رفتن به مطلب

ازلذتهای کوچک زندگیت بگو........


ارسال های توصیه شده

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

عاشق شدن

To laugh until it hurts your stomach.

آنقدر بخندی که دلت درد بگیره:ws28:

To find mails by the thousands when you return from a

vacation.

بعد از اینکه از مسافرت برگشتی ببینی

هزار تا نامه داری

To go for a vacation to some pretty place.

برای مسافرت به یک جای خوشگل بری

To listen to your favorite song in the radio.

به آهنگ مورد علاقت از رادیو گوش بدی

To go to bed and to listen while it rains outside

به رختخواب بری و به صدای بارش بارون گوش بدی

To leave the Shower and find that

the towel is warm

از حموم که اومدی بیرون ببینی حو له ات گرمه !

To clear your last exam.

آخرین امتحانت رو پاس کنی

To receive a call from someone, you don't see a

lot, but you want to.

کسی که معمولا زیاد نمی بینیش ولی دلت

می خواد ببینیش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven't used

since last year.

توی شلواری که تو سال گذشته ازش استفاده

نمی کردی پول پیدا کنی

To laugh at yourself looking at mirror, making

faces.

برای خودت تو آینه شکلک در بیاری و

بهش بخندی !!!

Calls at midnight that last for hours.

تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها هم

طول بکشه

To laugh without a reason.

بدون دلیل بخندی

To accidentally hear somebody say something good

about you.

بطور تصادفی بشنوی که یک نفر داره

از شما تعریف می کنه

To wake up and realize it is still possible to sleep

for a couple of hours.

از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه

هم می تونی بخوابی !

To hear a song that makes you remember a special

person.

آهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما

می یاره

To be part of a team.

عضو یک تیم باشی

To watch the sunset from the hill top.

از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی

To make new friends.

دوستای جدید پیدا کنی

To feel butterflies!

In the stomach every time

that you see that person.

وقتی "اونو" میبینی دلت هری

بریزه پایین !

To pass time with

your best friends.

لحظات خوبی رو با دوستانت سپری کنی

To see people that you like, feeling happy.

کسانی رو که دوستشون داری رو خوشحال ببینی

See an old friend again and to feel that the things

have not changed.

یه دوست قدیمی رو دوباره ببینید و

ببینید که فرقی نکرده

To take an evening walk along the beach.

عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی

To have somebody tell you that he/she loves you.

یکی رو داشته باشی که بدونید دوستت داره

 

To laugh .......laugh. .........and laugh .......

remembering stupid

things done with stupid friends.

یادت بیاد که دوستای احمقت چه کارهای

احمقانه ای کردند و بخندی

و بخندی و

....... باز هم بخندی

These are the best moments of life....

اینها بهترین لحظه‌های زندگی هستند

Let us learn to cherish them.

قدرشون روبدونیم

"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"

زندگی یک

مشکل نیست که باید حلش کرد بلکه یک

هدیه است که باید ازش لذت برد

************ ****

وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه کردن به تو نشان میده ،

تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده:ws3:.

  • Like 14
لینک به دیدگاه

به ماهياي عيدمون غذا بدم!:icon_redface:

 

توضيح: ما امسال ماهي نخريديم!اين ماهيا از سال پيشه!مامانم استاد نگهداري ماهي عيده!بعد عيد بقيه ام ماهياشونو ميان ميدن به ما!:ws3:

يه بار مامانم دو سال ماهيا رو نگه داشت!:w58: ولي من باعث مرگشون كشتم!:5c6ipag2mnshmsf5ju3:4564:

اعتراف: من يه قاتلم:sad0::4564:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

چ تاپیک زیبایی:ws37:دست استارتر درد نکنه واقعا.....................

من از دیدن ماه و ستاره ها و حرف زدن باهاشون لذت میبرم.................از لمس بارون ..........هوای سرد........

رانندگی در شب و گوش دادن ب موزیک مورد علاقم لذت میبرم.....:ws37:

  • Like 15
لینک به دیدگاه

شب داشتیم تی وی میدیدیم....حدود ساعت 10 بود....من یهو به مامان گفتم زرشک پلو درست کنن برای شام...( شام هم داشتیما...)

بعد مامان هم کاچی دلشون خواست که من درست کنم.....

با هم رفتیم آشپزخونه ...مامان زرشک پلو...من کاچی.....کار من زودتر تموم شد ....خوش گذشت....(زرشک پلو عالی شده بود،کاچی هم خوب بود)

خب لذت بردم دیگه ....:icon_redface:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

ایستادن رو اسکله توی هوای نیمه ابری و نگاه کردن به دریا.. ی باد خنک با یکم نم نم بارون بزنه رو صورتت..

 

آخخخخخخخخخخخخ که چ حالی میده..

  • Like 13
لینک به دیدگاه

بعضی مواقع اون قبلنا بیشتر : درآوردن حرس دیگران یه کاری میکردم که اعصاب طرف خورد بشه بعد بهش میخندیدم (میگفتم خعلی بیجنبه ای بیشتر هم دست رو بیجنبه ها میذاشتم) ....:ws28:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

صبح زود با صدای همهمه گنجشکا داخل درخت آبشار طلایی که الان گل داده مثل یه تیکه طلا داره داخل باغچه میدرخشه بیدار شی یه لبخند کوچیک بزنی بگی کوچولوهای شیطون دوباره نفهمی چشمات کی بسته شده کی خوابت برده زیر پتوی گرم و نرم تو خنکای صبح ..... این آرامش آدم رو سرمست میکنه .... :ws37:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

دیدن منظره های بهاری ... شکوفه های سفید رو شاخه ها ... سبزه هایی که حتی کنار آسفالت خیابون یه راهی واسه سلام کردن به بهار پیدا کردن..

  • Like 8
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...