ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ یه سوالی دارم که چن وقته بهش فک میکنم تویه چند ماه اخیر اتفاقای زیاد و عجیبی افتاده اتفاقایی که تاحالا بعضیاش سابقه نداشته .....مثل تجاوزای دسته جمعی... میخوام بدونم چی شده که این اتفاقا جز حوادث روزمره شهر و کشور شده ؟ کشته شدن یه دختر رو پل مدیریت با 50 ضربه چاقو ماجرای میدان ونک حمله به استخر زنونه تو روز روشن! تجاوزای جمعی تو جاهای مختلف تجاوز به یه دانشجوی دختر تو دانشگاه فردوسی مشهد و کشتن یکی از ورزشکارا به راحتی اب خوردن فک میکنید دلیل این حوادث چیه ؟ چرا اخیرا انقدر زیاد و غیر قابل کنترل و البته ساده شده ؟ 36 لینک به دیدگاه
arian ariaey 1755 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ فشار های عصبی و روانیه زیادی رو مردم اثر می زاره! از مشکلات اقتصادی گرفته تا مشکلات فرهنگی و خانوادگی... 13 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ نشانه های ظهوره مگه نمیدونی؟ هرچی بیشتر دنیا رو به کثافت بکشن میذارنش به پای تعجیل در ظهور آغا و بس 19 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ مردم را وحشی کرده اند و عصبی.... این مهمترین خاصیت تحجر است،یعنی شما را در حد حیوان میاره پایین که دقیقا بر اساس تئوری جنگل یعنی تنازع برای بقا زندگی کنی. کسی اگر چند بار هی بهت کرم بریزه،ناخودآگاه عصبانی میشی و یکی میخوابونی تو گوش اونطرف،اگه زورت بهش نرسه سر یکی دیگه خالی میکنی. اینها سر هر چیزی،از حجاب و احکام اجباری و ..... هی سیخونک میزنند و ملت چون زورش به این درنده ها نمیرسه،سر خودشون خالی میکنند بدبختانه !!! 23 لینک به دیدگاه
morta 3323 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ به نظر من قبلا هم همین وضع بوده ... فطعا قبلا تجاوز گروهی شده بوده و یا همون چیزایی که گفتید ولی صداش رو در نیوورده بودند ( نمونش همین قضیه ی کاشمر که خود طرف میگفت مال چند وقت قبل ) ... الان یه حالتی پیش اومده که جو جامعه نسبت به این مسائل کمی حساس تر شده ... برا همین یکم دارن بیشتر دارن خبر هاشو عمومی میکنند ... که موقتی ... ولی کاملا قبول دارم که این طور مسائل دارن بیشتر میشند و وضع جامعه هم خیلی بد داره میشه ... 14 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ ما ایرانیان اکثرا احساس ضعف میکنیم و در عین حال نسبت به هرکسی که زورش کمتر باشد احساس برتری داریم. این زورگویی و زور شنوی فرد فرد ما ایرانیان مدت ها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. به نظرم میرسید که اکثر ما ایرانیان در آن واحد زورگو و زورشنو هستیم. به منظور اینکه مطلب را برای خود روشن کنم ، یک یک ، افراد را از شاه شروع میکنم و به پایین می آیم و روی یک یک بررسی میکنم. شاه از فرنگی زور میشنود و به نخست وزیر زور میگوید! نخست وزیر از شاه زور میشنود و به وزرایش زور میگوید! وزیر از نخست وزیر زور میشنود و به مدیر کلش زور میگوید! همینطور آمدم پایین دیدم یک مرد در خانه به زن و بچه هایش زور میگوید و از کارفرما یا داش محل زور میشنود. بعد همینطور آمدم پایین تا رسیدم به یک بچه ی روستایی که از پدر و مادر و خواهر و برادر بزرگتر خود زور میشنود ولی کسی را ندارد که به او زور