B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آبان، ۱۳۹۳ لنگه های چوبی درب حیاطمان؛ گرچه کهنه اند و جیرجیر می کنند؛ ولی خوش به حالشان که لنگه ی هم اند. 7 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۳ لیلا در وا کن مویوم پشت در وا کن مویوم .... 6 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۳۹۳ تمام لحظاتم را با خودت حس کردم 7 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 آبان، ۱۳۹۳ در خواب های کودکی ام هر شب طنین سوت قطاری از ایستگاه می گذرد ! دنباله ی قطار انگار هیچ گاه به پایان نمی رسد انگار .. بیش از هزار پنجره دارد و در تمام پنجره هایش تنها تویی که دست تکان می دهی .. آنگاه در چارچوب پنجره ها شب شعله می کشد با دود گیسوان تو در باد در امتداد راه مه آلود در دود دود دود .. 3 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
e.t 1423 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۳ گـل یا پــوچ؟ دستتــــــ را باز نکن، حســم را تباه مکــن بگذار فقط تصــــــور کنم .. که در دستانتــــ برایـــم کمی عشق پنهـــان است .. 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 دی، ۱۳۹۳ بـآ مـטּ لـج نڪـטּ بغــض نـفهمـ ! ایـטּ ڪہ خــوבت رآ گوشـہ ے گـلو قـآیـمـ ڪنـے ، چـیزے رآ عـوض نمـے ڪنـב ... بـالآخـره یـآ اشڪ میـشـوے בر چـشـمـآنـمـ یـآ عُـقــבه בر בلـمـ ... 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده