رفتن به مطلب

آیا ترتیب تولد تعیین کننده شخصیت است؟


ارسال های توصیه شده

birth-order1.jpg

بگو فرزند چندم خانواده ای: ممکن است همه آدم ها برابر آفریده شده باشند؛ اما نگاهی به فیش حقوقی آنها نشان می دهد که درآمدشان نابرابر است. این مسأله به طبقه اجتماعی، تحصیلات و حتی شانس نسبت داده می شود، اما به نظر دالتون کانلی، استاد جامعه شناسی دانشگاه نیویورک، نابرابری از خانواده آغاز می شود.

کانلی در کتابش با عنوان "ترتیب تولد؛ کدام خواهر و برادرها موفق می شوند و چرا" می گوید: ۷۵ درصد نابرابری درآمد بین افراد در ایالات متحده، بین خواهر و برادرها در یک خانواده مشاهده می شود. او به عنوان مثال به اقبال و ثروت متفاوت بیل و راجر کلینتون، و جیمی و بیلی کارتر اشاره می کند.

تحقیقات نشان داده که فرزندان اول (و تک فرزندها) در موفقیتهای تحصیلی، منزلت حرفه ای، درآمد و ثروت خالص پیشتاز هستند. برعکس، فرزندان میانی در خانواده های پرجمعیت بدترین وضع را دارند.

مایکل گروس، نویسنده کتاب "چرا فرزندان اول فرمانروایی می کنند و فرزندان آخر می خواهند جهان را دگرگون کنند"، اعتقاد دارد: موقعیت یک بچه در خانواده، شخصیت، رفتار، یادگیری و قدرت کسب معاش او را تحت تأثیر قرار می دهد. اغلب مردم درکی ذاتی از این مطلب دارند که ترتیب تولد به نحوی بر رشد تأثیر می گذارد، اما چگونگی تأثیر مهم و معنی دار آن را کمتر از آن چه که واقعاً هست، در نظر می گیرند.

کانلی نیز معتقد است: ترتیب تولد در شکل دادن موفقیت های فردی مهم است، اما این فقط در مورد بچه های خانواده های بزرگ (با بیشتر از چهار فرزند) و در خانواده هایی که منابع مالی و وقت والدین کم باشد، صادق است. اما در خانواده های ثروتمند، این تأثیر کمتر است.

در این جا نگاهی می اندازیم به تأثیری که ترتیب تولد ممکن است بر خصوصیات فردی داشته باشد:

فرزندان اول

 

آنها وظیفه شناس تر، جاه طلب تر و سلطه جوتر از خواهر و برادرهای کوچکتر از خود هستند، فرزندان اول در دانشگاههای هاروارد و ییل به خوبی خود را نشان می دهند، همچنان که در رشته های مشکل تری مثل پزشکی، مهندسی و حقوقی می درخشند. همه فضانوردانی که به فضا رفته اند بزرگترین فرزند یا بزرگترین پسر خانواده شان بوده اند و در طول تاریخ نیز (حتی زمانی که خانواده های پرفرزند معمول بوده است) بیش از نیمی از برندگان جایزه نوبل فرزند اول بوده اند.

بد نیست بدانید برخی شخصیتها نظیر هیلاری کلینتون، ریچارد برانسون، جی.کی.رولینگ (نویسنده کتابهای هری پاتر)، وینستون چرچیل همچنین بعضی از ستاره های سینما از جمله: کلینت ایستوود، جان وین، سیلوستر استالونه، بروس ویلیس، و همه بازیگرانی که نقش جیمز باند را بازی کرده اند، همگی فرزند نخست خانواده بوده اند.

فرزندان وسط

 

این دسته از افراد بیشتر به همسالان خود می پیوندند و به راحتی می توانند از خانواده جدا شوند در نتیجه آنها می آموزند که چگونه با منابع حمایتی دیگر ارتباط برقرار کنند بنابراین به داشتن مهارتهای مردمی بسیار عالی گرایش دارند. فرزندان وسط اغلب نقش میانجی و مصلح را بر عهده می گیرند. بعضی از فرزندان وسط مشهور عبارتند از: بیل گیتس، جی.اف.کی، پرنسس دایانا

فرزندان آخر

 

ته تغاری ها بیش از همه می توانند خلاق و جذاب باشند. از آن جا که آنها اغلب به عنوان توسری خور شناخته می شوند، به مبارزه در جنبش های برابری طلبانه گرایش دارند. (بچه های آخر اولین پشتیبانان اصلاحات پروتستان و نهضت روشنگری بودند) آنها در روزنامه نگاری، تبلیغات، فروش و هنرها موفق هستند. بعضی از ته تغاریهای مشهور عبارتند از: کامرون دایاز، جیم کری، رویز ادانل، ادی مورفی و بیلی کریستال.

