mohammad 87 سبز 2382 ارسال شده در 12 آبان، 2011 حالم بد است ، از رفتارهایتان حالم بد است ،.. از طرز رانندگیتان ، از صفهای صد شاخه تان ، از هجوم تاتارگونه تان به جعبه خرما یا شیرینی خیرات شده ، از برخورد و نگرش تان نسبت به جنس مخالف ، از داشتن غیرتهای بی مورد راجع به خواهر و مادرتان و بی غیرتی محض راجع به عزیزان دیگران ، از تحلیلهای سیاسی و اقتصادیتان در تاکسی ، از رد و بدل کردن بلوتوث های غیر اخلاقی ، از زیر پا گذاشتن حریم خصوصی دیگران ، از آشغال ریختنتان در خیابان ، از قابلیتتان برای تبدیل صحنه تصادف به محل قتل ، از بی تفاوتیتان نسبت به خونهای ریخته شده بر کف خیابان ، از نشستن در خانه هایتان و دنبال کردن اعتراضات از ماهواره ، از عملهای زیبائی ، از یکی نبودن حرف و عملتان ، از تعارفهای بی موردتان ، از غیبت کردنهای کثیرتان ، از تغییر نظرهای یک ساعته تان ، از بی تفاوتیتان نسبت به کودکان کار ، از جو حاکم بر ورزشگاه هایتان ، از مرگ بر گفتنها و درود فرستادنهای بی پشتوانه تان ، از عشقهای یک شبه تان ، از انتخاب دوست پسرتان بر مبنای نوع خودرو اش ، از چاپیدن یکدیگرتان ، از قسم ها و دروغهای بی حد و حصرتان ، از بی مطالعه بودنتان ، از تن دادن و دل ندادنتان ، از ذوب شدنتان در فرهنگ غرب و فراموش کردن زبان مادریتان ، از رفتارهایتان در پاتایای تایلند و آنتالیای ترکیه ، از عدم رعایت نظافت شخصیتان ، از فروختن شرفتان به قیمت یک سال محصولات شرکت ساندیس ، از مدرک گرا بودنتان ، از کلاس گذاشتنهای بی موردتان ، از جوکهای قومیتیتان ، از نژاد پرستیتان ، از خواب دو هزار و پانصد ساله تان ، از ادعاهای گزافتان راجع به مشاهیر ایران و ندانستن تاریخ تولدشان ، از مصرفگرا بودنتان ، از قسطی خریدن بنزتان برای فخر فروشی ، از رقصیدنتان در مهمانی با روسری ، از کجا بگویم از چه بگویم که حالم بد است ، خیلی هم بد است 24
Ehsan 112346 ارسال شده در 12 آبان، 2011 کشتی نوحم آرزوست...... تا از این گونه های مختلف موجودات بر گیریم و در این کشتی سوار کنیم. اما به جای آنکه آنها را به ساحل آرامش برسانیم، در دریای حماقت غرق کنیم. 11
NYC 20977 ارسال شده در 12 آبان، 2011 منم یه بار یه تاپیک زدم با عنوان "حالم از این مردم به هم میخوره" و هرچی تو دلم بود ریختم بیرون، جواب بعضی از بچه ها خیلی آرومم کرد. 7
mohammad 87 سبز 2382 مالک ارسال شده در 12 آبان، 2011 خسته از باور کردن هر آنچه به خوردم داده اند ... دست عروسک خواهرم را میگیرم و به زیر تختم میروم و با او درد و دل میکنم ... گاهی از چشم های خود افتادن / از هر سقوطی بد تر است. چای سرد شده ات را بالا بگیر و به این عروسک اعتماد کن ... او بی زبان تر از این حرف هاست که تو را لو دهد 12
سـارا 20071 ارسال شده در 12 آبان، 2011 بچه ها اگه بخوایم از این موارد بگیم، طول این لیست از دیوار چین هم بیشتر می شه....خیلی وقتا آدم حالش از این رفتارها بد می شه و وقتی داره تو خیابون راه می ره تو دلش به هرکسی که جلوی راهش قرار میگیره بدو بیراه می گه....اینجور مواقع انگار همه آدمها دست به دست میدن تا حال آدم رو با رفتارهای زنندشون بدترکنن... از این چیزا تا دلتون بخواد هست و ما هم نمی تونیم کاریش بکنیم.پس خوب می شه اگه سعی کنیم این زشتیهارو نبینیم و یکم مهربانانه تر به مردم نگاه کنیم...حتی به اون مرد و زنی که حاضره دست و پای یکی دیگه رو له کنه تا بتونه غذای نذری بگیره.. شعار نمی دما ...این کاریه که خودم سعی میکنم همیشه انجام بدم تا محیط اطرافم برام قابل تحملتر بشه...اگه با دید بد به همه چی نگاه کنیم،از عالم و آدم متنفر می شیم...(بدو بیراه نگینا :icon_pf (34):) 8
SH E I KH 18713 ارسال شده در 12 آبان، 2011 اتفاق جالبی افتاد یار دبستانی فریدون رو گوش میدادم و این تاپیک رو دیدم و خوندم مخصوصا پست اول رو ..... دشت بی فرهنگی ما هرز تموم علفاش ........... خدا کند چو نرگسانی در این دشت بروییم ... لاله و شقایق هم خوب است. ترکه بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما ........ خدا کند زخمهایمان را عدالتمان مرحم گردد. 6
zahra22 19501 ارسال شده در 13 آبان، 2011 دشت زندگیم رو هرچی شخم زدم ...هرچی بذر تو دشت زندگیم ریختم...فقط بی حاصلی درو کردم... خسته شدم از این همه پوچی...از این همه نیستی...خسته شدم.... 2
ارسال های توصیه شده