laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ نازنینم ،همه عمرم ،خاطراتم را تو زندانی مکن دل من تنگ سپید ِ قبل ِ آن فاصله هاست به همین شب که شب عشق و مراد است و خیال آرزو کن که دلم تشنه آن ثانیه هاستــــــــــ … 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 بهمن، ۱۳۹۱ من در مرزِ دلتنگی ام... جایی میان خودم و تو.... انگار هنوز ما نشده ایم... 8 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۱ زمان های دور را بیاد می آورم آن روزها هنوز برایم تازه است همین است که با یادت من هیچ وقت دلتنگ نبودنت نشده ام... 8 لینک به دیدگاه
moein.s 18983 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۱ هَوَس کردم تا دیدارت یک نفس بدوم... در این میان زمانی دیگر برای دلتنگی نمی ماند... 9 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۱ نشستم پای مشروب گفتن بخور بگو به سلامتی اونی که دوستش دارم... پیکو به لبم نزدیک کردم اما نخوردم! ولی گفتم به سلامتیه اونی که از وجودش نفس میکشم... گفتن چرا نخوردی؟؟؟ سلامتیه اونو تو پاکی میخوام نه مستی!!! 8 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۱ این روزها نه مجالی برای دلتنگــــــــــــــی دارم و نه حوصله ات را... ولی با این همه گاه گاهی دلم هوایت را میکند 8 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۱ یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده. گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟ گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره گفتم: یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار گفتی: باشه. . . حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی. . . 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۱ تو میری و من هم چنان نگاهت میکنم تعجب میکنی که چرا گریه نمیکنم بی تو یک عمر فرصت گریه دارم اما برای دیدن تو فقط همین یک لحظه باقیست 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 بهمن، ۱۳۹۱ عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد ! زیبا بود امّا شوخی بود ! حالا .... . . تو بی تقصیری ! خدای تو هم بی تقصیر است ! من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . . ! تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است ..... " 3 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۱ وقتی چشمـ ـانمــ را روی همــ می گذارمـــ خوابـــ مـ ـرا نمی بــ ـرد تــ ـو را می آورد ! از میانــ فرسنگــــ ها فاصلـ ـ ـهـ ...! 4 لینک به دیدگاه
The Developer 5478 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۱ خودت میدونی که برام از خودمم مهم تری ببخش که / هر شب از توی فکر و خیالم میگذری ببخش که / مغرورم اما پیش تو تازه خود خودم میشم + ببخش اگه محبت رو از تو گدایی میکنم 5 لینک به دیدگاه
"nazanin" 3610 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 بهمن، ۱۳۹۱ همنفس نازنین بند بند وجودم را به ضریح پاک و مقدس چشمان تو گره زده ام تا بدانی چشم انتظار معجزه نگاه تو هستم لب تشنه بوسه های تو... 7 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۹۱ گاهگاهی دل من میگیرد بیشتر وقت غروب آن زمانیکه خدا نیز پر از تنهاییست و اذان در پیش است من وضو خواهم ساخت از خدا خواهم خواست که تنها نشوی و دلت پر زخوشیهای دمادم باشد 7 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۹۱ از همان روزی که دست حضرت قابیل گشت آلوده به خون حضرت هابیل از همان روزی که فرزندان آدم زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید آدمیت مرد !!! 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 بهمن، ۱۳۹۱ من نو به نو البسه ی تنِ دل را عوض می کنم... می ترسم دیگه سایزِ دلِ تنگ شده ی من البسه پیدا نشه در این بازار مکاره دوری تو.. 6 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۱ قشنگ یعنی چه؟ قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال و عشق ، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس. و عشق ، تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد ، مرا رساند به امکان یک پرنده شدن. 5 لینک به دیدگاه
laden 4758 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۱ تمام دیروز را تنهایی گذراندم ، به امید دیدار امروزت ، اما .... تو امروز وعده فردا به من دادی .. 4 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۱ آنی که قرار با تو باشد ما را / مجلس چو بهار با تو باشد ما را هر چند بسی به گرد سر برگردم / آخر سر و کار با تو باشد ما را 4 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۱ همه بیگانگی و عداوت است- هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم تنهایی غم انگیزش را در می یابم اندوهش غروبی دلگیر است در غربت و تنهایی همچنان که شادیاش طلوع همه آفتاب هاست 2 لینک به دیدگاه
Z@laL 6664 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 بهمن، ۱۳۹۱ از بهار تقویم می ماند از من استخوانهایی که تو را دوست داشتند! 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده