رفتن به مطلب

شخصیت شناسی ادبی


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 95
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

آلبر کامو (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰)

 

نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است.

کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد» برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است که این عنوان را کسب می‌کند. همچنین کامو در بین برندگان نوبل ادبیات، کمترین طول عمر را دارد و دو سال پس از بردن جایزهٔ نوبل در یک سانحهٔ تصادف درگذشت.

با وجود اینکه کامو یکی از متفکران مکتب اگزیستانسیالیسم شناخته می‌شود او همواره این برچسب خاص را رد می‌کرد. در مصاحبه‌ای در سال ۱۹۴۵ کامو هرگونه همراهی با مکاتب ایدئولوژیک را تکذیب می‌کند و می‌گوید:«نه، من اگزیستانتیالیست نیستم. من و ژان پل سارتر از اینکه نام‌مان اینگونه برچسب می‌خورد متعجب می‌شویم.»

او در کتاب یاغی می‌نویسد که تمام عمر خود را صرف مبارزه با فلسفهٔ پوچ‌گرایی کرده‌است و عمیقا به آزادی‌های فردی اعتقاد دارد.

 

آثار

 

رمان

  • بیگانه - ۱۹۴۲ - نام اصلی: L'Étranger
  • طاعون - ۱۹۴۷ - نام اصلی: La Peste
  • سقوط - ۱۹۵۶ - نام اصلی: La Chute
  • مرگ خوش - نوشته شده در سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۷ و منتشر شده در سال ۱۹۷۱ - نام اصلی: La Mort heureuse
  • آدم اول - کامو پیش از اتمام این اثر جان باخت و در سال ۱۹۹۵ این اثر نیمه‌تمام منتشر شد - نام اصلی: Le premier homme

نمایش‌نامه‌ها

  • کالیگولا - نوشته شده در ۱۹۳۸ و اجرا شده در ۱۹۴۵ - نام اصلی: Caligula
  • مرثیه‌ای برای راهبه - ۱۹۵۶ - اقتباس از رمانی نوشتهٔ ویلیام فالکنر با همین نام - نام اصلی: Requiem pour une nonne
  • سوء تفاهم - ۱۹۴۴ - نام اصلی: Le Malentendu
  • حکومت نظامی - ۱۹۴۸ - نام اصلی: L' Etat de Siege
  • عادل‌ها - ۱۹۴۹ - نام اصلی: Les Justes
  • تسخیر شدگان - ۱۹۵۹ - اقتباس از رمانی نوشتهٔ فئودور داستایوسکی با همین نام - نام اصلی: Les Possédés

آثار غیر داستانی

  • پشت و رو - ۱۹۳۷ - مجموعهٔ مقاله - نام اصلی: L'envers et l'endroit
  • عیش - ۱۹۳۸ - مجموعهٔ چهار جستار - نام اصلی: Noces
  • افسانهٔ سیزیف - ۱۹۴۲ - نام اصلی: Le Mythe de Sisyphe
  • انسان طاغی - ۱۹۵۱ - نام اصلی: L'Homme révolté
  • یادداشت‌ها ۱۹۳۵-۱۹۴۲ - انتشار: ۱۹۶۲ - نام اصلی: Carnets, mai ۱۹۳۵ — fevrier ۱۹۴۲
  • یادداشت‌ها ۱۹۴۳-۱۹۵۱ - انتشار: ۱۹۶۵
  • یادداشت‌ها ۱۹۵۱-۱۹۵۹ - انتشار: ۱۹۸۹ - نام اصلی: Carnets Tome III: Mars ۱۹۵۱ – December ۱۹۵۹

آثار ترجمه شده به فارسی

  • آدم اول، ترجمهٔ منوچهر بدیعی، تهران، نیلوفر، ۱۳۸۴
  • اسطورهٔ سیزیف، همراه: امید و محال در آثار کافکا، ترجمهٔ شهلا شریعتمداری، بی‌نا
  • افسانهٔ سیزیف، (مقاله دربارهٔ پوچی). ترجمهٔ علی صدوقی، م. ع. سپانلو، اکبر افسری. تهران: دنیای‌نو، ۱۳۸۲
  • افسانهٔ قرون و تحلیلی از افکار کافکا، ترجمهٔ عنایت‌الله شکیباپور. تهران: بی‌نا، بی‌تا
  • انسان طاغی، ترجمه مهبد ایرانی‌طلب. تهران: نشر قطره، ۱۳۷۴
  • بیگانه، ترجمهٔ جلال آل‌احمد و علی اصغر خبره‌زاده. تهران: کانون معرفت، ۱۳۴۵
  • بیگانه، ترجمهٔ امیر جلال‌الدین اعلم، تهران: نشر نیلوفر، ۱۳۷۷
  • بیگانه، ترجمهٔ محمدرضا پارسایار. تهران: هرمس، ۱۳۸۸
  • بیگانه، ترجمهٔ خشایار دیهیمی. تهران: نشر ماهی، ۱۳۸۸
  • بیگانه، ترجمهٔ عنایت‌الله شکیباپور. تهران: بی‌نا، بی‌تا
  • بیگانه، ترجمهٔ پرویز شهدی. تهران: مجیدی، ۱۳۸۸
  • بیگانه، ترجمهٔ لیلی گلستان. تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۶
  • بیگانه، ترجمهٔ هدایت‌الله میرزمانی. تهران: گلشایی، ۱۳۶۱
  • پشت و رو، ترجمهٔ عباس باقری. تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۰
  • تبعید و حکومت وجدان، ترجمهٔ عنایت‌الله شکیباپور. تهران: غزالی، بی‌تا
  • تبعید و سلطنت، ترجمهٔ محمدرضا آخوندزاده. تهران: ققنوس، ۱۳۸۵
  • تعهد اهل قلم، (مجموعه مقاله) ترجمهٔ مصطفی رحیمی. تهران: نیلوفر ۱۳۸۵. چاپ اول ۱۳۶۲ به نام تعهد کامو. تهران: آگاه
  • چند نامه به دوست آلمانی، ترجمهٔ رضا داوری. تهران: نیل، ۱۳۴۷
  • حکومت نظامی؛ شهربندان. ترجمهٔ یحیی مروستی. تهران: جامی، ۱۳۸۸
  • خوشبخت مردن، ترجمهٔ قاسم کبیری. تهران: جامی ۱۳۸۸/چ اول، ۱۳۷۰. تهران: ادیب‌پور.
  • در محاصره، ترجمهٔ محمدعلی سپانلو. تهران: بی‌نا، ۱۳۴۱
  • دلهرهٔ هستی، ترجمهٔ محمد تقی غیاثی. تهران: نگاه، ۱۳۸۴
  • راستان، (نمایش‌نامه در پنج پرده). ترجمهٔ ابوالفضل قاضی. تهران: نیل، ۱۳۴۹
  • راستان، ترجمهٔ سپیده نوروزی. تهران: نیلوفر، ۱۳۸۱
  • رکوییم برای یک راهبه، ترجمهٔ کیاسا ناظران. تهران: اندیشه‌سازان، ۱۳۸۴
  • سقوط، ترجمهٔ اصغر بهروز. تهران: هنر، ۱۳۵۶
  • سقوط، ترجمهٔ آناهیتا تدین. تهران: روزگار، ۱۳۸۷

 

  • سقوط، ترجمهٔ علی صدوقی. تهران: بی‌نا
  • سقوط، ترجمهٔ شورانگیز فرخ. تهران: نیلوفر، ۱۳۷۷
  • سقوط، ترجمهٔ امیر لاهوتی. تهران: جامی، ۱۳۸۸
  • سوء تفاهم، نمایشنامه در سه پرده، ترجمهٔ جلال آل‌احمد. تهران: بی‌نا، 1329
  • سوء تفاهم و عادل‌ها، ترجمهٔ مهوش قومی. تهران: آشیان، 1389
  • شادیها و ناکامیها، ترجمهٔ عنایت‌الله شکیباپور. تهران: عطایی، 1325
  • شهربندان و عادل‌ها، ترجمهٔ محمدعلی سپانلو. تهران: نگاه، 1385
  • طاعون، ترجمهٔ رضا سیدحسینی. تهران: نیلوفر، 1375
  • طاعون، ترجمهٔ عنایت‌الله شکیبا‌پور. تهران: فرخی، 1351
  • طاعون، ترجمهٔ پرویز شهدی. تهران: مجید، 1388
  • طاعون، ترجمهٔ علی صدوقی. تهران: خرد، 1340
  • طاعون، ترجمهٔ اقدس یغمایی. تهران: جامی، 1388
  • عادل‌ها، ترجمهٔ محمدعلی سپانلو. تهران: متین، 1341
  • عادل‌ها، ترجمهٔ خرم مهدوی. سوئد: 1987. تهران: بی‌نا، 1366
  • عصیانگر، ترجمهٔ مهستی بحرینی. تهران: نیلوفر، 1387
  • عیش، ترجمهٔ محمدتقی غیاثی. تهران: پیام، 1357
  • غریبه، ترجمهٔ رحمت مصطفوی. تهران: صفی علیشاه، بی‌تا
  • فلسفه پوچی (گزیده مقاله‌های کامو)، ترجمهٔ محمدتقی غیاثی. تهران: پیام، 1356
  • کالیگولا، نمایش‌نامه در چهار پرده.، ترجمهٔ خسرو جمشید. بی‌جا: کانون شهریار، 1329
  • کالیگولا، ترجمهٔ پری صابری. تهران: هنوز، نشر قطره، 1388. نیل، 1350
  • کالیگولا، ترجمهٔ شورانگیز فرخ. تهران: خانه کتاب، 1347. مروارید، 1357. فیروزه، 1375
  • کالیگولا، ترجمهٔ ابوالحسن نجفی. تهران: نیل، 1346 و 1350. فیروزه، 1375. کتاب زمان، 1382 و 1388
  • مرگ خوش، ترجمهٔ علیرضا طاهری. تهران: آسیا، 1363
  • مرگ خوش، ترجمهٔ احسان لامع. تهران: نگاه، 1387
  • میهمان و چند داستان دیگر، ترجمهٔ شهرزاد بیات‌موحد. کرج: نشر نادی، 1379
  • میهمان، ترجمهٔ نرگس تنها. تهران: کوله‌پشتی، 1388
  • یادداشت‌ها، ترجمهٔ خشایار دیهیمی. تهران: تجربه، دفتر ویراسته 1374

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

عبدالحسین زرین‌کوب

 

 

در سال ۱۳۰۱ هجری خورشیدی در بروجرد متولد شد . تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خویش به پایان برد. تحصیل در دوره متوسطه را تا پایان سال پنجم متوسطه در بروجرد ادامه داد و به دنبال تعطیلی کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر برای ادامه تحصیل به تهران رفت. این بار رشته ادبی را برگزید و در سال ۱۳۱۹ تحصیلات دبیرستانی را به پایان برد. سال بعد به بروجرد بازگشت و به تدریس در دبیرستان‌های خرم‌آباد و بروجرد پرداخت. در این دوران درس‌های مختلف از تاریخ و جغرافیا وادبیات فارسی تا عربی و فلسفه و زبان خارجی را تدریس می‌کرد. در همین دوره نخستین کتاب او به نام «فلسفه، شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری درایران» در بروجرد منتشر شد.

در سال ۱۳۲۴ پس از آنکه در امتحان ورودی دانشکده علوم معقول و منقول و دانشکده ادبیات حایز رتبه اول شده بود، وارد رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۲۷ با رتبه اول دورهٔ لیسانس ادبیات فارسی را به پایان رساند، و سال بعد وارد دوره دکتری رشته ادبیات دانشگاه تهران گردید. درسال ۱۳۳۴ از رساله دکتری خود با عنوان (نقدالشعر، تاریخ و اصول آن) که زیر نظر بدیع‌الزمان فروزانفر تالیف شده بود با موفقیت دفاع کرد. دکتر زرین‌کوب در سال ۱۳۳۰ در کنار عده‌ای از فضلای عصر همچون محمد معین، پرویز ناتل خانلری، غلامحسین صدیقی و عباس زریاب برای مشارکت در طرح ترجمه مقالات دایره‌المعارف اسلام (طبع هلند)، دعوت شد .

از سال ۱۳۳۵ با رتبه دانشیاری کار خود را دانشگاه تهران آغاز کرد و عهده‌دار تدریس تاریخ اسلام، تاریخ ادیان، تاریخ کلام و تاریخ تصوف در دانشکده‌های ادبیات و الهیات شد. دکتر زرین‌کوب چندی نیز در دانشسرای عالی تهران و دانشکده هنرهای دراماتیک به تدریس پرداخت. در سالهای ۱۳۴۷ تا سال ۱۳۴۹ در آمریکا به عنوان استاد میهمان در دانشگاههای کالیفرنیا و پرینستون به تدریس پرداخت.[۲]

دکتر عبدالحسین زرین‌کوب در ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ در ۷۷ سالگی در تهران درگذشت.

 

 

آثار عبدالحسین زرین‌کوب

دو قرن سکوت • تاریخ ایران بعد از اسلام • از کوچهٔ رندان • پله پله تا ملاقات خدا • بامداد اسلام • کارنامهٔ اسلام • ارزش میراث صوفیه • تاریخ تصوّف • سرّ نی • با کاروان حلّه • پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد • بحر در کوزه • در قلمرو وجدان • دفتر ایام • سیری در شعر فارسی • نقش بر آب • از چیزهای دیگر • نقد ادبی

لینک به دیدگاه

جورج اورول

 

اریک آرتور بلر (به انگلیسی: Eric Arthur Blair) با نام مستعار جورج اورول (به انگلیسی: George Orwell) (زادهٔ ۱۹۰۳ - درگذشتهٔ ۱۹۵۰) نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی بود.

در همان دوران کودکی به همراه خانواده به انگلستان رفت و در جامعهٔ به شدت طبقاتی انگلستان رشد و پرورش یافت.از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۷ در کشور برمه در نیروهای پلیس مشغول شد. جورج اورول برای کسب تجربه مدتی را در بین فقرا، بی خانمانان و کارگران فصلی لندن و پاریس گذراند و بعضی مواقع در ظرفشویی یک هتل کار می‌کرد. در این زمان شروع به نوشتن تجربیات خود کرد.

بیشتر شهرت او مرهون دو رمان قلعه حیوانات (به انگلیسی: Animal Farm) و هزار و نهصد و هشتاد و چهار است که تحت کنترل درآمدن زندگی و حتی افکار مردم را در جهان آینده توصیف می‌کند. نوشته‌های اورول که در نقد مدل حکومت کمونیستی و مدل‌های مشابه انقلاب توده‌ای است برای خوانندگان عام نوشته شده است. کتاب قلعهٔ حیوانات شاهکار اورول است و نبوغ و تفکر او در تحلیل تحول را نشان می دهد. او این کتاب را در سال ۱۹۴۵ منتشر کرد و تاکنون میلیون‌ها نسخه از آن فروخته شده است.

جورج اورول به همراه زمایاتین و هاکسلی هر کدام در کتب خویش آرمان‌شهری منفی را به نمایش گذاشته اند. زامیاتین در کتاب "ما" و هاکسلی در کتاب دنیای قشنگ نو هر کدام با روشهای خاص خویش نشان داده اند آینده بشر چیزی نیست که در ابتدای قرن بیستم به مردم وعده داده شده بود. جنگهای جهانی اول و دوم تمام نقشه‌های اندیشمندان را در باره اتوپیا نقش بر آب کرد. و جورج اورول که در زمان جنگ اول جهانی ۱۳، ۱۴ ساله بود در ذهن خویش با پارادوکسهای گوناگونی دست و پنجه نرم می‌کرد.

جرج اورول در سال ۱۹۵۰ به دلیل بیماری سل و جراحات ناشی از جنگ در سن ۴۶ سالگی در لندن درگذشت.

 

آثار

 

  • آس و پاس در پاریس و لندن (۱۹۳۳)
  • روزهای برمه (۱۹۳۴)
  • دختر کشیش (۱۹۳۵)
  • به آسپیدیستراها رسیدگی کن (۱۹۳۶)
  • جاده به سوی اسکله ویگان (۱۹۳۷)
  • درود بر کاتالونیا (۱۹۳۸)
  • هوای تازه (۱۹۳۹)
  • قلعه حیوانات (۱۹۴۵)
  • ۱۹۸۴ (هزار و نهصد و هشتاد و چهار) (۱۹۴۹)

با توجه به گزارش خبرگزاری کتاب ایران همه کتاب‌های اورول در ایران ترجمه شده‌اند.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
طنزنويس / اهل تركيه

 

عه چقد يهويي راهنمايي بزرگي بود :ws3:

مرسي

 

عزيز نسين

 

مَحمَت نُصرَت معروف به عَزیز نَسین (۲۰ دسامبر ۱۹۱۵- ۶ ژوئیه ۱۹۹۵) نویسنده، مترجم و طنزنویس اهل ترکیه است.

پس از خدمت افسری حرفه‌ای، نسین سردبیری شماری گاهنامه طنز را عهده‌دار شد. دیدگاه‌های سیاسی او منجر به چند بار به زندان رفتن شد. بسیاری از آثار نسین به هجو دیوان‌سالاری و نابرابری‌های اقتصادی در جامعهٔ وقت ترکیه اختصاص دارند. آثار او به بیش از ۳۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. بسیاری از داستان‌های کوتاه او را ثمین باغچه‌بان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی به فارسی ترجمه کرده‌اند.

در سال‌های پایانی زندگی، عزیز نسین به مبارزهٔ روزافزون با آن‌چه نادانی و افراطی‌گری دینی می‌خواند پرداخت. او به آزادی بیان و حق انتقاد بدون چشم‌پوشی از اسلام معتقد بود. بعد از فتوای خمینی برای قتل سلمان رشدی، نسین ترجمهٔ کتاب آیات شیطانی را آغاز کرد. این مهم منجر به مورد هدف قرار گرفتن وی از سوی گروه‌های افراطی اسلامی شد. در ۱۹۹۳ هتلی را در شهر سیواس آتش زدند و سبب مرگ ۳۷ نفر در واقعهٔ کشتار سیواس شدند. خود نسین از این جریان جان سالم بدر برد.

داستان‌های عزیز نسین گاه به صورت جدا و بیرون از مجموعه‌های خود و گاه در قالب اصلی کتاب‌ها به فارسی ترجمه شده‌اند. از داستان‌هایی که به فارسی ترجمه شده می‌توان به این داستان‌ها اشاره کرد: پخمه، حقه‌باز، خری که مدال گرفت، زن بهانه‌گیر، عروس محله، گردن‌کلفت، یک خارجی در استانبول، نابغه هوش، مگر تو مملکت شما خر نیست؟، خانه‌ای روی مرز، داماد سرخانه، چگونه حمدی فیل دستگیر می‌شود؟، غلغلک، زن وسواسی، موخوره، مرض قند، طبق مقررات، گروهک کرامت و گروهک سلامت، و شارلاتان.

 

نام تعدادي از آثارشون رو ميتونيد توي منبع ببينيد. :w16:

منبع:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

عه

اينجا كسي هنوز جواب نداده؟

 

خب ايشون روزنامه نگار و مترجم خييييييييلييييييييي بزرگ هستن. onesmiley2.gif

اگه روي جلد كتابي اسم اسشون ديده بشه، ميشه از كيفيت ترجمه و اعتبار اون كتاب تا حد زيادي مطمئن شد.

فك كنم ديگه قابل حدس باشه.

لینک به دیدگاه

بیح‌الله حکیم الهی دشتی دارای اسم نویسندگی ذبیح‌الله منصوری‏ (۱۲۷۴–۱۳۶۵) روزنامه‌نگار مترجم این شخصیت ماندگار همانگونه که خود در مقدمه کتاب «قبل ازطوفان» ابراز می‌دارد اهل کردستان شهر سنندج (سنه) ایران می‌باشد. آثار ترجمهٔ وی به دلیل اقتباس از منابع دیگر و تغییر و افزایش متن اثر (در قیاس با متن زبان اصلی) مشهور است.

ذبیح الله منصوری دارای تحصیلات قدیمه بود و خدمت مطبوعاتی خود را از سال ۱۲۹۲ آغاز نمود. منصوری طی ۷۰ سال روزنامه نویسی خویش با مجلات و مطبوعات بسیاری همکاری نمود از جمله: کوشش، اطلاعات، ایران ما، داد، ترقی، تهران مصور، روشنفکر و سپید و سیاه. عمده کارهای او در مجله هفتگی خواندنیها منتشر می‌شد.

وی در طول عمر خود به کشورهایی نظیر هند، شوروی و چندین کشور اروپایی سفر نمود.

در ترجمهٔ آثار به جای وفادار ماندن به متن کتاب به زبان اصلی، تغییرات و اضافات بسیاری را در متن اصلی اعمال کرده‌است. بعضی منتقدان کتاب‌های ادبی و تاریخی این صفت وی را نکوهیده و خلاف نظریهٔ «وفاداری به متن در ترجمه» می‌شمارند [۲] در حالی که استقبال خوانندگان عام از آثار او چشمگیر بوده‌است و این آثار به احتمال، پرخواننده‌ترین رمان‌های تاریخی به زبان فارسی هستند. وی آثار بسیاری را ترجمه کرده (حدود ۱۴۰۰ اثر) که حتی ذکر نام آنها هم کاری دشوار است.

ذبیح الله منصوری متاهل و صاحب دو فرزند بود. او در ۱۹ خرداد ماه ۱۳۶۵ش در بیمارستان شریعتی درگذشت.

محتویات

 

 

 

  • ۱ برخی آثار
  • ۲ منصوری نویسنده یا مترجم
  • ۳ روایت
  • ۴ منبع
  • ۵ پانویس

برخی آثار

 

 

  • غرش طوفان (۷جلد) (۱۳۳۶) - الکساندر دوما (پدر)

 

  • قبل از طوفان (۸جلد) - الکساندر دوما (پدر)(مجموعه‌ای از ۳ کتاب ملکه مارگو، مادام مونسورو و پاسداران ۴۵گانه)

 

  • سه تفنگدار (۱۰جلد) (۱۳۳۶) - الکساندر دوما (پدر)

 

  • شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان (جون بارک واشتن فنو) - ۱۳۴۳

 

  • عشاق نامدار (۳جلد) (۱۳۴۶) -

 

  • خواجه تاجدار (۱۳۴۷) - ژان گور

 

  • امام حسین و ایران (۱۳۵۱) - کورت فریشلر

 

  • مغز متفکر جهان شیعه «امام صادق» (۱۳۵۴) -

 

  • سقوط قسطنطنیه (۱۳۵۹) - میکا والتاری

 

  • خداوند الموت (حسن صباح) (۱۳۵۹) - پل آمیر

 

  • ملاصدرا (۱۳۶۱) - هانری کربن

 

  • عارف دیهیم دار (۱۳۶۲) - جیمز داون

 

  • غزالی در بغداد (۱۳۶۳) - ادوارد توماس

 

  • جراح دیوانه (۱۳۶۴) - ژارگن توروالد

 

  • سرزمین جاوید (۴جلد) (۱۳۷۰) - رومن گیرشمن

 

  • زندگی خصوصی کاترین کبیر (۱۳۷۲) - جرج پی. کوچ

 

  • سینوهه پزشک فرعون (۲جلد) - میکا والتاری

 

  • من کنیز ملکه مصر بودم - میکل پیرامو

 

  • سفرنامه ماژلان - پبگافتا دی لومباردو

 

  • اسپارتاکوس (؟) - هوارد فاست

 

  • ژوزف بالسامو (۳جلد) (؟) - الکساندر دوما (پدر)(این رمان قبل ازغرش طوفان بوده و با این رمان یک مجموعه واحد را تشکیل می‌دهد)

 

  • محبوس سنت هلن یا سرگذشت ناپلئون - اوکتاو اوهری

 

  • شاه طهماسب و سلیمان قانونی - آلفرد لابی ار

 

  • دلاوران گمنام ایران در جنگ با روسیه تزاری (؟) - ژان یونیر

 

  • مکاتبات چرچیل و روزولت - وارن اف. کمبل

 

  • پطر کبیر (۲جلد) - رابرت ماسی

 

  • عایشه بعد از پیغمبر - کورت فریشلر

 

  • محمد پیغمبری که از نو باید شناخت - کنستانتین ویرژیل گئورگی

 

  • ایران و بابر - ویلیام ارسکین

 

  • ملکه ویکتوریا - الیزابت لانفورد

 

  • خاطرات یک جراح بزرگ آلمانی - ارهارد لوتز

 

  • لولیتا - ولادیمیر ناباکوف

 

  • سه سال در ایران - کنت دو گوبینو

 

  • آخرین ضربه - فردریک دار

 

  • آقایان قضات! قاتل اصلی را جستجو کنید - رالف گولدمان

 

  • آواره ها - موریس دوکبرا

 

  • ابن سینا: نابغه ای از شرق

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
z5rued3yjqn0qlinugo2.jpg

 

چرا عكسو تغيير دادين؟ :w127:

ابوالقاسم حالت بود خب :w127:

 

قيصر امين‌پور

قیصر امین‌پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در گتوند شوشتر در استان خوزستان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در گتوند و متوسطه را در دزفول سپری کرد و در سال ۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد ولی پس از مدتی از این رشته انصراف داد.

قیصر امین‌پور، در سال ۱۳۶۳ بار دیگر اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند و در سال ۷۶ از پایان‌نامه دکترای خود با راهنمایی دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» دفاع کرد. این پایان‌نامه در سال ۸۳ و از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شد.

او در سال ۱۳۵۸، از جمله شاعرانی بود که در شکل‌گیری و استمرار فعالیت‌های واحد شعر حوزه هنری تا سال ۶۶ تأثیر گزار بود. وی طی این دوران مسئولیت صفحه شعر ِ هفته‌نامه سروش را بر عهده داشت و اولین مجموعه شعر خود را در سال ۶۳ منتشر کرد. اولین مجموعه او «در کوچه آفتاب» دفتری از رباعی و دوبیتی بود و به دنبال آن «تنفس صبح» تعدادی از غزلها و شعرهای سپید او را در بر می‌گرفت. امین پور هیچگاه اشعار فاقد وزن نسرود و در عین حال این نوع شعر را نیز هرگز رد نکرد.

دکتر قیصر امین‌پور، تدریس در دانشگاه را در سال ۱۳۶۷ و در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و سپس در سال ۶۹ در دانشگاه تهران مشغول تدریس شد. وی همچنین در سال ۶۸ موفق به کسب جایزه نیما یوشیج، موسوم به مرغ آمین بلورین شد. دکتر امین‌پور در سال ۸۲ به‌عنوان عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی برگزیده شد.

 

 

آثار:

از وی در زمینه‌هایی چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شده‌است که به آنها اشاره می‌کنیم:

 

  • طوفان در پرانتز (نثر ادبی، ۱۳۶۵)،
  • منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان، ۱۳۶۵)،
  • مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان، ۱۳۶۸)،
  • بی‌بال پریدن (نثر ادبی، ۱۳۷۰)
  • به قول پرستو (شعر نوجوان، ۱۳۷۵).
  • مجموعه شعر آینه‌های ناگهان (۱۳۷۲)،
  • گزینه اشعار (۱۳۷۸، مروارید)
  • مجموعه شعر گل‌ها همـه آفتابگردان‌اند (۱۳۸۰، مروارید)،
  • دستور زبان عشق (۱۳۸۶، مروارید) اشاره کرد.

«دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارش‌ها، در کمتر از یک ماه به چاپ دوم رسید.

 

وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماری‌های مختلف رنج می‌برد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت ۳ بامداد سه‌شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶ در بیمارستان دی درگذشت. پیکر این شاعر در زادگاهش گتوند و در کنار مزار شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.

پس از مرگ وی میدان شهرداری منطقه ۲ واقع در سعادت آباد به نام قیصر امین پور نامگذاری شد.

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

خب من فك كنم بهتره يه سري اطلاعات اضافه كنم.

به خاطر تاخير عذر مي خوام :icon_gol:

 

ايشون متولد اصفهانن.

يكي از تاثيرگذار ترين شخصيت هاي ادبي ايران هستن و يكي از معتبر ترين جوايزي كه به آثار ادبي داده ميشه به اسم ايشون هست.

آثار زيادي از خودشون به يادگار گذاشتن و يكي از آثارشون هم كه فك مي كنم براي اكثر دوستان آشنا باشه، رمان "شازده احتجاب" هست :icon_gol:

 

خب ديگه فك كنم مشخص شد. :w16:

اگه نشد اينم بگم، خيلي راهنمايي بزرگيه ديگه حتما متوجه ميشيد!

اول اسمشون "ه" داره :w58:

لینک به دیدگاه

:whistle:

هوشنگ گلشيري

 

هوشنگ گلشيري در سال 1316در اصفهان به‌دنيا آمد. در سال 1321همراه با خانواده به آبادان رفت.

از سال 1321تا 1334در آبادان اقامت داشت که اين دوره از زندگيش را بايد شكل‌دهندهُ حيات فكري و احساسي او دانست. پدرش كارگر بنا، سازندهُ مناره‌هاي شركت نفت بود، و ما مدام از خانه‌اي به خانهُ ديگر مي رفتند. از سال 1334 تا 1352 هم در اصفهان زيسته است.گلشيري اولين داستانش را در سال 1337زماني که در دفتر اسناد رسمي کار مي کرد نوشت.

پس از گرفتن ديپلم، معلم شد، در دهي دورافتاده در سرراه اصفهان به يزد. گلشيري در سال 1338 تحصيل در رشتهُ ادبيات فارسي را در دانشگاه اصفهان آغاز كرد. آشنايي با انجمن ادبي صائب در همين دوره نيز اتفاقي مهم در زندگي او بود.

شركت در جلسات انجمن صائب زمينه‌ساز آشنايي با برخي اهل قلم آن روز اصفهان شد كه در نشست‌هاي ادبي ديگر تداوم يافت. آشنايي با برخي فعالان سياسي در اين جلسات او را وارد عرصهُ فعاليت سياسي كرد كه به دستگيري‌اش در اواخر سال 1340 انجاميد. در پايان شهريور 1341 از زندان آزاد و در همان سال از دانشكدهُ ادبيات دانشگاه اصفهان فارغ‌التحصيل شد.

در اين زمان ديگر چند شعر و يك داستان از او در مجلات پيام نوين، فردوسي، و كيهان هفته به چاپ رسيده بود. اين نشست‌هاي ادبي كه به دليل حساسيت ساواك در خانه‌ها ادامه يافت، هستهُ اصلي جنگ اصفهان شد.

از شمارهُ دوم ابوالحسن نجفي، احمد مير علايي، ضياء موحد و بعدتر تعدادي از نويسندگان و شاعران جوان به حلقهُ همكاران پيوستند. جنگ اصفهان كه اين جمع را به عنوان قطبي در ادب معاصر شناساند كمابيش با همين تركيب تا سال 1360 در يازده شماره منتشر شد. گلشيري تعدادي از داستان‌هاي كوتاه و چند شعر خود را در شماره‌هاي مختلف جنگ به چاپ رساند. در سال 1347، اين داستان‌ها را در مجموعهُ مثل هميشه منتشر كرد.

گلشيري و تعدادي از ياران جنگ اصفهان، در سال 1346، همراه با عده‌اي ديگر از اهل قلم در اعتراض به تشكيل كنگره‌اي فرمايشي از جانب حكومت وقت بيانيه‌اي را امضا كردند و با تشكيل كانون نويسندگان ايران در سال 1347 به عضويت آن درآمدند. در سه دوره فعاليت كانون در جهت تحقق آزادي قلم و بيان و دفاع از حقوق صنفي نويسندگان، گلشيري همواره از اعضاي فعال آن باقي ماند. در دوره‌هاي دوم و سوم فعاليت كانون، به عضويت هئيت دبيران نيز انتخاب شد.

رمان شازده احتجاب را در سال 1348، و رمان كريستين و كيد را در سال 1350 منتشر كرد. در اواخر 1352، براي بار دوم به مدت شش ماه به زندان افتاد و به مدت پنج سال نيز از حقوق اجتماعي، از جمله تدريس محروم شد. ناچار در سال 1353 به تهران آمد. در تهران با بعضي از ياران قديمي جنگ كه ساكن تهران بودند و عده‌اي ديگر از اهل قلم جلساتي هفتگي برگزار كردند. مجموعه داستان نمازخانهُ كوچك من (1354) ، و جلد اول رمان برهُ گمشدهُ راعي (1356) حاصل همين دوره بود. در سال 1354، نمايشنامه‌اي از او به نام سلامان و ابسال به روي صحنه آمد. اين نمايشنامه هنوز منتشر نشده است.

در سال 1356، تدريس در گروه تئاتر دانشكدهُ هنرهاي زيباي دانشگاه تهران را به صورت قراردادي آغاز كرد. در پائيز همين سال، گلشيري در ده شب شعري كه كانون نويسندگان ايران‌با همكاري انجمن فرهنگي ايران و آلمان - انستيتو گوته - در باغ اين انجمن بر پا داشت، سخنراني‌اي با عنوان جوانمرگي در نثر معاصر فارسي ايراد كرد. در بهمن همين سال، برندهُ جايزهُ فروغ فرخزاد شد. در تابستان 1357، براي شركت در طرح بين‌المللي نويسندگي به آيواسيتي در آمريكا سفر كرد. در چند ماه اقامت در خارج از كشور در شهرهاي مختلف سخنراني كرد و در زمستان 1357، پس از بازگشت به ايران، به اصفهان رفت و تدريس در دبيرستان را از سر گرفت.

گلشيري در بهمن 1358 معصوم پنجم را منتشر كرد. سال 1361 آغاز انتشار گاهنامهُ نقد آگاه بود. مطالب اين گاهنامه را شورايي متشكل از نجف دريابندري، هوشنگ گلشيري، باقر پرهام و محسن يلفاني (بعدتر، محمدرضا باطني) انتخاب مي‌كردند. انتشار اين نشريه تا سال 1363 ادامه يافت.

در اواسط سال 1362، گلشيري جلسات هفتگي داستان‌خواني را كه به جلسات پنج‌شنبه‌ها معروف شد، با شركت نسل جوان‌تر داستان‌نويسان آغاز كرد. در اين جلسات كه تا اواخر سال 1367 ادامه يافت،نويسندگاني چون اكبر سردوزامي، مرتضي ثقفيان، محمود داوودي، كامران بزرگ‌ نيا، يارعلي پورمقدم، محمدرضا صفدري، اصغر عبداللهي، قاضي ربيحاوي، محمد محمدعلي، ناصر زراعتي، رضا فرخفال، آذر نفيسي، بيژن بيجاري، عبدالعلي عظيمي، علي موذني، عباس معروفي، منصور كوشان، شهريار مندني‌پور، منيرو رواني‌پور شركت داشتند.

در اين جلسات آثار منتشر شده‌اي از شهرنوش پارسي‌پور، سيمين دانشور، تقي مدرسي، محمود دولت‌آبادي، رضا جولايي، ابوالحسن نجفي، رضا براهني، نجف دريابندري و اكبر رادي نيز با حضور خود آنها نقد و بررسي شد.

جبه‌خانه در سال 1362 و حديث ماهيگير و ديو در سال1363 منتشر شد. گلشيري از اواخر سال 1364، با همكاري با مجلهُ آدينه از اولين شمارهُ آن، و پس از آن، دنياي سخن، و پذيرش مسئوليت صفحات ادبي مفيد براي ده شماره (65 تا 66) دور تازه‌اي از كار مطبوعاتي خود را در حالي آغاز كرد كه انتشار اين نشريات سرآغاز فضاي تازه‌اي در مطبوعات ادبي بود. سردبيري ارغوان كه فقط يك شماره منتشر شد (خرداد 1370)، و سردبيري و همكاري باچند شمارهُ نخست فصلنامهُ زنده رود (1371 تا 1372) ادامهُ فعاليت‌‌هاي مطبوعاتي او تا پيش از سردبيري كارنامه بود. در سال 1368، در اولين سفر به خارج از كشور پس از انقلاب براي سخنراني و داستان‌خواني به هلند (با دعوت سازمان آيدا)، و شهرهاي مختلف انگستان و سوئد رفت. در سال 1369 نيز براي شركت در جلسات خانهُ فرهنگ‌ هاي جهان در برلين به آلمان سفر كرد. در اين سفر در شهرهاي مختلف آلمان، سوئد، دانمارك و فرانسه سخنراني و داستا‌ن‌خواني كرد. در بهار 1371 به آلمان، امريكا، سوئد، بلژيك و در بهمن 1372 هم به آلمان، هلند، بلژيك سفر كرد.

مجموعه داستان پنج‌گنج در سال 1368 (سوئد) فيلمنامهُ دوازده رخ در سال 1369، رمان‌هاي در ولايت هوا در سال 1370 (سوئد)، آينه‌‌هاي دردار (امريكا و ايران) در سال 1371، مجموعه داستان دست تاريك،دست‌روشن در سال 1374،و در ستايش شعر سكوت (دو مقالهُ بلند در بارهُ شعر) در سال 1374 منتشر شد.

گلشيري تدريس ادبيات داستاني را كه پس از اخراج از دانشگاه مدت كوتاهي دردفتر مجلهُ مفيد ادامه داده بود، در سال 1369 با اجارهُ محلي در تهران و برگزاري كلاس‌هاي آموزشي و جلسات آزاد ماهانه از سر گرفت. در اين دوره كه به دورهُ تالار كسري معروف شد، ابوالحسن نجفي،م.ع. سپانلو و رضا براهني نيز به دعوت گلشيري كلاس‌هايي برگزار كردند.

در كنار ادبيات و نقد معاصر، ضرورت شناخت متون كهن نيز از دلمشغولي‌هاي گلشيري بود. او به همراه دوستاني از اهل قلم در جلساتي هفتگي، كه از سال 1361 آغاز شد و پانزده سالي ادامه داشت، بسياري از آثار كلاسيك فارسي را بازخواني و بررسي كرد.

در فروردين 1376، اقامتي نه‌ماهه در آلمان به دعوت بنياد هاينريش بل فرصتي شد براي به پايان رساندن رمان جن‌نامه كه تحرير آن را سيزده سال پيشتر آغاز كرده بود. در همين دوره، براي داستان‌خواني و سخنراني به شهرهاي مختلف اروپا رفت و جايزهُ ليليان هلمن/ دشيل همت را نيز دريافت كرد. در زمستان 1376، رمان جن‌نامه (سوئد) و جدال نقش با نقاش انتشار يافت.

گلشيري سردبيري ماهنامهُ ادبي كارنامه را در تابستان 1377 پذيرفت و نخستين شمارهُ آن را در دي ماه همين سال منتشر كرد. در اين دوره جلسات بررسي شعر و داستان نيز به همت او در دفتر كارنامه برگزار مي‌شد. يازدهمين شمارهُ كارنامه به سردبيري او پس از مرگش در خرداد 1379 منتشر شد.

گلشيري در دوازدهم تيرماه 1378 جايزهُ صلح اريش ماريا رمارك را در مراسمي در شهر ازنابروك آلمان دريافت كرد.اين جايزه به پاس آثار ادبي و تلاش‌هاي او در دفاع از آزادي قلم و بيان به او اهدا شد.در مهر ماه همين سال در آخرين سفرش در نمايشگاه بين‌المللي كتاب فرانكفورت شركت كرد. سپس براي سخنراني و داستان‌خواني به انگلستان رفت.مجموعهُ مقالات باغ در باغ در پاييز 1378 منتشر شد.

به دنبال يك دورهُ طولاني بيماري، كه نخستين نشانه‌هاي آن از پاييز 1378 شروع شده بود، هوشنگ گلشيري در 16 خرداد 79 در بيمارستان ايرانمهر تهران در گذشت و در امامزاده طاهر در مهر شهر كرج به خاك سپرده شد.

 

آثار:

مجموعه‌های داستان‌های کوتاه

 

  • مثل همیشه (۱۳۴۷)
  • نمازخانه کوچک من (۱۳۵۴)
  • جُبّه‌خانه (۱۳۶۲)
  • پنج گنج (۱۳۶۸)
  • دست تاریک دست روشن (۱۳۷۴)
  • نیمهٔ تاریک ماه (برگزیده آثار- کتاب اول ۱۳۸۰)

داستان‌های بلند

 

  • شاه سیاه‌پوشان
  • حدیث ماهیگیر و دیو (۱۳۶۳)

رمان‌ها

 

  • شازدهٔ احتجاب (۱۳۴۸)
  • کریستین و کید (۱۳۵۰)
  • بره گمشده راعی (۱۳۵۶)
  • معصوم پنجم یا حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد (۱۳۵۸)
  • در ولایت هوا، تفننی در طنز (۱۳۷۰، در سوئد).
  • آینه‌های دردار (۱۳۷۰)
  • جِن‌نامه (۱۳۷۶، نشر باران، سوئد)

فیلم نامه

 

  • دوازده رخ (۱۳۶۷، انتشارات نیلوفر)

آثار غیرداستانی

 

  • ۱۳۶۱ - ویرایش گلستان سعدی نسخهٔ تصحیح شدهٔ محمدعلی فروغی.
  • ۱۳۷۸ - باغ در باغ مجموعه مقالات
  • ۱۳۷۴ - در ستایش شعر سکوت، (دو مقالهُ بلند در بارهُ شعر).
  • ۱۳۷۶ - جدال نقش با نقاش، بررسی آثار سیمین دانشور (از آتش خاموش تا سووشون)

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...