masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من خودم به این ایده خیلی موافقم، اگه ما کسی رو منطقی انتخاب کنیم، وهمانی باشد که دوست داشتیم، عاشقش هم میشویم! ولی این مرحله بعدی هستش، میشه همون اول شرط گذاشت؟ مثلا بگیم که اگه تو همانی باشی که من عاقلانه انتخابش کرده ام، عاشقت میشوم؟ نمیشه، این تجربه رو من داشتم عقلم به شدت تایید میکرد ولی هر کاری کردم دلم بازی در اورد . 4 لینک به دیدگاه
میرحسین 911 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نمیشه، این تجربه رو من داشتم عقلم به شدت تایید میکرد ولی هر کاری کردم دلم بازی در اورد . یعنی چی؟ 3 لینک به دیدگاه
masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یعنی چی؟ یعنی تا یه احساسی پیش نیاد نمیتوانی به کسی منطقی فکر کنی . باید کم کم به دل ادم بشینه بعد به شرایطش فکر کنی . 6 لینک به دیدگاه
hamidal 589 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خوب علاقه مادر به فرزندی، جز کدوم دسته میشه؟ دوست داشتن. فكر كنم يه مقدار غريزه هم همراش باشه. اينطور شنيدم كه بعد از به دنيا اومدن بچه، تغييرات مغزي تو مادر به وجود مياد كه تمايل پيدا ميكنه به تو آغوش گرفتن بچه. مث بيشترحيوونا كه از بچه هاشون مراقبت ميكنن. 4 لینک به دیدگاه
afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ شما الان منو دوست دارین؟ دوست داشتني كه شما منظورتونه : نه !!!! بعنوان يك انسان شخصيتت قابل احترامه !!!! اگه منظورت به اون شعره ، قبل اون بيت شعر جوابم دادم 4 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یعنی تا یه احساسی پیش نیاد نمیتوانی به کسی منطقی فکر کنی . باید کم کم به دل ادم بشینه بعد به شرایطش فکر کنی . این همون کشش اولیه اس که باید بین زن و مرد باشه... اما خب خیلی با عشق فرق می کنه... 6 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ من خودم به این ایده خیلی موافقم، اگه ما کسی رو منطقی انتخاب کنیم، وهمانی باشد که دوست داشتیم، عاشقش هم میشویم! ولی این مرحله بعدی هستش، میشه همون اول شرط گذاشت؟ مثلا بگیم که اگه تو همانی باشی که من عاقلانه انتخابش کرده ام، عاشقت میشوم؟ خوب اگه عاقلانه انتخاب کنیم عاقلانه هم عاشق میشیم همون اول هم میشه اینو ملاک قرار داد باید یاد بگیریم که بتونیم به نفسمون غلبه کنیم، شرایط طرف رو بسنجیم و بعد عاشق بشیم یعنی اول انتخاب کنیم و بعد یه عاشق واقعی بشیم یعنی نه نفس و هوس باشه و نه حماقت بلکه یک راه صحیح و منطقی رو در پیش بگیریم تا شاهد این همه شکست و افسردگیهای بی مورد نباشیم... من حرفم با کسیه که بتونه به نفسش غلبه کنه که اگه این نباشه هیچوقت نمیتونه موفق باشه... 5 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ این همون کشش اولیه اس که باید بین زن و مرد باشه...اما خب خیلی با عشق فرق می کنه... درسته و این همون کشش هست که باعث میشه به طرف مقابلت فک کنی یا نه این باعث میشه که شرایط و همه چیز رو با خودت مقایسه کنی به قول کتی به این عشق نمیگن 5 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ بنظر من کسی که بخواد برای عاشقی و عاشق شدن شرط بذاره فقط ادای عاشقا رو در میاره چون فرد عاشق حاظره هر شرطی و قبول کنه تا به معشوقش برسه نه اینکه خودش بیاد و شرط بذاره 5 لینک به دیدگاه
میرحسین 911 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ یعنی تا یه احساسی پیش نیاد نمیتوانی به کسی منطقی فکر کنی . باید کم کم به دل ادم بشینه بعد به شرایطش فکر کنی . احساسی پیش نیاد نمیتونی منطقی فکر کنی؟ !!!! بهتره اینجوری بگیم که، ما به کسی فکر میکنیم که به دلمون بشینه! وگرنه ما میتونیم راجع به همه منطقی فکر کنیم حتی بدون داشتن هر گونه احساسی! دوست داشتن. فكر كنم يه مقدار غريزه هم همراش باشه. اينطور شنيدم كه بعد از به دنيا اومدن بچه، تغييرات مغزي تو مادر به وجود مياد كه تمايل پيدا ميكنه به تو آغوش گرفتن بچه.مث بيشترحيوونا كه از بچه هاشون مراقبت ميكنن. این دوست داشتن، با اینکه اوج دوسا داشتن و علاقست، اوج فداکاری و ...، عشق مشروطه، یعنی باید مادر باشی ! دوست داشتني كه شما منظورتونه : نه !!!! بعنوان يك انسان شخصيتت قابل احترامه !!!! اگه منظورت به اون شعره ، قبل اون بيت شعر جوابم دادم منظورم یه چیز دیگه بود! راجع به این پستتون بود اگه واسه عشق شرط گذاشته بشه كه ديگه عشق نيس !!!! كسي رو كه دوست داشته باشم ،هميشه دوسش دارم حتي وقتي كه من رو دوست نداشته باشه !!! عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست !!! خواستم بگم که ، دوست داشتن هم یه دلایل و پیش شرطایی داره! شما منو دوست ندارین، چرا؟ چون اصلا منو نمیشناسین! ندیدین و ... ( البته احتمالا اگه میدیدین بدتونم میومد ) ما حیطه دوست داشتنمون محدوده! اطرافیانمون رو دوست داریم، یا کسی که میشناسیمش! همه اطرافیانومون رو هم دوست نداریم! معمولا قیافه طرف و... برامون اهمیت داره! درسته؟ 4 لینک به دیدگاه
میرحسین 911 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خوب اگه عاقلانه انتخاب کنیم عاقلانه هم عاشق میشیمهمون اول هم میشه اینو ملاک قرار داد باید یاد بگیریم که بتونیم به نفسمون غلبه کنیم، شرایط طرف رو بسنجیم و بعد عاشق بشیم یعنی اول انتخاب کنیم و بعد یه عاشق واقعی بشیم یعنی نه نفس و هوس باشه و نه حماقت بلکه یک راه صحیح و منطقی رو در پیش بگیریم تا شاهد این همه شکست و افسردگیهای بی مورد نباشیم... من حرفم با کسیه که بتونه به نفسش غلبه کنه که اگه این نباشه هیچوقت نمیتونه موفق باشه... اینی که شما میفرمایین، بستگی زیادی به شرایط جامعه، فرهنگ جامعه و کلی فاکتورا داره! این عاشق شدنی که تو کتابا و داستانها هست، نیست! عاشق شدن هست ولی عشق مشروطه! که به نظر من هم بهترین نوع انتخابه! بنظر من کسی که بخواد برای عاشقی و عاشق شدن شرط بذاره فقط ادای عاشقا رو در میاره چون فرد عاشق حاظره هر شرطی و قبول کنه تا به معشوقش برسه نه اینکه خودش بیاد و شرط بذاره آفرین، عاشقا معمولا شرط پذیرن نه شرط گذار :icon_gol: 5 لینک به دیدگاه
masoume 5751 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اردیبهشت، ۱۳۹۰ این همون کشش اولیه اس که باید بین زن و مرد باشه...اما خب خیلی با عشق فرق می کنه... درسته و این همون کشش هست که باعث میشه به طرف مقابلت فک کنی یا نهاین باعث میشه که شرایط و همه چیز رو با خودت مقایسه کنی به قول کتی به این عشق نمیگن منم نمیگم اون اسمش عشقه . میگم انتخاب کاملا منطقی وجود نداره که بعدا بخاد عاشقانه بشه . در همه شرایط هم منطق و هم احساس تصمیم گیرندس . بهترین شرایطشم جوری که در مرحله انتخاب منطق بیشتر باشه و بعدش احساسات قوی شه ولی نمیتونیم احساس رو به صفر برسونیم . 2 لینک به دیدگاه
afa 18504 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خواستم بگم که ، دوست داشتن هم یه دلایل و پیش شرطایی داره!شما منو دوست ندارین، چرا؟ چون اصلا منو نمیشناسین! ندیدین و ... ( البته احتمالا اگه میدیدین بدتونم میومد ) ما حیطه دوست داشتنمون محدوده! اطرافیانمون رو دوست داریم، یا کسی که میشناسیمش! همه اطرافیانومون رو هم دوست نداریم! معمولا قیافه طرف و... برامون اهمیت داره! درسته؟ حس دوست داشتن بعد از اشنايي پيش مياد و شرايط نداره !!! نميشه بگي اگه قيافه اش خوب بود پس دوسش دارم ...... 2 لینک به دیدگاه
::: شیـــما ::: 6955 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ 2 روزه اسم تایپیکو ک میبینم فکر میکنم درباره ارتباط فرد عاشق با مشروطیش تو دانشگاس ! چی فکر میکردم و چی بود اولا عاشق داریم تا عاشق ... یکی تا طرفو میبینه ازش خوشش میاد میگه من تو نگاه اول عاشق شدم ! و خودشو عاشق میدونه یکی حسشو درک نمیکنه .. شاید ی عادت معمولی باشه ولی فکر کنه عاشقه ولی یکی واقعا با جون و دل عاشقه .. این فرد شرط و شروط نداره واسه عشقش هرجوری باشه بخوادش نخوادش پسش بزنه دوسش داره ! ولی خب چیزیه ک خیلی وقته پیدا نمیشه دیگه ... ولی دو مورد بالایی میتونن مشروطم باشن اگه کسی واقعا عاشق باشه این حرفا ک بمیر تا تب کنم یا دوسم داشته باش تا دوست داشته باشمو نمیزنه 2 لینک به دیدگاه
میرحسین 911 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ انقدر شرط و شروطی شد و تعذیفای مختلفی از عشق شد،بالاخره نتیجه دقیقی نشد بگیریم کلا هر کسی یه تعریفی از عشق و دوست داشتن داره! نباید از کسی خرده گرفت، تا میتونیم عشق بورزیم لینک به دیدگاه
hamidal 589 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ این دوست داشتن، با اینکه اوج دوسا داشتن و علاقست، اوج فداکاری و ...، عشق مشروطه، یعنی باید مادر باشی ! فك كنم تعريف واضحتري از عشق پيدا كنيم سردرگميش كمتره. اينطوري اصلا مرز دوست داشتن و عشق معلوم نيست. دوست داشتن كم و زياد داره. عشق هم كم و زياد داره. مادر بچه شو دوست داره خيلي زياد. عشقو اگه همون رابطه بين دو تا جنس مخالف بدونيم تعريفش واضحتر ميشه. تعريفش ميشه شيفتگي شهواني+ صميميت. روانشناسا مثلث شيفتگي+ صميميت+ تعهد رو عشق ميدونن ولي من فك ميكنم ضلع تعهد اضافيه. تعهد ميشه يه چيزي تو مايه هاي ازدواج. يعني حتي اگه زماني اون صميميت و شيفتگي از بين رفت بازم رابطه ادامه پيدا بكنه. اين اصلا عقلاني نيست. چون وقتي شيفتگي شهواني و صميميت وجود نداشته باشه عشقي وجود نداره. ميشه همون تعهد خالي! براي شيفتگي و احساس صميميت نميشه شرط گذاشت.يا هست يا نيست. يعني صميميت و كشش شهواني، يكيش يا هر دو تاش ازبين بره. 1 لینک به دیدگاه
میرحسین 911 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ عشقو اگه همون رابطه بين دو تا جنس مخالف بدونيم تعريفش واضحتر ميشه. شما چرا اینجوری تعریف کردین؟ دلیل خاصی دارین که عشق فقط بین دو جنس مخالف معنی پیدا میکنه؟ 1 لینک به دیدگاه
hamidal 589 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ شما چرا اینجوری تعریف کردین؟ دلیل خاصی دارین که عشق فقط بین دو جنس مخالف معنی پیدا میکنه؟ بخاظر اين ميگم كه اولا كاربرد عموميش معمولا همينه دوم اينكه اينطوري تعريف كلمه مشخص تره. جاهايي كه غير از اين مورد به كار ميبرنش معمولا تفاوت خاصي با دوست داشتن نداره. 1 لینک به دیدگاه
میرحسین 911 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۰ معناي عشق واقعي یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیامی توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟برخی از دانش آموزان گفتند با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند. در آن بین ، پسری برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را برای ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهی تعریف کرد: یک روز زن و شوهر جوانی که هر دو زیست شناس بودند طبق معمول برای تحقیق به جنگل رفتند. آنان وقتی به بالای تپّه رسیدند درجا میخکوب شدند. یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر، تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود.. رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت. بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند. داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد. راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟ بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است! راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که «عزیزم ، تو بهترین مونسم بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود. قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: همه زیست شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده