saray89 3064 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ 1ضمنا شرایط متفاوت اینجا امکان سفر رو هم میده که سعی میکنم یک سفر هرچند کوتاه باهاش داشته باشم .چون واقعا آدما تو سفر و سختی راحت خودشونو بروز میدن ممنون از نظر همه دوستان:icon_gol: دقیقا قرار گرفتن در شرایط مختلف و سخت از جمله سفر باعث شناخت خیلی بهتر میشه 6 لینک به دیدگاه
omid vakili 6395 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من با روابط دختر و پسر پیش از ازدواج مخالفم. اینکه دو نفر خودشون به تنهایی با هر دلیلی که دارن برای آینده شون برنامه ریزی کنن بدون اینکه خانواده شون بفهمه زیاد اتفاق می افته ولی من هیچ کدوم رو ندیدم که نتیجه داشته باشه از اقوام و آشنایان گرفته تا دوستام. به نظرم چون دخترها از این رابطه بیشتر ضربه میخورن بهتره که سریع قبل از هر جوابی و بدون اینکه از خوشحالی بیهوش بشن باید بگن که من خانواده دارم شما هم خانواده دارین بهتره که اگه واقعاً میخواین ازدواج کنین با خانواده بیاین جلو. من دوست دارم کسی رو که میرم خواستگاریش، خانواده شون رو بشناسم منظورم این نیست که لزوماً از اقوام باشن بلکه آشنا باشن. با تشکر 11 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ به نظر من آشنایی در محیط کار و تحصیل و همچنین سطوح بالای دانشگاه،شاید بهترین حالت باشه. اما نه ترم های اولی لیسانس،که بیشتر عشق کفتری است...... دیگه بقیه اش را باید اون کسیکه تجربه داشته جواب بده،چون واقعا نمیشه آینده را پیش بینی کرد. :w821::w821::w821: ما چکار کنیم پس اسی؟ میگی ترم اول که کلاسامون با دخترا مشترکه عاشق نشیم که. توی سطوح بالای دانشگاه هم که مکانیک دختر نداره تقریبا...:w821: توی محیط کار هم نداریم که...:w821: اسی یه راهی جلوی پای ما بذار:ws3: 9 لینک به دیدگاه
pme 3474 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یعنی چگونگی آشنایی اینقدر مهمه؟ به نظرم همین که تشخیص بدی خودشه همه چی حله. کار ، دانشگاه مساعد به نظر می رسن ولی همه ی کسانی که جور دیگه آشنا شدن و ازدواج کردن زندگی ناموفقی دارن؟ 8 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نمیدونم چرا جواب دادن به این سوال برای من اینقدر سخته... با روش های سنتی که کاملا مخالفم... ترجیح میدم اول مدتی طولانی با فردی دوست باشم بدون اینکه هیچ حرفی از ازدواج وجود داشته باشه... همه ی افراد در گذشت زمان و با طولانی شدن رابطه های دوستی خودشون رو نشون میدن... اخلاق و رفتار و شخصیت مشخص میشه... از همه مهم تر اگر فردی دقت کافی داشته باشه میتونه منش فرد رو بهتر درک کنه و از تفکر و اعتقاد واقعی فرد سر در بیاره... به نظرم محیط دانشگاهی بهتر از هر محیط دیگری هست... و البته منظورم در مدارج بالا هست نه لیسانس و فوق لیسانس... ولی حالا گذشته از این حرف ها... بنده خیلی خیلی شک دارم با توجه به معیار هایی که از فرد مورد نظرم در ذهن دارم هرگز بتونم ازدواج کنم... چقدر فرد میتونه با افراد اطرافش ارتباط برقرار کنه تا شانس پیدا کردن فرد مورد نظرش رو داشته باشه ؟ 17 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دوستی خیابونو و دانشگاهی واسه ازدواج اصلا دوست ندارم سنتی بهتره اما قبلش نامزدی باشه سن ما دیگه از هیجان گذشته 7 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ کلا به نظرم الان زن گرفتن مثل هندونه ی دربسته است ( و ایضا شوهر کردن!) ولی به نظرم محیطش شاید خیلی مهم نباشه. بیشتر این مهمه که از نظر درک و شعور ، تحصیلات ، وضعیت اقتصادی تقریبا در یک سطح باشن. خیلی از مشکلایی که پیش میاد به خاطر همین مسائله. محیط هم یه جوری باشه که دو طرف تا یه حدی بتونن اخلاق و رفتارشون دست هم بیاد کفایت میکنه چون فکر میکنم به هرحال توی هرمحیطی باشن رفتار قبل و بعد از ازدواجشون متفاوته با هم. نقش عامل اقتصادی رو هم نباید نادیده بگیریم.این مسئله اگه لنگ بزنه میتونه 90 درصد ازدواج ها رو با مشکل مواجه کنه.همین طوری که همین الان هم کرده. 11 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من با دوستی قبل از ازدواج مخالفم به نظرم توی اون دوستی ها هدایت دوستی کار سختیه.مخصوصا اینکه حتما احساس هم وسط می یاد .توی دوستی ها معمولا گل می گن و گل می شنون شرایطی که خونواده ها بدونن و منطقی باشه برای شناخت خیلی بهتره درضمن به نظرم اون طرف با خودش در آینده همیشه این شک رو به من داره که تو که با من دوست شدی حتما قبلش کلی دوست داشتی 10 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من با دوستی قبل از ازدواج مخالفم به نظرم توی اون دوستی ها هدایت دوستی کار سختیه.مخصوصا اینکه حتما احساس هم وسط می یاد .توی دوستی ها معمولا گل می گن و گل می شنون شرایطی که خونواده ها بدونن و منطقی باشه برای شناخت خیلی بهتره درضمن به نظرم اون طرف با خودش در آینده همیشه این شک رو به من داره که تو که با من دوست شدی حتما قبلش کلی دوست داشتی البته نمیخوام بحث راه بندازم... فقط این رو خواستم بگم... خوب به نظرم کلا بستگی به فرد داره... یعنی اینکه شما میفرمایید با دوستی قبل از ازدواج مخالف هستید عقیده ی درستی هست... بنده هم که با ازدواج های سنتی مخالفم میتونه عقیدم درست باشه... منظورم اینه که راهی که فرد برای ازدواج انتخاب میکنه درست بودن و غلط بودنش رو موقعیت و معیار های فرد مشخص میکنه... شما مسلما این رو میدونید... فقط خواستم یک پی نوشتی باشه برای خودمون... برای مثال شما نگاه کنید... شما میگید هدایت دوستی ها کار سختی هست در این موارد... درسته... ممکنه رابطه کمی احساسی بشه... علاقه و وابستگی به وجود بیاد... ولی این از نظر من اصلا بد نیست... ولی باز هم به فرد ربط داره... برای مثال بنده اگر فردی دقیقا تمام معیار هایی که در نظر دارم رو نداشته باشه هرگز نه وابستگی پیدا میکنم و نه علاقه مند میشم... حتی ادامه دادن یک دوستی ساده هم برای غیر ممکن میشه... در نتیجه چه اشکالی داره در صورتی که ممکن هست یک رابطه ی احساسی به وجود بیاد ؟ این واقعا یک نیاز انسانی هست... چرا باید اون رو از خودم بگیرم... در مورد منطق هم باید بگم وجود یک رابطه ی احساسی و عاطفی نمیتونه دلیل بر این باشه که افراد دیگه منطق ندارند... شاید اگر چنین حالتی به وجود میاد باید گفت که اون افراد هنوز آماده ی تشکیل زندگی نیستند... در مورد اینکه شما فرمودید فرد مقابل میگه اگر شما با من دوست شدید حتما با صد نفر دیگه هم دوست بودید هم باید عرض کنم اون فرد مسلما فرد مناسبی برای ازدواج نیست... چون این طرز تفکر رو افراد سالم و منطقی ندارند معمولا... مربوط به 400 سال پیش میشه... 12 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ البته نمیخوام بحث راه بندازم... فقط این رو خواستم بگم... خوب به نظرم کلا بستگی به فرد داره... یعنی اینکه شما میفرمایید با دوستی قبل از ازدواج مخالف هستید عقیده ی درستی هست... بنده هم که با ازدواج های سنتی مخالفم میتونه عقیدم درست باشه... منظورم اینه که راهی که فرد برای ازدواج انتخاب میکنه درست بودن و غلط بودنش رو موقعیت و معیار های فرد مشخص میکنه... شما مسلما این رو میدونید... فقط خواستم یک پی نوشتی باشه برای خودمون... برای مثال شما نگاه کنید... شما میگید هدایت دوستی ها کار سختی هست در این موارد... درسته... ممکنه رابطه کمی احساسی بشه... علاقه و وابستگی به وجود بیاد... ولی این از نظر من اصلا بد نیست... ولی باز هم به فرد ربط داره... برای مثال بنده اگر فردی دقیقا تمام معیار هایی که در نظر دارم رو نداشته باشه هرگز نه وابستگی پیدا میکنم و نه علاقه مند میشم... حتی ادامه دادن یک دوستی ساده هم برای غیر ممکن میشه... در نتیجه چه اشکالی داره در صورتی که ممکن هست یک رابطه ی احساسی به وجود بیاد ؟ این واقعا یک نیاز انسانی هست... چرا باید اون رو از خودم بگیرم... در مورد منطق هم باید بگم وجود یک رابطه ی احساسی و عاطفی نمیتونه دلیل بر این باشه که افراد دیگه منطق ندارند... شاید اگر چنین حالتی به وجود میاد باید گفت که اون افراد هنوز آماده ی تشکیل زندگی نیستند... در مورد اینکه شما فرمودید فرد مقابل میگه اگر شما با من دوست شدید حتما با صد نفر دیگه هم دوست بودید هم باید عرض کنم اون فرد مسلما فرد مناسبی برای ازدواج نیست... چون این طرز تفکر رو افراد سالم و منطقی ندارند معمولا... مربوط به 400 سال پیش میشه... منم با ازدواج سنتی مخالفم توی یک دوستی که وابستگی پیش بیاد اون طرف داغون میشه چون تضمینی نیست بهم برسن با حرفتون موافقم ولی خودم وقتی منطقم یکی رو تائید نکنه وارد رابطه عاطفی برای ازدواج باهاش نمیشم 12 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خب من که کلا با ازدواج مخالفم ، یعنی توی این دوره و زمونه یه جورایی خیلی خیلی ریسکه :icon_pf (34): ولی به نظرم آشنایی توی محیط های آکادمیک یا کاری مناسب تره ، یا با آشنایی قبلی ( منظورم فامیلی نیست ، من با ازدواج فامیلی مخالفم مخصوصا فامیلای نزدیک ) . . در رابطه با دوستی پسر و دختر قبل از ازدواج هم تا حدی مخالفم و تا حدی هم موافق ! یعنی به نظر منم بستگی به اون رابطه داره ، اینکه تا چه حد رابطه باشه ! تعریفایی که از یه دوستی یا یه رابطه میشه واقعا با هم فرق داره و در رابطه با این مسئله باید موردی قضاوت کرد ، نمیشه عمومیت داد !!!! به نظر من الان دیگه شرایط مثل قبل نیست که اول خانواده ها برن جلو و بعد دختر و پسر همدیگه رو ببینن ! اما بنظرم هنوزم میشه خانواده ها رو از همون اول وارد ماجرا کرد ، یعنی لازمه که بشه ، شما ها رو نمی دونم اما مثلا من واقعا به حرفای پدرم ایمان دارم ، خب مسلما واسه یه همچین انتخابایی هم ترجیح میدم طرف اول از ***** خانوادم بگذره !!!!! در کل نه به مدلای غربی گرایش خاصی دارم نه با مدل سنتی موافقم ! به نظم یه چیزی وسط این دو تا باشه خوبه ! 17 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ منم با ازدواج سنتی مخالفم توی یک دوستی که وابستگی پیش بیاد اون طرف داغون میشه چون تضمینی نیست بهم برسن با حرفتون موافقم ولی خودم وقتی منطقم یکی رو تائید نکنه وارد رابطه عاطفی برای ازدواج باهاش نمیشم این بدترین بخشش هست... ولی خوب در جدایی های بعد از ازدواج هم همین مسئله هست... در خیلی موارد دیگه هم در هر رابطه ای این ضربه ها وجود داره... ولی اینکه شما میفرمایید هیچ تضمینی نیست به هم برسند رو درست درک نمیکنم... اگر افراد واقعا همدیگه رو انتخاب کرده باشند و برای رسیدن به هم تلاش کنند... هم خودشون رو بشناسند و هم خانواده ها رو... و زمان کافی هم به همدیگه بدند برای رسیدن به یک سری موقعیت های خاص دیگه احتمال نشدن توش پایین میاد... ولی بازم حرف شما کاملا درسته... 14 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ حالا من واقعا یک سوال دارم... چه احتمالی وجود داره که فردی در زمان درست... در مکانی مناسب وارد رابطه ای خوب بشه که اون فرد مقابل مناسب برای ازدواج باشه... واقعا احتمالش خیلی پایینه... یعنی چه تعداد رابطه رو فرد میتونه در یک مدت زمان کوتاه تولید کنه تا بتونه فرد مورد نظرش رو پیدا کنه... تقریبا غیر ممکن به نظر میرسه... برای مثال خود من فردی هستم که اصلا کمتر با دیگران حرف میزنم و سرم خیلی توی کار خودمه... مگر چه تعداد رابطه ی درست میتونم برای خودم ایجاد کنم ؟ البته باز هم معیار ها فرق میکنه... من واقعا از تنهایی لذت میبرم... منظورم اینه که اگر قرار بر این باشه که افراد ازدواج کنند فقط برای اینکه زمانش رسیده یا این هم یک قدم بعدی در زندگی هست در صورتی که هنوز فردی پیدا نشده که دقیقا یک سری معیار ها رو داشته باشه و به معنای واقعی بودنش باعث آرامش و بهتر شدن زندگی باشه به نظر شما تنهایی بهتر از ازدواج نیست ؟ 14 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ حالا من واقعا یک سوال دارم... چه احتمالی وجود داره که فردی در زمان درست... در مکانی مناسب وارد رابطه ای خوب بشه که اون فرد مقابل مناسب برای ازدواج باشه... واقعا احتمالش خیلی پایینه... یعنی چه تعداد رابطه رو فرد میتونه در یک مدت زمان کوتاه تولید کنه تا بتونه فرد مورد نظرش رو پیدا کنه... تقریبا غیر ممکن به نظر میرسه... برای مثال خود من فردی هستم که اصلا کمتر با دیگران حرف میزنم و سرم خیلی توی کار خودمه... مگر چه تعداد رابطه ی درست میتونم برای خودم ایجاد کنم ؟ البته باز هم معیار ها فرق میکنه... من واقعا از تنهایی لذت میبرم... منظورم اینه که اگر قرار بر این باشه که افراد ازدواج کنند فقط برای اینکه زمانش رسیده یا این هم یک قدم بعدی در زندگی هست در صورتی که هنوز فردی پیدا نشده که دقیقا یک سری معیار ها رو داشته باشه و به معنای واقعی بودنش باعث آرامش و بهتر شدن زندگی باشه به نظر شما تنهایی بهتر از ازدواج نیست ؟ کاملا موافقم و دقیقا به همین دلیله که فک می کنم هیچوقت ازدواج نخواهم کرد می دونم یکم ناامیدانس اما واقعا چقد امکانش هست که کسیو یدا کنم که همیشه احساس کنم خوشحال تر و خوشبخت تر از زمانی ام که نداشتمش ؟ 11 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ کاملا موافقم و دقیقا به همین دلیله که فک می کنم هیچوقت ازدواج نخواهم کرد می دونم یکم ناامیدانس اما واقعا چقد امکانش هست که کسیو یدا کنم که همیشه احساس کنم خوشحال تر و خوشبخت تر از زمانی ام که نداشتمش ؟ این همیشه برام سوال بوده... من تقریبا اطمینان دارم که هرگز ازدواج نخواهم کرد... احتمال اینکه فردی رو پیدا کنم که دوستش داشته باشم وقعا پایین هست... دقیقا مثل حرف شما... یک تحقیق در آمریکا نشون میده که در این کشور برای هر مرد 6 زن مناسب وجود داره... یعنی از نظر اخلاق و تحصیلات و خانواده... حالا اینکه در یک کشور با اون گستردگی با 300 کیلیون جمعیت شما از بین این همه افراد یکی از اون 6 نفر رو پیدا کنید واقعا چقدره ؟ 13 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ این بدترین بخشش هست... ولی خوب در جدایی های بعد از ازدواج هم همین مسئله هست... در خیلی موارد دیگه هم در هر رابطه ای این ضربه ها وجود داره... ولی اینکه شما میفرمایید هیچ تضمینی نیست به هم برسند رو درست درک نمیکنم... اگر افراد واقعا همدیگه رو انتخاب کرده باشند و برای رسیدن به هم تلاش کنند... هم خودشون رو بشناسند و هم خانواده ها رو... و زمان کافی هم به همدیگه بدند برای رسیدن به یک سری موقعیت های خاص دیگه احتمال نشدن توش پایین میاد... ولی بازم حرف شما کاملا درسته... دو نفر که با هم دوست میشن بیشتر درباره خودشون شناخت پیدا می کنن.این شناخت مهمه ولی خونواده ها شاید درباره اونا نظر دیگه ای داشته باشن. هرچی هم دو طرف مستقل باشن مخصوسا درباره دختر نمی تونیم بگیم نقش خونواده ها مهم نیست و اثر ندارن. دوستی قبل از ازدواج می تونه خوب باشه به شرطی که اول اوکی رو خونواده ها داده باشن.متاسفانه خیلی از دوستی ها مخفیانس و خونواده ها وقتی دو طرف به تفاهم کامل رسبدن می فهمن. اینکه طرف هم اول دوستی به خونوادش بگه من می خوام به این ازدواج کنم اشتباهه ولی خیلی دیر هم اشتباهه .یعنی وقتی که علاقه ایجاد شده. 9 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دو نفر که با هم دوست میشن بیشتر درباره خودشون شناخت پیدا می کنن.این شناخت مهمه ولی خونواده ها شاید درباره اونا نظر دیگه ای داشته باشن. هرچی هم دو طرف مستقل باشن مخصوسا درباره دختر نمی تونیم بگیم نقش خونواده ها مهم نیست و اثر ندارن. دوستی قبل از ازدواج می تونه خوب باشه به شرطی که اول اوکی رو خونواده ها داده باشن.متاسفانه خیلی از دوستی ها مخفیانس و خونواده ها وقتی دو طرف به تفاهم کامل رسبدن می فهمن. اینکه طرف هم اول دوستی به خونوادش بگه من می خوام به این ازدواج کنم اشتباهه ولی خیلی دیر هم اشتباهه .یعنی وقتی که علاقه ایجاد شده. درسته... ولی خوب خود فرد میدونه که خانوادش چجور آدم هایی هستند و چه اخلاقی دارند... مگر میشه فردی از خانواده ی خودش شناخت نداشته باشه... بنده میدونم که خانواده ی من چه چیزی رو میپسندند و از چه چیزی بدشون میاد و فرد مقابل هم میدونه... در مورد در جریان نبودن خانواده ها هم من موافق نیستم... به نظر من هم خانواده ها باید در جریان باشند... وقتی گفتم دوستی قبل از ازدواج منظورم این نبود که خانواده ها ندونند... ولی به هر حال باید کمی صبر کرد... 11 لینک به دیدگاه
omid vakili 6395 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ این همیشه برام سوال بوده... من تقریبا اطمینان دارم که هرگز ازدواج نخواهم کرد... احتمال اینکه فردی رو پیدا کنم که دوستش داشته باشم وقعا پایین هست... دقیقا مثل حرف شما... یک تحقیق در آمریکا نشون میده که در این کشور برای هر مرد 6 زن مناسب وجود داره... یعنی از نظر اخلاق و تحصیلات و خانواده... حالا اینکه در یک کشور با اون گستردگی با 300 کیلیون جمعیت شما از بین این همه افراد یکی از اون 6 نفر رو پیدا کنید واقعا چقدره ؟ از لحاظ جامعه شناسی حتی اگه تمام افراد جامعه خوب باشند لزوماً دلیل بر وجود جامعه ی خوب نیست. در زندگی دو نفره هم دیلیل برای اینکه این مواردی که گفته شد کاملاً مثل هم باشه. فقط کافیه که انسان از خودگذشتگی داشته باشه. این رو همین الان در خودتون میتونید ببینید. اینکه فک میکنید نمیتونید ازدواج کنید بخاطر خیلی چیزاس که بهتره از یه روانشناس و مشاور بپرسید. اینجا من چیز میگم ناراحت میشین:ws2: 11 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ از لحاظ جامعه شناسی حتی اگه تمام افراد جامعه خوب باشند لزوماً دلیل بر وجود جامعه ی خوب نیست. در زندگی دو نفره هم دیلیل برای اینکه این مواردی که گفته شد کاملاً مثل هم باشه. فقط کافیه که انسان از خودگذشتگی داشته باشه. این رو همین الان در خودتون میتونید ببینید. اینکه فک میکنید نمیتونید ازدواج کنید بخاطر خیلی چیزاس که بهتره از یه روانشناس و مشاور بپرسید. اینجا من چیز میگم ناراحت میشین:ws2: اتفاقا خودمم همین فکر رو کردم... نه اصلا ناراحت نمیشم... اگر فکر میکنید یک نوع مشکل روانی هست حتما بگید... من هیچوقت از این چیزها ناراحت نمیشم... فکر میکنید این نوع تفکر من ریشه در یک سری تجربیات داره در طول زندگیم ؟ من معتقدم همه ی ما در جامعه ی ایران از یک سری مسائل و مشکلات روانی رنج میبریم... شاید این تفکر من هم از این مسئله نشات گرفته باشه... ولی آخه مثلا شما نگاه کنید... با یک نفر ازدواج کنید که به هیچ وجه منطقی نیست... یا از کوچکترین مسئله ای خیلی ناراحت میشه... همراهی نمیکنه... خودخواه هست... خوب یک فرد فقط تا یک زمانی میتونه از خود گذتشتگی داشته باشه... مسئله اینه که ما ازدواج میکنیم برای اینکه زندگیمون بهتر بشه... برای تقسیم باز زندگی... نه اینکه یک فرد دیگری رو هم مسئولیتش رو قبول کنیم و دائم دنبال خودمون بکشیم در حالی که اون نمیتونه هیچ کمکی به زندگی بکنه... منظورم از اینکه فرد مناسب رو نمیشه پیدا کرد اینها بود... بع علاوه اینکه نمیشه از نظر خصوصیت ها خیلی با هم متفاوت باشیم... من از بودن با چنین فردی نمیتونم لذت ببرم... خوب من تا حالا کسی مثل خودم رو ندیدم... 12 لینک به دیدگاه
M!Zare 48037 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من نحوه آشنا شدن زیاد واسم فرقی نمیکنه ولیکن خانواده ها حتما باید در جریان باشن،و با دوستی قبل از ازدواج هم مخالفم.ولی شخص مورد نظر باید یجوری مکمل خودم باشه. دوستان در مورد مجرد موندن گفتن،خود من هم به شخصه همین نظر رو دارم انسان تا آمادگیش رو نداره نباید با زندگی یک نفر دیگه بازی کنه ولی بسیاری از خانواده ها این رو نمیپسندند.و از آنجاییکه ما در فامیل دختر مجرد سن بالا نداریم نمیدونم میشه در مقابلشون دوام آورد یا نه 11 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده