رفتن به مطلب

پیرامون قرار عمومی در نمایشگاه کتاب...


HaMiD.CFD

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 948
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

:w821::w821::w821:

خوب راست میگه دیگه.

آخه اون موقع که عکس میگرفتین باید میپرسیدن که بزاریم توی تالار یا نه .

حالا اومدین یکی نخواست تکلیف چیه؟؟:banel_smiley_4:

لینک به دیدگاه

خببببببببببببببببب...پس حالا که قرار به تعریف کرنه جونم براتون بگه که اوری جون راس ساعت دو و 24 دقیقه و اندی به مجمع چممنیها پیوست....با افجیش خوش و بشی کرد و با بپه ها اشنا شد ...یه کم سرا وایساد دید ای باب نخیر مثل اینکه اینا بشین نیستن!!!!!!

 

بابا بشینید دیگه پادرد مردم!w000.gif

هی تو گوش ابجیش و مین بیچاره غر زد و غر زد و غر زد (کم مونده بود مین منفجر شه کار بده دستمونicon_pf%20%2834%29.gif)

بعد ازینکه همه رضایت دادن و بالاخره نشستن دیدم خیلی خوفه جاسوسی کنم و دزدکی عوالم بقیه رو دید بزنم 2rqfst4.gif

 

2f491z3q85wmqaj12ub.jpg

 

این یکی از عکساست در حالیکه عده ای خس و خاشاک به بازی شنیع صداقت جرات مشغول بودن

 

 

ohknzdfuruv0uxcatyqw.jpg

 

عکس از سرو صورت که میگرفتم بعضیا در میرفتن و بدو بیراه میگفتن :ws3:به همین علت مجبور شدم از قسمت های مجاز عکس بگیرم

 

o3xaa1vmyx46vsbhhfqm.jpg

 

 

اینم عکس نیمه دست جمعی انتهایی :ws3:

bndkyu51s3jbr50fwq.jpg

 

 

دلتون اب شددددددددددددد؟:ws3:عیب نداره عوضش دفعه بعد میاین:ws3:

لینک به دیدگاه

بچها شنیدم پولای سجاد رو تو ترمینال زدن الان رو صندلیا خوابه من برم ورش دارم :banel_smiley_4:

مهرداد و الی هم که هنوز نرسیدن:zadan:

پسر رفتم جلو با wafen دست بدم بیچاره اولش گورخید:ws28:

فکر کرد اومدم ببرمش پادگان:ws47:

لینک به دیدگاه
با سلام

قرار امروز برگزار شد یا نشد رو من نفهمیدم

ماشاا... انقدر هماهنگ بودیم که من یک نفر رو هم نتونستم پیدا کنم!

معمولا یک نفر به نمایندگی وای می ایسته جلوی ایستگاه مترو یا یک پلاکاردی چیزی(ما که سوادشو نداریم!) میگیرند

دستشون که بگند ما اینجا جمع شدیم:ws3:

ما که چیزی ندیدیم:w00:

خودمون تک و تنها رفتیم چرخیدیم و 2ساعته برگشتیم خونه،بسیار هم ناراحت شدم...

نه شماره ای نه چیزی...

یک نفر رو هم که میشناختیم قشنگ ما رو پیچوند...:banel_smiley_4:

مهم نیست

کسانیکه رفتن سر قرار تعریف کنند ببینیم چی شده...

 

به ما که چیزی ندادن!تو اون تاپیک هم حرفی از شماره نشده بود!

 

 

جون شما من دیشب خواستم بیام تو تاپیک این نکته رو تذکر بدم

نمدونم چرا نیمدم :ws52:

 

 

آخه پارسال هم همینجوری شد

2-3 نفر اومدند نمایشگاه...میگفتند پیداتون نکردیم..شاکی هم بودند

بعد گفتیم چرا زنگ نزدید...گفتند شماره کسی رو نداشتیم:ws52:

کسی رو هم تا حالا ندیده بودند....نمدونم چجوری انتظار داشتند پیدا کنند...بین 1 میلیون آدم که اونجا ولند:ws52:

:ws21:

 

البت بچه های یه سایت دیگه بودند

لینک به دیدگاه
بچها شنیدم پولای سجاد رو تو ترمینال زدن الان رو صندلیا خوابه من برم ورش دارم :banel_smiley_4:

مهرداد و الی هم که هنوز نرسیدن:zadan:

پسر رفتم جلو با wafen دست بدم بیچاره اولش گورخید:ws28:

فکر کرد اومدم ببرمش پادگان:ws47:

:ws28: :ws28:

خدا نکشتت :ws28:

لینک به دیدگاه
دمت گرم :ws47:

 

يكم اذيتشون مي كردي خوب :ws47:

 

از اذیت گذشته بود

ازونجایی که باید از روی حس شیشمت بچها رو پیدا میکردی و از هوشت استفاده میکردی همون اول 3-4 نفر بودن منم هیچکس و نمیشناختم غریزی رفتم طرف سجاد

گفتم

:سلام

آقا شما از بچهای نو اندیشانید

داداش سجاد گلمون

تتت پته کرد گفت...والا..چطور ..چی شده.. وای مارو میگی ..دیدم دارن سکته میکنن

گفتم

منم بابا قوطیا تا فهمید آتروسم نفس راحتی کشید و سجده شکر بجا آورد

خلاصــــــــــه خوب بود جاتون خالی

لینک به دیدگاه
ohknzdfuruv0uxcatyqw.jpgo3xaa1vmyx46vsbhhfqm.jpg

 

 

دانشجوی عزیز، تحصیل کرده ، قشر فرهیخته ، نو اندیش :ws3:، اولا وارد چمن نشوید :ws3: دوما بتری آب رو نندازین زمین:ws3:

داشتن بازی میکردن ...بطری قسمتی از بازی بود :ws3:

لینک به دیدگاه
بچها شنیدم پولای سجاد رو تو ترمینال زدن الان رو صندلیا خوابه من برم ورش دارم :banel_smiley_4:

مهرداد و الی هم که هنوز نرسیدن:zadan:

پسر رفتم جلو با wafen دست بدم بیچاره اولش گورخید:ws28:

فکر کرد اومدم ببرمش پادگان:ws47:

من بودم گریه میکردم:ws3:تو چرا اونجوری رفتی؟میخواستی بترسونی؟

لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...