رفتن به مطلب

( آيا واقعا دوستش دارم ؟)


ارسال های توصیه شده

سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزيز :icon_gol:

 

با نظرات سازنده خود اين دوستمون رو راهنمايي كنيد !!!!

 

------------------------------------------------------------------------------------------

دو سال پيش پسر عمه ام به خواستگاريم اومد ......... تا قبل از اينكه به خواستگاري بياد خيلي دوستش داشتم و بعنوان همسر آينده خودم تصورش ميكردم ، حدود 20 روز قبل از این که به خواستگاریم بیاد شنیدم که رفته جایی خواستگاری و تصمیم داره ازدواج کنه

 

من تا اون روز از وجود کس دیگه ای توی زندگیش اطلاع نداشتم و نمی دونستم که با یه دختر دوست بوده و می خواد به خواستگاریش بره.زمانی که موضوع رو از پسر عمه ام پرسیدم گفت که چند ماه بعد از فوت پدرش به خاطر روحیه ی بدی که داشته با پیشنهاد دوستی یکی از همکلاسی هاش موافقت میکنه اما قصدشون ازدواج نبوده.می گفت همدیگر رو نمی دیدن و فقط به هم smsمی دادن.خودش می گفت: گفتم نامردیه که نرم خواستگاری اش.(واقعا مسخره است)موقعی که مامانش رو می فرسته خواستگاری و دختره مورد قبول مامانش واقع نمیشه اونم با نظر مامانش موافقت میکنه .

 

توی اولین جلسه که با هم صحبت کردیم،موقعی که گفت دوستم داره و حاضر هر کاری بکنه تا خوشبختم کنه و زمانی که گفت به خاطر من با برادرم زیادی صمیمی شده حالم ازش بهم خورد.

 

پسر خوبيه ، از لحاظ خانوادگي و فرهنگي در يه سطح هستيم ،‌از سطح مالي خوبي برخورداره اهل كاره ........ فقط از قيافه ظاهريش خوشم نمياد ظاهر مردونه نداره !!!!

 

دوباره 2-3 هفته بعد از خواستگاری از من رفت خواستگاری همون دختره.خانواده دختره جواب مثبت دادن و قرار عقد هم گذاشتن اما پسر عمه ام به همش زد وگفت پدر دختره خیلی ادا ادواریه و توی همه کار دخالت میکنه.

 

از 2 سال پیش هم داره اوضاع مالیش و کارش رو روبه راه میکنه تا بیاد خواستگاریم.

چه طوری بفهمم که دوستش دارم؟

 

به نظرتون این خصوصیات ظاهریش خیلی مهمه؟لطفا راهنماییم کنيد.من اصلا نمی دونم واقعا دوستش دارم یا نه؟به نظرتون کسی که آدم رو دوست داشته باشه میره جای دیگه ای خواستگاری؟

 

--------------------------------------------------------------------

 

لطفا بدون اسپم نظرات خود را بيان كنيد

 

با تشكر :icon_gol:

 

لینک به دیدگاه

موارد بسیاری رو در اینجا یا خارج نت مشاهده کردم ....روابط احساسی زیاد دوام نداره ، اما به احساس و علاقه معتقدم

 

چند نکته :

اوایل علاقه شما یه طرفه بود ، از طرفی محبت این اقا پسر به اون دختره جای تامل داره ......... خیلی از اقایون خودشون رو توجیه میکنن در اینگونه روابط !!!!!

مسایل ظاهری که بیان کردی ، شاید در اولیت نباشه اما نمیشه گذرا ازش بگذری ..... همسر یعنی هم سر

 

کسی باشه که وقتی کنارش هستی و باهاش راه میری نسبت بهش احساس بدی نداشته باشی

 

از طرفی دوست عزیزم اولین موردی که باید روشن بشه علاقه شما نسبت به ایشون ، ایا واقعا میتونی اون رو بعنوان همسر بپذیری یا یه علاقه سطحی که با گذر زمان شاید کمرنگ بشه

 

سعی کن چند سال اینده رو پیش بینی کنی خودت رو در شرایط اینده بذار ........ یه نمونه اون میتونه پدر خوبی برای فرزندت باشه ؟ و یا یه زن بیشتر از هر چیز دیگه به حمایت مرد تکیه میکنه ایا در سالهای اینده میتونه تکیه گاه محکمی باشه

لینک به دیدگاه

چه پيچيده بود!!!

ظاهرا پسر عمه ات همرو دوست داره287219_acigar.gif

آفا حرف قشنگي زد خيلي از پسرا هستن هزار تا بهونه و توجيه ميارن تا با دوس دخترشون ازدواج نكنن ولي اينكه اون گفته نامرديه خيلي حرفه بي منطقيه!!!

اگه واقعا ميتوني عشقو علاقه رو تو چشماي پسر عمه ات ببيني و توام تا حدودي بهش كشش داري قبول كن خوشبخت ميشي287219_acigar.gif

لینک به دیدگاه

راستش من زیاد در این زمینه نمتونم نظری بدم و نه تنها من بلکه هر کسی دیگه... ایشون باید برن پیش مشاور که از روی علمش بتونه کمکش کنه... ماها همه فقط از شنیده ها و دیده هامون حرف میزنیم براش...

 

در هر حال از دید من این پسر با توجه به اینکه زمان بسیار کوتاهی رو قبل از خواستگاری از ایشون( 20 روز) رفتن دنبال کسی دیگه و پیشنهاد دادن و همین طور دوباره این حرکت رو بعد از خواستگاری از ایشون انجام دادن، زیاد قابل اعتماد نیستن. من اینجور برداشت کردم که بیشتر میخواد تنها نباشه و واسش فرقی نمیکنه کی باشه پیشش!!!

 

پس فاکتور " زمان کوتاه بین دو خواستگاری" از نظر من فاکتور معقولی برای اعتماد به علاقه پسر عمشون نیست.

 

فاکتور بعدی یعنی" دوستی با یک نفر رو به ازدواج و بعد دوباره ختم اون" منتج کردن باز هم عامل جالبی نیست. یعنی به نظر فردی میاد که روی حرفش پافشاری نداره و واسش رسیدن و نرسیدن مهم نیست!

 

"یه مورد دیگه هم که "روی حرف موندن ایشون" رو تأیید نمیکنه اینه که با جواب ایشون باز رفته خواستگاری قبلیه!

 

من ازدواج با فردی که تکلیفش با خودش و علاقش معلوم نیست رو تأیید نمیکنم و به ایشون تأکید میکنم مشاوره برن و زود تصمیم نگیرن. بحث زندگی طولانیه نه بحث 20 روز که اگر ایشون رو باز نخواست بره با یکی دیگه( دور از جون).

لینک به دیدگاه
سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزيز :icon_gol:

 

با نظرات سازنده خود اين دوستمون رو راهنمايي كنيد !!!!

 

------------------------------------------------------------------------------------------

دو سال پيش پسر عمه ام به خواستگاريم اومد ......... تا قبل از اينكه به خواستگاري بياد خيلي دوستش داشتم و بعنوان همسر آينده خودم تصورش ميكردم ، حدود 20 روز قبل از این که به خواستگاریم بیاد شنیدم که رفته جایی خواستگاری و تصمیم داره ازدواج کنه

 

قضیه مال2سال پیش هست.توی این دوسال چه اتفاقاتی افتاده

:ws52:اگه ‏دوستش ‏داشتی

چراهمون دوسال پیش بهش جواب مثبت ندادی؟

 

من تا اون روز از وجود کس دیگه ای توی زندگیش اطلاع نداشتم و نمی دونستم که با یه دختر دوست بوده و می خواد به خواستگاریش بره.زمانی که موضوع رو از پسر عمه ام پرسیدم گفت که چند ماه بعد از فوت پدرش به خاطر روحیه ی بدی که داشته با پیشنهاد دوستی یکی از همکلاسی هاش موافقت میکنه اما قصدشون ازدواج نبوده.می گفت همدیگر رو نمی دیدن و فقط به هم smsمی دادن.خودش می گفت: گفتم نامردیه که نرم خواستگاری اش.(واقعا مسخره است)موقعی که مامانش رو می فرسته خواستگاری و دختره مورد قبول مامانش واقع نمیشه اونم با نظر مامانش موافقت میکنه .

توی اولین جلسه که با هم صحبت کردیم،موقعی که گفت دوستم داره و حاضر هر کاری بکنه تا خوشبختم کنه و زمانی که گفت به خاطر من با برادرم زیادی صمیمی شده حالم ازش بهم خورد.

 

 

پسر خوبيه ، از لحاظ خانوادگي و فرهنگي در يه سطح هستيم ،‌از سطح مالي خوبي برخورداره اهل كاره ........ فقط از قيافه ظاهريش خوشم نمياد ظاهر مردونه نداره !!!!

 

دوباره 2-3 هفته بعد از خواستگاری از من رفت خواستگاری همون دختره.خانواده دختره جواب مثبت دادن و قرار عقد هم گذاشتن اما پسر عمه ام به همش زد وگفت پدر دختره خیلی ادا ادواریه و توی همه کار دخالت میکنه.

 

از 2 سال پیش هم داره اوضاع مالیش و کارش رو روبه راه میکنه تا بیاد خواستگاریم.

چه طوری بفهمم که دوستش دارم؟

 

به نظرتون این خصوصیات ظاهریش خیلی مهمه؟لطفا راهنماییم کنيد.من اصلا نمی دونم واقعا دوستش دارم یا نه؟به نظرتون کسی که آدم رو دوست داشته باشه میره جای دیگه ای خواستگاری؟

 

--------------------------------------------------------------------

 

لطفا بدون اسپم نظرات خود را بيان كنيد

 

با تشكر :icon_gol:

 

درابتدابایدچندچیز مشخص بشه.

1)دوسال پیش که ازش خواستگاری کرده چراجواب رد داده؟ مگه نمیگی که ازش خوشش میومده؟ دلیل مخالفت چه بوده؟

 

2)اگه جواب ردداده چرادیگه پیگیر

زندگی شخصی پسرشده؟

 

3)آیااین پسرفاکتورهای لازم برای همسری اورا دارد؟

لینک به دیدگاه

کاش سن دختر و پسر هم مشخص بود!!

من احساس کردم آقا پسر یه خورده بی تجربه و عجول هست و نمیتونه درست فکر و تامل کنه و تصمیم درست رو بگیره.

از نظر من دختر خانوم باید امتحانش کنه ببینه چقدر مرده و تو تصمیمش قاطع هست.

 

:icon_gol:

لینک به دیدگاه
دوسال پیش که ازش خواستگاری کرده چراجواب رد داده؟ مگه نمیگی که ازش خوشش میومده؟ دلیل مخالفت چه بوده؟

 

پاسخ دوستمون

 

----------------------------------------------

زمانی که توی 2 ماه 3بار اومد خواستگاری من و 2 بار رفت خواستگاری اون دختره احساس کردم نمیدونه چی می خواد و من رو هم به شک انداخته. ..راستش توی جلسه خواستگاری احساس کردم فقط برای رفع نیاز های جنسی اش میخواد زود ازدواج کنه اما علاقه و محبتش رو توی این چند سال به خودم می دیدم.این که توی دخترای فامیل همش حواسش به من و میخواد خودش رو به من نزدیک کنه.اون موقع نظر قطعی من نه بود.اما حالا میبینم که داره خیلی خودش رو به آب و آتیش میندازه و تمام تلاشش رو میکنه

 

 

لینک به دیدگاه
دختر تقريبا 21 ساله و پسر 3 سال از دختر بزرگتره

حالا پسره از بچه های انجمن نباشه از دستم شاکی بشه... :icon_pf (34)::4chsmu1:

 

خب بنظرم جوون هستن و احتیاج به راهنمایی دارن... :icon_gol:

لینک به دیدگاه

سلام. علت اصلی رو یافتم ...!

آفا جان نمیشه شخصا با این طرف صحبت کنم!؟

اگه میشه بگو ...

خطاب به این خانم:

دوست عزیز ... وقتی به جلسه مشاوره بری انقدر سین جیمت میکنن که از موضوع اصلی دور میشی ... بعد یه لحظه یه نکته ای رو میگی به مشاور و اون نکته سر نخی میشه برای رسیدن به پاسخ سوالاتت!

گرچه توضیحاتی که اینجا گذاشتی خیلی کمه و نمیشه قطعی نظر داد ...

پیشنهاد میکنم حتما یه جلسه مشاوره بری ...

اما چند سوال:

تا حالا یه بار منطقی باهاش صحبت کردی؟

ببین اون پسر به تو علاقه داره اینو مطمئن باش ... با تعصب نظر ندیم بهتره ... (نباید به اینجور پسرا اعتماد کرد و ... این جملات جالب نیست)

و انتظار نداشته باش عاشقت باشه! عشق بین انسان ها درجه و شدت داره ... میتونه شدت بگیره میتونه کاسته بشه!

اون پسر مهره ای رو گم کرده! تو فکر میکنی اون مهره چی بوده!؟

میتونی کمکش کنی؟

انسان ممکن الخطاست! اینکه حالا به سمت دختری کشیده شده و ... چیز چندان بدی نیست! آیا تو این رابطه مورد منفی ای هم بوده!؟

سعی کن برای اینکه بدنبال جواب های سوال خودت و سوال های ما بری ... دیدت رو عوض کنی! پیشنهاد میکنم خوشبینانه جلو بری ...

لینک به دیدگاه
آفا جان نمیشه شخصا با این طرف صحبت کنم!؟

اگه میشه بگو ...

 

من با اين دوست عزيز در ميون ميذارم اگه موافق بودن چشم شخصا باهاش گفتگو داشته باشيد ....

 

ضمنا دوستمون پيش مشاوره هم رفتن اما نتيجه ي خاصي نصيبش نشده !!!!

لینک به دیدگاه

زمانی که توی 2 ماه 3بار اومد خواستگاری من و 2 بار رفت خواستگاری اون دختره احساس کردم نمیدونه چی می خواد و من رو هم به شک انداخته. ..راستش توی جلسه خواستگاری احساس کردم فقط برای رفع نیاز های جنسی اش میخواد زود ازدواج کنه اما علاقه و محبتش رو توی این چند سال به خودم می دیدم.این که توی دخترای فامیل همش حواسش به من و میخواد خودش رو به من نزدیک کنه.اون موقع نظر قطعی من نه بود.اما حالا میبینم که داره خیلی خودش رو به آب و آتیش میندازه و تمام تلاشش رو میکنه

 

خیلی ببخشید قصد جسارت ندارم!

1. احتمال میره که خانوادگی اهل تصمیم گیری نیستین! از این جهت احتمال میره که اراده ها ضعیفه! (روی قدرت تصمیم گیری و اراده باید کار بشه ... یا حداقل فکر کنید)

2. مطمئن باش تنها یک عامل باعث این عمل نمیشه! پس واژه فقط رو بکار نبر! نیاز جنسی لازمه ازدواجه ...

3. اگر علاقه اون طرف رو دیدی چرا بهش نظر قطعی نه دادی؟!

نظر قطعی نه ... یعنی تمام! یعنی الان من الکی دارم وقتم رو تلف میکنم!

بی انصافی کردی خانم!

و سوال:

میتونی در مورد رابطش با خانوادش بگی؟

خواهر داره؟ رابطش رو تعریف کن!

رابطش رو با مادرش؟

رابطش رو با پدر فوت شده اش؟

لینک به دیدگاه
من با اين دوست عزيز در ميون ميذارم اگه موافق بودن چشم شخصا باهاش گفتگو داشته باشيد ....

 

ضمنا دوستمون پيش مشاوره هم رفتن اما نتيجه ي خاصي نصيبش نشده !!!!

 

خب حداقل این پست های ما رو که مستقیم میخونه؟

نظر من اینه که دوستمون باید اول کمی سازندگی کنه! :w16:

لینک به دیدگاه

والا از طرف شما که دوستش داری یا نه ، خودت از ته دلت خبر داری.

 

 

اما من جای شما بودم با این فرد ازدواج نمیکردم نه واسه اینکه با یکی دوست بوده یا رفته خواستگاری ، واسه اینکه خودشم به کاراش ایمان نداره

اومد خواستگاریتون بعد نه شنید رفت خواستگاری اون خانوم . فکر نمیکنید صرفا فقط میخواد ازدواج کنه واسش فرق نمیکنه کی ؟ حالا چون دو تا کیس (یعنی شما و اون خانوم ) میشناسه میخواد از یکتون جواب بگیره؟

 

بعدم واقعا ببخشید دارید احساسی برخورد میکنید . ایا دوست داشتن صرفا دلیل یه ازدواجه موفقه؟ سنی هم که ندارید میتونید بمونید تو گذر زمان یه چیزایی بهتون ثابت شه ، اصلا عجله تو ازدواج درست نیست . بنظر میاد خودتونم شک دارید به احساسش پس بمونید:icon_gol:

 

 

 

نطر من بود شما خودتون بهتر از هر کسی از روحیات خودتون خبر دارید

لینک به دیدگاه

واقعا کار کارشناسی کردن سخت و نادرسته!

 

اما مهمترین چیزی که هست اینه که با هم حرف بزنید نه با خودتون!!

 

تاوقتی شما تمام سوالات و ابهاماتی که هست رو تو ذهن خودت نگه میداری تا خود جوابشو پیدا کنی به نتیجه لازم نمیرسی

 

با خواستگارت حرف بزن...معاشرت کن..بیرون بیرو و هر چقدر لازمه برای شناخت وقت بذار

بعد از شناخت اساسی تازه میفهمی حس واقعیت چیه و کار عقلانی کدومه

 

پاینده باشی :icon_gol:

لینک به دیدگاه

ولی به نظرم پسره ثبات شخصیت نداره و نمیدونه چی میخواد پس بهتره دختر خانم صبر کنه!

از یه طرف هر دوشون سنشون کمه حداقل تا 3 سال صبر کنند و بعد تصمیم بگیرنند!

لینک به دیدگاه

خوب البته سخته که با توجه به این اطلاعات ناقص بتونیم یه نظر قطعی بدیم. ولی چند تا نکته مشهوده. من سعی میکنم دست روی همین نقاط بزارم و اونها رو پررنگ تر کنم براتون و تصمیم گیری رو به عهده خودتون میزارم.

 

یه نکته رو عنوان کنم در مورد پسر عمه شما که فکر میکنم باید زیاد روش دقت کنید.

 

1 - ایشون با شخصی ارتباط اس ام اسی برقرار کرده و براش یک توجیه درست میکنه. (به خاطر روحیه بدی که در اثر فوت پدرشون داشتن) از نظر من کار عاقلانه ای نیست.

 

2- ایشون مادرشون رو فرستادن خواستگاری شخصی که صرفا باهاش ارتباط اس ام اسی داشته. (به گفته خودش)

 

3 - بعد ظاهرا خیلی راحت چون مادرشون مخالفت میکنن ایشون عقب نشستن.

 

4 - عنوان کردن این موضوع کار خوبی نیست.

گفت به خاطر من با برادرم زیادی صمیمی شده

 

5 - ایشون مجددا به خواستگاری اون خانم رفته که البته معلوم نیست دلیلش چیه ولی علت به هم خوردنش هم جای تامل داره.

 

با توجه به نقاط قوت ایشون در مورد کاری بودنش و موقعیت کاری و خانوادگیش که بهش اشاره کردید و قرار دادنش در کنار این 5 مورد که خدمتتون عرض کردم باید مسئله رو خودتون تحلیل کنید و ببینید این آقا واقعا مرد زندگی هست یا نه. یک سری از این کارهایی که ایشون انجام داده ممکنه اشتباه باشه و اگر کسی به اشتباهاتش اعتراف کنه میشه روش حساب کرد. ولی اگر بهونه بیاره و یا توجیه بتراشه میشه روی این آدم به عنوان مرد زندگی حساب کرد؟ در واقع میخوام بگم از نظر شما کسی که مسئولیت کارهای خودش رو به عهده نمیگیره مرد زندگیه؟

 

 

تا اینجا من در مورد علاقه هیچی نگفتم. چون چیزی نمیتونم بگم. شما چطور متوجه نمیشید که کسی رو دوست دارید یا نه؟

فکر نمیکنم هیچ کس بتونه اینو تشخیص بده جز خود شما. چه برسه به اینکه کسی بخواد برای شما تعیین کنه که شما ایشونو واقعا دوست دارید یا نه. اگر از پس حلاجی مسائل بالا بر اومدید به قلبتون و احساستون رجوع کنید. یحتمل جواب رو پیدا خواهید کرد. اگر غیر از این باشه روشهایی هم وجود داره که خودتون به این تشخیص برسید. اگر مایل بودید به آفا خانم بگید تا من براتون شرح بدم.

 

موفق و پیروز باشید. :icon_gol:

لینک به دیدگاه

ببخشید من هم نظرم رو میگم...:icon_gol:

این که چطور بفهمی بهش علاقه داری یا نه همونطور که بچه های دیگه گفتن اول از همه به خودت برمیگرده...

مثلا اینکه از کارایی که ازش دیدی تا چه حد به شک افتادی برای بودن باهاش و این که چی تورو به این شک انداخته؟(این شک و جوابی که براش بتونه بهت ثابت کنه ممکنه دوستش نداشته باشی)

 

یا اینکه چقدر بهش اطمینان داری که اگر بهش جواب مثبت بدی همیشه کنارت میمونه و تو زندگی مشترکتون تصمیم گیریش مثل تصمیم گیری برای خواستگاری رفتن نیست؟

به قول دوستمون مینا برای ازدواج صرفا این که احساس کنی دوستش داری اونم دوست داشتنی که از نوعش مطمئن نیستی کافی نیست... باید شخصیتی که از طرف میشناسی و از اونجا که فامیلت بوده به هرحال شناختی روش داری رو بررسی کنی...

این که کسی بخاطر دوست داشتنت بهت خیلی زیاد توجه کنه طبیعیه و همه جای دنیا این اتفاق میفته... ولی اینکه این دوست داشتن و توجه همیشه ثبات داشته باشه مهمه ...

 

نمیدونم ولی این خیلی عجیبه که کسی به شما بگه خیلی دوستت داره و برای به دست آوردنت هرکاری میکنه اما تو همون بازه زمانی به خواستگاری یک نفر دیگه بره..خب این که دقیق نقض حرف خودشه...!!!

لینک به دیدگاه

اينکه واقعا پسره دوستش داره يا نه!؟ ب اين راحتی نميشه جواب داد!

حالا ايشون ب دليل از دست دادن پذرش و...تصميم ب دوستی با يه دختر ميگيره!تا اينجاش عيبی نداره ولی اينکه چن بار (۲بار) رفتن خواستگاری صورت خوشی نداره!

 

اگه واقعا دوسش نداره ديگه نيازی نبود اصلا پاپيش بزاره و بنظرم اينکه گفته بخاطر دختره و..رفته خواستگاري واقعا مسخره س!:banel_smiley_4:

 

و اما نظر من: وقتی خودمو جای دوستمون ميزارم نميتونم خودمو راضی کنم ک با همچين مردی ازدواج کنم حتی اگه اوضاع مالی و ...خوبی داشته باشه!

 

دليل: نميگم پسره بدی ! نه! بايد يخورده هم انصاف داشته باشيم...شايد اونموقع واقعا ب حضور يکی ک از جانبش محبت ببينه نياز داشته!

 

ولی مشکل اينجاس ک من نميتونم تموم عمر با يه شک زندگی کنم!

نميتونم وقتی صدای زنگ يا اس گوشی همسرم مياد خودمو ب بيخيالی بزنم ...درسته ممکنه اصلا ديگه ب اون دختر فکرم نکنه ولی ديد من نسبت بهش تغيير کرده و بی اعتماد شدم

دوست من اينايی ک گفتم فقط نظر شخصی منه و دليل نميشه درست باشه!

ممکن ديد تو نسبت ب من خيلی فرق داشته باشه(من فقط با چن خط توضيح ک داده بودی نظرمو گفتم!)

 

و اما سوا بسيار اساسی: چرا از اول ب تو پيشنهاد دوستی و ازداج نداده؟؟؟؟؟؟؟

ب اميد تصميم گيری درست و خوشبختی:icon_gol:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...