spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ یک سوال!:girl_blush2: از اونجایی که پرسیدن عیب نیست و ندونستن عیبه،میشه یکی برای من کلمه "تابو" رو معنی کنه؟ ممنون :icon_gol: چشم فرگل عزیز اصطلاحا به مجموعه رفتارها یا گفتارها یا کنشهایی گفته میشه که از نقطه نظر هنجاری یا مذهبی یا اداب ورسومی یا ایینی غیرمجاز وممنوع شمرده میشه به اصطلاح خودمی وساده تر خطوط قرمز! از قضا تازگیا دوتا مقاله یکی درمورد تاریخ یکی درمورد روانشناسی میخوندم که به تابو هم اشاره داشتند اگه تو این بازار شام هاردم پیدا کردم حتما برات میفرستمشون 5 لینک به دیدگاه
lorena 10304 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۰ من 6 را انتخاب کردم به نظرم گاهی بعد از رد کردن خط قرمز ها به نتایج جالبی میرسیم 4 لینک به دیدگاه
fargol_2408 3453 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ چشم فرگل عزیزاصطلاحا به مجموعه رفتارها یا گفتارها یا کنشهایی گفته میشه که از نقطه نظر هنجاری یا مذهبی یا اداب ورسومی یا ایینی غیرمجاز وممنوع شمرده میشه به اصطلاح خودمی وساده تر خطوط قرمز! از قضا تازگیا دوتا مقاله یکی درمورد تاریخ یکی درمورد روانشناسی میخوندم که به تابو هم اشاره داشتند اگه تو این بازار شام هاردم پیدا کردم حتما برات میفرستمشون ممنونم :icon_gol: من همیشه برای خودم یه نفر که موفق بوده،یه نفری که چه تو رشته ام،کارم،زندگی،تو همش موفق بوده رو الگو قرار دادم،نگاه کردم ببینم چه کارایی انجام داده که خوب بوده و به اینجا رسیده،فکر کردم و متناسب با اون رفتاری که دیدم و زندگیه خودم،روش غلطم رو تغییر دادم و اونو درست کردم،همیشه برام اون "پرواز "مهم بوده نه "پرنده" اما هیچ وقت ،باورای درستمو زیر پا نذاشتم که به اون موفقیت برسم همیشه اگه چه اینجا چه هرجای دیگه یه مطلبی خوندم،برام یه تلنگر بوده که ببینم کارای خودم درسته،چقدر به این چیزایی که الان دیدم تا حالا توجه کردم اما اینم بگم،تا اینجا و الانی که هستم،هیچ وقت خودمو اسیر همین خط قرمزا ندونستم،اگه خط قرمزی برام بوده و از نظر خودم غلط بوده و بی منطق،تمام تلاش خودمو کردم که اون خط قرمز رو از بین ببرم و تو خیلی از موارد از بین بردم،جز چند تا مسئله کوچولو که تو هر زندگی ای هست سعی کردم بر اساس منطقم ببرم جلو زندگیمو،اما منطقی که هر روز آپدیتش میکنم و کاستی هاشو از بین میبرم مرور گذشته ام و کارایی که کردم و نتیجه شون، خیلی کمکم میکنه به اینکه ببینم فکری که داشتم،کاری که کردم،منطقی که بر اساسش تصمیم گرفتم درست بوده یا نه منطق و فکر من تلفیقی از گزینه 4 و 6 ئه :icon_gol: 3 لینک به دیدگاه
عاطفه کوچولو 2896 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ من 6 را انتخاب کردم به نظرم گاهی بعد از رد کردن خط قرمز ها به نتایج جالبی میرسیم عالللللللللللللللللللللللللللللللللللی بود 1 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ بنده اضافه میکنم که تابوهایی رو شکستم تو فکرم و حتی در عمل ولی هنوز مونده تا به روشن فکری نوین برسم... اساسا این سوال برای بنده مطرحه تابوشکنی در همه زمینه ها کاملا درسته ایا؟؟همیشه بخش مثبت نتایجش سنگین تره ؟ 2 لینک به دیدگاه
عاطفه کوچولو 2896 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ بنده اضافه میکنم که تابوهایی رو شکستم تو فکرم و حتی در عمل ولی هنوز مونده تا به روشن فکری نوین برسم... اساسا این سوال برای بنده مطرحه تابوشکنی در همه زمینه ها کاملا درسته ایا؟؟همیشه بخش مثبت نتایجش سنگین تره ؟ در همه زمینه ها درستهههههههههههههههههههههه البته باید از تجربه دیگران استفاده کرد اگه ما آدما از تجربه قبلی ها استفاده نمی کردیم باید یه برگ جلومون می بستیم یه برگ عقبمون:mood (23): لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ در همه زمینه ها درستهههههههههههههههههههههه البته باید از تجربه دیگران استفاده کرداگه ما آدما از تجربه قبلی ها استفاده نمی کردیم باید یه برگ جلومون می بستیم یه برگ عقبمون:mood (23): اینجوری بحث قاطی میشه! به هر حال تکامل و پیشروی تمدن مسیرش با تابو و خطوط قرمز اجتماعی و سنتی فرق داره گاهی فکر میکنم اگه میشد زمان رو از سر اغاز کرد و تمدنی نو ساخت...بی مذهب ، بی کلیشه ، بی خط قرمز!! 1 لینک به دیدگاه
عاطفه کوچولو 2896 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ به هر حال تکامل و پیشروی تمدن مسیرش با تابو و خطوط قرمز اجتماعی و سنتی فرق داره چه فرقی دارهههههههههههههههههههههههه لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ به هر حال تکامل و پیشروی تمدن مسیرش با تابو و خطوط قرمز اجتماعی و سنتی فرق داره چه فرقی دارهههههههههههههههههههههههه نصفه شبی اصول دین میپرسیاا! معلومه که فرق داره...وقتی هنوز تمدن کامل نشده ، قانون جنگل حاکمه ، چه فرهنگی؟چه سنتی؟چه تابویی؟؟ لینک به دیدگاه
عاطفه کوچولو 2896 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ نصفه شبی اصول دین میپرسیاا! معلومه که فرق داره...وقتی هنوز تمدن کامل نشده ، قانون جنگل حاکمه ، چه فرهنگی؟چه سنتی؟چه تابویی؟؟ فهمیدام ،،،،،،،،،،حالا چرا می زنی :vahidrk: 1 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ من راجع به هر کاری فکر میکنم اگه درست بود انجام میدم اگر هم دو به شک بودم مشورت میکنم. همین 2 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ من 6 را انتخاب کردم به نظرم گاهی بعد از رد کردن خط قرمز ها به نتایج جالبی میرسیم مثال می تونید بزنید اگه اینجا براتون مقدور نیست پیغام خصوصی بدین و اگر اونجا هم مقدور نیست که هیچی .. لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۰ من در حال حاضر نمیتونم هیچ گزینه ای رو قطعانه انتخاب کنم ، چون اندیشه ام در نوسانه. اما تقریبا هیچوقت تقلید کننده محض نبودم، همیشه حتا زمان تقلید هم اول فکر میکردم و با منطق خودم مسئله رو میسنجیدم ینی گزینه 2 . گاهی این میشم:ازیک روش فکری یا مکتب الگوپذیری دارم یه زمانی خواستم به گزینه 6 برسم اما وسطای راه بریدم و چند ماه گذشته به جرات میگم تصمیم گرفته بودم این باشم:تابع هیچ قیدوبندی نیستم ولی هیچ چیزی را ردنمیکنم ولی الان دنبال اینم که به یه ثبات فکری برسم هرچند ممکنه سالها طول بکشه ..ینی ارزو دارم در راه رسیدن به این گزینه حرکت کنم .------>درجستجوی روش فکری نویی هستم وتمام تابوهارا میشکنم 5 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ گزینه 4 بیشتر ،بعضی وقتا تقلید می کنم بعضی وقتا مجبور به پذیرش امری هم می شم گزینه ی 4 تقلید نیست... این گزینه پذیرش یک ایدئولوژی هست... این به معنای تقلید نمیتونه باشه... تقلید یعنی پیروی بدون درک و دانش کافی از اینکه چه کار میکنید... در صورتی که برای پیروی از یک ایدئولوژی باید تمام تار و پود اون تفکر رو بشناسید و کاملا درک کنید... 1 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ به نظرم نظرسنجی زیاد مفهوم نیست... من چهار رو انتخاب کردم... ولی مطمئن نیستم که منظورش دقیقا اون چیزی هست که من فکر میکنم یا خیر... گزینه ی 6 هم به اندازه ی یک دنیا جای حرف داره... من خیلی دوست دارم در این مورد بحث بشه و دوستانی که این گزینه رو انتخاب کردند بیان و در مورد اینکه چطور میخوان چنین کاری بکنند توضیح بدند... منم یک روزی همین فکرها رو در سر داشتم... 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ به نظرم نظرسنجی زیاد مفهوم نیست... من چهار رو انتخاب کردم... ولی مطمئن نیستم که منظورش دقیقا اون چیزی هست که من فکر میکنم یا خیر... گزینه ی 6 هم به اندازه ی یک دنیا جای حرف داره... من خیلی دوست دارم در این مورد بحث بشه و دوستانی که این گزینه رو انتخاب کردند بیان و در مورد اینکه چطور میخوان چنین کاری بکنند توضیح بدند... منم یک روزی همین فکرها رو در سر داشتم... ممنون از همه دوستانی که نظردادن امکان تشکر وپست بدون نقل قول فعلا برام میسر نیست! خب وافن جان نظرسنجی رو به صورت قیاسی گذاشتم یعنی دوبه دو درقیاس باهم هستن میخواستم پس از جواب دوستان به این پرسش برسیم که این منطق رو طی چه پروسه ای به دست اوردن؟همونطوری که تو پست اول هم گفتم اغلب ما (حالا دوستانی که نظر مخالف دارن خوشحال میشم تبیین کنن مسئله رو) حالت الگو پذیری یا تقلیدی داریم که البته بد نیست ولی اگه حالت صرف به خودش بگیره مشکل زا میشه چیزی که متاسفانه بحرانشو داریم تجربه میکنیم مثلا ایا وقتی دنبال شکستن تابوها هستیم ایا به تمامی گذشته این مسئله واینکه منشا چه خیر وشری برای من ،تو وما میتونه باشه فکر میکنیم یا صلاح انی خودمون رو صرفا درنظر میگیریم؟ چیزی که نمود عینیش رو از منظر جامعه شناختی درایران میتونیم ببینیم اینه که ما درحالت کلی نسبت به مسایل اجتماعی تعلق فردی داریم واز تعلق اجتماعی حتی اگر خواهانش باشیم گریزانیم!! خب بازم منتظر نظرات وزین دوستان عزیز میمونیم 1 لینک به دیدگاه
Fo.Roo.GH 24356 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ بنده باز هم سوالم رو تکرار میکنم : آیا تابو شکنی در هر حال درسته؟؟ 4 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ الگوهای فکری را میشنوم ولی اولویت با سنجش منطقی خودم میباشد ، ولی گزینه ای که شما نوشتین رو انتخاب کردم 1 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ بپذيرم خوب يا بد ايني كه هستم واقعيت زندگي منه . قدرت پذيرش به ادم ارامش ميده تا با حقيقت زندگيش كنار بياد 1 لینک به دیدگاه
دختر شاه پریون 1483 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۰ منطق رفتاری شما درزندگیتان برچه اساسی است؟ایا اکتسابی بوده وهمه چیزرابراساس منویاتی که دیگران تشخیص میدهند یا تحمیل میکنند میپذیرید؟ البته بین تحمیلی بودن ایده های فکری با تقلیدی بودنشان تفاوت ذاتی بسیاربزرگی وجوددارد واگر دوستان موافق(به تجربه روشن شده اغلب ما جزو یکی ازاین دودسته هستیم )این ایده ٫ بیشترمسئله را باز کنند به نتایج روشنتر وجالبی خواهیم رسید. یا اینکه جزوکسانی هستید که متعصبانه یا اگاهانه به تبیین اوضاع وافکار میپردازید؟ درهردوصورت بالاجبار شما سطحی بسیاربالاترازتفکر،تدبر وتعقل درمسایل را باخود به همراه دارید که کمک بسیاربزرگی برای ادمایی مثل من خواهدبودتا روشی نو واحتمالا کامل وارزشمندراشناخته وشاید الگوپذیری نمایم! درهرحال اگربه صورت جزیره ای زندگی نمیکنیم فارغ از یکی از روشهای فوق الذکر یا صوری ازانها نیستیم. البته به احتمال زیاد مطالبی را ازقلم انداخته ام که دوستان مطلب را کاملترخواهند نمود به هیچ عنوان اهل تقلید نیستم گرچه چیز خوبی نیست ولی در اکثر موارد دلم میخواد خودم تجربه کسب کنم و حرف خودم واسه ام مهمتره .....فقط در مواردی که طرفم قابل اعتماد و ...باشه به حرفش گوش میدم از تنوع خوشم میاد واسه همین از کس خاصی الگو برداری نمیکنم و معمولا دنبال کارای جدیدم 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده