رفتن به مطلب

ملت عادتی


spow

ارسال های توصیه شده

پيری برای جمعی سخن میراند...

 

لطيفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.

 

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطيفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند.

او مجدد لطيفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطيفه نخندید.

 

او لبخندی زد و گفت:

وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطيفه ای یکسان بخندید،

 

پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟

 

گذشته را فراموش کنيد و به جلو نگاه کنيد.

  • Like 22
لینک به دیدگاه

من یک زمانهایی انقدر افسوس گذشته و حسرت قبل رو می خوردم ولی دو سال دیگه فکر قدیما نیستم و آه هم نمیکشم چون امید به آینده دارم :ws37:

  • Like 7
لینک به دیدگاه
واقعا چرا هیچوقت شادیهامون به اندازه غم و غصه هامون پایدار نیست؟؟؟؟

 

همه چیز تو ذهن وباورهای ادمی ساخته میشه

تمرکز فکری به هرسویی باشه نتیجش تو رفتارها وعمل های ادمی هم نمود پیدا میکنه

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من همیشه با حسرت گذشته خوشی های زندگیمو خراب کردم:ws44:

خودم میدونم مشکلم اینه ولی نمیتونم حسرت نخورم:icon_pf (34):

اگه میتونین کمکم کنید

شقایق تو چطوری با این مساله کنار اومدی؟؟؟؟

لینک به دیدگاه

من خودم بعضی وقتا حسرت گذشته رو میخورم البته نه بخاطر فرستاش بخاطر عمری که الکی رفته من دوران کودکیم رو خیلی دوست داشتم

  • Like 1
لینک به دیدگاه

به یاد داشته باش درست هنگامی که میگویی "من تسلیمم" شخص دیگری که در حال نظاره ی همان موقعیت است با خود میگوید: "چه فرصت بزرگی"

 

جکسون براون

  • Like 3
لینک به دیدگاه

یاد آوری گذشته های تلخ برای ما آدما فقط رنج و عذاب به وجود میاره !

اما خب زندگیه دیگه !

نباید انتطار داشته باشیم که همیشه شاد باشیم !

و همچنین نباید انتظار داشته باشیم که غم و غصه برای همیشه تو دلمون میمونه !

پس باید از شادی ها بهترین استفاده رو ببریم !:icon_gol:

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...