بگوید! دیدم به این ترتیب سلسله زنجیر بسته نمیشود یعنی این حلقه ناقص است! مدت ها در فکر و خیال گمشده ام بودم تا اینکه یک روز که از شهر به روستا رفته بودم دیدم پسر بچه ای روستایی با زنجیر افتاده است به جان یک الاغ بیچاره و چنان با زنجیر به شکم و پشت آن الاغ میزند که قلب آدم را واقعا به رقت می آورد! گفتم بسیار خوب! فرضیه تکمیل شد!! از آن بالا تا پایین زور میشنویم و زورگویی میکنیم. وقتی که ما این را به عنوان یک واقعیت قبول کنیم بسیاری از مشکلاتمان حل میشود. از جمله اینکه چرا همیشه حکومت های دیکتاتوری داشته ایم! ما ایرانیان اصولا این خلقیات را داشته ایم و علت مشکلات را باید در خودمان جستجو کنیم. . . به نقل از کتاب چرا عقب مانده ایم. 16 لینک به دیدگاه
vahid88 9651 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ وقتیکه توی یک جامعه مردم شاهد باشند که رهبران آنها با زور و قدرت به خواسته های خود میرسند و ضعیف ترها رو از بین می برند به تنها چیزی که فکر می کنن زورگویی و به قدرت رسیدن است چون در غیر این صورت به چیزی جز ذلت و خاری نخواهند رسید. پس در این جامعه باید زورگو بود به هر طریقی که هست: از بین بردن ضعیف ترها نامردی به قوی تر ها و........... 9 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ نشانه های ظهوره مگه نمیدونی؟ راست میگی منم موافقم:icon_pf (34): 2 لینک به دیدگاه
terajedi21 2134 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ اغامان ظهور کنند همه چیز خوب میشود!جامعه امنیت میابد و همه به راه راست هدایت پیدا می کنند و دسته جمعی میریم به جنگ دشمن 5 لینک به دیدگاه
Nightingale 10531 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ بس که ملت تحت فشارند ! چقدر ملت عصبی تر شدند ! چقدر ملت بیشتر دعوا میکنند ! این یه فنریه که فشارش دادند به شدت (!) کی در بره خدا میدونه ......... 4 لینک به دیدگاه
Saman_88 8062 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ اینا همه شاید از جای دیگه ای آب میخوره ! برای اینه که بیشتر به مردم از لحاظ روحی فشار وارد کنن تا بتونن راحتتر به اهدافشون برسن! وقتی که روح آدم ضعیف بشه دیگه هیچ انگیزه ای برای انقلاب و .. نداره ! 8 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ به نظر من قبلا هم این اتفاقات میافتاد. ولی از وقتی که اون بالاها یه اتفاقاتی افتاده رسانه ها این اجازه رو پیدا کردن که اطلاعاتی از این دست رو پخش کنن. در واقع میخوام بگم کنترل اطلاعات همیشه انجام میشه. ولی تو این ایام یه سری از اخبار به شکل خاصی داره درز پیدا میکنه و قطعا اهدافی پشت این ماجرا قرار داره. چند روز پیش هم اتفاقی داشتم از جلوی تلویزیون رد میشدم. دیدم یه مجری داره سیاست های رئیس جمهور رو با طنز به نقد میشکه. برام جالب بود. چون تا چند وقت پیش همه رسانه ها با تمام قوا داشتن هر برنامه ای رو که ارتباطی با دولت داشت حمایت میکردن، ماست مالی میکردن، دفاع میکردن و خیلی کارای دیگه. فکر میکنم اشاعه این اخبار هم با این موضوعات بی ربط نیست. وگرنه چند سال پیش هم توی دستگاه قضایی پر بود از این جرایم. ولی رسانه ای نمیشد. 6 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ اینا همه شاید از جای دیگه ای آب میخوره !برای اینه که بیشتر به مردم از لحاظ روحی فشار وارد کنن تا بتونن راحتتر به اهدافشون برسن! وقتی که روح آدم ضعیف بشه دیگه هیچ انگیزه ای برای انقلاب و .. نداره ! به نظر من قبلا هم این اتفاقات میافتاد. ولی از وقتی که اون بالاها یه اتفاقاتی افتاده رسانه ها این اجازه رو پیدا کردن که اطلاعاتی از این دست رو پخش کنن. در واقع میخوام بگم کنترل اطلاعات همیشه انجام میشه. ولی تو این ایام یه سری از اخبار به شکل خاصی داره درز پیدا میکنه و قطعا اهدافی پشت این ماجرا قرار داره.چند روز پیش هم اتفاقی داشتم از جلوی تلویزیون رد میشدم. دیدم یه مجری داره سیاست های رئیس جمهور رو با طنز به نقد میشکه. برام جالب بود. چون تا چند وقت پیش همه رسانه ها با تمام قوا داشتن هر برنامه ای رو که ارتباطی با دولت داشت حمایت میکردن، ماست مالی میکردن، دفاع میکردن و خیلی کارای دیگه. فکر میکنم اشاعه این اخبار هم با این موضوعات بی ربط نیست. وگرنه چند سال پیش هم توی دستگاه قضایی پر بود از این جرایم. ولی رسانه ای نمیشد. :girl_yes2: 1 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ در مملکت اسلامی ناامنی وجود نداره مخصوصا اگه ولی امرش حاج آقا باشه:jawdrop: 8 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ داش آکل ها و کا کا رستم ها ؛ یا چه کسی داداشی را کشت؟ با پیدا شدن قاتلان روح الله داداشی و دیده شدن ظاهر کج و معوج آنان در مقابل قوی ترین مرد جهان ، تراژدی عجیبی در ذهن هر مخاطب نقش می بندد. ساده است اگر بپنداریم مرحوم داداشی قبل از کشته شدن کتک مفصلی به قاتلان خود زده است، ساده است اگر بپنداریم دعوا بر سر هیچ و پوچ بوده است، ساده است اگربپنداریم اصلا دعوا تقصیر مقتول بوده است و بالاخره ساده است اگر بپنداریم که قهرمانی جوانمرد و نرم خو، قربانی تله نامردمانه ای از حسادت و کین شده است با قاتلانی که مانند برادران آب منگل بعد از دریدن گلویش گفته اند :فرمون فرمون که می گفتن این بود؟! اما حقیقت این تراژدی ورای این پندارهاست.حقیقت جائیست که فرهنگ جوانان ما از آبشخور چاقو ودشنه وضرب و جرح، آب خورده است.گرچه خمیر مایه داش آکل ها و کا کا رستم ها از زمین تا آسمان با هم فرق دارد اما هردو قربانی یک فرهنگند و آن فرهنگ خشونت ورزیست.این روزها که شیپور بد صدای خشونت در جامعه ما از پل مدیریت تا گلشهر کرج گوشها را کر کرده است.کمتر کسی است که از خود نپرسد چرا؟ چرا ما ایرانیان که همواره در تاریخ خود به جوانمردی، بردباری و صفات ممتاز انسانی شهره بوده ایم اینک با هر بوق نامربوط در پشت سر اتومبیلمان قداره به دست فریاد هل من مبارز سر می دهیم؟حقیقت این است که شور جوانی و غرور و تعصب مخصوص این سنین در بین همه جوانان اقصا نقاط دنیا مشترک است اما چرا این شور در جامعه ما در قالب دعواها و خشونت های خیابانی کانالیزه شده است؟ پاسخ روانشناسانه و جامعه شناسانه و حتی مسئولانه به این سئوال آسان است اما قصد ما پاسخ دادن به این پرسش نیست که انبوه پاسخ های انباشته شده در دانشگاهها ، مطبوعات و صدا و سیما کم نیستند. اما گویا قرار نیست این پاسخها مجال ظهور و التیام زخمهای عمیق فرهنگی جوانان ما را پیدا کند. بی کاری گسترده ، عقده های اجتماعی ، اعتیاد، ……… وبالاخره رواج پنهان و ناخوداگاه فرهنگ خشونت ورزی، لمپنی و حق خود گیری منهای قانون ،توسط سینما و تلویزیون و برخی گروههای مرجع در جامعه مثل خانواده و هم محله ای ها می توانند پاسخهای سردستی و یا حتی عمقی باشند.در جامعه فرهنگی ما که هنوز بهترین فیلم موج نو اش” قیصر” است و پربیننده ترین برنامه شب عیدش “مردان آهنین”. قهرمانهای سینمای ارزشی و حتی برخی از سریالهای مناسبتی اش از بین افراد لوطی منش گزینش می شوند وفیلمهای و سریالهای خارجی اش مملو از خشونت و اسلحه است. آیا الگوی پیشرو و مقبولی برای فرهنگ انسان سالم و به دور از الگو های انحرافی لوطی منشی و لات مسلکی می توان یافت؟ آیا با دادن آمار اشتغال بالا در شش ماهه اول فلان سال می توان جوانان را از چنبره باشگاههای آمپولی و ناندرلونی وخود نمایی های بدنی و یا هپروت شیشه ای بر حذر داشت؟متاسفانه به دلیل مشکلات اقتصادی – اجتماعی و معضل اشتغال، الگوهای موفقیت در جامعه ما از موفقیتهای مشروع اقتصادی به سمت موفقیت های مقطعی در عرصه خود نمایی بدنی و جنسی مثل بادی بیلدینگ دارویی ، ورزشهای رزمی ، کلکسیونری چاقو وشمشیر ،مدهای اجق و وجق و عملهای زیبایی و خالکوبی و…. منحرف شده است. ورقابت ها بر سر موفقیت در این آوردگاههای مقطعی اکثرا ناسالم و توام با عقده ها اجتماعی است. کم نیستند جوانانی که پیدا و پنهان، شناخته و ناشناخته جان خود را بر سر هیچ و پوچ داده اند؛ بر سر مسئله ای که در یک فرهنگ دیگر شاید با یک لبخند و حتی یک ناسزا رفع و رجوع می شود.وقت آن رسیده (یعنی دیر هم شده است)… که دلسوزان جامعه هر چه سریع تر نسبت به سقوط اخلاقی قشر جوان و مخاطرات روانی آنان با نگاهی آزاد اندیش و آکادمیک چاره اندیشی کنند. وگرنه سهل است اگر بپنداریم با دستگیری چند شرور سابقه دار با طرح ضربتی ، تمام خلافکاران قداره را غلاف کرده و جامعه از فردای آن روز گل و بلبل می شود. و یا با اعدام قریب الوقوع این سه شرور دیگر چشم هیچ فرزندی به گلوی بریده بریده پدرش نیافتد. وبلاگ > هادی معیرینژاد 6 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ چرا آخه باید وقتی پلیس میبینم باید دلم بلرزه جای اینکه احساس امنیت کنم 7 لینک به دیدگاه
هادی ناصح 18854 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ چرا آخه باید وقتی پلیس میبینم باید دلم بلرزه جای اینکه احساس امنیت کنم خوب راستشو بگو شهدخت چه کار بدی کردی که پلیس میبینی دلت می لرزه؟ لینک به دیدگاه
sweetest 4756 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ به نظر من مهمترین عاملش بیکاری و فقره اگه مردم چه زن چه مردش یه کار داشته باشه که بتونه یه لقمه نون دربیاره ..... بتونه تشکیل خونواده بده.... وقتشو پرکنه... حسرت خوردن و پوشیدن و زندگی کردن و ازدواج و .... همیشه یاهاش نباشه هیچ وقت دنبال اینجور کارا نمیره . . به نظرم این جور آدما میخوان یه جور دهن کجی کنن ...... یه جور انتقام بگیرن از جامعه ..... جامعه ای که توش برای بدست آوردن حداقل ها هم باید بجنگی و حقتو از دهن این و اون بکشی بیرون.... 4 لینک به دیدگاه
El Roman 31720 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۰ نام:انجمن حجتیه اهداف: فراهم کردن شرایط ظهور 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده