رفتن به مطلب

گفت و گوی به شــــــــــــــــــــ ـــــد تـــــــــــــــــــــ صمیمانه ی بچه های اقتصاد ( ها ها )


*Mahla*

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 438
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

یه جا بریم که واسه اقتصاددان ها ارزش بزارن

 

من هر وقت با خارجی ها چت کردم و گفتم اقتصاد می خونم دهنشون سرویس می شد :hrqr6zeqheyjho1f9mx

برای اونا خیلی این رشته ها ارزش داره....

لینک به دیدگاه

آره :62izy85:

 

ولی برعکس تفکرات عموم ... رشته اقتصاد جزو معدود رشته هایی که تو ایران جای پیشرفت زیادی داره واسه اشخاص... ینی اگه یکم فکرت کار کنه ... درآمدت از پزشکا و خیلی از مدعیون درآمد بالاها بیشتر میشه :w12:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اين شعرو تو نگفتي بيز ؟ :persiana__hahaha:

همه می گن بد گمونم

همه فکر می کنن من دیوونم

همه به من لبخند می زنن

ولی دوست دارن من بمیرم

زهر می ریزن تو قهوه م

شیشه خورده می ریزن تو آشم

عنکبوت می زارن تو کفشم

چلغوز میذارن تو کلوچه م

بذار تعریف کنم واست که از کی شروع شد

ببین پدرم می خواست دختر داشته باشه

مادرم دوقلو می خواست

پدر بزرگم هیتلر رو می پرستید

من که متولد شدم حسابای همشون به هم ریخت.

هر کاری که می کردم اشتباه بود

ولی بقیه شو تعریف نمی کنم واست چون تو هم داری لبخند می زنی

می دونم که از این شعر هم متنفری

آره ........ می دونم زوری داری گوش می دی

چون نمی خوای به من بر بخوره

فقط منتظری من برم تا بتونی به زیپ شلوارم که بازه بخندی

تویی که زهر می ریزی تو قهوه م

تویی که شیشه خورده می ریزی تو آشم

تویی که عنکبوت می زاری تو کفشم

تویی که چلغوز میذاری تو کلوچه م

من می دونم

حاشا نکن

من می دونم !

می دونم!

  • Like 2
لینک به دیدگاه
اين شعرو تو نگفتي بيز ؟ :persiana__hahaha:

همه می گن بد گمونم

همه فکر می کنن من دیوونم

همه به من لبخند می زنن

ولی دوست دارن من بمیرم

زهر می ریزن تو قهوه م

شیشه خورده می ریزن تو آشم

عنکبوت می زارن تو کفشم

چلغوز میذارن تو کلوچه م

بذار تعریف کنم واست که از کی شروع شد

ببین پدرم می خواست دختر داشته باشه

مادرم دوقلو می خواست

پدر بزرگم هیتلر رو می پرستید

من که متولد شدم حسابای همشون به هم ریخت.

هر کاری که می کردم اشتباه بود

ولی بقیه شو تعریف نمی کنم واست چون تو هم داری لبخند می زنی

می دونم که از این شعر هم متنفری

آره ........ می دونم زوری داری گوش می دی

چون نمی خوای به من بر بخوره

فقط منتظری من برم تا بتونی به زیپ شلوارم که بازه بخندی

تویی که زهر می ریزی تو قهوه م

تویی که شیشه خورده می ریزی تو آشم

تویی که عنکبوت می زاری تو کفشم

تویی که چلغوز میذاری تو کلوچه م

من می دونم

حاشا نکن

من می دونم !

می دونم!

 

نخیر من نگفتم:(2310):

 

ولی تنها کسایی که تو قهوم زهر میریزن و تو کفشم عنکبوت میزارن شما و فرنازید :sad0:

 

یادته بهم سیب سمی دادی ؟ :sigh:

 

یادته تو قهوم زهر ریختی ؟ :45645:

 

یادته وسط آبنباتم مورچه جا کرده بودی :w58:

 

یادته ؟ :3384s:

 

مهلا کوشولوی تهنا :sad0:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
نخیر من نگفتم:(2310):

 

ولی تنها کسایی که تو قهوم زهر میریزن و تو کفشم عنکبوت میزارن شما و فرنازید :sad0:

 

یادته بهم سیب سمی دادی ؟ :sigh:

 

یادته تو قهوم زهر ریختی ؟ :45645:

 

یادته وسط آبنباتم مورچه جا کرده بودی :w58:

 

یادته ؟ :3384s:

 

مهلا کوشولوی تهنا :sad0:

 

 

مهلا مرد از بس كه جان ندارد . . :sad0:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
نه بابا بهترین رشته نیست....

 

دونستنش واجبه...

 

بهترین رشته مدیریت چهانگردی بعد روانشناسیه :ws37:

 

فقط اقتصاد :vahidrk:

 

آبجیم روانشناسه :biggrin:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...