*Polaris* 19,606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۰ کفش های اندیشه ات بوی رفتن می دهند هـیـــــس! آهسته تر فکر کن گوش های دلتنگی ام خوابند...! 9 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 بهمن، ۱۳۹۰ زانو در بغل...در فکر آنان که سنگ می زنند... چشم سیاه دارند و فکر سیاه... در فکر دراز کردن دست بودم برای گرفتن سنگ... دیدم که همرنگی جماعت به من نمی آید... 8 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ رنگ می زند بر تابلو آدمک... تا رنگین کمانی شود... برای آسمانی که دیگر.. خاطره بازی نمی کند بعد از باران.... 7 نقل قول لینک به دیدگاه
- Nahal - 47,858 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۰ رنگ ها بر چوب بی جان زندگی داد شبیه تو که به جسمم زندگی بخشیدی 7 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۰ انعکاس ها هنوز بکر هستن... در آینه ی دیوار.... بازی می کند نور...به جای واژه بر آن.. 4 نقل قول لینک به دیدگاه
Sepideh.mt 17,530 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۰ به یاد خاطرات بارانی ام نقشی از عشق کشیدم روی پنجره بخار گرفته همان پنجره ای که باهم از پشت آن به تماشای باران می نشستیم همان شیشه بخار گرفته ای که دفتر نقاشی عشقمان می شد 4 نقل قول لینک به دیدگاه
*mishi* 11,920 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۰ دلتنگی هــــــــا ... گاه از جنس اشک اند ... و گاه از جنس بغض ... گاه سکوت می شوند ... و خاموش می مانند ... گاه هق هق میشوند و کش می آیند... دلتنگی من برای تو امــــــــــــــا .... عجب جنس غریبی دارد !! 5 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۰ مانده ام که در انتظار... عهد با من مسابقه گذاشته که... هر بار عهد می آید و رکورد را می شکند... ولی باز من در انتظارم..انتظار... 5 نقل قول لینک به دیدگاه
*Polaris* 19,606 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۹۰ نــامــت را خــاطـراتــت را بــوسـه هـایــت را و لـمـس حـس بــودنـت را هـمـه ُهــمه را ، بــه دسـت سـرد بــاد سپــردم! یـــــــادم تـــو را فـــــــرامــــــــوش...! 6 نقل قول لینک به دیدگاه
*mishi* 11,920 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ سيــــــــگار لايت را به موسيقي لايت ترجيح ميدهم..!! روح من با هيچ نغمه اي لايت نميشود..، به من عشق تعارف نکنيد..!! قبلا صرف شده.....!!!! به دستانم..! فندکي،..! کبريتي،..! سنگ آتش زنه اي..! برسانيد تا براي هضم عشق سيــــــــگاري آتش کنم...!! 3 نقل قول لینک به دیدگاه
*mishi* 11,920 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۱ به افتادن من در خيابان خنديدي . . . و من همه ي حواسم به چشمان مردم شهر بود... که عاشق خنده ات نشوند...! 5 نقل قول لینک به دیدگاه
ترانه18 8,013 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ اشتباه من این بود .... هر جا رنجیدم ، لبخند زدم .... فکر کردند درد ندارد ، محکم تر زدند ... 3 نقل قول لینک به دیدگاه
skalaskala 1,624 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ امــــشب ای ناز چه دلتنگ نگاهـــت شده ام باز ای مـــونس من چشم به راهــت شده ام برق چشمان تو امـــشب به سکــــوتم خندید چون که دیوانه ی آن چهره ی ماهت شده ام 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ترانه18 8,013 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ عجب رسم عجیبی! بچه که بودیم از تکلیف می ترسیدیم بزرگ شدیم از بلاتکلیفی! 2 نقل قول لینک به دیدگاه
skalaskala 1,624 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ منتظر می مانم بر سر کوچه یاد پای دیوار سکوت لب جو، جوی زمان زیر خشکیده سپیدار امید در گذرگاه نسیم حامل عطر اقاقی و پر پروانه منتظر می مانم... زیر رگبار بهار در مسیر طوفان زیر برف و بوران منتظر می مانم... 1 نقل قول لینک به دیدگاه
skalaskala 1,624 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ ناخواسته به دنیا آمدن مخفیانه گریستن دیوانه وار عاشق شدن وعاقبت در حسرت آنچه دل می خواهد و منطق نمی پذیرد سوختن !!! 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ترانه18 8,013 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ شب که می شود نبودن هایت را زیر بالشم می گذارم و شجاعت خود را زیر سوال می برم ... دوام می آورم تا فردا؟؟ 3 نقل قول لینک به دیدگاه
skalaskala 1,624 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ کسی با چشمان زیبایش نگاهم کرد نگاهش را نفهمیدم ولیکن بی قرارم کرد خودش از جنس دریا بود ,دلش ساده ,من او را یاس نامیدم به یاد گرمیِ احساس ,دو چشمان نجیبش را پرستیدم 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ترانه18 8,013 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ دیگــر نـمی نــویسـمت ... هــرکـس بــه چشــم هــایــم نگــــــاه کنــدتـــو را خــواهــد خــوانـد.... 2 نقل قول لینک به دیدگاه
skalaskala 1,624 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ ببخش مرا که برای نگاهت کافی نبوده ام ببخش اگر دستانم ، برای نگاه داشتنت کوچک بود ببخش مرا اگر در قلبم جا شدی و دیگر برای هیچ جا نبود 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .