Anooshe 11040 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۰ ب نظر من عشق ی طرفه اصلا نداریمکسی ک فکر میکنه عاشقه ولی طرف مقابلش همچین حسیو نداره دچار سوء تفاهم شده عشق با ی نفر ک عشق نیست وقتیم ی مدت کم محلی ببینه از سرش میفته اشتباه میکنی خانومی... عشق معناش همیشه در یک کلام و یک جمله نمیگنجه...شاید تو حسی به یه نفر خاص نداشته باشی اما ممکنه شخصیت و کلا وجود تو برای یکی دیگه نشانی از تمام آرمان ها و آرزوهایی باشه که همیشه تو کسی دنبالش بوده... فقط این جملت خیلی عجیب بود..عشق با یک نفر که عشق نیست؟!!!! (واقعا معنیشو نفهمیدم) عشق یکطرفه اصلا فایده نداره ! این عشق ، وابستگی هستش ، کسی به خاطره چهره یا قیافه طرف دیگه بهش وابسته میشه و فک میکنه که عشقه و عاشق اون شده ، در حالی که تنها اسمی که میشه روی اون گذاشت وابستگی هستش که اغلب هم پسرا وابسته دخترا میشن اونها هم بدون هیچ ملاحظه ای دل طرف رو میشکنن ! کلا عشقی که این روزا ازش صحبت میشه یه حالت زود گذره که فوقش تا چند ماه بعد از ازدواج ادامه داره و بعدش دیگه خیلی کمرنگ میشه ! هیچ وقت وابسته کسی نشین ، تنها خداست که می تونین بهش وابسته باشین چون هیچ وقت تنهاتون نمیزاره البته مصداق بارز حرفهایی که گفتم برای خودم پیش اومده بود و این رو از روی تجربه گفتم ! عشق = عامل شکست قلب یعنی میخواین بگین وابستگی نمیتونه یکی از معانیه عشق باشه؟ من تاحالا وابستگی به چهره و قیافه ندیدم اما وابستگی به عادات و رفتار و خصوصیات پسندیده دیگران دیدم... یا وابستگی به وجود کسی که همیشه برات آرامش رو فراهم میکنه... باور کنید عشق معناش خیلی فراتر از اینه که با دو کلمه معنی براش بسازیم(کاری به عشق امروزی که خیلیا درستش کردن ندارم، معنای حقیقیه دوست داشتن رو میگم)... عشق یا دوست داشتن از عمق وجود سرچشمه میگیره حتی میتونه کاملا هم غیرمنطقی باشه... گاهی ما نمیدونم برای چی با تمام وجود کسی رو دوست داریم که میدونیم برخی از چیزهایی که همیشه برامون مهم بوده رو نداره... ب نظر من اگه کسی حتی ی ذره احساس واقعی ب من داشته باشه منم اون حسو دارم وقتی با بقیه واسه من فرقی نداره پس دوس داشتنش الکیه و دلشم نشکسته روز ب خیر شیما جان شاید تو در برخورد با کسایی قرار گرفتی که واقعا اینطور بودن کما اینکه کم هم نیستن چنین افرادی... و واقعا خداروشکر که اینطور بوده اما مطمئن باش همیشه اینطور نیست... نظر من: از اونجا که برای عاشق شدن، مردم تعاریف مختلفی دارن .. باید برای هر کدوم روش جدا گانه ای انتخاب کرد: اگر کسی در نگاه اول عاشق یکی شد. یا به طور کلی دور ا دور عاشق یکی شد. بهترین کار اینه که کسی که عاشق شده رو با بی توجهی ترد کرد. چون این عشق خیلی سطحیه و طرف کم کم میفهمه که راهی برای نزدیک شدن وجود نداره و میره . اما کار غلط اینکه که فضای صحبت کردن در این بین باز بشه ... در این صورت موضوع پیچیده میشه اما اگر کسی در یه رابطه ی طولانی مدت عاشق شد.. این تقصیر از خود اون کسی هست که حسی نسبت به طرف مقابلش نداره .. چرا که باید این رو همون اول میگفت تا حد و مرز رابطه مشخص بشه... بهترین پیشنهاد برای این حالت اینه که از همون اول پیشگیری بشه ... وگرنه موضوغ پیچیده میشه شما هیچ وقت درگیر چنین موضوعی شدی که اینطور میگی؟(قسمتی که پررنگ کردم رو میگم) گفتن بعضی حرفا خیلی سادست اما قرار گرفتن داخلش نه... یه جا تو پستای قبلتر جوابی دادم که تا حدودی برای این حرف شما هم مناسبه... اما گاهی یک نفر طرف مقابلش رو دوست داره چون همون ایده آل ذهنی ای هست براش که همیشه دنبالش بوده...پس به هر شکلی سعی میکنه خودش رو به کسی که دوست داره نزدیک کنه، پس همیشه دنبال راهی میگرده که حد و مرز رو کنار بذاره تا حرفش رو بزنه... پیشگیری؟ پیشگیری از چی؟از اینکه یک نفر تورو همون کسی میبینه که همیشه آرزوی به دست آوردنش رو داشته و حالا که پیدا کرده نمیخواد از دست بده؟چطور میخوای قبل از بیان اون طرف به اظهار عشق و دوست داشتن جلوی ایجاد این احساس رو تو قلبش بگیری؟ مساله پیشگیری نیست... مساله اینه که وقتی کسی تو این مرحله قرار میگیره بهترین رفتار چیه... 5 لینک به دیدگاه
afa 18504 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۰ قبل از هر چیز بگم .........سعی بشه درگیر عشق یه طرفه نشیم که ضرباتش بیشتره !!! اینکه دوستان بیان کردن که عشق یه طرفه نی ، من قبول ندارم ........ خودم شاهد موضوعی بودم که دختری 6 سال عاشق بود اما هیچوقت اون رو ابراز نکرد تا اینکه شخص مقابل ازدواج کرد و اون علاقه اش رو واسه همیشه تو دلش حبس کرد ..... من خودم ترجیح میدم با کسی باشم که دوسم داشته باشه تا اینکه با کسی که دوستش داشته باشم !!! در موقعیت روابط عاطفی یه طرفه بهترین راه حل صحبت بین طرفین و نهایت اون بی اعتنایی است ...گاهی گذر زمان مساله رو حل خواهد کرد 5 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۰ خیلی بده واسه خود منم پیش اومده البت نه در حد عشق و عاشقی و... ولی وقتی یکی تو رو بخواد و تو نخوای و از طرفی نتونی ناراحتش کنی و دلش رو بشکونی... شرایط سختیه... 4 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۰ اشتباه میکنی خانومی...عشق معناش همیشه در یک کلام و یک جمله نمیگنجه...شاید تو حسی به یه نفر خاص نداشته باشی اما ممکنه شخصیت و کلا وجود تو برای یکی دیگه نشانی از تمام آرمان ها و آرزوهایی باشه که همیشه تو کسی دنبالش بوده... فقط این جملت خیلی عجیب بود..عشق با یک نفر که عشق نیست؟!!!! (واقعا معنیشو نفهمیدم) خب من فکر میکنم عشق وقتی ب وجود میاد ک اطمینان پیدا کنی ک طرفتم همونقد ک دوسش داری دوست داره وقتی طرفه باشه ینی اون اطمینان نیست حسه دوس داشته شدن نیست پس عشقم نیست البته قبول دارم معناش تو ی جمله نیست من واسه خودم اینجوری ترجمش کردم 2 لینک به دیدگاه
The Idealist 1526 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ یعنی میخواین بگین وابستگی نمیتونه یکی از معانیه عشق باشه؟ من تاحالا وابستگی به چهره و قیافه ندیدم اما وابستگی به عادات و رفتار و خصوصیات پسندیده دیگران دیدم... یا وابستگی به وجود کسی که همیشه برات آرامش رو فراهم میکنه... باور کنید عشق معناش خیلی فراتر از اینه که با دو کلمه معنی براش بسازیم(کاری به عشق امروزی که خیلیا درستش کردن ندارم، معنای حقیقیه دوست داشتن رو میگم)... عشق یا دوست داشتن از عمق وجود سرچشمه میگیره حتی میتونه کاملا هم غیرمنطقی باشه... گاهی ما نمیدونم برای چی با تمام وجود کسی رو دوست داریم که میدونیم برخی از چیزهایی که همیشه برامون مهم بوده رو نداره... درسته ، شاید یکی از معانی عشق وابستگی باشه ، ولی این وابستگی یکطرفه در بلند مدت به ضرر آدمه ! من حتی اگه کسی رو دوست داشته باشم و بدونم اون منو دوست نداره ، سعی می کنم تو خودم تا ابد مخفی نگهش دارم تا اینکه بروز بدم و باعث مشکلات بعدی که واسه خودم و اون درست میشه ، بشم ! چون خودم تجربه دارم ، می تونم بگم که اکثر وابستگی های یکطرفه به خورد شدن و افسرده شدن طرف وابسته ختم میشه ! 2 لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ من خودم ترجیح میدم با کسی باشم که دوسم داشته باشه تا اینکه با کسی که دوستش داشته باشم !!! اگه آدم به مرز انتخاب بین این دو برسه آره منم چنین چیزی رو ترجیح میدم... اما باور کن بودن با کسی که خیلی دوست داره اما تو احساسی بهش نداری و نمیتونی بپذیریش خیلی خیلی سخته... چون کم کم باعث احساس تنفر از خود میشه و اینکه چرا دارم با چنین کسی با این خصوصیات اینطور رفتار میکنم و نمیتونم دوستش داشته باشم!!! در موقعیت روابط عاطفی یه طرفه بهترین راه حل صحبت بین طرفین و نهایت اون بی اعتنایی است ...گاهی گذر زمان مساله رو حل خواهد کرد کاملا موافقم خب من فکر میکنم عشق وقتی ب وجود میاد ک اطمینان پیدا کنی ک طرفتم همونقد ک دوسش داری دوست داره وقتی طرفه باشه ینی اون اطمینان نیست حسه دوس داشته شدن نیست پس عشقم نیستالبته قبول دارم معناش تو ی جمله نیست من واسه خودم اینجوری ترجمش کردم شاید بشه واژه ی دیگه ای جای عشق جایگزین کرد تو این حالت... میدونم منظورت چیه... اما گاهی مشکل اصلی تو عشق یک طرفه اینه که خودت هم میدونی و فهمیدی که طرفت احساساتش پاک و از صمیم قلبه ... شاید برای همه پیش نیاد اما برای اون دسته از افرادی که پیش میاد خیلی آزار دهندست... که همونطور که عافا هم گفت بهترین کار اول صحبت کردن و اگر جواب نداد بعدش بی اعتنایی و دور کردن خودت از اون طرفه... 5 لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ درسته ، شاید یکی از معانی عشق وابستگی باشه ، ولی این وابستگی یکطرفه در بلند مدت به ضرر آدمه ! با این حرفت موافقم من حتی اگه کسی رو دوست داشته باشم و بدونم اون منو دوست نداره ، سعی می کنم تو خودم تا ابد مخفی نگهش دارم تا اینکه بروز بدم و باعث مشکلات بعدی که واسه خودم و اون درست میشه ، بشم ! فکر میکنم حتی تو چنین شرایطی تا یه حدی تلاش برای به دست آوردن کسی که آدم دوستش داره لازمه و اگه هیچ وقت بیان نشه همیشه این شک باقی میمونه که اگه تلاش میکردم به دستش میاوردم یا نه؟... اما از یه جایی به بعد که معمولا آدما خودشون حدش رو میتونن بفهمن اسرار و پافشاری یا باعث همون وابستگی یک طرفه میشه یا باعث برخوردای ناراحت کننده و توهین آمیز... چون خودم تجربه دارم ، می تونم بگم که اکثر وابستگی های یکطرفه به خورد شدن و افسرده شدن طرف وابسته ختم میشه ! بله کاملا درسته اما یک واقعیت دیگه اینه که حتی کسی که مورد عشق یک طرفه قرار گرفته و از بودن تو این موقعیت فرار میکنه هم وابسته میشه... و اون هم تا مدت ها از این موضوع رنج میبره با این تفاوت که همیشه طور دیگه خودش رو و احساساتش رو بروز میده و اکثرا هم آدم سنگدلی خونده میشه.... ........ 2 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ اما من نظرم متفاوته اگه کسی واقعا عاشق من بشه و من عاشقش نباشم، سعی میکنم منم عاشقش بشم البته عاقلانه 3 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ شما هیچ وقت درگیر چنین موضوعی شدی که اینطور میگی؟(قسمتی که پررنگ کردم رو میگم) گفتن بعضی حرفا خیلی سادست اما قرار گرفتن داخلش نه... یه جا تو پستای قبلتر جوابی دادم که تا حدودی برای این حرف شما هم مناسبه... اما گاهی یک نفر طرف مقابلش رو دوست داره چون همون ایده آل ذهنی ای هست براش که همیشه دنبالش بوده...پس به هر شکلی سعی میکنه خودش رو به کسی که دوست داره نزدیک کنه، پس همیشه دنبال راهی میگرده که حد و مرز رو کنار بذاره تا حرفش رو بزنه... پیشگیری؟ پیشگیری از چی؟از اینکه یک نفر تورو همون کسی میبینه که همیشه آرزوی به دست آوردنش رو داشته و حالا که پیدا کرده نمیخواد از دست بده؟چطور میخوای قبل از بیان اون طرف به اظهار عشق و دوست داشتن جلوی ایجاد این احساس رو تو قلبش بگیری؟ مساله پیشگیری نیست... مساله اینه که وقتی کسی تو این مرحله قرار میگیره بهترین رفتار چیه... من منظورم این بود که مثلا یه خانومی وقتی هیچ حسی به یه آقا نداره .. چرا باید بهش فضا بده که وارد مسائل عاطفی بشن؟ اگه همون اول بگه که من به تو حسی ندارم .. اون پسر هم غرور داره .. زود قضیه کات میشه با بر عکس 2 لینک به دیدگاه
Anooshe 11040 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ من منظورم این بود که مثلا یه خانومی وقتی هیچ حسی به یه آقا نداره .. چرا باید بهش فضا بده که وارد مسائل عاطفی بشن؟ اگه همون اول بگه که من به تو حسی ندارم .. اون پسر هم غرور داره .. زود قضیه کات میشه با بر عکس مساله دقیقا اینجاست که قضیه به این سادگی نیست ببینید خود این جریان و بحث عشق یک طرفه خیلی شکل های مختلف میتونه داشته باشه... آره در صورتی که کسی کلا مواجه با عشق کسی بشه که حتی ذره ای به اون حسی نداره به راحتی با یک برخورد جدی میتونه همه چیز رو پایان بده حتی به راحتی میشه دلایل جواب منفی به اون طرف رو گفت... بله در این صورت حرف شما درسته... هیچ وقت هم موضوع ادامه دار نمیشه... اما بزرگترین مشکل وقتی ایجاد میشه که مواجه با عشق کسی میشی که واقعا برات عزیز بوده و دوستش داشتی اما کاملا متفاوت... گاهی اسمشو میزارن برادرانه(یا خواهرانه) و گاهی میزارن یک دوست خوب یا هرچیز دیگه من فکر میکنم خیلی از افراد چنین دوستانی ممکنه داشته باشن... اینجا دیگه بحث فضا دادن برای مسائل عاطفی خیلی متفاوت میشه... چون خیلی قبل تر فضای دوستانه وجود داشته و حالا که سعی میشه تا این فضا از بین بره تمام اتفاقات ناخوشایند برای هر دو طرف پیش میاد... نمیدونم تا چه حد منظورم رو رسوندم... حرف اکثر دوستان درسته و هیچ شکی هم توش نیست.. اما مساله تفاوت موقعیت هایی هست که آدما توش قرار میگیرن.. برای همین هست که نمیشه به راحتی یک راه حل برای تمام مواردی که در رابطه با این موضوع پیش میاد داد ... 3 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۰ مساله دقیقا اینجاست که قضیه به این سادگی نیستببینید خود این جریان و بحث عشق یک طرفه خیلی شکل های مختلف میتونه داشته باشه... آره در صورتی که کسی کلا مواجه با عشق کسی بشه که حتی ذره ای به اون حسی نداره به راحتی با یک برخورد جدی میتونه همه چیز رو پایان بده حتی به راحتی میشه دلایل جواب منفی به اون طرف رو گفت... بله در این صورت حرف شما درسته... هیچ وقت هم موضوع ادامه دار نمیشه... اما بزرگترین مشکل وقتی ایجاد میشه که مواجه با عشق کسی میشی که واقعا برات عزیز بوده و دوستش داشتی اما کاملا متفاوت... گاهی اسمشو میزارن برادرانه(یا خواهرانه) و گاهی میزارن یک دوست خوب یا هرچیز دیگه من فکر میکنم خیلی از افراد چنین دوستانی ممکنه داشته باشن... اینجا دیگه بحث فضا دادن برای مسائل عاطفی خیلی متفاوت میشه... چون خیلی قبل تر فضای دوستانه وجود داشته و حالا که سعی میشه تا این فضا از بین بره تمام اتفاقات ناخوشایند برای هر دو طرف پیش میاد... نمیدونم تا چه حد منظورم رو رسوندم... حرف اکثر دوستان درسته و هیچ شکی هم توش نیست.. اما مساله تفاوت موقعیت هایی هست که آدما توش قرار میگیرن.. برای همین هست که نمیشه به راحتی یک راه حل برای تمام مواردی که در رابطه با این موضوع پیش میاد داد ... این موضوعی که الان گفتی رو کاملا درک میکنم . این شرایط خیلی سخته . قبول دارم . اما به نظر من بهترین کار اینه تو حین رابطه دائما گوش زد بشه که ما تناسب لازم برای ازدواج رو نداریم . اینقدر گفته بشه که موضوع کاملا جا بیافته ... خب دو طرف هم اگر واقعا فکر میکنن که جنبه ی این رابطه رو دارن باید به این نوع رابطه پایبند باشن و اگر بخوان چیزی فراتر از اون بخوان . به خودشون ظلم کردن . چون انتهاش افسردگی و تنفره! 2 لینک به دیدگاه
fateme mojtahedi 148 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 شهریور، ۱۳۹۲ این کارا رو هم انجام بدیم طرف بازم گیر میده. چون همیشه حرف حرفه پسره تو دوس داشتن. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده