Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ یکی از دلایلی که خود من به شخصه علاقه مند به خوندن این کتابها نیستم سرگذشت نویسندگانشون هست....فرجام آنها چه شد؟...آیا آنان به آرامش رسیدن؟ نظرت چیه درباره این جمله: برتراند راسل: من معتقدم وقتى که بمیرم، کاملا از بین خواهم رفت، و هیچ چیز از من باقى نخواهد ماند..... من جوان نیستم، و عاشق زندگى هستم.... اما از وحشتى که بخاطر فکر کردن به نابودى بر من غلبه مى کند، بر خود مى لرزم. معهذا، نه سعادت، نه تفکر و نه دوست داشتن به این دلیل که جاودانى نیستند، ارزش خود را از دست نمى دهند. 5 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ چون جایی گفته نشده که دلیل بر نبودنش نیست.حتما بوده..شما ثابت کن در اون مناطق پیامبری نبوده من کتاب مقدس هندوان و قسمت هایی از بودا را خوندم،البته قسمتیشو. اونها کلا تو یک فاز دیگه ای هستند. دقیقا همین معجزاتی که ادیان ابراهیمی دارند،اونها کاملا تو یک فاز دیگری دارند. مثلا یکی از معجزاتشان این بوده که بچه رهبر دینیشون همزمان با یک فیل میمیره،بعدا سر فیل را میزنند رو تن بچه و بچه زنده میشه. اون بچه با سر فیل و بدن انسان با یک معجزه الهی یکی از مقدسات آنهاست به اسم گانش !!!!! 7 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ یاد اون سوال شرعی پسرک جوان از آخوند فیلم مارمولک افتادم:حاج آقا مسئلتن! حکم نماز تو قطب جنوب که 6 ماهش روز و 6 ماهش شبه چیه؟ توی این فیلم خیلی قشنگ قائم به مکان و زمان بودن هر نوع مکتب و ایدوئوژی ای رو به طور سربسته ای نشون میداد. این نسخه ها برای خاورمیانه پیچیده شده بوده. آمریکای جنوبی هم برای خودش اعتقادات خاصی داشتن. مثلا همین قضیه سال 2012 رو آزتک ها و مایاها علم کرده بودند و ریشه توی اعنقادات اونا داره. قربانی دادن های پیاپی آرتک ها برای خداهاشون، مثالی بارز از ویژگی های باورهای مکان محوره. انسان همه جا به دنبال توجیه اتفاقات دوروبرش بوده. اما امروزه دیگه با جهانی شدن و اینجور بحثا فواصل اعتقادی کم شدن. الان دیگه همه دارن نزدیک میشن به حقوق بشر. خیلی ها مقاومت میکنن، خیلی ها هم به راحتی باهاش کنار اومدن. همین میشه که وقتی من توی چت با یه آرژانتینی از تساوی حقوق زن و مرد صحبت میکنم واسش تعجبی نداره، چون کدهای معناییمون داره به هم نزدیک میشه. سوال: به نظر شما بین سه کتاب تورات و انجیل و قرآن کدامیک زودتر نگاشته شده اند؟ پس نتیجه میگیریم باید سمتی بریم که دنیای بهتری برای همه بسازیم این باید شعار جهانی باشه یکی از دلایلی که خود من به شخصه علاقه مند به خوندن این کتابها نیستم سرگذشت نویسندگانشون هست....فرجام آنها چه شد؟...آیا آنان به آرامش رسیدن؟دو هفته پیش هم یکی از آنها رو دانلود کردم ولی از ابتدا یکجور بی منطقی در متن نویسنده تو ذوقم زد که از خوندنش منصرف شدم.حالا شما اگر کتابی از نویسنده ای بی طرف سراغ دارید،مطالعه خواهم کرد. برای پست های آقا اسی هم پاسخ و سوال دارم ولی متاسفانه شب ها ذهن من اصلا خوب کار نمیکنه بنابراین فردا مطرح خواهم نمود. خب مگه کسی که بالفرض کتاب های دینی این طرفی رو نوشته بی طرف بوده داداشی؟ من معتقدم تو دنیا ادم بی طرف وجود نداشته و نداره هرکسی از ظن خود شد یار من هرکسی برداشت خودشو از دنیا از دین از زندگی و خیلی چیزای دیگه میگه منم نگفتم حتما باید اینارو خوند و عین اونا قدم برداشت یا از روزن اونا مسایل رو دید اما میشه این کتابا رو درکنار کتابای دیگه خوند بعد هرکس برداشت خودشو داشته باشه مثلا حکمی زاده کتابی داره امام خمینی هم اومده در جواب کتاب حکمی زاده کتاب کشف الاسرار رو نوشته یه نفر میتونه هر دو کتاب رو بخونه و لی بازم عقیده خودشو داشته باشه مهم گرفتن دید هس و ایجاد سوال در ذهنه همین 4 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ اینها همه نوری بوده اند نزد الله تبارک و تعالی از روز ازل و قبل از خلقت حضرت آدم (رضی الله عنه).... که بنابر زمان نازل شده است. یهودی ها و مسیحی ها جنبه نداشتند،نور را تحریف کردند،مسلمانان اینکارو نکردند. :girl_yes2: حاج آقا منظورم از نگاشتن جمع آوری بود البته. جالبه بدونید که اول قرآن جمع آوری شده بعد انجیل یعد تورات! بر خلاف تصوراتی که ما داریم، کاملا برعکسه! همین یه مورد رو بگیر تا برسی به موارد بسیاری که ما نمیدونیم و میشه بهش گیر داد. از شبهه تحریف در هر سه کتب گرفته برای توجیه برخی مطالب تا ارجاع دادن مطالب هر کتاب به موقعیت زمانی و مکانی انزال هرکدام از این کتاب ها. برخورد با دید پرسشگر با دین، فرصت مناسبی رو برای بازنگری در مورد بسیاری از رفتارهایی در یک جامعه مسلمان، فراهم می آورد. 4 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ نظرت چیه درباره این جمله: برتراند راسل: من معتقدم وقتى که بمیرم، کاملا از بین خواهم رفت، و هیچ چیز از من باقى نخواهد ماند..... من جوان نیستم، و عاشق زندگى هستم.... اما از وحشتى که بخاطر فکر کردن به نابودى بر من غلبه مى کند، بر خود مى لرزم. معهذا، نه سعادت، نه تفکر و نه دوست داشتن به این دلیل که جاودانى نیستند، ارزش خود را از دست نمى دهند. بی نهایت سوال؟پس چرا بوجود اومدیم؟بود و نبود ما چه تاثیری داره؟واسه چی یکی داراست؟یکی ندار؟یکی سالم یکی معلول ویکی انسان،یکی حیوان و یکی درخت و............ ایشون سعادت رو در چه میبینند؟ چرا تفکر جاودانی نیست؟چه بسا افرادی که در حال حاضر نیستند و تفکر آنها به جای مانده... 7 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ بحث ها خیلی خوب داره پیش میره و چیزی هست که من دوس دارم.اما برنمیگردین رو همون موضوع اصلی تاپیک؟ البته اگه عشقتون نمیکشه عیبی نداره.همین بحث و ادامه میدیم. 4 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ بی نهایت سوال؟پس چرا بوجود اومدیم؟بود و نبود ما چه تاثیری داره؟واسه چی یکی داراست؟یکی ندار؟یکی سالم یکی معلول ویکی انسان،یکی حیوان و یکی درخت و............ایشون سعادت رو در چه میبینند؟ چرا تفکر جاودانی نیست؟چه بسا افرادی که در حال حاضر نیستند و تفکر آنها به جای مانده... ببینید،این آقا معتقده همانطور که مثلا 100 سال پیش به دنیا نیامده بوده و هیچ اتفاقی نیافتاده،100 سال دیگه هم نیست و هیچ اتفاقی نمیافتد. این مواردی هم که شما گفتین،مثل معلولیت و دارا و ندار،همه به اختیار و تصادف و تنازع برای بقا و..... بر میگرده. سعادت را هم در آرامش انسان ها در کنار هم در طول زندگی و نهادینه شدن ارزش ها فقط به خاطر خود ارزش میداند و بس. 4 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ خب مگه کسی که بالفرض کتاب های دینی این طرفی رو نوشته بی طرف بوده داداشی؟ من معتقدم تو دنیا ادم بی طرف وجود نداشته و نداره هرکسی از ظن خود شد یار من هرکسی برداشت خودشو از دنیا از دین از زندگی و خیلی چیزای دیگه میگه منم نگفتم حتما باید اینارو خوند و عین اونا قدم برداشت یا از روزن اونا مسایل رو دید اما میشه این کتابا رو درکنار کتابای دیگه خوند بعد هرکس برداشت خودشو داشته باشه مثلا حکمی زاده کتابی داره امام خمینی هم اومده در جواب کتاب حکمی زاده کتاب کشف الاسرار رو نوشته یه نفر میتونه هر دو کتاب رو بخونه و لی بازم عقیده خودشو داشته باشه مهم گرفتن دید هس و ایجاد سوال در ذهنه همین ( سارا جان در یک تاپیک کلی در مورد محصولات بهداشتی و کرم ضد آفتاب تبادل اطلاعات کردیم...بعد به من میگی داداشی:icon_pf (34):)شرمنده اسپم شد. درست میفرمایید...ولی خب شناخت نویسنده هم خیلی مهمه 4 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ ( سارا جان در یک تاپیک کلی در مورد محصولات بهداشتی و کرم ضد آفتاب تبادل اطلاعات کردیم...بعد به من میگی داداشی:icon_pf (34):)شرمنده اسپم شد. اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا این خدا بود 3 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ بی نهایت سوال؟پس چرا بوجود اومدیم؟بود و نبود ما چه تاثیری داره؟واسه چی یکی داراست؟یکی ندار؟یکی سالم یکی معلول ویکی انسان،یکی حیوان و یکی درخت و............ایشون سعادت رو در چه میبینند؟ چرا تفکر جاودانی نیست؟چه بسا افرادی که در حال حاضر نیستند و تفکر آنها به جای مانده... ما فوقش 70 الی 120 سال زندگی خواهیم کرد کاری به دینت ندارم ولی قبول داری هیچ چیز مانند اخلاق و انسانیت شیرین و ارزشمند نیس دین من اینه اون سوال هایی هم که تو می پرسی سوال هایی به قدمت تاریخ بشره ولی دلیل نمیشه خرافه پرست بشیم و چون علم فعلاقادر به پاسخگویی به انها نیس به دامان خرافت نادیدنی بریم؟ مثال بزنم تو میگی خدای من قادره موجودی چون انسان رو افریده یه اتئیست میاد میگه این چه خدای قدرتمندی که یه سیستمی ساخته که دم به ساعت error میده تا حالا هم از نظر علمی سیستم بی عیبی شناخته نشده پس ببین دید ها متفاوته این خدا تورو قانع کرده ولی یکی دیگه هس اونو قانع نکرده حالا باید چیکار کرد کدومش رو بکشیم و نابود کنیم به نظرت کدوم دسته تو تاریخ بیشترین جنایات رو کرده اونم بخاطر همین عقاید؟ 6 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ ببینید،این آقا معتقده همانطور که مثلا 100 سال پیش به دنیا نیامده بوده و هیچ اتفاقی نیافتاده،100 سال دیگه هم نیست و هیچ اتفاقی نمیافتد. این مواردی هم که شما گفتین،مثل معلولیت و دارا و ندار،همه به اختیار و تصادف و تنازع برای بقا و..... بر میگرده. سعادت را هم در آرامش انسان ها در کنار هم در طول زندگی و نهادینه شدن ارزش ها فقط به خاطر خود ارزش میداند و بس. خب اعتقاد این آقا در این زمینه واسه من پاسخ قانع کننده ای نیست....یعنی یکجور احساس پوچی بهم دست میده. اما بعضی از افراد هم هستند که واقعا بود یا نبودشون برای بشریت سودمند بوده مانند دانشمندان..........در این مورد نظرشون یکم ضعیفه ارزش رو اینجا کی تعریف میکنه؟ 5 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ خب اعتقاد این آقا در این زمینه واسه من پاسخ قانع کننده ای نیست....یعنی یکجور احساس پوچی بهم دست میده. اما بعضی از افراد هم هستند که واقعا بود یا نبودشون برای بشریت سودمند بوده مانند دانشمندان..........در این مورد نظرشون یکم ضعیفه ارزش رو اینجا کی تعریف میکنه؟ قبول. این باورها پوچی میاره. زندگی جاودان در بهشت و جهنم چی به ارمغان میاره؟ شما یکبار فکر کردین قراره در اون دنیای جاودان چه کنید؟ 8 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ اااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا این خدا بود چی شد ما فوقش 70 الی 120 سال زندگی خواهیم کرد کاری به دینت ندارم ولی قبول داری هیچ چیز مانند اخلاق و انسانیت شیرین و ارزشمند نیسدین من اینه اون سوال هایی هم که تو می پرسی سوال هایی به قدمت تاریخ بشره ولی دلیل نمیشه خرافه پرست بشیم و چون علم فعلاقادر به پاسخگویی به انها نیس به دامان خرافت نادیدنی بریم؟ مثال بزنم تو میگی خدای من قادره موجودی چون انسان رو افریده یه اتئیست میاد میگه این چه خدای قدرتمندی که یه سیستمی ساخته که دم به ساعت error میده تا حالا هم از نظر علمی سیستم بی عیبی شناخته نشده پس ببین دید ها متفاوته این خدا تورو قانع کرده ولی یکی دیگه هس اونو قانع نکرده حالا باید چیکار کرد کدومش رو بکشیم و نابود کنیم به نظرت کدوم دسته تو تاریخ بیشترین جنایات رو کرده اونم بخاطر همین عقاید؟ خب من هم اخلاق و انسانیت رو بسیار قبول دارم....اما معیارها از کجا مشخص میشه؟ اینها سوالات اساسی هست که برای هر کسی پیش میاد...وقتی یک باور میتونه جایگزین باوری دیگه بشه که خط بطلان بر یک باور دیگه بکشه و بتونه شخص رو قانع کنه.و سخنی جدید و راهی تازه واسش داشته باشه. یکی بحث عقاید است و بحث دیگر سواستفاده و سو تعبیرهایی که از عقاید شده..... 4 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ قبول. این باورها پوچی میاره. زندگی جاودان در بهشت و جهنم چی به ارمغان میاره؟ شما یکبار فکر کردین قراره در اون دنیای جاودان چه کنید؟ بارها و بارها به این موضوع فکر کرده ام و پاسخی نیافتم:icon_pf (34): گفتم که اما دلیل موجهی از جانب شخصی دیگر نیز نشنیدم 3 لینک به دیدگاه
*Cloudy sky* 22513 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ من دوبار رفتم بار اولی که رفتم خیلی خوب بود و واقعا به معنای واقعی تاثیرش تو زندگیم رو دیدم!!! بار دومی که رفتم هم خوب بود نه اینکه بد باشه ....ولی احساس بار اول رو نداشتم نمیدونم چطوری بیان کنم ، ولی احساس میکردم بار اول خدا بیشتر بهم نزدیک بوده... تو مدنیه که وقتی رفتار سعودی ها رو می دیدم کلی حرص میخوردم با خودمم میگفتم چرا باید اینطوری با ایرانی ها برخورد کنن؛ اگه ایران سفر حج رو کلا به مدت چند سال لغو میکرد عربستان هم به خودش اجازه نمی داد اینطوری با ایرانی ها برخورد کنه!!! 5 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ من 7-8 سال پیش دانشجویی رفتم از برخورد اعراب خیلی ناراحت شدم دیگه نمیرم 7 لینک به دیدگاه
hilari 2413 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ من 7-8 سال پیش دانشجویی رفتم از برخورد اعراب خیلی ناراحت شدم دیگه نمیرم فکر کنم الان بهتر رفتار میکنند.بخصوص تو مکه اما خادمای خانم توی مسجد النبی :banel_smiley_52::w00: البته از حق نگذریم تو بسیاری از موارد ایرانی ها مقصرند 6 لینک به دیدگاه
Fakur 9754 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ علت بد رفتاری اونا با ایرانی ها مربوط به این مسئله میشه که اونا میگن ایرانی ها بدعت گذاری میکنند. مثلا تو منطق اونا زیارت قبرستان بقیع بی مفهوم هست در صورتی که حجاج ایرانی بیشتر وقتشونو اطراف بقیع میگذرونن و میرن پشت دیوار بقیع زیارت نامه میخونن. حتی من دیدم ایرانی هایی رو که جلو مقام ابراهیم زیارت عاشورا میخوند. اونا میگن شما اومدی مکه که خدا رو عبادت کنی یا برای بندگان خدا زیارتنامه بخونی؟ موقعی که اذان گفته میشه همه میرن طرف بیت اما ایرانی ها میرن طرف بازار که سوغاتی بخرند. سر اون پل خیلی از ایرانی ها رو دیدم که انگشتر نقره و زعفران و اینجور چیزا میفروشند. موقع برگشتن هر ایرانی به اندازه یه اتوبوس بار سوغاتی با خودش میاره . سر اینکه موز فلانی بزرگتره تو غذاخوری با هم دعوا میکنند. عربها همه اینا رو میبینند و با ما مخالفند. حاجی های ما بجای زیارت خانه خدا همش تلاش میکنند که برن و حجر الاسود رو ببوسند. اونام نمیذارن. تو مسیر مروه و صفا بجای ذکر فقط غیبت میکنند. اینا رو من با چشم خودم دیدم. تو خرید ها همچین چونه میزنند و یه کار هایی میکنند که اصلا برازنده ایرانی نیست. تو هتل همش شوخی و خواب و خنده و پر خوری و تو حرم هم یه سنگ ریزه با خودش ور میداره که بجای مهر تو سجده ازش استفاده کنه. از این نوع کار ها اونقد زیاده که اگه بخوام بگم یه کتاب میشه. خلاصه اونایی که رفتن و دیدن خودشون میدونن من چی میگم. روحانی کاروان هم همش چرت و پرت میگه و از فرائض حج چیزی به کسی یاد نمیده. مطلب زیاده ولی نمیخوام حوصله شما رو تنگ کنم. 9 لینک به دیدگاه
b-d 2058 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ نرفتم ونمیرم و نخواهم رفتدلیل: دوست نداشتم و ندارم و نخواهم داشت دلیل: مگه فقط خدا وسط مکه تو اون کعبه نشته که من برم دورش بگردم و ریا کنم و میلیونها تومن خرج کنم و ولیمه بدم و سوغات بیارم و .... پولش و میدم به بچه یتیم تا دعام کنه نه به یک سری مفت خور گردن کلفت اون مال کسایی هستش که به جفنگیات ملا ها گوش میدن من اگه دارا باشم ده تا بچه یتیم و سرپرستی میکنم اون دنیا هم کسی جراءت نداره بگه چرا داشتی و مکه نرفتی بعدش بعذ از سر پرستی بچه های یتیم میرم جهان گردی شاید مسیر زندگیم عوض بشه کلا موافقم .... اون واجبات دین هم نیست عربها دیدن اون زمان کی میاد به بیابان هیچکس!! بس همون بهتر که بیان خونه خدا یه صنعت گردشگری هم راه بیفته ..ماشالله چه درامدی هم کسب می کنند این حاجی گرینوف های ایرانی که پیشونی رو با قاشق داغ مهر می زنند هر سال یه بار میرند 3 4 میلیونی اونجا خرج می کنند بعد برمی گردن بهش بگی یه کاروکاسبی راه بنداز یا یه تولیدی که 10 نفر هم نون ببرند میگه نه!!!!عوضش میاد مثل شوهر دختر خاله من فقط در عرضه 6 روز 10 میلیون پول غذا و رستوران داد هر سال یهم یه بار میره از اون عیاش ها و ربا خوارهای بزرگ تبریز هست ... 4 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 تیر، ۱۳۹۰ البته از حق نگذریم تو بسیاری از موارد ایرانی ها مقصرند اینو قبول دارم تو فرودگاه همه کشورا مرتب بودن بجز ایرانیا که از سر و کول هم بالا میرفتن و سر و صدا میکردن :shame: 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده