پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ تو بیقراری دل های بی قرار چه دانی ؟ به انتظار نبودی به انتظار چه دانی ؟ 10 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ ایـ ـטּ هَمـہ اومَـבی و رفتـے ... رَفتـ ــے ... رَفتـ ـے ... رَفتـ ـے بہ ڪُجآ رسیـ ـבی ؟ این رَفتـ ـنـآ تَجـربـہ نیستـ ــ... حِــ ـمآقتـہ امـا مَـטּ مونـבمـو رَفتنــ ــتـ رو تَمآشـآ ڪَرבمـ تآ بفهمـ ـے ایستآבטּِ بـآ نـِ ــفرَتـــ بهتـ ـر از رَفتـטּِ بآ حَسـ ــرتہ 9 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 مهر، ۱۳۹۱ هر کجا سازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی، شعر و آوازی شنیدی، چون شدی گرم شنیدن، وقت آه از دل کشیدن، یاد من کن، یاد من کن.... 8 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۱ دوستت دارم را هزار بار دیگر تکرار کن این جا نه بینی کسی دراز می شود نه گرگی به گله ات می زند 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۱ در وصف این تصویر که پاییزان عزیز در پست بالا قرار دادند زیر ذربین بردم... احساسی را که نوشته بودی.. برایم در دو کلمه... می خواهم ببینم خلوصی در آن هست؟! یا... باز واژه ایست همرنگ جماعت! 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 مهر، ۱۳۹۱ شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم صدام یاریم کنه باید بگم چه مردمی دارم بگم این حق هیچ کس نیست که با ثروت فقیر باشه کسی که فرش می بافه نباید رو حصیر باشه اگر چه سختی از انسان یه کوه درد میسازه ولی از مردم ما درد داره یه مرد میسازه شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم صدام یاریم کنه باید بگم چه مردمی دارم نگاه کن بچه های کار چجور تو آب و آتیشن تو این روزهای سخت کمک حرج پدر میشن من و تو مردمی هستیم که گنج از رنج می سازیم به این تاریخ خورشیدی به این فرهنگ می نازیم من و تو مردمی هستیم که آینده تو مشت ماست که از هفتاد نسل قبل هزار اسطوره پشت ماست شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم صدام یاریم کنه باید بگم چه مردمی دارم 9 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مهر، ۱۳۹۱ بازی قایم باشک را دوست دارم... من چشم میگذارم... تو قایم میشوی... من پیدایت میکنم ولی... سکوت میکنم... آخر حیف است این بازی تمام شود... ... 11 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۱ حسادت نکن! … این که بعد از تو بغل گرفته ام …زانوی غـَم اســت 7 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آبان، ۱۳۹۱ مسافرا شعررررن؛ تو برف و بارونی! قطـــــــــــــار قلب منه، چشمِ تو پنجره هاش! پنجره ها بستـــــــــه ن مسافرا خستــــــــــه ن ببـــــــــــار تا دمِ صبح، به فکر هیچچی نباش...!!! ... بگو شب بخوابه، مــــــــــن بیدارم... من شبُ زنده نگه میدااارررم... بگو شب بخوابه، مــــــــــن بیدارم... من شبُ زنده نگه میدااارررم... 7 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۱ در وصف تصویری که دوست خوش قلمم پیانیست قرار داد.. چشم می گذارم بر فرار تو از من! من چشم گذاشتم تا تو دو پای داشته را با دو پای دیگر قرض کنی و الفرار! به امید آنکه شاید دامن تو را نگیرد دامن احساس من! تو از ماندن می ترسی! بهانه می خواستی برای قایم شدن! بازی کودکی مان را بهانه کردی!!! 12 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۱ خدایا میوه ی ممنوعه ی این زمین خاکی روی کدام درخت در انتظار دندان های حریص من است؟ هوس کرده ام از زمین اخراجم کنی! 11 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۱ سالهاست در انتظار آمدنت در پشت پنجره ها مانده ام دیگر توانی در من نمانده آنقدر چشم بر پنجره دوختم که دیگر جزئی از آن شده ام بیا دست خسته ام را بگیر بیا به این انتظار بی پایان پایان بده ...... 9 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۱ پاییــز را دوست دارم ، برای بیزاری از سکوتش... آسمان را دوست دارم ، به خاطر شکوه و وسعت بی کرانش... بهــار را دوست دارم ، به خاطر جوانه زدن و تولد دوباره گیاهان و زندگی... شــب را دوست دارم ، به خاطر مقدس بودنش... دریـا را دوست دارم ، به خاطر پاکی و زلال بودنش... عشق را دوست دارم ، به خاطر رنج و فداکاری هایش... 9 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۱ جــ ـاده ى شُمــ ـال... يكـــ كـ ـُلبهـ ى جـــَنگـــلى... يكـــ مــيز ِ كــ ـوچـكـــ ِ چــوبـى بـــا دوتــ ـا صـندلـ ـى كـَ ــمى هــيزُم...كــَمى آتــَش...مـه ِ جــنگــلى... كــَمى تــ ـاريكــى ِ مــحض...كـَـ ـمى مــَـستــى كــَمى مــَهـتـابـــــ...و بـــوى ِ يــ ـار...و بـــوى ِ يـــار و بـــوى ِ يــ ــار !... تـــو بـــاشى مــَن بـــاشم و...هيــچ ! دُنــ ـيا هــَم اَرزانــى ِ خــ ــودشـــان !!! 9 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۱ . قاف مثل قصه ی بد غین مثل غصه ی خیس قاف مثل قرص قشنگ ببین! دو چشمت چگونه بر کوزه نشسته است ببین! قلبم مثل کوزه شکسته است ببین! زیبایی چگونه در آتش رقصیده است سین مثل سید سین مثل سیلی سین مثل سکوت دختر یزدگرد زیر پای وقاص آلوده است حجره ی سید مثل ننگ از تاریخ آویخته است میم مثل ماتم میم مثل مسجد میم مثل مرداب وه که پرگار هربار در نقطه ی آغاز می شود تکرار تکرار تکرار شین مثل شعار شین مثل شکست شین مثل شکاف سال صفر سال صفوی سال سیزده قرن و خرده ای سال سگ در سوگ ، صیحه می کشد الف مثل ارشاد الف مثل ابهام الف مثل امت زینب ! اشک تاریخ قهقهه ی فریب بود تا زخم نینوا در هیاهوی بی پایان قیمه ها در چرک نشیند ت مثل ترانه مثل ترانه مثل ترانه مثل ترانه 8 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۱ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام می دونی فرق تو با عطر چیه؟؟؟ عطر یه روزی گل بوده ولی تو همیشه گلی … 7 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۱ گرگها هميشه زوزه نميكشند گاهي هم می گويند: دوستت دارم و زودتر از آنكه بفهمی بره ای ميدرند خاطراتت را و تو ميمانی با تنی كه بوی گرگ گرفته ...! . 5 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۱ آنچه از من تا تو گسترده شده، فاصله نیست، دنیاییست پر از "دلتنگی" !! 7 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۱ از چــه بگــويـمـ وقتـے دلـتــــ , حـتـے از دلتـنـگـے مـهـيـبـــ ايـن روزهــايـم هـــمـ بـے خبـــــر اســتــــ...؟!! وقـتـے قــلبـتــــ از ايــن شــبـــ گـــريـهـ هـــاے پـــائـــيـــزے هيــــچ نـمـے دانــــد..؟!! 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده