spow 44198 ارسال شده در 13 اردیبهشت، 2013 آدمی وقتی زیاد راه برود ابتدا پایش شروع به گزگز کردن می کند و سپس تاول می زند.اگر هم مواظبت نکنی این تاول ها می ترکند و دردناک می شوند.می خواهم بگویم دل آدمی هم با این که قد و قواره ای ندارد همین است.وقتی خیلی احساست را برای یک نفر خرج کنی شروع می کند به سوزن سوزن شدن.همینجوری خرج کنی و به هیچ نتیجه ای نرسی تاول می زند کمکم.تاول های بزرگ. پا معلوم است و می توان مواظبش بود که تاول هایش نترکد اما کی می توان مواظب دل بود که تاول هایش نترکد؟هرچه هم خودت مواظب باشی طرفت که مواظب نیست.یکهو جمله ای می گوید که تاول که هیچ..کلن دلت می ترکد دود می شود می رود توی هوا.بعضی وقتها اشک همان آبیست که زیر تاول های دلمان جمع شده است 4
mani24 29665 ارسال شده در 14 اردیبهشت، 2013 رنگ آرزوهایم این روزها خیلی پریده تو اگر دستت به آسمانش رسید چند تکه ابر نقاشی کن تا دل من به ابرها خوش باشد... ! 4
mani24 29665 ارسال شده در 14 اردیبهشت، 2013 گذشت آن زمانی که فاصله معنی نداشت ، آن زمانی که احساس اهمیت داشت ... در این زمانه حتی یک قدم هم فاصله بگیری ... جایت را با دیگری پُر میکنند، احساس ... سیری چند!؟؟ 3
sam arch 55879 ارسال شده در 18 اردیبهشت، 2013 خطم كمي شكسته شده...به دل نگير... زخمِ ذهن كه خوب شد...خط واژه ها هم سر شكل قبل رو مي گيره... اندكي صبر.... اندكي صبر... 6
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 6 خرداد، 2013 بـغــض هایت را بـــرای خــودت نگـه دار گــاهـی سبک نشـوی سـنــگـیـن تــری...! 5
sahar 91 9480 ارسال شده در 6 خرداد، 2013 این صدمیه... نه صد و یکمیه.. نه نه فکر کنم بیشتره اصلا چه فرقی میکنه؟ مگه تو این نامه ها رو میخونی؟ مگه نامه هام بدون اسم گیرنده هم پست میشه؟ مگه اصلا نامه بدون اینکه نوشته بشه پست میشه؟ نامه باید حامل خبر خوش باشه.. نه خبر از دلتنگی های هر روزه من. 3
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 13 خرداد، 2013 به تو هر چه نزدیک تر می شوم وحشتـــــم از روزی که نباشی بیشتــر می شود...! 2
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 13 خرداد، 2013 رنگین کمانی باید، تا رنگ بپاشد، این همه روزهای خاکستری را به امید رنگین کمان به دعای باران می نشینم...! 2
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 15 خرداد، 2013 ساکتم هیچی نیستم حتی آنقدر زن نیستم که عاشقم باشی اما کاش میفهمیدی من در برابر هرزه های بی احساس این شهر شلوغ فقط یک دختر ساده ساده ام ....! 3
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 15 خرداد، 2013 به سلامتی اون رفیقی مجازی که خودش داغونه ولی وقتی میبینه تو حالت خوش نیست هیچی از ناراحتیش نمیگه بلکه شادت میکنه ولی.... هنوزم خودش داغونه...! 1
mani24 29665 ارسال شده در 16 خرداد، 2013 چشمانت را ببند و فقط لحظه ای خود را به جای من بگذار… حس می کنی چقدر تنهایم؟! وقتی میان این همه آدمک چوبی شانه ای نیست که تکیه گاه گریه ام باشد وقتی که آغوشی نیست که از همه دل خستگی ها در بر بگیرم وقتی دست های گرمی نیست که دستانم را شریک شود یا اشکانم را با سر انگشت هم دلی پاک کند وقتی که هیچ چشم منتظری در این دنیا برای من پلک نمی زند وقتی صدایی نیست که خستگی لحظه هایم را با لحن گرمش دل داری دهد وقتی که هیچ گوشی نیست که این همه دل نوشت را بشنود حس می کنی تنهاییم را؟؟!! 4
mani24 29665 ارسال شده در 16 خرداد، 2013 هــوس کــرده ام کـــه تـــو بـاشـــی مـــن بـــاشـم و هیچـکـس نبـاشـــد آنگـــاه داغتـــریـن آغــــوش هـــا را از تنـتــــ و شیـریـــن تـریــن بــوســـه هـــا را از لبـــانتــــ بیـــرون بکشـــم بــه تـلـــافـی تمـــامـ ِ روزهــایـــی کـــه میخــــواهمتــــ و نیسـتـــی ... 6
mani24 29665 ارسال شده در 16 خرداد، 2013 "هر روز ممکن است خوب نباشد، ولی در هر روز چیزی خوب وجود دارد... و "تو" خوبه هر روزه منی" 5
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 18 خرداد، 2013 آدم گاهی چه گرم می شود به یک ” هستـــــــــــــــــــــم ” به یک ” نتــــــــــــــــــــــــرس ” به یک ” نـــــــــــــــــــــــوازش ” به یک ” آغـــــــــــــــــــــــوش” …! 3
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 18 خرداد، 2013 کم کم یاد خواهی گرفت یاد میگیری که می توانی تحمل کنی که محکم باشی... پای هر خداحافظی یاد میگیری که... خیلی می ارزی...! 3
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 18 خرداد، 2013 هرچه می كنم چهار خط برای تو بنویسم می بینم واژه ها خاك برسر شده اند هرچه می كنم چهار قدم بیایم تا به دست هات برسم زانوهام می خمد. نه این كه فكر كنی خست هام، نه این كه تاب راه رفتن نداشته باشم نه تا آخرش همین است نگاهت به لرزه ام می اندازد 3
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 18 خرداد، 2013 بتاب ازشرق طلوع نگاهت که ازغروب نگاهت جهان من ظلمانی ست! 3
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 18 خرداد، 2013 نکند زندگی این قدرها که من بهش اهمیت می دهم، اهمیت نداشته باشد ! " محمود دولت آبادی " 3
mani24 29665 ارسال شده در 22 خرداد، 2013 اینجا باران است،وصورتم ازخاطره ی صدای تو خیس، و بوسه هایی که در میان انگشتان خیالم در گذر است... وقت عبور از تو در ابرهای تنم، نیازمند خونی تازه می شوم که قلبم را به تو برساند، و شادی زندگی جریان یابد در نفس هستی ام. بارانم... حال بدون تو و بدون داشتن حس عاشقانه ات، بر بال کدام تبخیر بنشینم تا به تو برسم؟ اینجا باران دارد خود را می زند و در و دیوار اتاقم بوی تو را دارد، بوی نم باران... می خواهم خودم باشم، خودم باشم در کنار بارانم،در کنار تو. بارانم... تو می گذری ،زمان می گذرد! چه کنم با دلی، که از تو،توان گذشتنش نیست!!! 1
mani24 29665 ارسال شده در 22 خرداد، 2013 چقدر قوی شده ام شاهزاده! چند روزی است کـه بـه چشم هایت فکر نکرده ام . یعنی دروغ چرا .. فکر کرده ام ! ولی به محض اینکـه حواسم جمع و جور می شود ، ادای فکر نکردن در می آورم ! بـه زمین و زمان فکر می کنم . بـه تــو کـه می رسم ، خودم را بـه خنگی می زنم ! نمی نویسم . حرف نمی زنم . فقط می خندم ! خنده کـه نـه ... بی صدا می میرم . اتفاق تازه ای نیفتاده . نه از زندگی بریده ام ، نه از تو دلگیرم . فقط احساس می کنم ، کمی پیـ ـ ـر شده ام !!! شوخی نمی کنم ! پیری کـه فقط به موی سپید و راه رفتن آهستـه آهستـه و چین و چروک نیست ! تصمیم عجیبی گرفتم برای زندگیم ، شاهزاده ! "دعا کن برام ..." 1
ارسال های توصیه شده