mani24 29665 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 انگار در ضمیر ناخودآگاهم هر روز كه می گذرد دارد اتفاقاتی می افتد كه من نمی دانم! شاید فكر كنی كه من بی تفاوت شده ام یا برایم مهم نیستی. ولی باور كن این ثانیه ها دارند از كنارم رد می شوند... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6
mani24 29665 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 امشبــ کـ آمدۓ در ـخوابـم یادتـ نرود ـبوسه ـهاۓ گرمتــ را برایم تـُهفه بیاورۓ اصلا این بـار کـ بیایۓ دیگـر یک لحظه ـهم دستــ هایتـ را رـهـا نمۓ کنم این بار مۓ برمت جایۓ کـ خدا هم دستش بـ ِهمان نـرسد آنـ وقتـ تـ ُ همیشه در ـکنارم خواهۓ مــاند بدون وا ـهمه اۓ از رفتنتــ ... فقط من و « تــ ُ » برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 7
mani24 29665 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 خاطراتــــــ ـــ ـ کودکیـم را ورق می زنــــ ـــ ـم و یک به یک ، عکسها را با نگاهــــ ــ ـم می نوشم عکسهـای دوران کودکیــــــ ــــ ـم طعـــــم خوبـی دارنــد .... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6
blue berry 5809 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 زن که بـاشـے … عـاشـق شـوے “چـشـم سـفـیـد” خـطـابـَت مـے کـنـنـد ! راسـت مـے گـویـنـد . . چـشـمـانـَم سـفـیـد شـد بـه جـاده هـایـے کـه.. “تـو” .. مـُسـافـر هـیـچـکـدام نـبـودے.... 4
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 زودتر بیا من زیر باران نشسته ام و انتظار تو را می کشم. چتری روی سرم نیست می خواهم قدم هایت را،با تعداد قطره های باران شماره کنم تو قبل از پایان باران می رسی یا باران قبل از آمدن تو به پایان می رسد؟ هر وقت چلچله برایت نغمه ی دلتنگی خواند و خواستی دیوار را از میان دیدارهایمان برداری بیا من تا آخرین فصل باران منتظرت میمانم! 4
blue berry 5809 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 بایـد یاد میگرفتمـ از هر چیزیـ عشقـ و خاطرهـ نسازمـ شاید منظور بارانـ منـ و تو نبودیمـ! 3
blue berry 5809 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 دلم آغوشی میخواهد که نه زن باشد نه مرد خدایــــــــــــــــــــــــــا زمین نمی آیی...؟؟ 4
blue berry 5809 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 هنوز آنقدر ضعیف نشده ام که خطرِ ریزشِ این کـوه را جار بزنم اما تــــــــــو حوالیِ من که می رسی احتیاط کن...! 4
farhatami 1390 ارسال شده در 27 بهمن، 2012 دیدی ای دل عاقبت زخمت زدند گفته بودم مردم اینجا بدند دیدی آخرساقه جانت شکست آن عزیزت عهدوپیمانت شکست دیدی ای دل درجهان یک یار نیست هیچ کس در زندگی غمخوار نیست آه دیدی سادگی جان داده است جای خود را گل به سیمان داده است دیدی آخر حرف من بیجا نبود ازبرای عشق اینجا جا نبود نوبهارعمر را دیدی چه شد زندگی راهیچ فهمیدی چه شد دیدی ای دل دوستی ها بی بهاست کمترین چیزی که می یابی وفاست... *** 3
"nazanin" 3610 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 باران که می بارد دلتنگی هایم را می شوید،هول می دهد به سمت قلبم . آنقدر قلبم پر می شود، که دلتنگی هایم از چشمانم فرو می ریزد. . . . باران که می بارد پنجره ی اتاقم تار می شود، نمی دانم از باران کوچه است یا باران چشم هایم. 2
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 ” سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “ چـه جمـلـه ای ! پــــُر از کـلیـشه ... پـــُـر از تـهـوع ... جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی : ” ســرد اسـت “... یـخ نمـی کنـی ... حـس نـمی کنـی ... کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه چـه سرمایـی را گـذرانـدم ... 3
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 تسبیح نیستم اما نفسم را به شماره انداخته است شوق دستهای تو… 3
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 نگران نباش نمی شود دوستت نداشت لجم هم که بگیرد از دستت دفترچه ی خاطراتم پر از فحش های عاشقانه میشود!!!... 4
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 برایِ بارِ هزارم می خوانم : آقای مسافر! قادرم شما را با چهارده شاخه گل سرخ ، یک جلد دیوانِ حافظ و به عددِ سالِ تولدتان ، بوسه ؛ به ماندن دعوت كنم ؟ آیا قادرم ؟ !! 3
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 این چهارصد و هفتاد و پنجمین کتابی ست که می خوانم تا شاید .. کسی ،جایی ، ـ چیزی از معمای نهفته در نگاهت گفته باشد ! ـ 4
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 نگــرانت هستـــم عشــق من ايـن ديگـــر دست خــودم نيست ! فصــل شيرينـــي لحظــه هاست اما، ... من همچنــان تابستــان که مي شــود ... دلــم شــــور مي زند !!! 3
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 به همديگر مي رسيم حتي اگر ديوار چين بين دست هايمان باشد ... کجي از خاطرات برج پيزا محو خواهد شد، هر کجا که داربست هايمان باشد !!! 3
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 امروز صبح وقتي از خواب برخواستم ... فرشته ي سمت چپـم سرگرم ِ نوشتن بود ! نميـدانم در خوابهــايم چه ميگذرد که فرشته ي سمت ِ راست سال هـاست که چيزي براي نوشتن ندارد !!! + طبيعي ايست اين همه روياي ِ تــو در خواب ... هر شب ... ! 3
"nazanin" 3610 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 بعضی آهنگها و ترانه ها برای گوش دادن ساخته نشده اند ... اونها بوجود اومده اند برای کمک کردن به آدمها برای " یک دل سیر گریه کردن " از ته دل ... 3
mani24 29665 ارسال شده در 28 بهمن، 2012 همين که سرت را روي شانه ام مي گذاري و به خواب مي روي آرامش آوار مي شود روي دلم يکهو لحظه هاي روشن با تو بودن کاش تمام نشود 2
ارسال های توصیه شده