تک فرزندان

 

تک فرزندها خصوصیاتی شبیه فرزندان اول دارند و مداوماً زیر بار انتظارات سنگین والدین هستند. تحقیقات نشان می دهد که فرزندان اول اعتماد به نفس بیشتری دارند، خوش بیان هستند و احتمالاً بیش از بچه های دیگر از تخیل خود استفاده می کنند. گرچه آنها پرتوقع نیز هستند، از انتقاد متنفرند، و ممکن است غیرقابل انعطاف و کمال گرا باشند. بعضی افراد مشهور که تک فرزند بوده اند عبارتند از: فرانکلین دلانو روزولت، آلن گرینسپن، تایگر وود، ملکه جوان تنیس ماریا شاراپووا و لئوناردو داوینچی.

دو قلوها

 

از آن جا که دو قلوها وضعیت برابری دارند و برخورد مشابهی با آنها می شود در اغلب موارد به هم شباهت دارند.

دکتر فرانک سولووی، رفتارشناس و استاد در مؤسسه شخصیت و تحقیقات اجتماعی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا و نویسنده کتاب "تولد برای شورش: ترتیب تولد، پویاییهای خانواده و زندگیهای خلاق" می گوید: فرزندان اول از نظر شخصیتی بیشتر از آن که شبیه خواهر و برادرهای خود باشند شبیه فرزندان اول در خانواده های دیگر هستند و فرزندان آخر بیشتر از آن که شبیه خواهر و برادرهای بزرگتر خود باشند شبیه فرزندان آخر در دیگر خانواده ها هستند.

به نظر وی، علت این امر آن است که خانواده با دیدگاههای متفاوتی به افرادی که در جایگاههای مختلف قرار دارند، نگاه می کند.

کانلی با این نظر موافق است، اما تأکید می کند که اینها تنها گرایشهای عمومی هستند و کلیت تئوری ترتیب تولد می تواند بر حسب شخصیت بچه، فاصله سنی بین خواهر و برادرها، شرایط خانواده و تجارب هر بچه در طی سالهای شکل گیری او مورد بررسی قرار گیرد.

برگرفته از: msn.com

ترجمه: ندا رضوی روزنامه قدس

منبع: ravaanshenaas.blogfa.com

  • Like 6
لینک به دیدگاه

 

مایکل گروس، نویسنده کتاب "چرا فرزندان اول فرمانروایی می کنند و فرزندان آخر می خواهند جهان را دگرگون کنند"،

 

 

 

 

 

w58.gifw58.gifw58.gif واقعا درسته

من فرزند آخرمbiggrin.gif

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

مطالب زیر می تونن به صورت مطلق درست نباشن! فقط یک دید کلی هستند که می تونید بگید با توجه به دیده ها و یا تجربیات خودتون درست هستند یا نه .....

 

نکته اول این که در 8 سال اول زندگی بیش از 80 درصد شخصیت آدم شکل می گیره و در 18 سالگی تقریبا شخصیت به صورت کامل شکل گرفته.....

 

فرض کنید پدر و مادری صاحب فرزند اول خودشون می شند. خودشون تا 3 سال اول زندگی به طور مستقیم مسئول تربیتش هستند. وقتی بچه اول 3 سال داره صاحب فرزند دوم می شند. این نوزاد جدید که کم کم و تا 6 ماهگی به طور کامل متوجه اطرافش میشه، بیش از پدر و مادر کسی که با این نوزاد در ارتباط هست خواهر یا برادر بزرگ تر 4 ساله هست. و رابطه اونها بیش از هر چیز به شخصیت فرزند دوم شکل و فرم میده. مخصوصا نکته ای که اهمیت داره اولا رابطه های کودکی رابطه های برابر نیستند. دوما فرزند دوم برخلاف اول بیش از اینکه تحت تاثیر والدین باشه، تحت تاثیر فرزند اول است و همچنین بازی های کودکی چون برابر نیستند این فرزند دوم صدها و بلکه هزاران بار طعم کوچک بودن و ناتوان بودن رو می چشه ! در نتیجه بچه ای میشه که به گونه ای الگوی وی بیشتر قرزند اول هست تا پدر و مادر....

 

فرزند اول نتیجتا بیشتر نقش رهبری کننده و تصمیم گیرنده رو داره اما دومی ناچار حالت پیرو پیدا میکنه!

 

حالا فرض کنید این خانواده صاحب فرزند سوم میشه ! بچه اول به دلیل این که به نوعی خودش رو در این زندگی تثبیت کرده تجربه هایی در مورد خواهر یا برادر کوچک تر از خودش داره (هرچند که حسادت هایی رو نسبت به بچه دوم داشته که به نوعی به یکباره با اومدنشون پدر و مادر رو ازش گرفتن و از او انتقام میگیره ) اما با اومدن سومی چون تجربه هاش بالاتره و سنش بالاتره میتونه به نوعیبا خودش کنار بیاد. اما این وسطی (بچه دوم) هست که گیر می افته !! چون قبلا حداقل به نوعی حمایت پدر و مادر رو داشت اما الان با اومدن سومی اون رو هم از دست داده!!

به همین دلیل در خانواده های 3 نفری بچه های دوم اگرچه توانایی بیشتری هم داشته باشند اما اون وسط بدجور گیر میفتن و درون گراتر و افسرده تر میشن !!

 

حالا فرض رو برای خاونواده ای در نظر بگیرید که صاحب 4 فرزند می شند! اینجا دیگه کاملا مشخصه که مادر به اون بچه 4 خوب نمیتونه برسه !! بچه 4 به نوعی از صحنه خارج میشه و گم میشه !!

اگه صاحب 5 قرزند بشن این وضعیت شدید تر میشه....بچه های پنجم به نوعی با سرگرم کردن دیگران و خوشحال کردن دیگران سعی میکنن جایگاه خودشون رو نزد دیگران پیدا کنن. گاهی میچسبن به پدر و مادر و سنگ صبور اونها میشن اما برخیشون به شدت طلبکار از بقیه بار میآن....

 

 

بچه آخر در حالت کلی (خصوصا که هر چی تعداد خواهر برادرای بزرگ ترشون بیشتر باشه) کسی میشه که میگه "نمیدونم و نمیتونم " . چون شاهد ده هزارتا کار بوده که خواهر برادرای بزرگترش میتونستن انجام بدن اما او نمیتونسته! یا به شدت سنگ صبور پدرمادر میشن یا اینکه خیلی طلبکار برای احقاق حقوق خودشون و یا این که راه خودشون رو از خونواده جدا می کنن!!

 

 

 

در مورد خانواده های با 2 فرزند بیشتر از این که تحت تاثیر صحبت های بالا باشه به جنسیت ، نوع روابط ، فاصله سنی و .....بستگی داره. اما از 3 به بالا خب یه پیش بینی هایی از قبل میشه داشت....

 

 

آمارها نشون میده که در خانواده های مثلا 5 نفره بچه آخر خیلی تمایل به ازدواج و بچه دار شدن نداره! چون خاطره خوبی از دوران بچگی نداره.....اما بچه اول اگر از بچگی خودش راضی باشه تمایل به بچه دار شدن هم درش بیشتر دیده میشه!!

 

 

بچه اول بیشتر حالت مسئولیت و رهبری کنندگی رو داره. و احتمال اینکه نقشی شبیه این در جامعه داشته باشه بیشتره....بچه اول یه مقدار بیشتر حالت خودخواهی رو داره. بچه آخر معمولا بیشتر اهل تفریح و سرگرمیه تا اولی!

 

 

در خانواده 5 یا 6 نفره بچه دوم یه کسی هست که خیلی مراقب و مواظب دیگرانه چوناز خودش خیلی مرقبت و مواظبت نشده. با خوانواده مهربونه اما از خودش خیلی مراقبت نمیکنه!! یا میتونه درست خشمگین هم باشه و حالت انزوا و گوشه گیری داشته باشه.....

 

 

در خانواده 5 یا 6 نفره ای که فرزند آخر پسره و دو یا سه خواهر بزرگ تر داره ، این پسر بچه نظرش راجع به زن اینه که براش بتونه یه کاری بکنه چون خواهراش مدام این کارو براش کردن...دوست داره مانند عروسک اونها باشه...با زنی ازدواج میکنه که بتونه ازش مزاقبت و مواظبت کنه.........اگر رابطه خواهرا با هم یا با او خوب بوده نظر مثبتی راجع به زن داره...اما خیلی مسئوبیت پذیر نمیشه چون همیشه چن تا خواهر بزرگ تر که مراقبش باشن داشته....

 

 

همه این حرفا کلیه و یه دید کلی میده اما خانواده به خانواده و در شرایط مختلف فرق میتونه بکنه.....

  • Like 15
لینک به دیدگاه

 

 

 

در خانواده 5 یا 6 نفره ای که فرزند آخر پسره و دو یا سه خواهر بزرگ تر داره ، این پسر بچه نظرش راجع به زن اینه که براش بتونه یه کاری بکنه چون خواهراش مدام این کارو براش کردن...دوست داره مانند عروسک اونها باشه...با زنی ازدواج میکنه که بتونه ازش مزاقبت و مواظبت کنه.........اگر رابطه خواهرا با هم یا با او خوب بوده نظر مثبتی راجع به زن داره...اما خیلی مسئوبیت پذیر نمیشه چون همیشه چن تا خواهر بزرگ تر که مراقبش باشن داشته....

 

ما دقیقا نسبت به برادر کوچیکمون همین حالتو داریم و برادرم با بجه های هم سن خیلی سازگاری نداره وبچه هایی که از خودش کوچکتر هستنو نمیتونه تحمل کنه ولی خیلی راحت با دوستاش که 1یا 2 سال از خودش بزرگتر هستن رابطه برقرار میکنه ...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

به نظر من تا حد زیادی گفته هاتون صحت داشتن ولی فرزند دوم خانواده ی ما اصلا گوشه گیر و افسرده نیست سومی بیشتر گوشه گیر شده که فکر میکنم بخاطر فاصله ی سنی کمیه که با فرزند قبلی داره ...

  • Like 4
لینک به دیدگاه

من فرزند دوم از سه فرزند هستم و رفتارم با خواهر بزرگترم خیلی فرق داره

ولی تا حدودی درست بود.. خواهرم همیشه سعی داره لیدر باشه یا فکر میکنه می تونه ما رو کنترل کنه!

  • Like 4
لینک به دیدگاه

به نظر من هم درسته. من هم فرزند دومم و با اینکه به دلیل تعداد زیاد بچه ها من هم فرصت بزرگتری کردن رو داشتم ولی هنوز هم تا حدودی تحت تاثیر خواهر بزرگم هستم

  • Like 3
لینک به دیدگاه
بچه آخر در حالت کلی (خصوصا که هر چی تعداد خواهر برادرای بزرگ ترشون بیشتر باشه) کسی میشه که میگه "نمیدونم و نمیتونم " . چون شاهد ده هزارتا کار بوده که خواهر برادرای بزرگترش میتونستن انجام بدن اما او نمیتونسته! یا به شدت سنگ صبور پدرمادر میشن یا اینکه خیلی طلبکار برای احقاق حقوق خودشون و یا این که راه خودشون رو از خونواده جدا می کنن!!

فقط این درست بود

  • Like 2
لینک به دیدگاه
جایزه واسه چی؟ موافق بودین حالا با صحبتهای گفته شده یا نه؟

 

خب معمولاً تو هر رشته ای به شاگرد اول ها جایزه میدن گفتم شاید اینجا هم میدن...:ws3:

 

کاملاً موافقم بچه های اول که خودم یکی از بچه اولی ها هستم همیشه یعنی در اکثر اوقات بیچاره میشن و شبیه یه موش آزمایشگاهی هستن منظورم به خودمه به کسی بر نخوره:w16:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
خب معمولاً تو هر رشته ای به شاگرد اول ها جایزه میدن گفتم شاید اینجا هم میدن...:ws3:

 

کاملاً موافقم بچه های اول که خودم یکی از بچه اولی ها هستم همیشه یعنی در اکثر اوقات بیچاره میشن و شبیه یه موش آزمایشگاهی هستن منظورم به خودمه به کسی بر نخوره:w16:

 

 

با موش ازمایشگاهی شدن موافقید یا با حرفای پست اول؟ چون اونجا حرفی از موش ازمایشگاهی نبود. هر چند که به هر حالاین هم میتونه یک نظر تاحدودی درست با توجه به شرایط باشه.

پست اول حرف از این بود که بچه های اول مسءولیت پذیرتر و در عین حال خودخواه تر هستند

  • Like 1
لینک به دیدگاه
با موش ازمایشگاهی شدن موافقید یا با حرفای پست اول؟ چون اونجا حرفی از موش ازمایشگاهی نبود. هر چند که به هر حالاین هم میتونه یک نظر تاحدودی درست با توجه به شرایط باشه.

پست اول حرف از این بود که بچه های اول مسءولیت پذیرتر و در عین حال خودخواه تر هستند

 

بله حرفی از موش نبود که من با اجازه بزرگترهای مجلس اضافه کردم.........

 

سیندخت خانوم کلاً پستتون رو خوندم و قبول دارم گفتم که چون خودم بچه اول هستم و تجربه کردم تمامی شرایط رو بخاطر اون گفتم موش آزمایشگاهی...

 

ببخشیدا پستتون رو خراب کردم

  • Like 1
لینک به دیدگاه
بله حرفی از موش نبود که من با اجازه بزرگترهای مجلس اضافه کردم.........

 

سیندخت خانوم کلاً پستتون رو خوندم و قبول دارم گفتم که چون خودم بچه اول هستم و تجربه کردم تمامی شرایط رو بخاطر اون گفتم موش آزمایشگاهی...

 

ببخشیدا پستتون رو خراب کردم

 

هوم؟ خراب کردن چرا؟ نه فقط داریم بحث میکنیم و من هم یاد میگیرم

به هر حال حقیقت مطلقی وجود نداره و هر چی میگیم فقط نظریه و تجربست :)

  • Like 1
لینک به دیدگاه
هوم؟ خراب کردن چرا؟ نه فقط داریم بحث میکنیم و من هم یاد میگیرم

به هر حال حقیقت مطلقی وجود نداره و هر چی میگیم فقط نظریه و تجربست :)

 

خب گفتم شاید مثل خیلی از دخترها از موش بدت میاد بخاطر اون معذرت خواهی کردم

 

شما استادی خانوم

 

ما داریم یاد میگیریم

 

بله خب نظریه در واقع همون فعل انجام شدست که بعدش میشه تجربه:w16:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

"The one thing you can bet your paycheck on is the firstborn and second-born in any given family are going to be different," says Dr. Kevin Leman, a psychologist who has studied birth order since 1967 and author of The Birth Order Book: Why You Are the Way You Are (Revell). But how is it that a gregarious comedian and a reclusive, introspective thinker can be so different yet share the same genes?

 

Psychologists like Leman believe the secret to sibling personality differences lies in birth order -- whether you're a first-, middle-, last-born, or only child -- and how parents treat their child because of it.Meri Wallace, a child and family therapist for over 20 years and author of Birth Order Blues (Owl Books), agrees. "Some of it has to do with the way the parent relates to the child in his spot, and some of it actually happens because of the spot itself. Each spot has unique challenges," she explains.

 

Birth Order + Parenting = Behavior

  • Like 1
لینک به دیدگاه

Firstborn

 

As the leader of the pack, firstborns often tend to be:

 


    [*=left]Reliable
    [*=left]Conscientious
    [*=left]Structured
    [*=left]Cautious
    [*=left]Controlling
    [*=left]Achievers

Firstborns bask in their parents' presence, which may explain why they sometimes act like mini-adults. Firstborns are diligent and want to be the best at everything they do. They excel at winning the hearts of their elders.

Firstborns as Children

Lori Kiel McGowan, a public health consultant and mother of two boys in Cambridge, Massachusetts, can attest to that. She describes her 6-year-old firstborn son Kiel as a cautious boy who prefers the company of adults or younger children compared to that of his peers. "For his sixth

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
, we invited six friends of his choosing," McGowan recalls. "For maybe the first half hour to 45 minutes, he crawled into a corner behind a booth and cried. These were close friends from
برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.
and after-school and the neighborhood. But after [his cautiousness waned], he came out and had a great time." When presented with a new situation, Kiel's cautious nature manifested itself in temporary introversion. However, once he became acclimated to his new environment, his caution subsided.Moreover, as for his behavior around his younger brother Fionn, Kiel plays the role of the "controlling big brother" to a T: "He alternately tries to hug him and push him down, or gets a toy or juice for him, and then takes something away to make him scream," McGowan says. "It's definitely a sibling love/hate thing."

The Grown-Up Firstborn

As firstborns grow older, their traits are not necessarily lost. Firstborn child Tracy Rackauskas, a 35-year-old from Denver, fully identifies herself as an achiever. "I want to be the best dressed, in a quirky-fashionable way; I want to have the best fantasy football team; I want to be the best editor; I want to be the most insightful and understanding partner; I want to be the ***iest and the smartest and the most interesting," Rackauskas says. "And it's not because I'm really competitive or want to be better than anybody else, but just because I want to be the best." Her ambition carried over to her studies in law school, where she studied all the time and prepared for exams by making her own outlines according to her specific organization system. Perhaps in part due to her diligence, Rackauskas graduated summa cum laude and now works as a legal editor, making sure everything that passes through her hands meets her standards.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...