pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ چه حرفه ای!!!خدا این امدادای غیبی رو حفظ کنه! آره والا...:biggrin: 2 لینک به دیدگاه
!Ell 4694 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ دمت گرم عجب فکر بکری یعنی چی دمت گرم!؟:vahidrk: این کار در اسلام حرام است 1 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ یه بار سر جلسه ی از این درسای چرند بودم بلد نبودم قاطی کردم کتاب رو از کیف جلوییم در آوردم و نوشتم ... 5 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ چقد این روزا همه خاطره می گن:دیمن بیشتر تقلب می دادم ولی یه بار سر امتحان انقلاب تقلب گرفتم خیلی حال داد یه پسری کنارم نشسته بود منم نمی شناختمش به همه اونجا تقلب می داد ولی من ازش نخواستم خودش گفت تو چی موندی بهت بگم منم یکی یکی نشون دادم ماشالا چقدم کم بود اشکالام:texc5lhcbtrocnmvtp8 همه رو گفت دمش گرم موقع دادن نمره ها دیدم 20 شدم اینقد حال دااااااااااااااااااااااااااااااااد بازم دمش گرم :texc5lhcbtrocnmvtp8 چه پسر خوبُ باشخصیتی! :texc5lhcbtrocnmvtp8 3 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ امتحان تنظیم و جمعیت ما رو بردن توی آمفی تئاتر، مراقب نداشتیم ما هم در معرض کار انجام شده قرار گرفتیم و بل اجبار تقلب کردیم دیگه ... 5 لینک به دیدگاه
felorans666 12046 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ ترم یک بودیم توی کلاس ریاضی من از همه قوی تر و بهتر بود پس موقع امتحان ریاضی 1 وظیفه خطیر تقلب رساندن از آن من بود جاتون خالی سه ردیف آخر کاملا تحت پوشش من بود... مثل چی تقلب رسوندم به همه ... یه دنیا ثواب و دعای خیر پشت سر ماست الان ... 5 لینک به دیدگاه
*Mahla* 3410 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ از بچگی استعداد تقلب کردن نداشتم :biggrin: 4 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ یه نمونه از دست پختم رو بهتون میگم رفتیمسر جلسه امتحان .............. من بودیم و اون اکیپ 5 نفره من هیچی بلد نبودم به امید اونا رفته بودم سر جلسه تا برگه رو دادن شرو کردن اکیپ جواب ها رو برام خوندن ناظر فهمید و من رو جا به جا کرد برد جلو جلو منو بگی رنگم پرید هیچی هم که لبد نبودیم یه یه ربع گذشت ناظر رو صدا کردم گفتم اای ناظر بخخشید اون دوستم به امید من اومده سر جلسه بار دومش هم هست بزار برم عقب یه کم بهش برسونم 10 بشه پاس بشه بره :viannen_38: ناظره اینطور نگاه کرد گفت نه باز 5 دقیقه دیگه صداش کردم اومد باز بهش گفتم گفت نه :vahidrk: بارسوم یه برگه از کیفم در اوردم روش نوشتم جوابارو بنویس رو این :texc5lhcbtrocnmvtp8 ناظر رو صدا کردم گفتم حداقل این جوابارو برسون بهشیواشکی گناه داره اونم که دید چقدر پرو ام برگه A4 رو گرفت لاشو رو هم باز نکرده بود برد داد دوستم یه ربع بعد دیدم یه چیز مثل توپ خورد بهم کاغذ مچاله شده حاوی جواب ها ناظره هم فکر کرد ه بود داده دوباره بهش بدم اومد گفت دیگه نمیزارم بهش تقلب برسونی :viannen_38: منم گفتم باشه 10 نمره بهش رسوندم بسشه پرو میشه :girl_blush2: جاتون خالی یه 15 تپل گرفتم 12 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۰ :texc5lhcbtrocnmvtp8:texc5lhcbtrocnmvtp8 تقلب....راستش زیاد تقلب میکردیم با بچه ها ...هم دوران دبیرستان هم دانشگاه....:texc5lhcbtrocnmvtp8:texc5lhcbtrocnmvtp8 البته تو دوران دانشگاه خیلی خیلی سخت میگرفتن واسه امتحانات ولی خوب دیگه همکاری بعضی وقتها خیلی خوب جواب میداد... حالا دونه دونه بعضیهاش رو تعریف میکنم.....:girl_blush2: . .یه بار یکی از دوستام که تو سوئیتمون بود امتحان ادبیات عمومی داشت...هیچی هم درس نخونده بود...ترم قبل هم این درس رو با هم داشتیم اون افتاده بود.... من ترم پیش پاس کرده بودم.... اومد گفت هدا....بیا من میرم سر جلسه ..هندزفری میبرم....قبل از امتحان بهت زنگ میزنم....سوالارو آروم میخونم...تو هم یه بار کتابو خوندی از رو کتاب جواب بده بهم... گفتم باشه....رفتم نشستم تو حیاط خوابگاه..... رفت سرجلسه زنگ زد شروع کرد آروم خوندن....منم جواب میدادم.بهش.... یهو همینوطری که داشتم میخوندم....دیدم یه صدای آقا از اونطرف خط گفت بسه دیگه خانوم گرفتیمش.... منم جیغ ردم و گوشیمو پرت کردم..... مسئول خوابگاه امود دید گوشیم پخش دیوار شده....گفت چرا همش سر وصدا میکنی تووووووووووو.....پاشو برو تو اتاقت بچه ها امتحان دارن...شب میام تکلیفت رو مشخص میکنم....:thumbsdownsmiley: دیگه هم مسئول خوابگاه با من دعوا کرد ؛هم دوستم صفر گرفت و مشروط شد... . . البته این مورد ناکام شد ولی بقیه موارد با موفقیت بود.... چند بار هم جای دوستام رفتم سر جلسه....امتحان دادم....:whistle: 8 لینک به دیدگاه
NEGARi 9387 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۰ یه تقلب با ریسک زیاد اگه بفهمن...:vahidrk: دوستم ۳ترم یه درسیو افتاد دفعه ۴رم باهاش رفتم سر جلسه بهش رسوندم بالاخره پاس کرد:smiley-gen165: اونکه چه جوری بری سره جلسهای که امتحان نداریو دیگه نمیگم:biggrin: آسونه فک کنید میفهمید 4 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۰ یه بار تو امتحان درس ترسیم فنی یه راه پله گرد داده بود دوستم بلد نبود مقطعشو بکشه پشت برگه سوال خودم کشیدمش خواستیم برگه هامونو عوض کنی یهو استاد برگشت اونم 2 تا برگه رو برد :icon_pf (34): فکرشو بکنین اون 2 تا برگه سوال داشت من هیچی... :icon_pf (34): استادم یه 10 دقیقه ای همونجا وایساد و منم که برگ سوال نداشتم جواب بدم الکی خودمو با چیزای دیگه مشغول کردم :5c6ipag2mnshmsf5ju3 یکی از دوستام که دو میز پشت سر من بود و دیده بود گیر افتادم به بهانه ی سوال پرسیدن استادو کشید اونجا و ما هم موفق شدیم برگه رو پس بگیریم... 10 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۰ من به صورت کاملا پیشرفته و حرفه ایی تقلب میکنم..:icon_pf (34): چه بخوام برسونم چه بخوام بگیرم چه با خودم تقلب ببرم:evilsmile: تا حالا هم ازم تقلب نگرفتن.. این روش های پیشرفته رو مدیون خواهرم هستم چون اون به صورت فوق پیشرفته تقلب میکنه:icon_pf (34): در کل موافق تقلبم چون خیییییییییلیییییی میچسبه 8 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۰ امتحان آمار و احتمالات تو دانشگاه تمام فرمولا رو تو دوصفحه a4نوشتم گذاشتم جلوم راحت تقلب کردم:biggrin: 5 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۰ من یه بار تقلب نمیکردم استاد فکر کرد تقلب میکنم برگمو گرفت 7 لینک به دیدگاه
zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۰ من یه بار تقلب نمیکردم استاد فکر کرد تقلب میکنم برگمو گرفت آخه... 2 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۰ امتحان آمار و احتمالات تو دانشگاهتمام فرمولا رو تو دوصفحه a4نوشتم گذاشتم جلوم راحت تقلب کردم:biggrin: گفتی آمار و کردی کبابم :texc5lhcbtrocnmvtp8 امتحان آمار داشتیم با همون دوستم که جریان ترسیم فنی رو تعریف کردم... خیلی مطمئن نبود که همه چیو بلده قرارم بود که معدل بالای 18 بیاریم که 24 واحدی انتخاب واحد کنیم خلاصه نشست رو یه سری برگه های کوچیک تقلب نوشت گذاشت تو جیب پیرهنش (پیرهنش سفید بود) امتحان فوق العاده ساده بود نیازیم به تقلب نداشت منم داشتم تند تند جواب میدادم... وسطای امتحان بود که یه لحظه نگاش کردم دیدم تقلبایی که تو جیبشه از پشت پارچه پیرهنش معلومه :icon_pf (34): بد جوریم تابلو بود :icon_pf (34): دور از منم نشسته بود نمیتونستم بهش بگم خودشو جمع کنه... تا آخر امتحان چقد حرص خوردم... :icon_pf (34): تا اون برگشو تحویل داد و رفت بیرون نتونستم فکرمو جمع کنم... آخرشم وقت کم آوردم اون 20 شد من 16 :icon_razz: 5 لینک به دیدگاه
morvaridtalaee 2591 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۰ كلا از تقلب بدم مياداولين و اخرين باري كه تقلب كردم تو دانشگاه ، ترم اول درس گياه شناسي بود درس نخونده بودم ولي كلي تقلب نوشته بودم البته همه كلاس نوشته بودن ...همين كه خواستم تقلب كنم استاد مجم رو بد جور گرفت و ضايع شدم از اون موقع تا الان قسم خوردم تقلب نكنم كه شكر خدا نكردم 1 لینک به دیدگاه
mslmzare 146 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۰ من کلا از حفظ کردنی میونه ی خوبی نداشتم شانس من از سال دوم یه آقایی معلم بینش وقران شد بنده خدا خیلی به من اطمینان داشت من هم روم به دیوار نهایت سو استفداده را کردم راستش اخه چاره ای نداشتم مخصوصا که همیشه هم تشریحی امتحان میگرفت خلاصه هیچ وقت کمتر از 19 نگرفتم ولی اگه تقلبامو حذف میکردن فکر نکنم بقیه نمراتم حتی جمع شون تو سه سال 10 میشد 1 تورو خدا جایی نگین به خدا دیگه اینکارو نمیکنم. 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۹۰ تقلب خیلی خیلی میچسبه در حد قرص اکس بهم انرژی میده منتها همش لو میرم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده