VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ میگم ببین تو میتونی منو بکشی خیلیای دیگه هم بکشی اما اینطوری که لذت نمیده بهتبیا با هم همکار شیم با هم بکشیم اینطوری میتونی خیلیا دیگه رو بکشیم اینطوری تو روزی یکی میکشی اونطوری روزی دو تا میکشیمبعدش اگه همکار شدیم خودشو میکشم اما مریم راستش ادم تو اون شرایط مغزش کار نمیکنه و هیچ چی نه میتونه بگه نه انجام میده:banel_smiley_52: 13 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ فرض کنید توی یه موقعیتی هستید که یک عدد قاتل که سابقه این کار رو به کرات داره توی موقعیتی شما رو گیر انداخته و می خواد با ضربات چاقو و یا هفت تیر شما رو به قتل برسونه. کسی هم اون اطراف برای کمک نیست و می دونید که تا ماکسیمم 1 دقیقه دیگه احتمالا کشته می شید و این قاتل راحت این کار رو انجام می ده.به لحاظ جسمانی از قاتل ضعیف ترید و هیچ سلاحی برای دفاع از خودتون ندارید مگر زبون. این جناب قاتل به هیچ وجه انگیزه مالی نداره و گفتن جمله هر چقدر پول یا جواهر بخوای بهت می دم، فقط وقتتون رو تلف می کنه. (طبیعتا با این توصیفات این انسان نازنین احتمالا مشکلات روانی داره) چی می گید و از این تنها سلاح چه طور استفاده می کنید تا زندگیتون رو بخرید. توجه : سوال جدی مطرح شده، خودتون رو تو موقعیت قرار بدید و پاسخ بدید. ایول عجب موضوعی رو بیان کردی حقا که مریم خودمی این موضوع خواب منه تقریبا هر شب می بینمش!!:ws3: ولی خب من اصولا آخر خوابام نمی میرم اما در حواب سوال تو سعی می کردم کنترل موقعیت کنم یه جورایی یارو رو هیپنوتیزم کنم وقتی شخصی مشکل روانی داره نمی شه با منطق باهاش صحبت کرد باید نسبت به روانی بودنش آگاهی داشته هر روانی ای هم، یه نقطه شکست و یه نقطه کنترل داره نقطه شکست این کیسی که تو گفتی اینه که ازش نترسی!! اگه بتونی آرامشت رو بهش منتقل کنی و با هدف اون که کشتن توئه (در ظاهر کنار بیای) و توی صحبت ها سعی کنی بحث رو جوری جلو ببری که بتونی نقطه کنترلش رو پیدا کنی در انتها می بینی که اسلحه یا آلت قتاله ش رو می ده به شما و الآن مثل یه کودک تو دستاته البته اینا مال وقتیه که یارو یه چیزی در حد اسکیزوفرن باشه اگه شخصیت مرزی باشه ممکنه یه اشتباه کوچولو شمارا برای همیشه از روی زمین محو کنه راجع به شخصیت مرزی کار بسی دشوار است 16 لینک به دیدگاه
from_hell 10964 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من فکر نکنم بتونم حرفی بزنم ومیمیرم... وقتی میترسم اصلا نمیتونم حرف بزنم... صدام اصلا درنمیاد... پس تو همچین موقعیتی براحتی کشته میشم ... 9 لینک به دیدگاه
peyman sadeghian 30244 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ فرض کنید توی یه موقعیتی هستید که یک عدد قاتل که سابقه این کار رو به کرات داره توی موقعیتی شما رو گیر انداخته و می خواد با ضربات چاقو و یا هفت تیر شما رو به قتل برسونه. کسی هم اون اطراف برای کمک نیست و می دونید که تا ماکسیمم 1 دقیقه دیگه احتمالا کشته می شید و این قاتل راحت این کار رو انجام می ده.به لحاظ جسمانی از قاتل ضعیف ترید و هیچ سلاحی برای دفاع از خودتون ندارید مگر زبون. این جناب قاتل به هیچ وجه انگیزه مالی نداره و گفتن جمله هر چقدر پول یا جواهر بخوای بهت می دم، فقط وقتتون رو تلف می کنه. (طبیعتا با این توصیفات این انسان نازنین احتمالا مشکلات روانی داره) چی می گید و از این تنها سلاح چه طور استفاده می کنید تا زندگیتون رو بخرید. توجه : سوال جدی مطرح شده، خودتون رو تو موقعیت قرار بدید و پاسخ بدید. خوب چندتانقطه مبهم وجودداره 1)این قاتل زن است یامرد؟ 2)مجرداست یامتأهل 3)درحالت طبیعی است یانه؟ 4)چپ دست است یاراست دست؟ 5)الان ناراحت است یاعصبانی؟ این چندتا مسئله رواول روشن کنید. 9 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من اينارو بهش ميگم...خواهش ميكنم آروم باش بزار باهم حرف بزنيم اگه به تفوافق نرسيديم منو بكش... منو واسه چي ميخواي بكشي؟؟؟ منو ميشناسي؟؟؟ و... ای بابا .... یارو قاتل هم که نباشه با این حرفا تحریک میشه و میکشتت :icon_pf (34): 8 لینک به دیدگاه
saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ نمیدونم چرا یاد اون فیلم باجه تلفن افتادم 8 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ میگم قاتل جون . عزیزم تو چشای من نگاه کن :127fs1601347: ببین دلت میاد منو بکشی ؟ بعد بهش میگم من آرزو دارما،:JC_thinking: میخوام زن بگیرم . با 6 تا بچه خوشکل و مامانی . تو اگر منو بکشی بابای اون بچه های چی میشه ؟ تکلیف اون زن بیوه ی من چی میشه ؟ کی میخواد خرجشو بده ؟ بهش میگم تو با این کار منو نمی کشی تو 6 نسل رو از بین میبری :w00: بهش میگم برو تو آینه نگاه کن ببین چه آدمی شدی . به خودت بیا ... یه تغییری تو زندگی ت ایجاد کن ... من می تون کمکت کنم . ما میتونیم باهم دوستای خوبی باشیم . من میدونم تو به خاطر بی کسی دست به این کار میزنی من میتونم برای تو یه دوست باشم . این شانسو با کشتن من از خودت نگیر فکر نمی کنم تا اینجا بتونه در برابر حرفام مقاومت کنه و تسلیم میشه ... اما اگر تسلیم نشد میریم مرحله بعد تدابیر 7 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ بهش میگم تو با این کار منو نمی کشی تو 6 نسل رو از بین میبری :w00: ای بابا !!!!!!!!!!!!!! خب یارو قاتل روانیه .... اگه اینو بگی بهش که خلاص با یه تیر 6 نشون (نسل) میزنه :banel_smiley_4: 5 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ ای بابا !!!!!!!!!!!!!! خب یارو قاتل روانیه .... اگه اینو بگی بهش که خلاص با یه تیر 6 نشون (نسل) میزنه :banel_smiley_4: من وقتی خودم اینو نوشتم بغض کردم . فک کن 6 تا بچه خوشکل و موشکل ... فک کنم تاثیر بذاره:JC_thinking: 4 لینک به دیدگاه
sima69 106 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ مواقع ترس مخ ادم هنگ ميكنه حالا نميدونم مواقعي كه ميخوان جونتو بگيرن چه جوري ميشه ...شايد بستگي به اندازه انگيزه براي ادامه زندگي داشته باشه ... ادمي كه انگيزش واسه ادامه زندگي زياد باشه شايد در اين شرايط مخش بهتر از هميشه كار كنه... راستش فكر ميكنم فقط بايد در موقعيت قرار بگيري تا بدوني چي بايد بگي ... ولي اگر اون موقع هم مثل الان انقدر شجاع باشم و بتونم حرف بزنم با ارامش اون قدر باهاش حرف ميزنم تا از صرافت كشتن من بيفته مثل قصه هاي هزار و يك شب واسش داستان تعريف ميكنم و يه جورايي رامش ميكنم تا موقعيت واسه فرار جور بشه بعد فلنگو ميبندم:w42: 5 لینک به دیدگاه
eder 13732 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من وقتی خودم اینو نوشتم بغض کردم . فک کن 6 تا بچه خوشکل و موشکل ... فک کنم تاثیر بذاره:JC_thinking: بابا یارو روانیه .... این چیزا سرش نمیشه ببین مینا خوب سیاستی داره یاد بگیر میگم ببین تو میتونی منو بکشی خیلیای دیگه هم بکشی اما اینطوری که لذت نمیده بهتبیا با هم همکار شیم با هم بکشیم اینطوری میتونی خیلیا دیگه رو بکشیم اینطوری تو روزی یکی میکشی اونطوری روزی دو تا میکشیمبعدش اگه همکار شدیم خودشو میکشم اما مریم راستش ادم تو اون شرایط مغزش کار نمیکنه و هیچ چی نه میتونه بگه نه انجام میده:banel_smiley_52: 6 لینک به دیدگاه
p mehdi q 6226 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ بابا یارو روانیه .... این چیزا سرش نمیشه ببین مینا خوب سیاستی داره یاد بگیر نه نه من سیاست هام اخلاقیه و به هر قیمتی نمی تونم به زنده بودن راضی باشم اصلانم سیاست خوبی نبود 2 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ یه فکر دیگه به سرم زد به یارو میگم پاش برسه ازت روانی ترما شاید ترسید 7 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ فرض کنید توی یه موقعیتی هستید که یک عدد قاتل که سابقه این کار رو به کرات داره توی موقعیتی شما رو گیر انداخته و می خواد با ضربات چاقو و یا هفت تیر شما رو به قتل برسونه. کسی هم اون اطراف برای کمک نیست و می دونید که تا ماکسیمم 1 دقیقه دیگه احتمالا کشته می شید و این قاتل راحت این کار رو انجام می ده.به لحاظ جسمانی از قاتل ضعیف ترید و هیچ سلاحی برای دفاع از خودتون ندارید مگر زبون. این جناب قاتل به هیچ وجه انگیزه مالی نداره و گفتن جمله هر چقدر پول یا جواهر بخوای بهت می دم، فقط وقتتون رو تلف می کنه. (طبیعتا با این توصیفات این انسان نازنین احتمالا مشکلات روانی داره) چی می گید و از این تنها سلاح چه طور استفاده می کنید تا زندگیتون رو بخرید. توجه : سوال جدی مطرح شده، خودتون رو تو موقعیت قرار بدید و پاسخ بدید. من فحش خواهر مادر پدر جد و فامیل وابسته رو نثار روحش میکنم تا خجالت بکشه و از محل دور بشه 4 لینک به دیدگاه
shaden. 18583 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من فحش خواهر مادر پدر جد و فامیل وابسته رو نثار روحش میکنم تا خجالت بکشه و از محل دور بشه تو رو در عرض سیم ثانیه میکشه با این کارت 2 لینک به دیدگاه
شـاهین 8068 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ تو رو در عرض سیم ثانیه میکشه با این کارت نه میگه بابا این از من حالش خیلی خراب تره زودی فرار میکنه میره 2 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ خوبه حالا استارتر گفت بحث جدیه و اینهمه ... گفتید. موقعیت سختیه ولی من اگر نتونم رامش کنم در نهایت رفتارش رو به طور کامل زیر نظر میگیرم و در صورتی که بهم حمله کرد از تمام توانم برای کشتنش استفاده میکنم. چون اگر بخوام دفاع کنم قطعا موفق نمیشم زنده بمونم. پس باید برای کشتن بجنگم تا شاید زنده بمونم. 7 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ سعی میکنم احساساتیش کنم که نکشتم یه خیلی جدی سرش داد میزنم که برو بابا کلی کار دارم 4 لینک به دیدگاه
hamidal 589 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ ميگم داداش تو كجا بودي نميدوني چقدر دنبالت گشتم. بعدم ميبرم ارشادش مي كنم اونم از گذشته اش پشيمون ميشه و پليس ميشه و تك و تنها به شكار جاني هاي بي وجداني مثل خودش ميپردازه. شرمنده تازگيا فيلم هندي زياد ديدم.:دي خارج از شوخي سعي ميكنم خلع سلاحش كنم نشد مرگ رو ميپذيرم. 4 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 خرداد، ۱۳۹۰ من اگه بودم میگفتم بکش خلاصم کن یعنی فعل معکوس البته بهتره قبل از روبرو شدن با این موضوع چن واحد روانشاسی پاس میکرم تا بتونم راحتتر مخشو بزنم چون حتی ادمای خبره هم تو اینجور موارد نمیدونن چیکار کنن بعضیا هم از ترس قالب تهی میکننبه نظر من مهمترین چیز اینه که بر ترسمون قالب بشیم تا بتونیم از عقلمون بدرستی استفاده کنیم خب پیشنهاد خوبیه. فعل معکوس بیشتر توضیح می دی؟ یعنی با مکالمه. مشکل دقیقا همینه که الان که شخص نشسته پشت کامپیوتر و ریلکسه نمی تونه جواب بده اون موقع که غده فوق کلیویش داره کیلو کیلو ! آدرنالین ترشح می کنه، پس دیگه هیچی. سوال سختی هست نمیدونم تو اون لحظه چی به ذهنم میرسه سعی میکنم از هر راهی وارد بشم ولی این رو میدونم که تو اون لحظه اخر که میخواد کارش رو بکنه آروم نمیشنم و بهش حمله میکنم و سعی میکنم خودم رو نجات بدم اگه شد که هیچ و اگر هم نشد مشکلی نیست میرم بهشت... اولین کشته !! یعنی این قدر سریع تسلیم می شی؟ حمله نمی تونی بکنی توی پست اول گفتم برتری فیزیکی نداری. مثلا فکر کن اومده تو رو بکشه یه خوراکی کیکی چیزی می بینه بعد تصمیم می گیره اول اونو بخوره تا جون بگیره بتونه راحت تر ضربه چاقو رو وارد کنه. تو اون چن دقیقه چیکار می کنی؟ التماس ؟ فحش؟ حرف؟ چه حرفی؟ خب باهاش از مشکلات جامعه صحبت میکنم ممکنه یکم باهمم نرم تر رفتار کنهفوقشم کشتم راحت میشم دیگه طوری نمیشه یعنی می گی ببین عزیزم تو هیچ می دونستی که نرخ تورم نو ایران چه قدر بالاست؟ از گرونی قبضا چی؟ قبض گازتون چند اومده؟ حالا بیا و منو نکش!!! دومسن کشته!! چه سوال سختی خیلی وقتا همچین فکری به ذهنم میرسه که چکار کنم ولی معمولا به بتیجه نمیرسم ولی احتمالا به التماس میفتم چون وسیله دفاعی که ندارم و زورمم که نمیرسه بهش آخرش هم التماسم جواب نمیده بقول حامد میرم بهشت سومین کشته !! آره سوال سختیه. ولی فکر کردن به موقعیت های استرس زا از قبل همیشه بهتره. هیچ کدوم از هزاران نفری که کشته شدن تا به حال نمی دونستن یه روزی ممکنه تو این موقعیت قرار بگیرن!! ولی التماس به نظر من همیشه کارو خراب تر می کنه..... 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده