رفتن به مطلب

ازلذتهای کوچک زندگیت بگو........


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

شال و کلاه بذاری دست تو جیب بدون اینکه کسی بشناستت یا مزاحمت بشن مسیر طولانی رو برا تصمیمات مهم قدم بزنی واقعا با وجود بستنی این بزم به اوج لذت خودش رسید.

  • Like 11
ارسال شده در

بوی هِــل :ws37:

  • Like 9
ارسال شده در

لذت مشابه کاربر قاصدک؛ وقتی داشتم کتاب قیدار میخوندم.

بوی عطر غذای "مامان"...ws37.gif

  • Like 6
ارسال شده در

بيرون رفتن با مامان :hapydancsmil:

خريد كردن :hapydancsmil:

ناهار رو با مامان رستوران خوردن :hapydancsmil:

 

الانم سرمو گذاشتم رو بالشتش

بوس

ماچ

نازش ميكنم و بازم اون بوي هميشگي بغل مامانم كه از تو قنداقم تا الان باهاش اشنام

 

امشب بعد مدتها بازم مثل شباي طولاني زمستون كنار هم نشستيم و مامان موهامو بافت :w16:

خدارو شكر :w16:

الان احساس خيلي خيلي خوبي دارم

حس عميق رضايت :w16:

  • Like 6
ارسال شده در

پوکر 3>

  • Like 3
ارسال شده در

خیلی وقته دیگه هیچی لذت زیاد نداره اما برای سرگرمی هم شده حال میده بازرس صنایع (مثلا شده صنعت و معدن و دودره بازی یا همون تجارت ) بیاد عباس آباد پرتش کنی بیرون راش ندی تو کارخونه:ws28: یا سگه رو باز بذاری تا میاد تو خفتش کنه دیوار راستو بره بالا :ws28:

یا بیاد تو دستشو بگیری کلید کنی باید بازرسی کنی و غذا هم سفارش بدی و نذاری بره بعدش یکم دود آرسنیک یا گاز سیانور هوا کنی فقط در حد فقط مسمومیت :| نه مرگو میر ، بره چند روز چار چرخش بره هوا بعدشم دیگه جرات نکنن بیان کلا شما رو ایگنور کنن

برگه سهمیه رو جا گذاشته نمیاد ببره :| میگه هر وقت یکی اومد ساختمون صنایع برام بیاره

فکسم نمیشد اصلش لازم بود از همون دور تائید کرده میگه برو بورس ندیده قبوله بازرسی لازم نیست

مملکته داریم ؟

یا دارایی رو دور بزنی که هیچ وقت نتونه تشخیص بده بالاخره فعالیت رسمی چیه و خلاصه کی به کیه اون تو

  • Like 4
ارسال شده در

باخواهرم ساعتها حرف بزنم وهی حرف بزنیم خیلی خوبه:ws3: خدا همه خواهرا رو حفظ کنه

  • Like 6
ارسال شده در

شـونه زدن موهای مامان خانوم :icon_redface:

  • Like 3
ارسال شده در

برای بابام شعر بخونم وقربون صدقه اش برم واما بابام محل نده:ws3: یه بابا دارم شاه نداره تو خوشی تا نداره:ws28: بعدشم سرشو ببوسم خیلی لذت بزرگیه

 

میگن دختر باباییه واقعا درسته

  • Like 3
ارسال شده در

دیدن صفحه ی دوست قدیمی:ws37:

خوردن دونات/:ws37:

  • Like 9
ارسال شده در

پیدا کردن یک لذت قدیمی...آتاری دستی!:ws3:

.

.

.

تو خِنزر و پِنزرهام یک دفعه آتاریِ دستی که دورانِ ابتدایی پدرم جایزه معدل برام خریده بودن رو پیدا کردم....

یعنی اون موقعه ملت آتاری سگا داشتن...اینقد لذت نمی بردن که من همه جا تو دستم این آتاری دستی بود و می بردم...:ws3:

اون ماشین بازی تو جاده اش وقتی لوِلش می رفت بالای 10 و سرعت نور می شد خیلی خوب بود....یادش خیر...:ws37:

.

.

.

لذت یاداوری خاطره ی یک لذت قدیمی....:icon_redface:

 

3rahhcm1duf2jytwlo7c.jpg

  • Like 12
ارسال شده در

یه دوست پیدا کنی با سلایق مشترک:ws37:

  • Like 8
ارسال شده در

عه...آتاری...یادش بخیر...:ws3::icon_gol:

  • Like 6
ارسال شده در

قدیما که اینجا بودیم....:ws37::ws37:

یادش بخیر ...:sad0::sad0:

الان ماهیانه فرصت سر زدن نداریم.....:4564::4564:

  • Like 8
ارسال شده در

سر زدن به اینجا بعد از چندین ماه و فهمیدن اینکه چقدر بزرگ شدم...

  • Like 8
ارسال شده در

صبح رفتم از سر محلمون سنگگ بگیرم موقع برگشتن چندتا دختر کوچولو دیدم داشتن به مدرسه میرفتن،یک لحظه لذت عجیبی مرا برد به روزهای مدرسه در گذشته،یادش بخیر، ایکاش همیشه روحیه دوران بچگی رو داشتم...

  • Like 6
ارسال شده در

رو برف دست نخورده بخوابی بعد شکلت بیفته روش:ws3:

  • Like 8
ارسال شده در

صب زود بیدار شده بودم امروز ،رفتیم همایش دارو ساعت پنج برگشتم خونه ،خیلییی خسته بودم بعد اینکه کلییییی با ذوق و شوق تعریف کردم که چقد خوش گذشت و شاد بود برنامشون سرمو گذاشتم رو پای مامانم خوابم برده بود خیلیییییییییی شیرین بود بعد مدتها رو پای مامانم خوابم ببره...لذت بزرگیه

  • Like 7
ارسال شده در

از لذتهای زندگیم بدون ضابطه بخوابم ،هفت وهشت تا بالشت دورم بچینم وبرعکس بخوابم ،هر چنددقیقه هم بالشتمو عوض کنم:ws3:

  • Like 5
ارسال شده در

یه گوشه تنها بشینم پشت میز کارم با میکروکنترلرها کارکنم اصن عاشق دنیای برق و الکترونیکم :hanghead:

  • Like 7
×
×
  • اضافه کردن...