پاییزان 3604 ارسال شده در 12 دی، 2012 تو بیقراری دل های بی قرار چه دانی ؟ به انتظار نبودی به انتظار چه دانی ؟ 10
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 12 دی، 2012 ایـ ـטּ هَمـہ اومَـבی و رفتـے ... رَفتـ ــے ... رَفتـ ـے ... رَفتـ ـے بہ ڪُجآ رسیـ ـבی ؟ این رَفتـ ـنـآ تَجـربـہ نیستـ ــ... حِــ ـمآقتـہ امـا مَـטּ مونـבمـو رَفتنــ ــتـ رو تَمآشـآ ڪَرבمـ تآ بفهمـ ـے ایستآבטּِ بـآ نـِ ــفرَتـــ بهتـ ـر از رَفتـטּِ بآ حَسـ ــرتہ 9
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 12 دی، 2012 هر کجا سازی شنیدی، از دلی رازی شنیدی، شعر و آوازی شنیدی، چون شدی گرم شنیدن، وقت آه از دل کشیدن، یاد من کن، یاد من کن.... 8
پاییزان 3604 ارسال شده در 16 دی، 2012 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5
پاییزان 3604 ارسال شده در 16 دی، 2012 دوستت دارم را هزار بار دیگر تکرار کن این جا نه بینی کسی دراز می شود نه گرگی به گله ات می زند 6
sam arch 55879 ارسال شده در 16 دی، 2012 در وصف این تصویر که پاییزان عزیز در پست بالا قرار دادند زیر ذربین بردم... احساسی را که نوشته بودی.. برایم در دو کلمه... می خواهم ببینم خلوصی در آن هست؟! یا... باز واژه ایست همرنگ جماعت! 7
Lean 56968 ارسال شده در 16 دی، 2012 شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم صدام یاریم کنه باید بگم چه مردمی دارم بگم این حق هیچ کس نیست که با ثروت فقیر باشه کسی که فرش می بافه نباید رو حصیر باشه اگر چه سختی از انسان یه کوه درد میسازه ولی از مردم ما درد داره یه مرد میسازه شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم صدام یاریم کنه باید بگم چه مردمی دارم نگاه کن بچه های کار چجور تو آب و آتیشن تو این روزهای سخت کمک حرج پدر میشن من و تو مردمی هستیم که گنج از رنج می سازیم به این تاریخ خورشیدی به این فرهنگ می نازیم من و تو مردمی هستیم که آینده تو مشت ماست که از هفتاد نسل قبل هزار اسطوره پشت ماست شمالم تا جنوبم عشق ، چه خاک و گندمی دارم صدام یاریم کنه باید بگم چه مردمی دارم 9
pianist 31129 ارسال شده در 21 دی، 2012 بازی قایم باشک را دوست دارم... من چشم میگذارم... تو قایم میشوی... من پیدایت میکنم ولی... سکوت میکنم... آخر حیف است این بازی تمام شود... ... 11
farhatami 1390 ارسال شده در 23 دی، 2012 حسادت نکن! … این که بعد از تو بغل گرفته ام …زانوی غـَم اســت 7
alimec 23102 ارسال شده در 23 دی، 2012 مسافرا شعررررن؛ تو برف و بارونی! قطـــــــــــــار قلب منه، چشمِ تو پنجره هاش! پنجره ها بستـــــــــه ن مسافرا خستــــــــــه ن ببـــــــــــار تا دمِ صبح، به فکر هیچچی نباش...!!! ... بگو شب بخوابه، مــــــــــن بیدارم... من شبُ زنده نگه میدااارررم... بگو شب بخوابه، مــــــــــن بیدارم... من شبُ زنده نگه میدااارررم... 7
sam arch 55879 ارسال شده در 24 دی، 2012 در وصف تصویری که دوست خوش قلمم پیانیست قرار داد.. چشم می گذارم بر فرار تو از من! من چشم گذاشتم تا تو دو پای داشته را با دو پای دیگر قرض کنی و الفرار! به امید آنکه شاید دامن تو را نگیرد دامن احساس من! تو از ماندن می ترسی! بهانه می خواستی برای قایم شدن! بازی کودکی مان را بهانه کردی!!! 12
Lean 56968 ارسال شده در 24 دی، 2012 خدایا میوه ی ممنوعه ی این زمین خاکی روی کدام درخت در انتظار دندان های حریص من است؟ هوس کرده ام از زمین اخراجم کنی! 11
azarafrooz 14221 ارسال شده در 24 دی، 2012 سالهاست در انتظار آمدنت در پشت پنجره ها مانده ام دیگر توانی در من نمانده آنقدر چشم بر پنجره دوختم که دیگر جزئی از آن شده ام بیا دست خسته ام را بگیر بیا به این انتظار بی پایان پایان بده ...... 9
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 25 دی، 2012 پاییــز را دوست دارم ، برای بیزاری از سکوتش... آسمان را دوست دارم ، به خاطر شکوه و وسعت بی کرانش... بهــار را دوست دارم ، به خاطر جوانه زدن و تولد دوباره گیاهان و زندگی... شــب را دوست دارم ، به خاطر مقدس بودنش... دریـا را دوست دارم ، به خاطر پاکی و زلال بودنش... عشق را دوست دارم ، به خاطر رنج و فداکاری هایش... 9
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 25 دی، 2012 جــ ـاده ى شُمــ ـال... يكـــ كـ ـُلبهـ ى جـــَنگـــلى... يكـــ مــيز ِ كــ ـوچـكـــ ِ چــوبـى بـــا دوتــ ـا صـندلـ ـى كـَ ــمى هــيزُم...كــَمى آتــَش...مـه ِ جــنگــلى... كــَمى تــ ـاريكــى ِ مــحض...كـَـ ـمى مــَـستــى كــَمى مــَهـتـابـــــ...و بـــوى ِ يــ ـار...و بـــوى ِ يـــار و بـــوى ِ يــ ــار !... تـــو بـــاشى مــَن بـــاشم و...هيــچ ! دُنــ ـيا هــَم اَرزانــى ِ خــ ــودشـــان !!! 9
Lean 56968 ارسال شده در 25 دی، 2012 . قاف مثل قصه ی بد غین مثل غصه ی خیس قاف مثل قرص قشنگ ببین! دو چشمت چگونه بر کوزه نشسته است ببین! قلبم مثل کوزه شکسته است ببین! زیبایی چگونه در آتش رقصیده است سین مثل سید سین مثل سیلی سین مثل سکوت دختر یزدگرد زیر پای وقاص آلوده است حجره ی سید مثل ننگ از تاریخ آویخته است میم مثل ماتم میم مثل مسجد میم مثل مرداب وه که پرگار هربار در نقطه ی آغاز می شود تکرار تکرار تکرار شین مثل شعار شین مثل شکست شین مثل شکاف سال صفر سال صفوی سال سیزده قرن و خرده ای سال سگ در سوگ ، صیحه می کشد الف مثل ارشاد الف مثل ابهام الف مثل امت زینب ! اشک تاریخ قهقهه ی فریب بود تا زخم نینوا در هیاهوی بی پایان قیمه ها در چرک نشیند ت مثل ترانه مثل ترانه مثل ترانه مثل ترانه 8
ترانه18 8013 ارسال شده در 25 دی، 2012 برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام می دونی فرق تو با عطر چیه؟؟؟ عطر یه روزی گل بوده ولی تو همیشه گلی … 7
Lean 56968 ارسال شده در 25 دی، 2012 گرگها هميشه زوزه نميكشند گاهي هم می گويند: دوستت دارم و زودتر از آنكه بفهمی بره ای ميدرند خاطراتت را و تو ميمانی با تنی كه بوی گرگ گرفته ...! . 5
شــاروک 30242 ارسال شده در 25 دی، 2012 آنچه از من تا تو گسترده شده، فاصله نیست، دنیاییست پر از "دلتنگی" !! 7
*pedram* 21266 ارسال شده در 25 دی، 2012 از چــه بگــويـمـ وقتـے دلـتــــ , حـتـے از دلتـنـگـے مـهـيـبـــ ايـن روزهــايـم هـــمـ بـے خبـــــر اســتــــ...؟!! وقـتـے قــلبـتــــ از ايــن شــبـــ گـــريـهـ هـــاے پـــائـــيـــزے هيــــچ نـمـے دانــــد..؟!! 5
ارسال های توصیه شده