رفتن به مطلب

نامه اي به دريا !


ارسال های توصیه شده

نامه اي به دريا

پوريا سوري

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

سلام، مي گويند هزار و يك نام داري! از خزر، مازندران، گيلان و كاسپين گرفته تا فراخ كرت، طبرستان، باب الابواب و هيركاني، پس قبول كن كه بدون نام خطابت كنم بهتر است.

21 مرداد روزي است به نام تو، به نام دريا! پس درياي عزيز، از اينكه در قامت يك درياچه براي يك كشور به كسوت دريا درآمده اي از تو ممنونم. مي دانم كه بزرگي ابزار مي خواهد، آزادي مي خواهد، عمق و ساحل و موج و طوفان و آرامش مي خواهد. قبول كه خيلي از اينها را داري و قبول كه برخي را نداري، مانند آزادي!

نه اينكه آزادي نداري! تو آزادي داري به ما اهالي حاشيه نشين ات تا مي تواني آرامش هديه كني و لبخند! اما چه كني كه در حسرتي و دربند كه به درياي آزاد راهي نداري و گرداگردت را ما و ديگران محصور كرده ايم.

تو آزادي كه به هزار و يك نام در بيايي و نهايتا ما همه از هزار و يك نامت تو را با لفظ «شمال» به ياد آوريم!

تو آزادي كه كرانه ي زيبايت را از گوشواره ايران؛ آستارا، تا سينه ريز گرگان؛ تركمن صحرا، كه هماره «سبز-آبي» است به ما عرضه كني و ما جابجا و وجب به وجب اصالتت را قلب كنيم، آزادي به ما بسپاري ساحل شني ات را براي دويدن و خنديدن و قصر شني ساختن كودكانمان، ساحل صخره اي ات را براي نشستن و به افق چشم دوختن كهنسالانمان. و اين هر دو را براي قدم زدن در امتداد روياهاي جواني و عاشقي مان.

تو آزادي كه ماهي ها را در دل آبي ات پناه دهي، ماهي سياه هاي كوچك را از رودهاي خرد و بركه هاي دور به خود بخواني، تا تور ما كه پهن شد سنگين تر و رنگين تر بيرون بيايد. تو آزادي كه در عمق جانت «نفت» پنهان كني تا ما به ارزش آنچه در سينه داري، قمارت كنيم در هر شب شراب و در هر بامداد خمار!

آزادي تا آبي باشي كه آبي را گل آلود كردن در نزد ما خوش تر است. آزادي تا تنها 11 درصد از خودت باشي كه 11 اول و آخرش 1 است. آزادي تا باشي كه بودن به از نبود شدن، خاصه آنكه ما مي خواهيم. تو آزادي و اين آزادي كم موهبتي نيست.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

خزر زیبا چه كني كه در حسرتي و دربند كه به درياي آزاد راهي نداري و گرداگردت را ما و ديگران محصور كرده ايم. مایی که به تاراج و غارت تو و ویرانی محیط زیست تو همت کرده ایم !

در گذشته استفاده از دریای خزر بیشتر به صید موجودات زنده برای امرار معاش و همچنین حمل و نقل خلاصه می شد، اما در سال‌های اخیر استفاده از منابع بستر دریا، حفظ محیط زیست و استفاده از فضای دریای خزر نیز اهمیت یافته است. با توجه به اینکه این دریا سومین منابع و ذخایر نفت و گاز دنیا (پس از خلیج فارس و سیری) را در خود جای داده، به عنوان منطقه‌ای حیاتی توجه بیش از پیش کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌‌ای را به خود معطوف کرده و بر این اساس هر یک از کشورها می‌کوشند از این خوان پرنعمت سهم هر چه بیشتری را به خود اختصاص دهند. اما نیاز جمهوری‌های تازه استقلال یافته ساحلی این دریا برای نیل به توسعه اقتصادی و دستیابی سریع به منابع مالی جدید، این کشورها را بر آن داشت تا در جهت استحصال هر چه بیشتر نفت و گاز از منابع دریای خزر اقدام نمایند، که نتیجه این امر گسترش رقابت میان این کشورها در بهره‌برداری از منابع این دریا است. در سال‌های اخیر نیز دو کشور ساحلی دیگر خزر یعنی ایران و روسیه نیز تلاش‌هایی را برای اکتشاف و استخراج نفت شروع کرده‌اند. بعد از فروپاشی اتحاد جمایر شوروی، بهره‌برداری از منابع نفت وگاز حوزه دریای خزر به موضوع اساسی و محوری در میان کشورهای ساحلی این دریا تبدیل شد و هر کدام از این کشورها درصدد بودند تا با گسترش فعالیت‌های خود، بهره‌برداری از این منابع را به حداکثر برسانند. در این راستا جمهوری‌های تازه استقلال یافته زودتر از دو کشور ساحلی و قدیمی این دریا فعالیت خود را شروع کردند. با توجه به اینکه این کشورها در زمینه انرژی وارث مجموعه‌ای از منابع بودند که در زمان حاکمیت روس‌ها، بدلیل فقدان تکنولوژی مناسب مورد بهره برداری قرار نگرفته و یا به صورت ناقص مورد استفاده قرار داشتند، اما نیاز این جمهوری‌ها برای نیل به توسعه اقتصادی و دستیابی سریع به منابع مالی جدید، این کشورها را بر آن داشت تا در جهت استحصال نفت و گاز از منابع دریای خزر بطور گسترده‌تری اقدام نمایند. این ضرورت در کنار این واقعیت که کشورهی ذکر شده نه دارای سابقه قابل توجهی در زمینه مدیریت مستقل صنایع نفت و گاز بودند و نه توان تکنولوژیک و مالی لازم را برای توسعه و تجهیز این منابع در اختیار داشتند، موجب شد که آنها تمامی امیدهای خود را برای خارج شدن از این دور باطل، معطوف به جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی بنمایند. در این شرایط شرکتهای نفتی بین‌المللی مناسب‌ترین ابزاری بودند که می‌توانستند هم سرمایه و هم تکنولوژی لازم را در اختیار این جمهوری‌ها قرار دهند. ( محمود شوری، «نفت و گاز خزر: تقابل منافع )

این شرکتها با توجه به اعلام آمارهای وسوسه انگیز در خصوص منابع انرژی این منطقه- به ویژه کشف میدان کاشغان در قزاقزستان که طبق برآوردها۳۰-۱۰ میلیارد بشکه نفت را در خود جای داده است و حتی برخی از گزارشها این منطقه را خلیج فارس دوم نامیدند- باعث شد که توجه آنها بویژه شرکتهای آمریکایی، برای مشارکت در طرحهای سرمایه‌گذاری، استخراج و انتقال نفت به این منطقه جلب شود. (-روح‌اله قابضی،« منابع نفت و گاز دریای خزر و چشم‌انداز سرمایه‌گذاری آینده» )

در همین راستا از سال ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴ با انعقاد قراردادهای عظیم نفتی و سپس گازی و شکل‌گیری کنسرسیوم های بزرگ نفتی و گازی متشکل از مهمترین شرکتهای چندملیتی آمریکایی، انگلیسی، فرانسوی، روسی و… فعالیت های اکتشاف و بهره برداری عمدتا در آبهای نزدیک به کشورهای آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان شروع گردید. به نحوی که تمام قراردادهای توسعه و اکتشاف در دریای خزر میان دولتهای ساحلی و شرکتهای بزرگ نفتی منعقد شد. این قراردادها همچنین با مجموعه‌ای از شرکتهای بزرگ به صورت کنسرسیوم بسته شد. از آن جمله قرارداد آذربایجان با کنسرسیومی به رهبری «بریتیش پترولیوم» در مورد بهره‌برداری از حوزه‌های نفتی آذری، گونشلی و چراغ، حوزه‌های نفتی قره‌چنگگ در قزاقستان با کنسرسیومی به رهبری «آجیپ» و «بریتیش گاز»، حوزه‌های نفتی تنگیز در قزاقستان با کنسرسیومی به رهبری «شورون» و … که نوع مشارکت عمدتا از نوع مشارکت در سهم تولید بوده است. ( عباس ملکی، باز هم ژئوپلتیک و انرژی در دریای خزر )

بدین ترتیب فعالیت گسترده اکتشاف و استخراج عظیم نفتی این کشورها در دریای خزر با نادیده گرفتن تعیین رژیم حقوقی دریای خزر شروع شد. باز هم به قصه غصه خزر گوش می کنیم ؛ در خبری دردناک خواندم :

مرگ جمعی بیش از ۲۰۰ فک دریای خزر در سواحل قزاقستان اعتراض سازمان‌های محیط زیست کشورهای حاشیه خزر را برانگیخت. دراستان "مانگیستاو" قزاقستان، ساحل‌نشینان اجساد فک‌ها را یافتند. کیریل اوسین، مدیر "اکو مانگیستاو" که یک سازمان مستقل و غیردولتی مدافع محیط زیست است، می‌گوید که اجساد را به آزمایشگاهی در شهر آکتاو تحویل داده‌اند. فعالین این سازمان گزارش دادند که در طول فقط یک کیلومتر ۱۲ جسد را جمع‌آوری کردند. بنابه گزارش ایسنا معاونت محیط زیست دریایی سازمان حفاظت محیط زیست ایران "خواستار پیگیری هرچه سریع‌تر این موضوع توسط مقامات قزاق و مشخص کردن عوامل اصلی این امر و برخورد با متخلفان" شد.

هرچند نتایج تحقیقات کالبد شکافی اجساد فک‌های یافته شده در قزاقستان هنوز اعلام نشد، اما احتمال داده می‌شود علت مرگ فک‌ها، مسمومیت به دلیل نفت باشد. در سال‌های گذشته نیز اجساد هزاران فک خزر در نزدیکی منطقه‌ی نفتی «کالاما کاس» در قزاقستان یافت شدند. در سال ۲۰۰۰ میلادی حتی بیش از ۱۰ هزار فک خزری در همین منطقه به دلیل مسمومیت با آلاینده‌های نفتی نابود شده بودند. پژوشگران می‌گویند، فک‌ها جانورانی با ارزش‌اند که حتی با مدفوع خود یک منبع غذایی در دریای خزر به وجود می‌آورند و موجب رشد ماهیان و ظرفیت زیستگاه آنان می‌شوند. تخلیه فاضلاب‌های صنعتی، خانگی و پساب‌های کشاورزی یکیدیگر از تهدیدات مهم برای نابودی فک‌ها به شمار می‌آید. دانشمندان ، مصرف سموم حاوی د.د.ت توسط کشورهای ساحلی را هم به عنوان یکی از مهمترین عامل مرگ و میرفک‌های دریای خزر تشخیص می‌دهند. حدود ۴۰ سال از ممنوعیت مصرف این سم می‌گذرد، اما هنوز هم در بدن فک خزر اثرات د.د.ت کشف می‌شود.ولی مهمترین دلیل همانطور که رضا پور غلام رئیس "پژوهشکده‌ی دریای خزر" به خبرگزاری فارس گفته است. سالانه 122 هزار و 350 تن آلودگی نفتی هم وارد دریای خزر می‌شود. وی خاطرنشان می‌کند: «نتایج بررسی روی فک‌ها نشان می‌دهد در سه نقطه در کرانه‌های دریای خزر بیشترین آلودگی وجود دارد. در سواحل باکو به دلیل فعالیت‌های نفتی، درآستارا به سبب انبار آلایندگی‌های انسانی، در شهرستان تنکابن به دلیل زهکشی‌های پساب کشاورزی آلودگی‌ها در حد بسیار بالایی وجود دارد.»

 

ای نازنین ترین

همدم ِ

روزگاران ِغمبارم !

بیا که باز غروب آمد

و رنگین کمان ِ خیال برآشفت .

بیهوده نیست

هنگام که لب به خنده میگشایی نیز

چیزی بسان بغض

برلبهای تو موج میزند

این رسم جغرافیا و درس تاریخ است !

تو از سرزمینی هستی

که باران هایش

- هماره ، همیشه -

کوتاه بوده اند !

تو زان سرزمینی

که جنگلهای انبوهش

اگرچه گاه سبزترین ، اما

به اعتماد گرم پرستوها

- هماره ،همیشه -

نا امن بوده اند !

ای با وفا ترین

  • Like 1
لینک به دیدگاه

حال بخش زیادی از حرمت دریای طبرستان ؛کاسپین ؛ خزر ؛ مازندران و یا هر چیز دیگری که بنامیم را باید مردمی که از آن استفاده می کنند حفظ کنند این دریا جزء از تاریخ سر زمین ایران کهن می باشد و خاطرات این دریا بخشی از زندگی هر ایرانی می باشد و شاید با مرگش بخشی از تاریخچه و خاطراتش نیز خواهد مرد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...