Construction 4,752 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ دختر زیبا!! ...گشتم. نگرد. که نیست:there:ولی مهمتر از زیبایی معرفته :w36:داد نزن :w00:میدونم اونم پیدا نمیشه... دل شکسته 6 نقل قول لینک به دیدگاه
DavOOd_TiTaN 10,472 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ دلم رو شکستی پس گردنتو بعدبندازمت تو بعد باخیال راحت نگات میکنم میدونم جمله بندیم ضایع وایساد شرمنده تازه واردم:banel_smiley_52: دوستان جمله بعدی به ذهنم نمیرسه شرمنده تازه واردم :banel_smiley_52: 6 نقل قول لینک به دیدگاه
Construction 4,752 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ داود... باید بعد از ساخت جمله 3 تا شکلک بهمراه یه کلمه بنویسی تا نفر بعدی بیاد بهاش جمله بسازه... خب خودم میزارم... عادل فردوسی پور 6 نقل قول لینک به دیدگاه
alimec 23,102 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۰ داود... باید بعد از ساخت جمله 3 تا شکلک بهمراه یه کلمه بنویسی تا نفر بعدی بیاد بهاش جمله بسازه...خب خودم میزارم... عادل فردوسی پور عادل داشت با ... مصاحبه می کرد ... ادا اشکال در اورد عادل ککش نگزیدرفت توپ بازی دوقلو :167::vi7qxn1yjxc2bnqyf8v:imoksmiley: 5 نقل قول لینک به دیدگاه
Construction 4,752 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ یادش بخیر .کارتن دوقلوها را خیلی دوست داشتم:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v.الان هم حالم چندان خوب نیست:imoksmiley:درهمین لحظه اگه استارتر این تاپیک را میدید م من میدونستم و این چماق و اون:167: زرشک 6 نقل قول لینک به دیدگاه
alimec 23,102 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ یادش بخیر .کارتن دوقلوها را خیلی دوست داشتم:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v.الان هم حالم چندان خوب نیست:imoksmiley:درهمین لحظه اگه استارتر این تاپیک را میدید م من میدونستم و این چماق و اون:167: زرشک پدرم گفت می خواهیم سوار بالن بشیم خواهرممن بهش گفتم بشین بازی کن کار تو نیست. سوار بالن شدیم قیافه خواهرمشد .زرشک!!! شیطان :w410: 6 نقل قول لینک به دیدگاه
Construction 4,752 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ دستور دادند بیا تو این تاپیک جمله بساز گفتم:w410:.اما امروز یه چیزی دیدم که اینطوری شدمبا خودم گفتم واقعا بعضی آدما دست شیطان را از پشت بستند.برای همچین آدمای بایدافسوس خورد :127fs1601347: وکیل 5 نقل قول لینک به دیدگاه
pesare irani 41,805 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۰ تو خیابون زبون درازی کردم پلیس گرفتم بردم دادگاه منم قل مراد :127fs1601347: رو کردم بع عنوان وکیل خودم گوشت کوب (همون وسیله ای که باهاش گوشت ابگوشت رو می کوبن) 7 نقل قول لینک به دیدگاه
Yekta.M 15,459 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۰ با گوشت کوب باید بزنی تو سر پسری که تو خیابون واسه دختر مردم پسر باید اینجوری کلاشو جلو یه خانم باشخصیت برداره اگر درحال ورزش بود و کلاشو باد برده بود ک دیگه هیچی کدو قلقلی ،،، 7 نقل قول لینک به دیدگاه
yasi * m 5,032 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 مرداد، ۱۳۹۰ یه روز کلی کدو قلقلی خریده بودم، یه دزد اومد همه شو برد...منم بدو بدو دنبال ماشین،انقدر دویدم که از خستگی پخش زمین شدم،یکی اومد از رو زمین جمعم کرد ،برد خونشون بهم کیکٍ کدوقلقلی داد حالم خوب شد، دکمه ،،، 5 نقل قول لینک به دیدگاه
s_solhjou 1,598 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 شهریور، ۱۳۹۰ سلام خیلی تایپیک باحالیه همیشه یکی جلومو میگرفتو منو میترسوندمنم خیلی میترسیدم و ناراحت بودم تا اینکه دو تا دکمه پیدا کردم اونوجاسازی کردم تو گوووشم دیگه اون مردک ترسید ووو رفت. پنجره :mornincoffee: :guntootsmiley2: 4 نقل قول لینک به دیدگاه
Yekta.M 15,459 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 شهریور، ۱۳۹۰ سلام s_solhjou جان...باحالی از خودتونه:4chsmu1: هوا حسابی سرد بود در حال دیدن فیلم اکشن و نوش جان کردن چای داغ بودم :mornincoffee: ک تو اون سرما یهو یکی پنجره رو باز کرد...منم اینجوری شدم مدرسه 4 نقل قول لینک به دیدگاه
nikaaa 4,299 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 شهریور، ۱۳۹۰ تو مدرسه بودیم شوخی شوخی میدویدیم و به طرف همدیگه گوجه پرتاپ میکردیموسط بازی یکی خر شد و سنگ پرت کرد سنگ خورد به کوه و ریزش کرد موبایل 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Matin H-d 18,145 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مهر، ۱۳۹۰ تو کف اقیانوس بودم داشتم یه اختاپوس میدیدم ... اختاپوس نگو ،بلا بگو.... ازش با موبیلم عکس انداختم این شکلیه!!! :biggrin: :vahidrk: قلب 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1,581 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۹۰ داشتم با دوستم تو خیابون راه میرفتیم،یهو یه دختر خوشگل دیدم نیشم باز شد به دوستم گفتم برم پیشنهاد بدم؟ اونم گفت برو تو میتونی خلاصه رفتم جلو گفتم من تو همون نگاه یه قلب نه!! 100 قلب عاشق شما شدم!! اونم از کیفش یه چماق دراورد منو زد !!:vahidrk: :girl_angel::icon_pf (10)::w155: سمبوسه 2 نقل قول لینک به دیدگاه
*Polaris* 19,606 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ دوستام گفتن بریم مغازه عباس آقا سمبوسه بخوریم! :w155: منم گفتم: بریم! آخ جووون! خیلی دوست دارم! :girl_angel: ولی موقع خوردنش،حالم بد شد،خیلی بد مزه بود و بهش اعتراض کردم! :icon_pf (10): :girl_in_dreams: :ydm47612zsesgift969:hapydancsmil: رویــا 6 نقل قول لینک به دیدگاه
pianist 31,129 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ تو رویای :girl_in_dreams: خودم داشتم اونو در آغوش میکشیدم :hapydancsmil: ولی بعدش که به خودم اومدم دیدم دارم مثل دیوو نه ها دور خودم میچرخم... 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Navid Traxix 1,581 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ رفته بودیم با بچه ها کافی شاپ... یهو دقت کردم ،یه چهره آشنا دیدم اونور نشسته ...گفتم بچه ها، اون رویا نیست؟ یکی از بچه ها با خوشحالی بغلم کرد:hapydancsmil: گفت: آره! خودشه .. :zadan::icon_pf (12)::scared9: صلوات 3 نقل قول لینک به دیدگاه
*Polaris* 19,606 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ گفتن: صلوات! من تو دلم فرستادم. یهو حاج آقا گفت: دختر! بلند بفرست! :zadan: تو با شیطون هم دستی؟! :scared9: نامه اعمالت رو میخوای سیاه کنی؟! :icon_pf (12): :4chsmu1: عصبانی 5 نقل قول لینک به دیدگاه
pianist 31,129 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ اون با من همش شوخی میکرد منم که بی حوصله و عصبانی بودم همش بهش لبخندای مصنوعی نشون میدادم... :4chsmu1: :gnugghender: :vahidrk: سیبیل 5 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .