*Sanaz* 10640 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ :rose:در امر واقعیت تقریبا همه متفق القول هستند انچه هر کس به نحوی تعریف میکند خود واقعیت نیست تعریف ان است . مثلا اینکه انسان وجود دارد . کسی منکر این واقعیت نیست منتها چگونگی این بودن است که باعث اختلاف است یک میگوید من نفس میشکم پس هستم و یکی میگوید من حرف میزنم پس هستم ویکی میگوید من فکر میکنم پس هستم . از نظر فلسفی اگر کسی واقعیت را نفی کند اول خود را نفی کرده است . وجود داشتن جسمانی و مادی،فرق میکنه با وجو داشتن صفات و ساخته های ذهن بشر. بحث ما هم اینجا سر وجود چیزهایی هست که ماهیت مادی ندارن،اما انسان ها اونها را به وجود آوردن. اخلاق هم ماهیت مادی نداره، جز ساخته های انسانه، بر چه اساسی میگین واقعیته؟ واقعیت را به طور قطع در مورد هیچ کدام از برداشت های ما از دنیا نمیتوان به کار برد. 1 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ عده ای کلا اخلاق را هم قبول ندارند،پس باید بگیم اخلاقی وجود نداره؟دیگه چه برسه بخواهیم بحث کنیم اخلاق نسبی است یا مطلق. ان عقیده من نیست که حرفی متناقض زده باشم . نوشتم که عده ای کمک به همنوع را به عنوان یک مقوله اخلاقی قبول ندارند . من مهندس نیستما.. این همه واقعیت متناقض؟ واقعیت و حقیقت یا باید یکتا باشه،یا نباشه. هر اصلی فقط یک حقیقت دارد. منظورم جناب مهندس استارتر بحث بود چون اسم کاربریشون رو به فارسی نمیدونم چطوری بنویسم ... البته از شما هم مرسی بله اگر در مورد تعاریف همینه . تازه اونا فقط در مورد چرایی من انسانم بود دیگه خودت فکر کن ببین چقدر موضوات دیگه هم میتونه باشه اینکه واقعیت و حقیقت حتما و لزوما یکتا باشند یا نباشند سوال خوبیه ولی جواب دادن بهش خیلی سخته 2 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ وجود داشتن جسمانی و مادی،فرق میکنه با وجو داشتن صفات و ساخته های ذهن بشر.بحث ما هم اینجا سر وجود چیزهایی هست که ماهیت مادی ندارن،اما انسان ها اونها را به وجود آوردن. اخلاق هم ماهیت مادی نداره، جز ساخته های انسانه، بر چه اساسی میگین واقعیته؟ واقعیت را به طور قطع در مورد هیچ کدام از برداشت های ما از دنیا نمیتوان به کار برد. . . من فقط برخی ازانچه شما گفته بودید واقعیت نیست گفتم واقعیته . چون شما در جواب اقای وافن گفته بودی هیچ واقعیتی وجود نداره پس من به استناد به برخی از جملات خودشما انها را واقعی نامیدم .. در مورد مطلق بودن اخلاق شما در پست اول یا دوم خودتون نظر داده بودید که من جواب دادم خیر .ان مثال های شما هم از نظر عده ای مطلق نیست .. 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ ولی یه سئوالی برای من پیش میاد ، اخلاق حقیقت فردی هست یا جهانی؟ به نظر من اخلاق جهانی هست ولی ما هنوز نتونستیم تعریف درستی ازش داشته باشیم بنابراین هرکس تعریف شخصیشو داره پیاده میکنه ؛ اصولا تعریف اخلاق باید این باشه که کار بد، بده ؛ کار خوب، خوبه ؛ ولی عملا اینجوری نیست ، چرا؟ چه چیزی مانع این موضوع میشه ؟ اگه من بخوام به این سئوال جواب بدم میگم افیون توده ها! مطمئنا پشت هر باور غلطی توجیحی به این صورت هست که دین اینگونه میگه ؛ قرآن تورات انجیل اینگونه میگه ؛ الهه فلان چیز اینگونه میگه و ... اگر تو این دنیا دین و مذهب و باورهای ماورایی نبود ... حامد جان پیچیدن یک نسخه برای همه ی دنیا امکان ناپذیره! این صحبت من ممکنه عکس العمل خیلی از شما رو به همراه داشته باشه: به نظر من الزام چیزی به عنوان حقوق بشر و اجرای اون توی همه دنیا یک کار اشتباهه. هیچ منشوری نمیتونه شرایط اجتماعی، جغرافیایی، زمانی و ... همه ی دنیا رو در نظر بگیره. اعمال قدرت حقوق بشری از سوی سازمان های بین المللی خودش یک نوع اعمال دیکتاتوریه. خود مردم و اهالی یک اقلیم فقط باید زندگی خودشون رو مطابق مسل خودشون تغییر بدند. من توی تاپیک "احترام گذاشتن به همه اعتقادات درست هست یا نه؟" نوشتم که در صورتیکه یک اجتماع محلی پس از سالها رشد تدریجی و سازگاری با محیط به یک تعادلی با محیط زیست خودشون رسیدند، هیچ جامعه ی خارجی یا قدرت بین المللی نباید توی روند طبیعی یه چیزی دخالت کنه، میراثی که از مدرنیسم برای ما با عنوان "دخالت در طبیعت" به جا مونده... به قول دورانت هیچ تمدنی از بین نمیره مگر اینکه مردمش از بین برند. من میگم هیچ فرهنگی تغییر نمیکنه مگه اینکه خود مردمش تغییر بدن. اصلا کی میتونه بگه کدوم باور غلط هست یا نیست؟ خود تو چقدر از اینکه باورهات درسته مطئنی؟ برای تمامی دنیا یا حتی شهر به شهر هیچ مرجع قضاوت دیگری از یک جامعه دیگه ای نمیتونه تصمیم گیری کنه. هر چی که آمریکا و اروپا و ... میگن الزاما برای فرهنگ های دیگه مناسب نیست. ما ایرانی ها از طرفی به راحتی سر تعظیم در برابر غرب فرود می آوریم از طرفی هرگز از اصول خود کوتاه نمی آئیم کمتر آدمی رو توی زندگی ام دیدم در حالت متعادل قرار داشته باشد. یک ایرانی که واقعا ایرانی باشه و تعصب هم روی نژاد و تفکرش نداشته باشه. 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مهر، ۱۳۹۰ حامد جان پیچیدن یک نسخه برای همه ی دنیا امکان ناپذیره!این صحبت من ممکنه عکس العمل خیلی از شما رو به همراه داشته باشه: به نظر من الزام چیزی به عنوان حقوق بشر و اجرای اون توی همه دنیا یک کار اشتباهه. هیچ منشوری نمیتونه شرایط اجتماعی، جغرافیایی، زمانی و ... همه ی دنیا رو در نظر بگیره. اعمال قدرت حقوق بشری از سوی سازمان های بین المللی خودش یک نوع اعمال دیکتاتوریه. خود مردم و اهالی یک اقلیم فقط باید زندگی خودشون رو مطابق مسل خودشون تغییر بدند. من توی تاپیک "احترام گذاشتن به همه اعتقادات درست هست یا نه؟" نوشتم که در صورتیکه یک اجتماع محلی پس از سالها رشد تدریجی و سازگاری با محیط به یک تعادلی با محیط زیست خودشون رسیدند، هیچ جامعه ی خارجی یا قدرت بین المللی نباید توی روند طبیعی یه چیزی دخالت کنه، میراثی که از مدرنیسم برای ما با عنوان "دخالت در طبیعت" به جا مونده... به قول دورانت هیچ تمدنی از بین نمیره مگر اینکه مردمش از بین برند. من میگم هیچ فرهنگی تغییر نمیکنه مگه اینکه خود مردمش تغییر بدن. اصلا کی میتونه بگه کدوم باور غلط هست یا نیست؟ خود تو چقدر از اینکه باورهات درسته مطئنی؟ برای تمامی دنیا یا حتی شهر به شهر هیچ مرجع قضاوت دیگری از یک جامعه دیگه ای نمیتونه تصمیم گیری کنه. هر چی که آمریکا و اروپا و ... میگن الزاما برای فرهنگ های دیگه مناسب نیست. ما ایرانی ها از طرفی به راحتی سر تعظیم در برابر غرب فرود می آوریم از طرفی هرگز از اصول خود کوتاه نمی آئیم کمتر آدمی رو توی زندگی ام دیدم در حالت متعادل قرار داشته باشد. یک ایرانی که واقعا ایرانی باشه و تعصب هم روی نژاد و تفکرش نداشته باشه. عابدی جان من زیاد موافق این حرفت نیستم ؛ مقصد همه جوامع به نظر من همین جوامع پیشتازی هستن که وجود داره ؛ همین چند روز پیش ملک فهد حق رای رو به زنها داد ، این نشون میده که همه جوامع دیر یا زود سر تعظیم رو مقابل فرهنگهای جوامع پیشتاز شاید با کمی بومی سازی و تغییرات کوچک فرود خواهند آورد ، کشورهای غربی فقط سعی در تسریع کردن این روند دارن ، دنیا داره به سمت دهکده جهانی شدن پیش میره ؛ ارتباطات آسون ، جهانی بدونه مرز ؛ با زبان و فرهنگ و اخلاق واحد ، حالا ممکنه جوامه تاثیر پذیر کمی مقاوت نشون بدن ولی در نهایت ناچار به تسلیم هستند ولی همونطوری که خودت گفتی هیچ چیز مطلق نیست و نمیشه همه جهان رو کاملا تحت تاثیر این روند دید ، ولی مسلما با سرعت در حال حرکت به این سمت هستیم در مورد این هم که میگی این کار دیکتاتوریه ، تا حالا هرکاری توسط غربی ها برای اصلاح فرهنگ و اخلاق مردم دنیا صورت گرفته کاملا با استقبال مردم روبرو شده ؛ این فقط حکومت ها و افراد وابسته به اونها هستند که از این روند میترسند ، غرب هم که به زور فرهنگشو نمیچپونه تو حلق ملت ، آگاهی میده میگه آقا چنین چیزی هم هست ؛ و مردم با آگاهی به استقبالش میرن چیزی که من ازش حرف میزنم باورهام نیست ؛ عابدی خوب ، خوبه این هیچ ربطی به فرهنگ نداره ؛ برای مثال آدم کشتن بده این دیگه غیرقابل شک و تردید هست ، مگر اینکه یک چیز مقدس بگه کفار را باید کشت ! اضولا هرچیزی که 2*2 تا نباشه پشتش یه تقدس نمای پوشالی هست که از احساسات مردم سوء استفاده میکنه ختنه کردن یک دختر کار بیخود و زشت و وحشیانه ای هست مگر اینکه جادوگر و یا پیر مقدس قبیله دستور چنین کاری رو بده به نظر من ختنه کردن دختر طبیعت نیست ؛ اتفاقا ترویج اون دخالت در روند طبیعت بوده نه حذف اون 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ عابدی جان من زیاد موافق این حرفت نیستم ؛ مقصد همه جوامع به نظر من همین جوامع پیشتازی هستن که وجود داره ؛ همین چند روز پیش ملک فهد حق رای رو به زنها داد ، این نشون میده که همه جوامع دیر یا زود سر تعظیم رو مقابل فرهنگهای جوامع پیشتاز شاید با کمی بومی سازی و تغییرات کوچک فرود خواهند آورد ، کشورهای غربی فقط سعی در تسریع کردن این روند دارن ، دنیا داره به سمت دهکده جهانی شدن پیش میره ؛ ارتباطات آسون ، جهانی بدونه مرز ؛ با زبان و فرهنگ و اخلاق واحد ، حالا ممکنه جوامه تاثیر پذیر کمی مقاوت نشون بدن ولی در نهایت ناچار به تسلیم هستند ولی همونطوری که خودت گفتی هیچ چیز مطلق نیست و نمیشه همه جهان رو کاملا تحت تاثیر این روند دید ، ولی مسلما با سرعت در حال حرکت به این سمت هستیم در مورد این هم که میگی این کار دیکتاتوریه ، تا حالا هرکاری توسط غربی ها برای اصلاح فرهنگ و اخلاق مردم دنیا صورت گرفته کاملا با استقبال مردم روبرو شده ؛ این فقط حکومت ها و افراد وابسته به اونها هستند که از این روند میترسند ، غرب هم که به زور فرهنگشو نمیچپونه تو حلق ملت ، آگاهی میده میگه آقا چنین چیزی هم هست ؛ و مردم با آگاهی به استقبالش میرن چیزی که من ازش حرف میزنم باورهام نیست ؛ عابدی خوب ، خوبه این هیچ ربطی به فرهنگ نداره ؛ برای مثال آدم کشتن بده این دیگه غیرقابل شک و تردید هست ، مگر اینکه یک چیز مقدس بگه کفار را باید کشت ! اضولا هرچیزی که 2*2 تا نباشه پشتش یه تقدس نمای پوشالی هست که از احساسات مردم سوء استفاده میکنه ختنه کردن یک دختر کار بیخود و زشت و وحشیانه ای هست مگر اینکه جادوگر و یا پیر مقدس قبیله دستور چنین کاری رو بده به نظر من ختنه کردن دختر طبیعت نیست ؛ اتفاقا ترویج اون دخالت در روند طبیعت بوده نه حذف اون می دونستم که اینارو میگی. انگیزه اصلی و ابتدائی غرب برای ارتباط با شرقی ها، ابتدا کمک به " اصلاح فرهنگ و اخلاق مردم دنیا" نبوده. غرب در طول تاریخ به بهانه استثمار و استعمار ما فرهنگشو وارد فرهنگ ما کرده... اینکه شما در جاهای مختلف بحثی با عنوان حقوق بشر میخونی میراث نسل 69 ای های اروپاست که بعد از جنگ جهانی دوم بازنگری های اساسی در نحوه ی تفکرشون شکل دادن و نوعی از انعطاف پذیری اجتماعی سیاسی رو وارد ادبیات سیاسی کشورهاشون کردند. (انگیزه اصلی غربیها اوایل همین بوده، مدارکشم موجوده دی: فقط در این حد بدون که سفرنامه ناصرخسرو که کتاب قرآن خیلی از تاریخ دان های ما تا الان بوده، توسط کمپانی دوست داشتنی !!! هند شرقی بازنویسی شده و در اختیار ما قرار گرفته!!) در واقع خود اونها هم کم کم این همه تظاهرات ضد جنگ و بازگشت نظامیان از کشورهای دیگه رو خواستار هستن. این جنبش ها در خدمت جهانی فکر کردن و لوکال عمل کردنه. ملت ها باید سرنوشتشون رو خودشون عوض کنند. توی zdf مستندی پخش میکرد که در مورد ختنه دختران همین چیزی که گفتی بود. گروه آلمانی تهیه کننده مستند تنها هنگامی حاضر به عمل دختران شدند که خودشان خواستند. همه ما حق عرضه ی فرهنگ خودمون رو داریم... هم غرب هم شرق هم جمهوری اسلامی. منتها کسی که باید انتخاب کنه مردم هستند. من در اون پست هم گفتم، الزام چیزی به عنوان حقوق بشر (با اینکه خودم 90 درصد موافقشم) کار بس اشتباهیه. اما عرض ی اون میتونه در سلامت جامعه به تعریف آنچه که یک جامعه جهانی نیاز داره موثر باشه. ببین این بحث هایی که ما داریم میکنیم من باب حقوق بشر و سینه چاک کردن برای حقوق از دست رفته ی روستاها و دهات ها و امکانات نداشتن فلان جا و ... بحثهایی هست که توی اروپا ده سال پیش تموم شده. (ر.ک دست نوشته های میشل فوکو من باب مدنیت). به قول دکتر پیران ما هنوز توی نظرات 20 سال پیش دنیا غوطه وریم! اینجا هم همینطوره. هر موقع بحث نسبتا خوبی توی فوروم های مختلف شکل میگیره، آخرش میرسه به سینه چاک کردن برای طرز تفکر های متضاد. ما ایرونی ها معمولا با یه خیار سردیمون میشه با یه مویز گرمیمون. یه مفهوم عمیقی هست به نام رشد تدریجی. این مفهوم میگه که هیچ چیزی پایدار نیست مگرآنکه در طول زمان و با تکامل فکری (آهسته و پیوسته) بوجود بیاد. ببین بحث سر قضاوته. مخصوصا وقتی داری در مورد یک فرهنگی صحبت میکنی که مایلها ازت دورتره. ختنه کردن دختران، از نظر تویی که ایرانی هستی و این کار برات غریبه کار اشتباهیه. اما توی اون قبیله خود همون دختره حاضر به انجام اون کار میشده. باید دید بعد از دیدن و عرضه ی فرهنگ های دیگه هنوز هم مجبور به همون کار هست یا نه و این یک پروسه زمانبره. اگر مردم یک قومی زیر بار قوانین حقوق بشر نره، لعمال زورکی خودش بزرگترین نقض حقوق بشره! توی چین انسان ها سوسک و کرم میخورن... تو بدت میاد میگی بده... اما با کمی تامل کامل مشخصه که که توی اون فلات گسترده ی چین با جمعیت 1 و نیم میلیاردی چینی ها جز خوردن سوسک و موش چاره ی دیگه ای نداشتن و همچنان ندارن ، و اگر اینارو نخورن ممکنه رو به خوردن همدیگه یا دیگر اقوام بیارن که قبلا هم این اتفاق افتاده. آیا کمونیسم در دنیا شکست نخورد؟ پس چرا هنوز حزب کمونیست چین روی کاره و قدرت دستشه؟ چون بدون برنامه ریزی قاطع نمیشه یک ملت 1 و نیم میلیاردی رو مهار کرد. خوب من با خوب تو فرق میکنه... حد و مرزهای مشترک فرهنگی من و تو یه سری موارد خوبی رو برامون یکی کرده... وگرنه جلوه ی خوبی توی ذهن من با جلوه خوبی در ذهن تو با اینکه هموطن هستیم و حتی اگر همشهری هم بودیم، فرق میکرد... هر روز که بیشتر فکر میکنم و بعضا مطالعه میکنم به نسبی بودن همه چیز بیشتر پی میبرم و این تنها حرف من نیست بلکه علم که هر کسی شاید اون رو به عنوان مطلق ترین چیز مطرح باشه اما توسط یکی از بزرگترین صاحبان علم انیشتن نسبیه حتی جرم وسرعت و شتاب و زمان نسبی هستند.در مورد بحث در مورد نسبی بودن همه چیز وقت بسیاری زیادی رو می طلبه که میشه یه تاپیک جداگانه زد و در موردش صحبت کرد. 4 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ می دونستم که اینارو میگی.انگیزه اصلی و ابتدائی غرب برای ارتباط با شرقی ها، ابتدا کمک به " اصلاح فرهنگ و اخلاق مردم دنیا" نبوده. غرب در طول تاریخ به بهانه استثمار و استعمار ما فرهنگشو وارد فرهنگ ما کرده... اینکه شما در جاهای مختلف بحثی با عنوان حقوق بشر میخونی میراث نسل 69 ای های اروپاست که بعد از جنگ جهانی دوم بازنگری های اساسی در نحوه ی تفکرشون شکل دادن و نوعی از انعطاف پذیری اجتماعی سیاسی رو وارد ادبیات سیاسی کشورهاشون کردند. (انگیزه اصلی غربیها اوایل همین بوده، مدارکشم موجوده دی: فقط در این حد بدون که سفرنامه ناصرخسرو که کتاب قرآن خیلی از تاریخ دان های ما تا الان بوده، توسط کمپانی دوست داشتنی !!! هند شرقی بازنویسی شده و در اختیار ما قرار گرفته!!) در واقع خود اونها هم کم کم این همه تظاهرات ضد جنگ و بازگشت نظامیان از کشورهای دیگه رو خواستار هستن. این جنبش ها در خدمت جهانی فکر کردن و لوکال عمل کردنه. ملت ها باید سرنوشتشون رو خودشون عوض کنند. توی zdf مستندی پخش میکرد که در مورد ختنه دختران همین چیزی که گفتی بود. گروه آلمانی تهیه کننده مستند تنها هنگامی حاضر به عمل دختران شدند که خودشان خواستند. همه ما حق عرضه ی فرهنگ خودمون رو داریم... هم غرب هم شرق هم جمهوری اسلامی. منتها کسی که باید انتخاب کنه مردم هستند. من در اون پست هم گفتم، الزام چیزی به عنوان حقوق بشر (با اینکه خودم 90 درصد موافقشم) کار بس اشتباهیه. اما عرض ی اون میتونه در سلامت جامعه به تعریف آنچه که یک جامعه جهانی نیاز داره موثر باشه. ببین این بحث هایی که ما داریم میکنیم من باب حقوق بشر و سینه چاک کردن برای حقوق از دست رفته ی روستاها و دهات ها و امکانات نداشتن فلان جا و ... بحثهایی هست که توی اروپا ده سال پیش تموم شده. (ر.ک دست نوشته های میشل فوکو من باب مدنیت). به قول دکتر پیران ما هنوز توی نظرات 20 سال پیش دنیا غوطه وریم! اینجا هم همینطوره. هر موقع بحث نسبتا خوبی توی فوروم های مختلف شکل میگیره، آخرش میرسه به سینه چاک کردن برای طرز تفکر های متضاد. ما ایرونی ها معمولا با یه خیار سردیمون میشه با یه مویز گرمیمون. یه مفهوم عمیقی هست به نام رشد تدریجی. این مفهوم میگه که هیچ چیزی پایدار نیست مگرآنکه در طول زمان و با تکامل فکری (آهسته و پیوسته) بوجود بیاد. ببین بحث سر قضاوته. مخصوصا وقتی داری در مورد یک فرهنگی صحبت میکنی که مایلها ازت دورتره. ختنه کردن دختران، از نظر تویی که ایرانی هستی و این کار برات غریبه کار اشتباهیه. اما توی اون قبیله خود همون دختره حاضر به انجام اون کار میشده. باید دید بعد از دیدن و عرضه ی فرهنگ های دیگه هنوز هم مجبور به همون کار هست یا نه و این یک پروسه زمانبره. اگر مردم یک قومی زیر بار قوانین حقوق بشر نره، لعمال زورکی خودش بزرگترین نقض حقوق بشره! توی چین انسان ها سوسک و کرم میخورن... تو بدت میاد میگی بده... اما با کمی تامل کامل مشخصه که که توی اون فلات گسترده ی چین با جمعیت 1 و نیم میلیاردی چینی ها جز خوردن سوسک و موش چاره ی دیگه ای نداشتن و همچنان ندارن ، و اگر اینارو نخورن ممکنه رو به خوردن همدیگه یا دیگر اقوام بیارن که قبلا هم این اتفاق افتاده. آیا کمونیسم در دنیا شکست نخورد؟ پس چرا هنوز حزب کمونیست چین روی کاره و قدرت دستشه؟ چون بدون برنامه ریزی قاطع نمیشه یک ملت 1 و نیم میلیاردی رو مهار کرد. خوب من با خوب تو فرق میکنه... حد و مرزهای مشترک فرهنگی من و تو یه سری موارد خوبی رو برامون یکی کرده... وگرنه جلوه ی خوبی توی ذهن من با جلوه خوبی در ذهن تو با اینکه هموطن هستیم و حتی اگر همشهری هم بودیم، فرق میکرد... هر روز که بیشتر فکر میکنم و بعضا مطالعه میکنم به نسبی بودن همه چیز بیشتر پی میبرم و این تنها حرف من نیست بلکه علم که هر کسی شاید اون رو به عنوان مطلق ترین چیز مطرح باشه اما توسط یکی از بزرگترین صاحبان علم انیشتن نسبیه حتی جرم وسرعت و شتاب و زمان نسبی هستند.در مورد بحث در مورد نسبی بودن همه چیز وقت بسیاری زیادی رو می طلبه که میشه یه تاپیک جداگانه زد و در موردش صحبت کرد. اولا بگم اصلا اینجوری نیست که فکر بکنی من دارم در جوابت پست میدم تا حتما مخالفت کرده باشم باهات ؛ هرجا موافق باشم یا قانع بشم تایید میکنم و هرجا مخالف باشم نظرم رو میگم:5c6ipag2mnshmsf5ju3 چند خط نشستم جواب نوشتم بعدش دیدم اصلا ربطی به بحث نداره و یه بحث کلا جداست ؛ ایشالله تو یه تاپیک دیگه درباره این غرب و استعمارش بحث میکنیم ؛ البته تا حدودی موافقم فقط لطف کن اون 10٪از حقوق بشر که باهاش مخالفی رو بگو :JC_thinking: در مورد اون دختر بچه 7 ساله هم که موافقه ختنه شدنشه خیلی بحث میشه کرد! سوسک خوردن هم چیز بد و ضد اخلاقی نیست ؛ فقط چندشه که شرایط اگز آدم رو وادار بکنه بدترشو میخوره ، اما ختنه کردن هیچ الزامی نداره و ضد اخلاقه و انسانی نیست 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ اولا بگم اصلا اینجوری نیست که فکر بکنی من دارم در جوابت پست میدم تا حتما مخالفت کرده باشم باهات ؛ هرجا موافق باشم یا قانع بشم تایید میکنم و هرجا مخالف باشم نظرم رو میگم:5c6ipag2mnshmsf5ju3چند خط نشستم جواب نوشتم بعدش دیدم اصلا ربطی به بحث نداره و یه بحث کلا جداست ؛ ایشالله تو یه تاپیک دیگه درباره این غرب و استعمارش بحث میکنیم ؛ البته تا حدودی موافقم فقط لطف کن اون 10٪از حقوق بشر که باهاش مخالفی رو بگو :JC_thinking: در مورد اون دختر بچه 7 ساله هم که موافقه ختنه شدنشه خیلی بحث میشه کرد! سوسک خوردن هم چیز بد و ضد اخلاقی نیست ؛ فقط چندشه که شرایط اگز آدم رو وادار بکنه بدترشو میخوره ، اما ختنه کردن هیچ الزامی نداره و ضد اخلاقه و انسانی نیست گیردادیا! :biggrin: ببین با قاب ارزشی خودمون قضاوت کردن کار آسونیه. هر موقع شرایط فرهنگی، کالبدی، اقلیمی، اقتصادی و زمانی هر دوره رو تونستیم کامل در نظر بگیریم و خودمون رو جای مردم اون بذاریم، اون موقع میتونیم قضاوت کنیم. ما مردم (نه فقط ایران بلکه حتی غرب) در طول تاریخ به راحتی قومی رو وحشی دونستیم، قومی رو متمدن! من الان بهم میگم قوم بربر، یا قوم گوت، تو اولین چیزی که به ذهنت میرسه، وحشیگری و غارتگریه، اما تو کتاب بزرگترین دروغهای تاریخ از ویلیام ویر میخونی، بربرها اتفاقا انسانهایی متمدن بودند. سوسک خوردن رو از این جهت برات مثال زدم که فقط خواستم تاثیر اقلیم رو روی فرهنگ به طور واضح برات گفته باشم. و البته مثل مناقشه نداره. در هر صورت تو از معدود کسایی هستی که توی انجمن به طرز فکرش علاقه دارم. البته برای همه ماها جای کار و فسفر سوزوندن هست و من عاشق این قسمتشم. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ گیردادیا! :biggrin:ببین با قاب ارزشی خودمون قضاوت کردن کار آسونیه. هر موقع شرایط فرهنگی، کالبدی، اقلیمی، اقتصادی و زمانی هر دوره رو تونستیم کامل در نظر بگیریم و خودمون رو جای مردم اون بذاریم، اون موقع میتونیم قضاوت کنیم. ما مردم (نه فقط ایران بلکه حتی غرب) در طول تاریخ به راحتی قومی رو وحشی دونستیم، قومی رو متمدن! من الان بهم میگم قوم بربر، یا قوم گوت، تو اولین چیزی که به ذهنت میرسه، وحشیگری و غارتگریه، اما تو کتاب بزرگترین دروغهای تاریخ از ویلیام ویر میخونی، بربرها اتفاقا انسانهایی متمدن بودند. سوسک خوردن رو از این جهت برات مثال زدم که فقط خواستم تاثیر اقلیم رو روی فرهنگ به طور واضح برات گفته باشم. و البته مثل مناقشه نداره. در هر صورت تو از معدود کسایی هستی که توی انجمن به طرز فکرش علاقه دارم. البته برای همه ماها جای کار و فسفر سوزوندن هست و من عاشق این قسمتشم. :5c6ipag2mnshmsf5ju3 10%? :دی لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۹۰ 10%? :دی عمرا اگه بگم. :biggrin: بچه برای اسپم زمینه سازی نکن. 1 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۹۱ آپ, نوشته ی پست استارت همیشه ارزش یادآوری داره 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۹۲ آقا جان چرا دو تا پست بالاتر یک حرفی میزنید... بعد دوتا پست پایین تر یک حرف کاملا متفاوت میزنید که با حرف اول متناقض هست؟ دقیقا چطوری میشه آدم یادش بره دوتا پست اونور تر چی گفته بوده؟ در ضمن به هیچ عنوان (این به هیچ عنوان خیلی مهم هست) نمیشه براساس گسترده بودن یک رفتار اون رو مطلق دونست... مطلق بودن یک چیز فقط و فقط و فقط و فقط و فقط می تونه با دسترسی به دانش و تعیین معیار هایی برای سنجش اون دانش مشخص بشه و نه هیچ چیز دیگه ای... در ضمن وقتی یک چیزی رو ارزش میدونید یعنی اون چیز "ارزش اخلاقی" هست... در نتیجه بله... ارزش ها ارزش های اخلاقی هستند و جزو اخلاق به حساب میان... 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ آقا جان چرا دو تا پست بالاتر یک حرفی میزنید... بعد دوتا پست پایین تر یک حرف کاملا متفاوت میزنید که با حرف اول متناقض هست؟ دقیقا چطوری میشه آدم یادش بره دوتا پست اونور تر چی گفته بوده؟ در ضمن به هیچ عنوان (این به هیچ عنوان خیلی مهم هست) نمیشه براساس گسترده بودن یک رفتار اون رو مطلق دونست... مطلق بودن یک چیز فقط و فقط و فقط و فقط و فقط می تونه با دسترسی به دانش و تعیین معیار هایی برای سنجش اون دانش مشخص بشه و نه هیچ چیز دیگه ای... در ضمن وقتی یک چیزی رو ارزش میدونید یعنی اون چیز "ارزش اخلاقی" هست... در نتیجه بله... ارزش ها ارزش های اخلاقی هستند و جزو اخلاق به حساب میان... شفاف نقل قول بگیر ببینیم کیو میگی؟ 1 لینک به دیدگاه
B-neshan 691 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ سلام. از نظر من یک سری چیزها هستند که هرچند در لفظ به اونها مسائل اخلاقی گفته میشه اما هنجارهای فرهنگی هستند تا اخلاقیات. اخلاقیات واسته به فرهنگ نیست. دزدی در همه فرهنگها بده.... اما بی حجابی خیر. بنابراین بی حجابی غیر اخلاقی نیست و دزدی کردن یعنی بی اخلاقی 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ نه نوشته مال خودم نیست ولی با حرفتون یکم مخالفم ، اعراب دختر ها رو رنده به گور میکنند ، در آفریقا قبیله ای دختران رو ختنه میکنند ، در مغولسان قبیله ای اجساد نزدیکانشون رو تکه تکه میکنند و به لاشخورها میدهند ، اینها همه از نظر ما ضد اخلاقه اما میبینیم که برای اونها کاملا مساله عادی و روتینی هست در بین مسلمانها مردها میتوانند 4 زن داشته باشند و بی نهایت صیغه کنند ،در نپال هم فقط زنها هستند که میتونند 2 شوهر داشته باشند مثال از این دست زیاده چجورياس 3 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ شفاف نقل قول بگیر ببینیم کیو میگی؟ ها؟ خوب مخصوصا خواستم نقل قول نگیرم... ولی باشه میگیرم... سلام.از نظر من یک سری چیزها هستند که هرچند در لفظ به اونها مسائل اخلاقی گفته میشه اما هنجارهای فرهنگی هستند تا اخلاقیات. اخلاقیات واسته به فرهنگ نیست. دزدی در همه فرهنگها بده.... اما بی حجابی خیر. بنابراین بی حجابی غیر اخلاقی نیست و دزدی کردن یعنی بی اخلاقی دزدی در همه ی فرهنگ ها دقیقا به همین دلیلی بد هست که قتل بد هست و همینطور تجاوز و دروغ و چیزهایی مانند این... اینها باز هم وجود دارند برای اینکه بدون وجود اینها کلونی بشری نمیتونه دوامی داشته باشه و از هم می پاشه... برای اینکه ما بتونیم بگیم یک چیزی اخلاق هست باید اول اثبات کنیم چیزی به نام "اخلاق" وجود داره و مطلق هست... به غیر از این ما نمی تونیم چنینی برداشتی بکنیم... 2 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ چجورياس تو قسمتی از نپال دختر با هر پسری ازدواج کنه با برادراش هم ازدواج کرده و همه برادرا در نگه داری از زن و بچه باهم همکارن و حق استفاده جنسی برابر رو هم دارن تو هند هم هستن مردایی که چون قدرت مالی نگه داری زن و بچه رو ندارن باهم تو یک زن شریک میشن 2 لینک به دیدگاه
B-neshan 691 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ ها؟ برای اینکه ما بتونیم بگیم یک چیزی اخلاق هست باید اول اثبات کنیم چیزی به نام "اخلاق" وجود داره و مطلق هست... به غیر از این ما نمی تونیم چنینی برداشتی بکنیم... منظورت چیه که باید ثابت کنیم وجود داره؟ مطلق بودن در طول زمان منظورته؟ یکمی توضیح میدی؟ 2 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ منظورت چیه که باید ثابت کنیم وجود داره؟ مطلق بودن در طول زمان منظورته؟ یکمی توضیح میدی؟ شما میگید یک چیزهایی اخلاق هستند و یک چیزهایی ارزش و این دو از هم جدا هستند... بنده میگم چطوری این رو مشخص میکنید؟ یعنی چطور اثبات می کنید که این دو از هم جدا هستند؟ صرفا به دلیل گستردگی یک سری رفتار هایی اونها رو اخلاق میدونید؟ این حرفی که شما زدید به شکلی داره بیان میکنه که یک سری چیزها هستند که مطلق هستند... مثلا اخلاق... دزدی نکردن... قتل نکردن و چیزهایی از این قبیل... اینجا ما به هیچ علمی در این رابطه دسترسی نداریم عزیز... و حتی نمی دونیم در مورد اخلاق علمی وجود داره یا خیر... بعد هم اگر علمی وجود داشته باشه باید معیاری برای سنجش اون وجود داشته باشه که بتونیم بگیم اخلاق مطلق هست... چیزی که ما میبینیم تنها یک سری قوانین هستند که ما برای خودمون ساختیم برای اینکه جوامع رو زنده نگه داریم... قتل نکردن، دزدی نکردن و چیزهایی مانند این که شما به دلیل گسترده بودنشون بهشون اخلاق میگید... نه... مطلق بودن یک چیز رو زمان نمی تونه مشخص کنه... 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۹۲ تو قسمتی از نپال دختر با هر پسری ازدواج کنه با برادراش هم ازدواج کرده و همه برادرا در نگه داری از زن و بچه باهم همکارن و حق استفاده جنسی برابر رو هم دارن تو هند هم هستن مردایی که چون قدرت مالی نگه داری زن و بچه رو ندارن باهم تو یک زن شریک میشن 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده