azarafrooz 14221 ارسال شده در 3 شهریور، 2012 چه زیبا! گفتم دوستت دارم !چه صادقانه پذیرفتی! چه فریبنده ! آغوشم برایت باز شد !چه ابلهانه! با تو خوش بودم ! چه كودكانه ! همه چیزم شدی ! چه زود ! به خاطره یك كلمه مرا ترك كردی ! چه ناجوانمردانه ! نیازمندت شدم ! چه حقیرانه! واژه غریبه خداحافظی به من آمد! چه بیرحمانه! من سوختم 5
شــاروک 30242 ارسال شده در 3 شهریور، 2012 چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟ خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم ؟!!! خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!! 4
ترانه18 8013 ارسال شده در 5 شهریور، 2012 در گلوی من ابر کوچکی ست می شود مرا بغل کنی ؟ قول میدهم گریه کم کنم ....!! 6
شــاروک 30242 ارسال شده در 5 شهریور، 2012 امشب، آغوشت نیست، اما! خیالت را به آغوش میکشم موهایت را میبویم؛ نوازش صورتت را با گونه هایم به هیچ نمیدهم. امشب اینگونه است! فردا شب و شبهای دگر را چه کنم !!!؟ 7
skalaskala 1624 ارسال شده در 5 شهریور، 2012 فلک کور است دلم شوریده در شور است صدای خنده و آواز می آید زکوی دلبرم امشب صدای ساز می آید دلم بی وقفه می لرزد نمی دانم چرا تنگ است و می ترسد؟ قدم لرزان به سوی کوچه می آیم دو دستم را به روی یکدیگر با حرص می سایم خدایا ترس من از چیست؟ عروس جشن امشب کیست؟ صدای همهمه با ورود شیخ عاقد میشود خاموش… 6
شــاروک 30242 ارسال شده در 5 شهریور، 2012 همین مسیر را مستقیم بروی میرسی به دو راهی ، یک راه به من ختم می شود ، آن دیگری به ختم من .... 4
ترانه18 8013 ارسال شده در 5 شهریور، 2012 خودم را مےزنم بـ آن راه ؛ افسوس بـ «تو» ختم مےشوند، انتهاے ِ تمام ِ راه ها! 4
azarafrooz 14221 ارسال شده در 6 شهریور، 2012 انگار که سالهاست رفته اي.. از تابستان بگو از بهاري که رفتي.. تا من هم از زمستاني برايت بگويم.. که نشست بر موهايم و نرفت...! 2
شــاروک 30242 ارسال شده در 6 شهریور، 2012 یاد آن روزی که یاری داشتیم این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم ... 3
azarafrooz 14221 ارسال شده در 8 شهریور، 2012 و من تردید داشتم که با نبودنت آرام می شوم یا با بودنت خوشبخت؟ و حتی شک داشتم که آرامش را می خواهم یا خوشبختی را! و هنوز دست و پا میزنند ذهن خسته ام… قلب درمانده ام… چشمان بهت زده ام… حرف هایم این روزها سر و ته ندارد!! 2
.FatiMa 36559 ارسال شده در 8 شهریور، 2012 فـصـل امـتـحـانات ... مــن جـز مـرور رنگ چشـــمــانت ... و خـط کشـیــدن زیــر دلتنگــی هــایم ... هــیــچ درســـی نـدارم....! 6
.FatiMa 36559 ارسال شده در 8 شهریور، 2012 غمگـیـــن تــریـن جــای ِ خــاطــره ، اونجــاییـه کــه کــم کــم احســاس میکنــی چهـــرهَ ش هــــم داره از یــــــادت میـــرِه !!! 5
.FatiMa 36559 ارسال شده در 8 شهریور، 2012 همــه چــی داشــت خــوب پیــش مـــی رفــت ... کــه یهـــو بــه خــودمــون اومــدیــم دیدیـــم بـــــزرگ شـدیــــم ! 6
.FatiMa 36559 ارسال شده در 8 شهریور، 2012 \ . . . مـُـسـآفـر کناری ام که پـیـاده شـد پـنـجـره ای گـیـرم آمـد بـاقـے مـسـیـر را گـریـسـتـم . . . / . 6
شــاروک 30242 ارسال شده در 8 شهریور، 2012 سفر برايم هيچ چيزبه جز دلتنگي ندارد. اما زندگي به من آموخت……… براي بهتر ديدن عظمت و شکوه هر چيز، بايد قدري از آن دور شد!!! 3
azarafrooz 14221 ارسال شده در 10 شهریور، 2012 این بار تو بگو که “دوستت دارم“…. نترس….. من آسمان را گرفته ام که به زمین نیاید….. 4
azarafrooz 14221 ارسال شده در 10 شهریور، 2012 مهربانم ٬ ای خوب یاد قلبت باشد ٬ یک نفر هست که این جابین آدمهایی ٬ که همه سرد و غریبند با توتک وتنها ٬ به تو می اندیشد 3
شــاروک 30242 ارسال شده در 10 شهریور، 2012 این روزها نه مجالى براى دلتنگى دارم و نه حوصله ات را....ولى با این همه گاه گاهى دلم هواى تو را میكند 1
شــاروک 30242 ارسال شده در 14 شهریور، 2012 چـرا سـاکـت نـمـی شـوی؟! صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد !!! لــعــنــتــی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2
ترانه18 8013 ارسال شده در 20 شهریور، 2012 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آنان که عشق را میفهمند عـذاب میکشند... و آنان که عشق را نمیفهمند عذاب میدهند.. 2
ارسال های توصیه شده