"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۲ خواستم برایت شعر بگویم عقل واژه قد نداد دستان مهربانت را کشیدم بر سر تمام دلتنگیهام که قلم به رقص آمد.... 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۲ تقصیر دلم بود نه چشمانم،این قصه که تمام شد، بازهم اگر بخواهی میمانم 6 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۲ هَنوز هَم..چشمانَم نگاهَت را..نگاهم تنَت رآ..و لبــانَم لبانت رآ نـِشانہ مے رَود دَر طلـَبِ یِک بــوسہ…هَنوز هم زیباستْ انتـظار آغــوشَت رآ کشیدטּ…حـَتے زیباتَر از گـُذشتہ. 3 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۲ من و تو خیلی کارها به دنیا بدهکاریم…مثل… یک عکس دو نفرهچرخ زدن بی دلیل در خیاباننوشیدن یک فنجان قهوه تلخ اما گرم در یک روز سرد زمستانیببین من و تو هنوز خیلی کار داریم…من و تو حتی خاطره آشناییمان را هم به دنیا بدهکاریم… 4 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۲ قندان خانه را پر کردم از حرف هایت … تو که میدانی … من چای تلخ دوست ندارم … هوس فنجانی دیگر کرده ام … کمی بیشتر بمان … 5 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۲ در کنار پنجره ی اتاقم به خیال خویش بی یادت نشسته ام اما حواسم نیست... این قطرات باران که به شیشه دل برخورد میکند یاد و خاطرات تو را لحظه به لحظه زنده میکند زمانی به خود می آیم که پنجره چشم هایم را گشوده و نم نم باران در لابه لای برق چشمان تصویری از تو نمایان کرده است 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ زمــ‗__‗ـآטּ هیــ‗__‗ـج בرבی را בوآ نکــ‗__‗ــرב ... ایـ‗__‗ـن مَــ‗__‗ــטּ بـ‗__‗ـوבҐ کـ‗__‗ـه به مـــ‗__‗ـرور زمــ‗__‗ـآטּ عـ‗__‗ــآבت کـ‗__‗ـرבҐ.. و بـآ ایـــ‗__‗ـטּ هـَـ‗__‗ـمه، چهـ اجبــ‗__‗ـآر سخـتـ‗__‗ـی اســت،خــَنــ בه .. !! و بـآور کنیـــ‗__‗ـ ב ... که مـَــ‗__‗ــטּ خوشحـالــَـ‗__‗ـم . 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ گاهی دلم از هرچه آدم است می گیرد گاهی دلم دو کلمه حرف مهربانانه می خواهد نه به شکل " دوســـتت دارم " یا به شکل " بی تــو می مــــیرم " ســـــــــــاده شاید مثل " دلتنگ نبــــاش کنــــارت هستم " 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ خیلی وقت ها خیلی دیر آدم های اطرافت را می شناسی آن وقت تازه یاد می گیری به خیلی ها بگویی : لـــطفا جلوتر نیایید .... 2 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ حتی اگر حرفی هم نبود شماره ام را بگیر و فقط بخند وقتی میخندی زمان می ایستد ودر زیر پوستم انگار پرنده ای برای رهایی پرپر میزند 2 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ تـو چـه مـیفـهـمـی از روزگـارم .... از دلـتـنـگـی ام ... گـاهـی بـه خـدا الـتـمـاس مـیـکـنـم ... خـوابـت را بـبـیـنـم ... مـیـفـهـمـی ؟!! فـــــقــــــط خـــوابــــــت را !!! 7 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ گــــــاهے مثــــــــــــــــل مَن .. با هَمیـن آهَنگــــ .. لِهَش کُنــــے پیشِ خودَتـــــ .. بُزُرگَش کُنے .. کوچَکَش کُنے .. تـــــــــا جوآبـــِ بهــــانهـ گیرے هاے دِلَتـ را بدهے ..! بُغـــــــض دارم ...! بُزُرگـــــــــــــــــــ ... 4 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ خاطره یعنی؛ یک سکوتِ غیر منتظره؛ میان خنده های بلند ... 5 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۲ دَمــَــش گـــَــرمـ ... بـــاران را مــےگـــویـــــَــمــ بـــه شـــانـــہ امـ زد وگــُـفــــت : خــَـســتـــہ شُــــدے.. امــــروز را تــُــو اســـتـــراحــَـت کـــُـن... مـَــن بـــه جــــایـــَـت مـــے بـــارَمـ..... 5 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۲ قناری دلتنگ سال ها شاهد بود نگاه ثابت عاشقانه آهو و پلنگ را و دق کرد عاقبت خونین جگر و حسرت به دل در کنج کارگاه نمایشگاه تاکسیدرمی 5 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۲ بازی هر روزه مان بود من و تو : گرگم و گله می برم تو و من : چوپون دارم نمی ذارم یادم لبریز از تنفر از تصویر مبهم پسرکی ست که کاش چوپانم نبود نبود و تو می بردی مرا .... نبود و من می بردم تو را .... کجایی....؟ باد ما را برد در کدام جنگل گرگی ؟ در کدام چمن زار گوسفند ؟ من اینجایم .... چوپان خاطره هایی که شعر می شوند به یاد تو !!! 5 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۲ گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها حسرت ها را می شمارم و باختن ها وصدای شکستن را ... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم وکدام خواهش را نشنیدم وبه کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگــــــــــــــــم 3 لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24161 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 فروردین، ۱۳۹۲ و چه می فهمی حال و روز کسی را که دیگر هیچ نگاهی دلش را نمی لرزاند۰۰۰! 4 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۲ چه سود گر بگویمت که شام تا سحر نخفته ام و یا اگر دمی به خواب رفته ام تو را به خواب دیده ام چه سود گر بگویمت که بی تو با خیال تو به می پناه برده ام 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۲ معنای عشق من منتظرت شدم ولی در نزدی بر زخم دلم گل معطر نزدی گفتی كه اگر شود می آیم اما مرد این دل و آخرش به او سر نزدی 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده