سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ یه روزی یه پسره تصمیم میگیره یه سیبیل خفن بزاره بره دانشگاه با این قیافه:gnugghender: بعد حراست دانشگاه بهش تذکر می ده پسره مجبور می شه سیبیلشو بزنه فضول !! 6 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۰ به یارو گفتم تو چقدر فضولی اونم زودی اشکش در اومد منم مجبور شدم عذر خواهی کنم... :icon_pf (34): مسخره! 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۰ مسخره! یه بار اومدیم یکی رو مسخره کنیم:icon_pf (34):یکم بخندیم یهویی طرف آشنا دراومد ضایع شدیم :gnugghender: استاد 4 لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1581 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 دی، ۱۳۹۰ تو کلاس بودیم، وسط درس یهو شیطنتم گل کرد:gnugghender: زدم پس کله دوستم که جلوم بود...صدا پیچید همه او پشت خندیدم استاد فهمید بهم تذکر داد ...منم خجالت کشیدم :vahidrk::w155::167: اکبر آقا 3 لینک به دیدگاه
Yekta.M 15459 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۰ داشتیم عباس آقا رو تشویق میکردیم هی میگفتیم...:w155:یهو یکی از بچه ها زبونش نچرخید گفت اکبر آقا منم:vahidrk:اگر دفعه دیگه زبونت نچرخید و اشتباهی گفتی باز...:167: با من طرفی(چه جمله بی مزه ای:icon_razz: خو شکلکا و کلمه باهم جور نبود) آواتار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
Yekta.M 15459 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۰ برای پیدا کردن شکلکهای مختلف میتونید از این تاپیک استفاده کنید شکلکهای بامزه ،گوناگون و کاربردی برای همه... 2 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۰ آواتار برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آواتار عکس نی نی گذاشتم یکی اومد دید خوشش اومد بهم گل داد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دو تا شکلک بود خوب بیمزه هم خودتی تخم مرغ 3 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۰ آواتار عکس نی نی گذاشتم یکی اومد دید خوشش اومد بهم گل داد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دو تا شکلک بود خوب بیمزه هم خودتی تخم مرغ اومدم به خانوم چادریه گل بدم یهو قاطی کرد و با تخم مرغ زد تو سرم منم گفتم خیلی خری جادوگر میلاد این شکلکا چیه آخه... :icon_pf (34): هویج 5 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ اومدم به خانوم چادریه گل بدم یهو قاطی کرد و با تخم مرغ زد تو سرم منم گفتم خیلی خری جادوگر میلاد این شکلکا چیه آخه... :icon_pf (34): هویج اومدم هویج بخورم بس که سفت بود دندونم شکست در تاپیک رسیدگی به شکایات عنوان کردم، محمد ادمین گفت : ( رسیدگی میشه ) . منم تشکر کردم !!! کلاغ 4 لینک به دیدگاه
Yekta.M 15459 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اسفند، ۱۳۹۰ داشتیم فوتبال بازی میکردیم که یهو ی کلاغ رو سر دروازه بان تیم مقابل...و گل خوردن نتیجه بازی 1-0 به نفع ما شد مربیشون این شکلی شده بود از بس حرص خورد تماشاچیا هم همه کچل برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۱ ریش بزی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کچل ما داشت تو کوچه با سنگ بازی میکرد که از تو ماه ادمین گفت اروم چه خبره دارم ماهو تمیز میکنم تسبیح 1 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۱ سر کوچه داشتم تسبیح بابابزرگمو میچرخوندم که یه دفعه از راه رسید با تعجب گفت تسبیح من دست تو چی کار میکنه؟!! منم خندیدم و گفتم افتاده بود رو زمین اونم شاکی شد و گفت زود برو خونه منم گفتم نمیخوااااااااام نگاه :2525s: :Ghelyon: :icon_pf (19): 1 لینک به دیدگاه
Yekta.M 15459 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۱ نشسته بودم میکشیدم و مسابقه رو نگاه میکردم....از شانسم تیمی ک سرش شرط بندی کرده بودم باخت و تیم مقابل...منم ک شرط رو باخته بودمو در رفتم دلم خنک شد() تعطیلات 2 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۱ تو تعطیلات داشتم زمین تمیز میکردم که رو زمین یه ادکلن پیدا کردم تا زدم به خودم دنیا دور سرم چرخید و نفهمیدم چرا بیهوش شدم کبوتر 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۱ رفته بودماز اونجا یه بستنی خریدمو همینجوری که بستنی میخوردم حواسم به کبوتر پرت شد و خوردم زمین ولی برا اینکه ضایع نشم اینجوری کردم مهربونی 4 لینک به دیدگاه
panisa 12132 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ مادر چه مهربونه, بچه که بودم منو میکرد ,منم که بزرگ شدم اصلا به فکرش نیستم و همش با دوستام میرم یام میریم گردش و ... کفش 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۱ من یه دوست داشتم این شکلی مامانش واسش کفش خرید منم حسودسم شد و منتظر بودم کفششو خراب کنم تا اینکه فرصت به دست اومدو کفششو نابود کردم اونم اینجوری شد عشق 3 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۱ من یه دوست داشتم این شکلی مامانش واسش کفش خرید منم حسودسم شد و منتظر بودم کفششو خراب کنم تا اینکه فرصت به دست اومدو کفششو نابود کردم اونم اینجوری شد عشق من به عشقم دادم و باهم قرار گذاشتیم که با هم بایه دوری بزنیم که یهو دادش رو در این حالت جلو مون دید موش 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده