spow 44198 مالک ارسال شده در 23 آذر، 2011 یک سوال!:girl_blush2: از اونجایی که پرسیدن عیب نیست و ندونستن عیبه،میشه یکی برای من کلمه "تابو" رو معنی کنه؟ ممنون :icon_gol: چشم فرگل عزیز اصطلاحا به مجموعه رفتارها یا گفتارها یا کنشهایی گفته میشه که از نقطه نظر هنجاری یا مذهبی یا اداب ورسومی یا ایینی غیرمجاز وممنوع شمرده میشه به اصطلاح خودمی وساده تر خطوط قرمز! از قضا تازگیا دوتا مقاله یکی درمورد تاریخ یکی درمورد روانشناسی میخوندم که به تابو هم اشاره داشتند اگه تو این بازار شام هاردم پیدا کردم حتما برات میفرستمشون 5
lorena 10304 ارسال شده در 23 آذر، 2011 من 6 را انتخاب کردم به نظرم گاهی بعد از رد کردن خط قرمز ها به نتایج جالبی میرسیم 4
fargol_2408 3453 ارسال شده در 23 آذر، 2011 چشم فرگل عزیزاصطلاحا به مجموعه رفتارها یا گفتارها یا کنشهایی گفته میشه که از نقطه نظر هنجاری یا مذهبی یا اداب ورسومی یا ایینی غیرمجاز وممنوع شمرده میشه به اصطلاح خودمی وساده تر خطوط قرمز! از قضا تازگیا دوتا مقاله یکی درمورد تاریخ یکی درمورد روانشناسی میخوندم که به تابو هم اشاره داشتند اگه تو این بازار شام هاردم پیدا کردم حتما برات میفرستمشون ممنونم :icon_gol: من همیشه برای خودم یه نفر که موفق بوده،یه نفری که چه تو رشته ام،کارم،زندگی،تو همش موفق بوده رو الگو قرار دادم،نگاه کردم ببینم چه کارایی انجام داده که خوب بوده و به اینجا رسیده،فکر کردم و متناسب با اون رفتاری که دیدم و زندگیه خودم،روش غلطم رو تغییر دادم و اونو درست کردم،همیشه برام اون "پرواز "مهم بوده نه "پرنده" اما هیچ وقت ،باورای درستمو زیر پا نذاشتم که به اون موفقیت برسم همیشه اگه چه اینجا چه هرجای دیگه یه مطلبی خوندم،برام یه تلنگر بوده که ببینم کارای خودم درسته،چقدر به این چیزایی که الان دیدم تا حالا توجه کردم اما اینم بگم،تا اینجا و الانی که هستم،هیچ وقت خودمو اسیر همین خط قرمزا ندونستم،اگه خط قرمزی برام بوده و از نظر خودم غلط بوده و بی منطق،تمام تلاش خودمو کردم که اون خط قرمز رو از بین ببرم و تو خیلی از موارد از بین بردم،جز چند تا مسئله کوچولو که تو هر زندگی ای هست سعی کردم بر اساس منطقم ببرم جلو زندگیمو،اما منطقی که هر روز آپدیتش میکنم و کاستی هاشو از بین میبرم مرور گذشته ام و کارایی که کردم و نتیجه شون، خیلی کمکم میکنه به اینکه ببینم فکری که داشتم،کاری که کردم،منطقی که بر اساسش تصمیم گرفتم درست بوده یا نه منطق و فکر من تلفیقی از گزینه 4 و 6 ئه :icon_gol: 3
عاطفه کوچولو 2896 ارسال شده در 23 آذر، 2011 من 6 را انتخاب کردم به نظرم گاهی بعد از رد کردن خط قرمز ها به نتایج جالبی میرسیم عالللللللللللللللللللللللللللللللللللی بود 1
Fo.Roo.GH 24356 ارسال شده در 23 آذر، 2011 بنده اضافه میکنم که تابوهایی رو شکستم تو فکرم و حتی در عمل ولی هنوز مونده تا به روشن فکری نوین برسم... اساسا این سوال برای بنده مطرحه تابوشکنی در همه زمینه ها کاملا درسته ایا؟؟همیشه بخش مثبت نتایجش سنگین تره ؟ 2
عاطفه کوچولو 2896 ارسال شده در 23 آذر، 2011 بنده اضافه میکنم که تابوهایی رو شکستم تو فکرم و حتی در عمل ولی هنوز مونده تا به روشن فکری نوین برسم... اساسا این سوال برای بنده مطرحه تابوشکنی در همه زمینه ها کاملا درسته ایا؟؟همیشه بخش مثبت نتایجش سنگین تره ؟ در همه زمینه ها درستهههههههههههههههههههههه البته باید از تجربه دیگران استفاده کرد اگه ما آدما از تجربه قبلی ها استفاده نمی کردیم باید یه برگ جلومون می بستیم یه برگ عقبمون:mood (23):
Fo.Roo.GH 24356 ارسال شده در 23 آذر، 2011 در همه زمینه ها درستهههههههههههههههههههههه البته باید از تجربه دیگران استفاده کرداگه ما آدما از تجربه قبلی ها استفاده نمی کردیم باید یه برگ جلومون می بستیم یه برگ عقبمون:mood (23): اینجوری بحث قاطی میشه! به هر حال تکامل و پیشروی تمدن مسیرش با تابو و خطوط قرمز اجتماعی و سنتی فرق داره گاهی فکر میکنم اگه میشد زمان رو از سر اغاز کرد و تمدنی نو ساخت...بی مذهب ، بی کلیشه ، بی خط قرمز!! 1
عاطفه کوچولو 2896 ارسال شده در 23 آذر، 2011 به هر حال تکامل و پیشروی تمدن مسیرش با تابو و خطوط قرمز اجتماعی و سنتی فرق داره چه فرقی دارهههههههههههههههههههههههه
Fo.Roo.GH 24356 ارسال شده در 23 آذر، 2011 به هر حال تکامل و پیشروی تمدن مسیرش با تابو و خطوط قرمز اجتماعی و سنتی فرق داره چه فرقی دارهههههههههههههههههههههههه نصفه شبی اصول دین میپرسیاا! معلومه که فرق داره...وقتی هنوز تمدن کامل نشده ، قانون جنگل حاکمه ، چه فرهنگی؟چه سنتی؟چه تابویی؟؟
عاطفه کوچولو 2896 ارسال شده در 23 آذر، 2011 نصفه شبی اصول دین میپرسیاا! معلومه که فرق داره...وقتی هنوز تمدن کامل نشده ، قانون جنگل حاکمه ، چه فرهنگی؟چه سنتی؟چه تابویی؟؟ فهمیدام ،،،،،،،،،،حالا چرا می زنی :vahidrk: 1
Farnoosh Khademi 20024 ارسال شده در 24 آذر، 2011 من راجع به هر کاری فکر میکنم اگه درست بود انجام میدم اگر هم دو به شک بودم مشورت میکنم. همین 2
alimec 23102 ارسال شده در 24 آذر، 2011 من 6 را انتخاب کردم به نظرم گاهی بعد از رد کردن خط قرمز ها به نتایج جالبی میرسیم مثال می تونید بزنید اگه اینجا براتون مقدور نیست پیغام خصوصی بدین و اگر اونجا هم مقدور نیست که هیچی ..
گـنـجـشـک 24371 ارسال شده در 24 آذر، 2011 من در حال حاضر نمیتونم هیچ گزینه ای رو قطعانه انتخاب کنم ، چون اندیشه ام در نوسانه. اما تقریبا هیچوقت تقلید کننده محض نبودم، همیشه حتا زمان تقلید هم اول فکر میکردم و با منطق خودم مسئله رو میسنجیدم ینی گزینه 2 . گاهی این میشم:ازیک روش فکری یا مکتب الگوپذیری دارم یه زمانی خواستم به گزینه 6 برسم اما وسطای راه بریدم و چند ماه گذشته به جرات میگم تصمیم گرفته بودم این باشم:تابع هیچ قیدوبندی نیستم ولی هیچ چیزی را ردنمیکنم ولی الان دنبال اینم که به یه ثبات فکری برسم هرچند ممکنه سالها طول بکشه ..ینی ارزو دارم در راه رسیدن به این گزینه حرکت کنم .------>درجستجوی روش فکری نویی هستم وتمام تابوهارا میشکنم 5
Waffen 15118 ارسال شده در 25 آذر، 2011 گزینه 4 بیشتر ،بعضی وقتا تقلید می کنم بعضی وقتا مجبور به پذیرش امری هم می شم گزینه ی 4 تقلید نیست... این گزینه پذیرش یک ایدئولوژی هست... این به معنای تقلید نمیتونه باشه... تقلید یعنی پیروی بدون درک و دانش کافی از اینکه چه کار میکنید... در صورتی که برای پیروی از یک ایدئولوژی باید تمام تار و پود اون تفکر رو بشناسید و کاملا درک کنید... 1
Waffen 15118 ارسال شده در 25 آذر، 2011 به نظرم نظرسنجی زیاد مفهوم نیست... من چهار رو انتخاب کردم... ولی مطمئن نیستم که منظورش دقیقا اون چیزی هست که من فکر میکنم یا خیر... گزینه ی 6 هم به اندازه ی یک دنیا جای حرف داره... من خیلی دوست دارم در این مورد بحث بشه و دوستانی که این گزینه رو انتخاب کردند بیان و در مورد اینکه چطور میخوان چنین کاری بکنند توضیح بدند... منم یک روزی همین فکرها رو در سر داشتم... 1
spow 44198 مالک ارسال شده در 26 آذر، 2011 به نظرم نظرسنجی زیاد مفهوم نیست... من چهار رو انتخاب کردم... ولی مطمئن نیستم که منظورش دقیقا اون چیزی هست که من فکر میکنم یا خیر... گزینه ی 6 هم به اندازه ی یک دنیا جای حرف داره... من خیلی دوست دارم در این مورد بحث بشه و دوستانی که این گزینه رو انتخاب کردند بیان و در مورد اینکه چطور میخوان چنین کاری بکنند توضیح بدند... منم یک روزی همین فکرها رو در سر داشتم... ممنون از همه دوستانی که نظردادن امکان تشکر وپست بدون نقل قول فعلا برام میسر نیست! خب وافن جان نظرسنجی رو به صورت قیاسی گذاشتم یعنی دوبه دو درقیاس باهم هستن میخواستم پس از جواب دوستان به این پرسش برسیم که این منطق رو طی چه پروسه ای به دست اوردن؟همونطوری که تو پست اول هم گفتم اغلب ما (حالا دوستانی که نظر مخالف دارن خوشحال میشم تبیین کنن مسئله رو) حالت الگو پذیری یا تقلیدی داریم که البته بد نیست ولی اگه حالت صرف به خودش بگیره مشکل زا میشه چیزی که متاسفانه بحرانشو داریم تجربه میکنیم مثلا ایا وقتی دنبال شکستن تابوها هستیم ایا به تمامی گذشته این مسئله واینکه منشا چه خیر وشری برای من ،تو وما میتونه باشه فکر میکنیم یا صلاح انی خودمون رو صرفا درنظر میگیریم؟ چیزی که نمود عینیش رو از منظر جامعه شناختی درایران میتونیم ببینیم اینه که ما درحالت کلی نسبت به مسایل اجتماعی تعلق فردی داریم واز تعلق اجتماعی حتی اگر خواهانش باشیم گریزانیم!! خب بازم منتظر نظرات وزین دوستان عزیز میمونیم 1
Fo.Roo.GH 24356 ارسال شده در 26 آذر، 2011 بنده باز هم سوالم رو تکرار میکنم : آیا تابو شکنی در هر حال درسته؟؟ 4
El Roman 31720 ارسال شده در 26 آذر، 2011 الگوهای فکری را میشنوم ولی اولویت با سنجش منطقی خودم میباشد ، ولی گزینه ای که شما نوشتین رو انتخاب کردم 1
هولدن کالفیلد 19946 ارسال شده در 26 آذر، 2011 بپذيرم خوب يا بد ايني كه هستم واقعيت زندگي منه . قدرت پذيرش به ادم ارامش ميده تا با حقيقت زندگيش كنار بياد 1
دختر شاه پریون 1483 ارسال شده در 26 آذر، 2011 منطق رفتاری شما درزندگیتان برچه اساسی است؟ایا اکتسابی بوده وهمه چیزرابراساس منویاتی که دیگران تشخیص میدهند یا تحمیل میکنند میپذیرید؟ البته بین تحمیلی بودن ایده های فکری با تقلیدی بودنشان تفاوت ذاتی بسیاربزرگی وجوددارد واگر دوستان موافق(به تجربه روشن شده اغلب ما جزو یکی ازاین دودسته هستیم )این ایده ٫ بیشترمسئله را باز کنند به نتایج روشنتر وجالبی خواهیم رسید. یا اینکه جزوکسانی هستید که متعصبانه یا اگاهانه به تبیین اوضاع وافکار میپردازید؟ درهردوصورت بالاجبار شما سطحی بسیاربالاترازتفکر،تدبر وتعقل درمسایل را باخود به همراه دارید که کمک بسیاربزرگی برای ادمایی مثل من خواهدبودتا روشی نو واحتمالا کامل وارزشمندراشناخته وشاید الگوپذیری نمایم! درهرحال اگربه صورت جزیره ای زندگی نمیکنیم فارغ از یکی از روشهای فوق الذکر یا صوری ازانها نیستیم. البته به احتمال زیاد مطالبی را ازقلم انداخته ام که دوستان مطلب را کاملترخواهند نمود به هیچ عنوان اهل تقلید نیستم گرچه چیز خوبی نیست ولی در اکثر موارد دلم میخواد خودم تجربه کسب کنم و حرف خودم واسه ام مهمتره .....فقط در مواردی که طرفم قابل اعتماد و ...باشه به حرفش گوش میدم از تنوع خوشم میاد واسه همین از کس خاصی الگو برداری نمیکنم و معمولا دنبال کارای جدیدم 3
ارسال های توصیه شده