pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ When you feel unlovable, unworthy and unclean, when you think that no one can heal you, Remember, Friend, God Can. وقتی احساس می‌کنی قابل دوست داشتن نیستی وقتی احساس بی لیاقتی و نا پاکی می کنی وقتی احساس می کنی کسی نمی تواند دردهای تو را التیام ببخشد به یاد داشته باش دوست عزیز من خدا می تواند When you think that you are unforgivable for your guilt and your shame Remember, Friend, God Can. وقتی احساس می‌کنی قابل بخشش نیستی برای شرم و گناه هایت به یاد داشته باش دوست عزیز من خدا می تواند When you think that all is hidden and no one can see within Remember, Friend, God Can. وقتی فکر می کنی همه چیز پنهان است و هیچکس نمی تواند درون را ببیند به یاد داشته باش دوست عزیز من خدا می تواند And when you have reached the bottom And you think that no one can hear Remember my dear Friend God Can. قتی به انتها می رسی و گمان می‌کنی کسی نیست تا صدایت را بشنود به یاد داشته باش دوست عزیز من خدا می تواند And when you think that no one can love The real person deep inside of you Remember my dear Friend, God Does. وقتی گمان میبری کسی نمی تواند به خود واقعی درون تو عشق بورزد دوست عزیز من به یاد داشته باش خدا می تواند. 16 لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ نمی تونه اگر میتونست پنهان نمیشد 1 لینک به دیدگاه
vahid88 9651 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ کاش می شد،درد دل اونهایی که فریاد کشیدن و می کشن رو بشنوه و چاره کنه. خدایا ناشکری نمی کنم ولی چرا برای اونایی که لیاقت ندارن وجود داری و برای خیلی ها که دارن درد می کشن خودت رو پنهان می کنی ؟؟؟؟؟؟؟ لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ هی روزگارررررررررررررررررررررر لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ نمی تونه اگر میتونست پنهان نمیشد این تویی داری این حرفو میزنی؟؟؟؟؟/اصلا باورم نمیشه لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ این تویی داری این حرفو میزنی؟؟؟؟؟/اصلا باورم نمیشه خب حالا که این حرف رو زده چی میشه مگه؟؟ لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ این تویی داری این حرفو میزنی؟؟؟؟؟/اصلا باورم نمیشه مگه چیه چرا باورت نمیشه نمی بینی چه وضعی داریم خدا واقعا هست من که نمی بینمش لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ ترم آخر عجب ترمیه بعضیا متحول می شن! لینک به دیدگاه
*REZA 1056 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ نمی تونه اگر میتونست پنهان نمیشد ندیدن ما(بقول شما پنهان شدن) دلیل بر ناتوانی و وجود نداشتن نیست لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ نمی تونم پست بدم خدا پیداش شده نمیذاره انگار لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ نمی تونم پست بدم خدا پیداش شده نمیذاره انگار هی وای من لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 تیر، ۱۳۹۰ اگر میذاشت میگفتم اینهمه ظلم هست چرا پس ساکته لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۰ این همه تجاوز به کودکان و کودک آزاری این همه ظلم و حق خوری این همه .................. بهش بگو بیاد تا به خودش بگم لینک به دیدگاه
shahdokht.parsa 50877 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۹۰ همش میگویند خدا هست ، خدا میتونه ولی قدرتش و داده به یک مشت عوضی از کارههاش شاکی هستم از تقسیم اراضیهاش فقط یک عده که به سودشون هست زندگیشون و با زور از ش میگیرند و اونم از ترسش دیگه کاری به کارشون نداره......... هی روزگار لینک به دیدگاه
anvil 5769 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۹۰ همش میگویند خدا هست ، خدا میتونه ولی قدرتش و داده به یک مشت عوضی از کارههاش شاکی هستم از تقسیم اراضیهاش فقط یک عده که به سودشون هست زندگیشون و با زور از ش میگیرند و اونم از ترسش دیگه کاری به کارشون نداره......... هی روزگار خیلی چیزها به خودمون برمیگرده ظالم بودن مظلوم بودن... خدا قرار نیست مثل یه مادر مهربون دنبالمون بیفته همه شلوغ کاریهامون جمع وجور کنه!!! ولی بعضی از کاراش هیچوقت هضم شدنی نیست!هی روزگار لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 تیر، ۱۳۹۰ گفتم:خدایا از همه دلگیرم ، گفت: حتی از من؟؟؟ گفتم خدایا دلم را ربودند ، گفت پیدا ز من؟؟؟ گفتم خدایا چقدر دوری ، گفت تو با من؟؟؟ گفتم خدایا تنها ترینم ، گفت پس من؟؟؟ گفتم خدایا کمک خواستم ، گفت از غیر من!!!؟؟؟ گفتم خدایا دوستت دارم ، گفت بیش از من؟؟؟ گفتم خدایا اینقدر نگو من ، گفت من توأم تو من... لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۹۰ منم بعضی وقتها وقتی دیگه به آخر خط میرسم و به ناامیدی نزدیک میشم ، میگم خداااااااااااااااااا کجایی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تو اصلا نیستی......... بعد یه مدت میفهمم چقده هوامو داشته و چیزی که میخواستم به صلاحم نبوده پشیمون میشم... ولی نمیدونم چرا این عمل زشتم بارها تکرار میشهههههههههه خدایا منو ببخش.... این همه تجاوز به کودکان و کودک آزاریاین همه ظلم و حق خوری این همه .................. بهش بگو بیاد تا به خودش بگم __________________ ظلم همیشه و هست و خواهد بود چون حماقت انسان بی نهایته... پس بدیها از خودمونه... خدا خیلی وقتها ساکته ولی به وقتش جواب میده و این ما نیستیم که وقتشو معین کنیم اون خداست و خداییش رو میکنه ما انسانیم و بندگی... تو کار خدا دخالت نکنیم و بزاریم خداییشو بکنه... هر کس وظیفه خودش رو انجام بده و دخالت نکنه همه چی رو به راه میشه... پس خدایی نکنیم لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 تیر، ۱۳۹۰ ترم آخر عجب ترمیه بعضیا متحول می شن! اره این منم لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده