shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ چگونگی گذروندن زندگی روزمره و پیشنهاد دادن به هم برای بهبودشخوبه؟نمیدونم دیگه چی میشه.همین یهو به ذهنم رسید منظورت اینه که زندگی ای که دچار روز مرگی شده چکار کنیم تا از این حالتش دربیاد؟ (یک برنامه روتین مثل بیدارشدن و پخت غذا و تی وی و بعدشم بازم خواب و این روند هر روز داره تکرار میشه و چکار کنیم تا از این یکنواختی دربیاریمش؟! ) این مشکلت هست ؟ 3 لینک به دیدگاه
mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ آره یه چیز تو همین مایه ها موضوع تو چیه؟ 3 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ آره یه چیز تو همین مایه هاموضوع تو چیه؟ من الان معضلم با این قضیه هست که یجورهایی انزوا طلب شدم.. حوصله زندگی کردن رو ندارم اینها باعث شده نتونم با کسی درست ارتباط برقرار کنم. تحمل سرو صدای بلند رو ندارم.تحمل شنیدن آه و ناله و رفتارهایی که شاید بعضیها انجام بدهند برای نشون دادن دردشون یا جلب توجه ندارم.دیگه نمیتونم خوب مشاوره بدم و کسی رو قانع کنم. و جمیع این ها باعث شده برم تو سکوت و ترجیحا حرف نزنم. بیرون نرم . دلم تنهایی میخواهد..سکوت میخواد یکی از علتهاش شاید بیکاریم و نداشتن هدف باشه..غیر از معقوله کار نمیدونم باید چکارکنم تا بازم برگردم بشم همون دختر قبلی لااقل چندماه قبل .. 4 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ وقتی یه تیــــــــــرماهی سكوت میكنه وقتی نه عصبانی میشه، نه گِله میكنه، نه از خودش دفاع میكنه.... فكر نكن كم آورده یا شكست خورده! ... اون لحظه ست كه تو اوج قدرته، قدرت سكوت و خاموشی! مثل یه آتشفشان خاموش! كه دل و جرعت هركاری رو میتونه داشته باشه! پ.ن:خودمونیما موجودات خیـلـی خاصی هستیم 3 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ من الان معضلم با این قضیه هست که یجورهایی انزوا طلب شدم..حوصله زندگی کردن رو ندارم اینها باعث شده نتونم با کسی درست ارتباط برقرار کنم. تحمل سرو صدای بلند رو ندارم.تحمل شنیدن آه و ناله و رفتارهایی که شاید بعضیها انجام بدهند برای نشون دادن دردشون یا جلب توجه ندارم.دیگه نمیتونم خوب مشاوره بدم و کسی رو قانع کنم. و جمیع این ها باعث شده برم تو سکوت و ترجیحا حرف نزنم. بیرون نرم . دلم تنهایی میخواهد..سکوت میخواد یکی از علتهاش شاید بیکاریم و نداشتن هدف باشه..غیر از معقوله کار نمیدونم باید چکارکنم تا بازم برگردم بشم همون دختر قبلی لااقل چندماه قبل .. متأسفانه این حالت برای من هم پیش اومده بود و اون بخاطر بی کاریم بود. الان 3 ماه هست که سرکار هستم و با اینکه هنوز حقوقی دریافت نکردم، ولی بسیار زندگیم هدفدارتر از همیشه داره پیش میره. با بعضی از دوستام که صحبت میکردم اونها هم همین مشکل رو دارند. مشکل بیکاری خواسته یا ناخواسته روی تمامی ابعاد زندگی شخصی تأثیر میذاره. از آرامش درونی بگیر تااااااااااااا نوع ارتباط با بقیه. خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش رو میکنی تأثیر داره. چون به مدت 6 ماه بیکار بودم و در این مدت از استرس زیاد همه نوع رفتارهای غیرقابل تحمل پیدا کرده بودم. از نوع خوراک بگیر تا روحیه. متأسفانه مشکل کمی هم نیست. ولی قابل حله 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ متأسفانه این حالت برای من هم پیش اومده بود و اون بخاطر بی کاریم بود.الان 3 هست که سرکار هستم و با اینکه هنوز حقوقی دریافت نکردم، ولی بسیار زندگیم هدفدارتر از همیشه داره پیش میره. با بعضی از دوستام که صحبت میکردم اونها هم همین مشکل رو دارند. مشکل بیکاری خواسته یا ناخواسته روی تمامی ابعاد زندگی شخصی تأثیر میذاره. از آرامش درونی بگیر تااااااااااااا نوع ارتباط با بقیه. خیلی بیشتر از اون چیزی که فکرش رو میکنی تأثیر داره. چون به مدت 6 ماه بیکار بودم و در این مدت از استرس زیاد همه نوع رفتارهای غیرقابل تحمل پیدا کرده بودم. از نوع خوراک بگیر تا روحیه. متأسفانه مشکل کمی هم نیست. ولی قابل حله :w58: این توی اسی ؟ خب من رفتم توی 18 ماه بیکاری.. البته بیکار بیکارهم نیستمها فقط کارهام برام حقوق ندارند.. شاید بشه گفت مشکل بی پولی صدپله بدتر از بیکاری باشه.. این مشکل برای ماهایی که یه عمره سرکار بودیم هرچند بیگاری بوده تا کار بعضا ولی خب همون استقلال مالی داشتیم بدتر نمود میکنه مسلما.. حالا کاری سراغ داشتی ندا بده 4 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ :w58:این توی اسی ؟ خب من رفتم توی 18 ماه بیکاری.. البته بیکار بیکارهم نیستمها فقط کارهام برام حقوق ندارند.. شاید بشه گفت مشکل بی پولی صدپله بدتر از بیکاری باشه.. این مشکل برای ماهایی که یه عمره سرکار بودیم هرچند بیگاری بوده تا کار بعضا ولی خب همون استقلال مالی داشتیم بدتر نمود میکنه مسلما.. حالا کاری سراغ داشتی ندا بده yeah, its me مگه جن دیدی؟ من همیشه روزی 10 ساعت سرکار بودم. بعدش که خواستم کارم رو تغییر بدم بخاطر اینکه این کارم دولتی بود یه چند ماهی طول کشید تا شروع به کارم صادر شد. الانم سرکار هستم. درآمد این کار کمتر از کار قبلیه ولی آرامش بیشتری داره و اینکه فرصت کافی برای انجام کارهای شخصی و کارهای دیگه رو دارم. در واقع کار قبلیم بیشتر من داشتم ذوبش میشدم. فرصتی برای سر خاروندن هم نداشتم چه برسه به زندگی. ولی الان در کنار زندگی خودم دارم کار میکنم و این برام خیلی مهمه که ساعات زیادی رو با آرامش خاطر در کنار خانمم هستم. این خیلی انرژی بخشه برام. چون نظر من اینه که آدم کار میکنه که زندگی کنه، نه اینکه زندگی کنه که کار کنه!!! مشکلات مالی که الان همه باهاش یه جورایی در مبارزه هستند. یکی زیاد. یکی کم. پیمانکار میشناسم که گیر 200-300 میلیونه و خودشم 1 میلیارد طلبکاره! کسی رو هم میشناسم که گیر 50 هزارتومنه. ولی فشار روحی هر دو یکیه! تقاضای کار رفته بالا ولی متاسفانه ظرفیت کار پاسخگو نیست. چون الان جایی کار میکنم که به خیلی از این مشکلات واقفم. 4 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ به به چه تاپیکی چرا من تا حالا اینجارو ندیده بودم 2 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ yeah, its me مگه جن دیدی؟ من همیشه روزی 10 ساعت سرکار بودم. بعدش که خواستم کارم رو تغییر بدم بخاطر اینکه این کارم دولتی بود یه چند ماهی طول کشید تا شروع به کارم صادر شد. الانم سرکار هستم. درآمد این کار کمتر از کار قبلیه ولی آرامش بیشتری داره و اینکه فرصت کافی برای انجام کارهای شخصی و کارهای دیگه رو دارم. در واقع کار قبلیم بیشتر من داشتم ذوبش میشدم. فرصتی برای سر خاروندن هم نداشتم چه برسه به زندگی. ولی الان در کنار زندگی خودم دارم کار میکنم و این برام خیلی مهمه که ساعات زیادی رو با آرامش خاطر در کنار خانمم هستم. این خیلی انرژی بخشه برام. چون نظر من اینه که آدم کار میکنه که زندگی کنه، نه اینکه کار کنه که زندگی کنه!!! مشکلات مالی که الان همه باهاش یه جورایی در مبارزه هستند. یکی زیاد. یکی کم. پیمانکار میشناسم که گیر 200-300 میلیونه و خودشم 1 میلیارد طلبکاره! کسی رو هم میشناسم که گیر 50 هزارتومنه. ولی فشار روحی هر دو یکیه! تقاضای کار رفته بالا ولی متاسفانه ظرفیت کار پاسخگو نیست. چون الان جایی کار میکنم که به خیلی از این مشکلات واقفم. نیست همیشه میای اینجا رو فقط میریزی بهم و میری بخاطر همین تعجب کردم که پاسخ داده بودی دقیقا منم مشکلم با کار همینه که قبلیها همه زندگیم شده بود کاری که سودی هم نداشت لااقل باعث دلگرمی بشه.. الان دنبال کاری هستم که ترجیحا یک شیفت یا لااقل تا ساعت 4 عصر باشه نه دوشیفت که دیگه زندگی برای آدم نمیذاره.. کار دولتی رو که کلا عشقه .. به همه چیزت میرسی .. 4 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ به به چه تاپیکی چرا من تا حالا اینجارو ندیده بودم آخه اینجا جای خاصیه اول تاریخ ولادتتو بگو بعد وارد شو 3 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ آخه اینجا جای خاصیه اول تاریخ ولادتتو بگو بعد وارد شو به به چه جایی 69/4/24:ws3: 2 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ نیست همیشه میای اینجا رو فقط میریزی بهم و میری بخاطر همین تعجب کردم که پاسخ داده بودیدقیقا منم مشکلم با کار همینه که قبلیها همه زندگیم شده بود کاری که سودی هم نداشت لااقل باعث دلگرمی بشه.. الان دنبال کاری هستم که ترجیحا یک شیفت یا لااقل تا ساعت 4 عصر باشه نه دوشیفت که دیگه زندگی برای آدم نمیذاره.. کار دولتی رو که کلا عشقه .. به همه چیزت میرسی .. دیگه دیگه 2 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ به به چه جایی69/4/24:ws3: از همون دری که اومدی تشریف ببر بیرون نمیخوام دستم به خون شما هم آلوده بشه 2 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ از همون دری که اومدی تشریف ببر بیروننمیخوام دستم به خون شما هم آلوده بشه اواااااااا چراااااا مظلوم گیر آوردی 2 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ به به چه جایی69/4/24:ws3: خوش اومدی به جمع خرچنگها ( اینجا چندتا غیر بومی هم داریم که نتونستند خرچنگ بشند میایند هر از گاهی سر میزنند وگرنه باقیه از خودن) 3 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ از همون دری که اومدی تشریف ببر بیروننمیخوام دستم به خون شما هم آلوده بشه بیا یکم شک داشتم ها.. خوب سرطانی میشی که ما رو بخوای توی محله خودمون بکشی ...:vahidrk: 3 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ اواااااااا چراااااامظلوم گیر آوردی مظلوم که نه ولی گونه جدیدی از ماهی ها به نام "تیرماهی" این تاپیک شبیه به آکواریومی میمونه که تیرماهی در آن پرورش داده میشه ما هم که آبانی هستیم و عقرب حواستون باشه :gnugghender: 3 لینک به دیدگاه
Mr. Specific 43573 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ بیا یکم شک داشتم ها..خوب سرطانی میشی که ما رو بخوای توی محله خودمون بکشی ...:vahidrk: خو زمینه برام فراهم شد میخواستید فراهم نکنید 2 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ خوش اومدی به جمع خرچنگها ( اینجا چندتا غیر بومی هم داریم که نتونستند خرچنگ بشند میایند هر از گاهی سر میزنند وگرنه باقیه از خودن) مرسی مرسی ایراد نداره بزار بیام و برن خوش باشن 2 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 فروردین، ۱۳۹۲ مظلوم که نهولی گونه جدیدی از ماهی ها به نام "تیرماهی" این تاپیک شبیه به آکواریومی میمونه که تیرماهی در آن پرورش داده میشه ما هم که آبانی هستیم و عقرب حواستون باشه :gnugghender: پخ تون کنیم در رفتید که حالا بذار یه آتیش دورت بزنیم ببینیم چه میکنی خودت با خودت :gnugghender: 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده