتن..:ws31:

این روش های پیشرفته رو مدیون خواهرم هستم چون اون به صورت فوق پیشرفته تقلب میکنه:icon_pf (34):

در کل موافق تقلبم چون خیییییییییلیییییی میچسبه :ws31:

  • Like 8
لینک به دیدگاه
امتحان آمار و احتمالات تو دانشگاه

تمام فرمولا رو تو دوصفحه a4نوشتم گذاشتم جلوم راحت تقلب کردم:biggrin:

 

گفتی آمار و کردی کبابم :texc5lhcbtrocnmvtp8

 

امتحان آمار داشتیم با همون دوستم که جریان ترسیم فنی رو تعریف کردم...

خیلی مطمئن نبود که همه چیو بلده قرارم بود که معدل بالای 18 بیاریم که 24 واحدی انتخاب واحد کنیم

 

خلاصه نشست رو یه سری برگه های کوچیک تقلب نوشت گذاشت تو جیب پیرهنش (پیرهنش سفید بود)

امتحان فوق العاده ساده بود نیازیم به تقلب نداشت منم داشتم تند تند جواب میدادم...

وسطای امتحان بود که یه لحظه نگاش کردم دیدم تقلبایی که تو جیبشه از پشت پارچه پیرهنش معلومه :icon_pf (34): بد جوریم تابلو بود :icon_pf (34):

دور از منم نشسته بود نمیتونستم بهش بگم خودشو جمع کنه...

 

تا آخر امتحان چقد حرص خوردم... :icon_pf (34): تا اون برگشو تحویل داد و رفت بیرون نتونستم فکرمو جمع کنم...

آخرشم وقت کم آوردم اون 20 شد من 16 :icon_razz:

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...

كلا از تقلب بدم مياداولين و اخرين باري كه تقلب كردم تو دانشگاه ، ترم اول درس گياه شناسي بود درس نخونده بودم ولي كلي تقلب نوشته بودم البته همه كلاس نوشته بودن ...همين كه خواستم تقلب كنم استاد مجم رو بد جور گرفت و ضايع شدم از اون موقع تا الان قسم خوردم تقلب نكنم كه شكر خدا نكردم

  • Like 1
لینک به دیدگاه

من کلا از حفظ کردنی میونه ی خوبی نداشتم شانس من از سال دوم یه آقایی معلم بینش وقران شد بنده خدا خیلی به من اطمینان داشت من هم روم به دیوار نهایت سو استفداده را کردم راستش اخه چاره ای نداشتم مخصوصا که همیشه هم تشریحی امتحان میگرفت خلاصه هیچ وقت کمتر از 19 نگرفتم ولی اگه تقلبامو حذف میکردن فکر نکنم بقیه نمراتم حتی جمع شون تو سه سال 10 میشد 1 تورو خدا جایی نگین به خدا دیگه اینکارو نمیکنم.

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...