رفتن به مطلب

یک عکس و یک شعر...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

تنها ادامه میدهم در زیر باران

 

حتی به درخواست چتر هم جواب رد میدهم

میخواهم تنهایی ام را به رخ این هوای دو نفره بکشم

ببار باران من نه چتر دارم نه یار . . .!

w3nithfz1sqf6jab7g.gif

  • Like 8
لینک به دیدگاه

3e3e6e534f9c67190d028a3dde54bae5-425

 

کبریتـهای سـوخته هـمـ ،

روزی درختـ های شـادابی بـوده اند!

مثل مـا ،

که روزگـاری می خنـدیدیـمـ

قبـل از اینـکه عـشق روشنـمان کنـد!

  • Like 7
لینک به دیدگاه

از صدایم اشک می بارد

آه من تنهاترین، تنهای این دنیام

هیچ یاری، مهربانی، هیچ همدردی

نیست حتی سایه ای اینجا

قلب من عمریست بغضش را فروخورده

اشک های تلخ من هم سخت، تکراریست

هستم اما از تهی هم نیست تر، گویا

بودنم همرنگ مرگی ممتد و جاریست

 

Montakhab13_045.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...
  • 3 هفته بعد...

kriizt9xws43azbjd6m.jpg

 

 

1350235101_766addea769c5afdf395a521a9f2e70f.jpg

 

مُـــבَتـ ـهـــاســـتـ ...

 

اِحســـاسـ مے ڪُنـَــمـ کـَــر و لالــ شـُــבَمـ ..!!

 

ایــــنـ روزـهـــا ..

 

صـِــבاے ِ اِحســاســاتـــمـُ ..

 

فَقَـــط صَفحــِهـ ے ِ ڪیبـُـورבَمـ مے شنـَـــــوـِهـ ..!!
:ws37:

  • Like 6
لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

پدر بشنو این حرف فرزند خویش

عزیزو گرامی و دلبند خویش

تویی مایه ی بود و پیدایشم

کنارت به ناز و به آسایشم

پدر تکیه گاه وجود منی

تو سرمایه ی هست و بود منی

 

spxgd4n4w9dsqjiiut.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

[h=1]ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻭﺯﺍﻧﻪ ﯾﮏ ﺁﻭﺍﺯ ﺑﺸﻨﻮﺩ ،

ﯾﮏ ﺷﻌﺮ ﺧﻮﺏ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ...

ﺑﻪ ﯾﮏ ﺍﺛﺮ ﻫﻨﺮﯼ ﺧﻮﺏ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﺪ ،

ﻭ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﻣﮑﺎﻥ ...

ﭼﻨﺪ ﮐﻠﻤﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺑﺰﻧﺪ ...[/h]l5l13jxcf6yg5g0uyob.jpg

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

دانی که پس از عمر چه ماند باقی ؟

مهر است و محبت است و باقی همه هیچ

gv1g24ct1y8gjx58a7f.jpg

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

 

 

دستهایت را بی بهانه به من بسپار،

روی یک ریل با من همقدم شو،

تو آن سو من این سو،

می خواهم عاشقانه تا انتهای ریل با تو باشم.

می دانم یک ریل همیشه یک خط موازیست،

می دانم تقاطع ندارد،

می دانم جفت شدنی در کار نیست،

من فقط به این دلخوشم

که قراراست به موازات تو قدم بردارم...

 

"ناشناس"

 

rail_1.jpg

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 8 ماه بعد...

http://

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

در دو چشمش گناه می خندید

بر رخش نور ماه می خندید

در گذرگاه آن لبان خموش

شعله ای بی پناه می خندید

شرمناک و پر از نیازی گنگ

با نگاهی که رنگ مستی داشت

در دو چشمش نگاه کردم و گفت :

باید از عشق حاصلی برداشت

سایه ای روی سایه ای خم شد

در نهانگاه رازپرور شب

نفسی روی گونه ای لغزید

بوسه ای شعله زد میان دو لب

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...
  • 1 ماه بعد...

 

خستە از این کوچە ها می گذرانی مرا

باد سحر می شوی تا بدوانی مرا

می دوم و می رسم باتو به انبوه رنگ

بوم شگفت بهار ، باغ خزانی مرا

ساکن مرداب شد همهمه ی هستی ام

شور تو گرداب کرد در دورانی مرا

پشت همین برگها زمزمه ها جاری اند

زمزمه ها می برند باز به آنی مرا

هرکه به من می رسد بوی قفس می دهد

جز تو که پر می دهی تا بپرانی مرا ...

 

spacer.png

 

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

737202737_.jpg.6ce94231b082f4ea78d75cb18750a916.jpg

کـاش دفتـر خاطراتــم
چراغ جادو بود،
تا هر وقت از سـرِ دلتنگی
به رویش دست می کشیدم
تــو از درونش
با آرزوی من، بیرون می آمدی...

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...