استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 13 آبان، 2014 این که یه دفتر داشته باشی که توش بنویسی و هیــــــــــچ کس دیگه ای هم نخوندشواسه قسمت دومش به فکرم رسیده اولش بنویسم: « کسی که اینو باز کردی بدون من راضی نیستم بخونی. حالا اگه میخوای شرعا گناه کنی پا خودت» یکی از لذتهای زندگیم اینه که این دفترهای اینطوری مردم رو بخونم ، گناهش رو هم به گردن میگیرم ، برام کی پست میکنیش؟ 2
maryam39 8211 ارسال شده در 13 آبان، 2014 یکی از لذتهای زندگیم اینه که این دفترهای اینطوری مردم رو بخونم ، گناهش رو هم به گردن میگیرم ، برام کی پست میکنیش؟ لطفا حتی المکان لذتهاتونو رو جوری تنظیم کنه که زجر بقیه نباشه صفحهی اولشو پست میکنم براتون 2
استرالیا 2015 1460 ارسال شده در 13 آبان، 2014 لطفا حتی المکان لذتهاتونو رو جوری تنظیم کنه که زجر بقیه نباشه صفحهی اولشو پست میکنم براتون اتفاقا لذتی که در زجر دیگران هست در هیچی نیست 3
sarevan 9753 ارسال شده در 13 آبان، 2014 یکی از غیرقابل تحمل ترین اتفاقات برای من ،دیدن ِ اسپمها و نقل ِ قول های الکیه....هرچیزی جایی داره...مث پروفایل نه؟! . . . . گفت و شنود بین من و امین ،و توافق سرخوردن سیب زمینی و سس....با لحن بچگانه اش///عمه ِ سوس...(: 8
Yaser.C 5059 ارسال شده در 14 آبان، 2014 این که یه دفتر داشته باشی که توش بنویسی و هیــــــــــچ کس دیگه ای هم نخوندشواسه قسمت دومش به فکرم رسیده اولش بنویسم: « کسی که اینو باز کردی بدون من راضی نیستم بخونی. حالا اگه میخوای شرعا گناه کنی پا خودت» یکی از لذت هام اینه که بچه های سایت رو با تکنولوژی دوره جنگ های صلیبی و بلکه ماقبل تر از اون آشنا کنم و بگم از این دفترچه خاطرات هایی که قفل دارن الان خیلی وقته که اختراع شده!!!(عکسشم براتون گذاشتم این زیر!!!) یه جوری نوشتید شرعا گناه داره که رفتم به گذشته ها.....یاد اون موسسه تصویر دنیای هنر افتادم که یه زمان باب شده بود مردم فیلم از رو سی دی کپ میزدن.....یه آقای خوش صدا اول همه این فیلما میومد میگفت: اخطار!!! طبق حقوق مولفین و مصنفین کلیه حقوق این اثر محفوظ و مربوط به موسسه تصویر دنیای هنر است.....استفاده از آن به هر نحو شرعا حرام بوده و پیگرد قانونی خواهد داشت!!!!!:ws3: میگم این جمله هم خوبه برای رو جلدااا؟؟؟؟؟نه؟؟؟؟؟؟ 7
maryam39 8211 ارسال شده در 14 آبان، 2014 یکی از لذتهام اینه که یه چیزی اینجا مینویسم که همه باش خاطره دارن بعدم آقا یاسر من از اون دفترا داشتم متاسفانه جواب نمیداد. قفلشو راحت باز میکردن:icon_pf (34): لذت دومم که تو دوران کودکی بود این بود که یه زبان اختراع کنم که نوشتههامو به اون زبان بنویسم که بقیه نتونن بخونن 9
آرتاش 33340 ارسال شده در 14 آبان، 2014 با سیاست و زرنگی تمام یه حرفی رو به یکی بزنم اونم تو کف کنایه بمونهاصلا روایت داریم لذت نیست که زندگیه زندگی 6
Hanaaneh 28168 ارسال شده در 16 آبان، 2014 یه مدتیه لذت هامو نگفتم زنگ بزنم به مریم واسش شعر بخونم بعدم بدون اینکه حرف بزنیم،قطع کنم یه میز پر از چیپش و پفک:icon_pf (34): لپ بابام رو بکشم(لپ هم نداره خو:icon_pf (34):) داداشم بهم بگه چه خوشکل شدی دامادمون بهم بگه دخمل گلم:hapydancsmil: یه بار گفتم من دلم برا پستونک بچگیم تنگ شده بعد بابام رفت یکی برام خرید اینکه به موقع فهمیدم امروز 26مرداده و تولد همبازی خوب بچگیام:hapydancsmil: اینکه چند روز دیگه عمه میشم:hapydancsmil: 1
ENG.SAHAND 31645 ارسال شده در 17 آبان، 2014 یه شربت آبلیمو تگری پر یخ باصدای.... غوم غوم ااااااااااااااااااااه اخرش 9
.sOuDeH. 16059 ارسال شده در 18 آبان، 2014 اینکه تو...هرجای دنیا هم که باشی موقع ناهار باید کنار مادرت باشی..تا فکر نکنه تنهاست و کسیو نداره... بهت افتخار میکنم، افتخاره زندگیم 12
ارسال های توصیه شده