رفتن به مطلب

افزایش امار ازدواج و طلاق در چیست؟


ارسال های توصیه شده

نمیتونه هرصبح بگه امامیتونه هروقت طرفش کاری کردکه ناراحتش کردخیلی منطقی باهاش صحبت کنه وبگه این کارمن روناراحت میکنه.باهم مذاکره کنندتابه یه توافق نسبی برسند.این کارکه سخت نیست؟

بعضی مواقع لازمه یه حرف بارهاوبارهاگفته بشه تا ملکه ذهن طرف بشه.نهادینه کردن یه رفتاریه امر مزمن هست ونیاز به زمان وصبروشکیبایی داره هردوطرف بایداین فرصت روبهم بدهند

:ws52:

 

اره درست میگی من که همون دفعه اولم میگم انتظار دارم طرف خودش بفهمه چه انتظار بیخودی:ws37:

لینک به دیدگاه
:ws52:

 

اره درست میگی من که همون دفعه اولم میگم انتظار دارم طرف خودش بفهمه چه انتظار بیخودی:ws37:

 

ببین به نظرمن بایدخودت روجای طرف مقابل بذاری ببینی واقعااگه باخودشماچنین رفتاری بشه شماقبول میکنی یانه؟ اگه قبول میکنی مثلایه رفتارت که طرف مقابل خوشش نمیادروفقط یه باربهت بگه اول بارودیگه نگه فقط اگه اون کارروانجام دادی ناراحت بشه وواکنش نشون بده حتی باگذشت چندسال عکس العمل شماچیه؟به نظرم اشتباهه زن یاشوهربگه من همون روزاول بهش گفتم ازاین کاربدم میاددیگه نبایدیادش میرفت! بالاخره آدمیزاده.یادش میره گاهی بعضی کارهاچون خیلی به ندرت اتفاق میافته به ورطه فراموشی سپرده میشه.

 

من تنهاراه حل اختلاف بین زن وشوهرها رو درصحبت کردن درمحیط کاملاآرام ومنطقی میدانم.ازمنم منم کردن هیچگاه مشکلی حل نشده باقهرکردن ولجبازی هیچگاه رفتارناپسندکسی عوض نشده.بانق زدن هرگزگره ازکارکسی گشوده نشده لااقل من به خاطرندارم جایی خوانده یادیده باشم مشکل زن وشوهری باقهرکردن ولج ولجبازی حل شده باشد.

لینک به دیدگاه

شمال نیوز: این روز‌ها اخبار بسیاری از گوشه و کنار کشور می‌شنویم که سبب تاسف می‌شود؛ اخباری که شاید به جای نگران کردن مسئولان و ایجاد خم بر ابروی آن‌ها؛ تنها مهملی برای ربودن گوی سبقت انجام مصاحبه از سوی کار‌شناسان اجتماعی شده است!

به گزارش فردا، اعلام آمار عجیب و به شدت صعودی طلاق یکی از همین نوع اخبار است و بیانگر این است که به جای تلاش برای شکل گیری منحنی روی به پایین برای کاهش این معضل اجتماعی؛ شاهد سرعتی باور نکردنی در افزایش این «حلال دوست نداشتنی» هستیم؛ انگار در این وانفسای وضعیت اقتصادی و معیشتی راحت‌تر می‌توان جدا شد تا ازدواج کرد!

براساس آمار اداره کل روابط عمومی سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در سال ۱۳۸۷، آمار ازدواج و طلاق نسبت به سال گذشته‌اش یعنی ۱۳۸۶ به ترتیب ۳ و ۱۱ درصد افزایش یافته است. البته این آمار در حالی اعلام شده که همین سازمان بعد‌ها اعلام کرد آمار به این شکل نبوده بلکه بسیاری از پرونده‌ها مختومه شده است!

اما در هر صورت در آن سال آمار افزایش ۱۱ درصدی طلاق بر روی میز مسئولان قرار گرفت و نخستین زنگ خطر را به صدا در آورد.

رشد ۱۳ درصدی؛ زنگ خطری که کسی صدایش را نشنید!

آمار بعدی در سال ۸۸ اعلام شد و این بار از سوی مدیر کل دفتر آمار و اطلاعات جمعیت سازمان ثبت احوال. او در یک مصاحبه اعلام کرد که ۱۲۵ هزار و ۴۷۴ واقعه طلاق در سال ۸۸ اتفاق افتاده که این رقم نسبت به مدت مشابه در سال ۸۷ حدود ۱۳ درصد رشد کرده است!

یک نکته تکان دهنده در آمار

رشد ۱۳ درصدی طلاق در سال ۸۹ در مقابل افزایش یک درصدی ازدواج باز هم کسی را نگران نکرد اما نکته فاجعه آمیز این آمار این بود که بیشترین جدایی‌ها در گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال اتفاق افتاده است.

نیمه اول سال ۹۰، ‌ بازهم افزایش

مدیرکل دفتر آمار، اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور چندی پیش اعلام کرد، آمار ولادت و ازدواج در سه ماهه نخست امسال هم نسبت به زمان مشابه سال پیش، کاهش و طلاق افزایش یافته است.

افزایش؛ افزایش؛ افزایش.... بنا به گفته کار‌شناسان خصلت پدیده‌های نابه هنجار اجتماعی در این است که همیشه به صورت آرام و خزنده در مسیر صعود و اوج قرار می‌گیرند. این معضل‌ها به علت دارا بودن هویت اجتماعی، همواره در لابلای رخدادهای سیاسی و اقتصادی جاخوش می‌کنند و هیاهوهای سیاسی سبب بی‌توجهی به این ویروس‌های مرگبار اجتماعی می‌شود.

در حقیقت می‌توان گفت که مسئولان و سیاستمداران به اندازه‌ای که به پدیده‌ها و مسائل سیاسی و اقتصادی علاقه مندند به پدیده‌های اجتماعی توجه چندانی ندارند. این بی‌توجهی از مهم‌ترین علل رشد و تکثیر ویروس‌های اجتماعی است و پدیده طلاق به عنوان یکی از ویروس‌های اجتماعی که طی چند سال گذشته روندی تکثیری و افزایشی داشته همچنان قربانی می‌گیرد.

مشاهده آمارهای طلاق در سال جاری و مقایسه‌اش با سال گذشته و چند سال گذشته‌تر، نگران کننده است؛ پدیده‌ای که می‌تواند پاشنه آشیل یک جامعه و عامل وقوع پاره‌ای دیگر از نابه هنجاری‌های اخلاقی، معنوی و رفتاری باشد.

اما هنوز هم مشخص نیست مسئولان تا چه زمانی به این پاشنه آشیل بی‌اعتنا هستند معضلی که در صورت ادامه روند کنونی به زودی گلوی جامعه را به سختی خواهد فشرد.

لینک به دیدگاه

علتها زیاد میتونه باشه ولی مهمترینشون به نظر من:

1- احساسی تصمیم میگیرن (به اصطلاح بدون در نظر گرفتن معیارها زودی و عاشق و معشوق میشن) و بعد میبینن هیچ تفاهمی با هم ندارن

2- عدم احساس مسئولیت

3- هیچکدوم حاضر به فداکاری نیستن و همدیگه رو درک نمیکنن

4- مشکلات مالی واسه اکثریت جوونها

5 - عدم احساس امنیت مالی و کاری

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...