رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

نازنینم ،همه عمرم ،خاطراتم را تو زندانی مکن

 

دل من تنگ سپید ِ قبل ِ آن فاصله هاست

 

به همین شب که شب عشق و مراد است و خیال

 

آرزو کن که دلم تشنه آن ثانیه هاستــــــــــ …

  • Like 3
لینک به دیدگاه

نشستم پای مشروب گفتن بخور بگو به

 

سلامتی اونی که دوستش دارم...

 

پیکو به لبم نزدیک کردم اما نخوردم!

 

ولی گفتم به سلامتیه اونی

 

که از وجودش نفس میکشم...

 

گفتن چرا نخوردی؟؟؟

 

سلامتیه اونو تو پاکی میخوام نه مستی!!!

  • Like 8
لینک به دیدگاه

یادته یه روزی بهم گفتی:هر وقت خواستی گریه کنی برو زیرِ بارون که نکنه نامردی اشک هاتو ببینه و بهت بخنده.

 

گفتم: اگه بارون نیومد چی؟؟؟

 

گفتی: اگه چشم های قشنگ تو بباره آسمون گریه ش میگیره

 

گفتم: یه خواهش دارم ؛ وقتی آسمونِ چشام خواست بباره تنهام نزار

 

گفتی: باشه. . .

 

حالا امروز من دارم گریه میکنم اما آسمون نمی باره و تو هم اون دور دورا ایستادی و داری بهم می خندی. . .

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تو میری و من هم چنان نگاهت میکنم

 

تعجب میکنی که چرا گریه نمیکنم

 

بی تو یک عمر فرصت گریه دارم

 

اما برای دیدن تو فقط همین یک لحظه باقیست

  • Like 4
لینک به دیدگاه

عشق تو شوخی زیبایی بود که خداوند با قلب من کرد !

زیبا بود امّا شوخی بود !

حالا .... . . تو بی تقصیری !

خدای تو هم بی تقصیر است !

من تاوان اشتباه خود را پس میدهم . . . !

تمام این تنهایی تاوان « جدّی گرفتن آن شوخی » است ..... "

  • Like 3
لینک به دیدگاه

وقتی چشمـ ـانمــ را روی همــ می گذارمـــ

 

خوابـــ مـ ـرا نمی بــ ـرد

 

تــ ـو را می آورد !

 

از میانــ فرسنگــــ ها

 

فاصلـ ـ ـهـ ...!

  • Like 4
لینک به دیدگاه

خودت میدونی که برام از خودمم مهم تری

ببخش که / هر شب از توی فکر و خیالم میگذری

ببخش که / مغرورم اما پیش تو تازه خود خودم میشم

+ ببخش اگه محبت رو از تو گدایی میکنم

  • Like 5
لینک به دیدگاه

همنفس نازنین

 

بند بند وجودم را به ضریح پاک و مقدس چشمان تو گره زده ام

 

تا بدانی

 

چشم انتظار معجزه نگاه تو هستم

 

لب تشنه بوسه های تو...

  • Like 7
لینک به دیدگاه

گاهگاهی دل من میگیرد

 

بیشتر وقت غروب

 

 

 

آن زمانیکه خدا نیز پر از تنهاییست

 

 

 

و اذان در پیش است

 

 

 

من وضو خواهم ساخت

 

از خدا خواهم خواست

 

 

 

که تنها نشوی

 

 

 

و دلت پر زخوشیهای دمادم باشد

  • Like 7
لینک به دیدگاه

از همان روزی که دست حضرت قابیل

 

گشت آلوده به خون حضرت هابیل

 

از همان روزی که فرزندان آدم

 

زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید

 

آدمیت مرد !!!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

من نو به نو البسه ی تنِ دل را عوض می کنم...

 

می ترسم دیگه سایزِ دلِ تنگ شده ی من البسه پیدا نشه در این بازار مکاره دوری تو..:icon_redface:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

قشنگ یعنی چه؟

قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال

و عشق ، تنها عشق

ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس.

و عشق ، تنها عشق

مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد ،

مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.

  • Like 5
لینک به دیدگاه

آنی که قرار با تو باشد ما را / مجلس چو بهار با تو باشد ما را

هر چند بسی به گرد سر برگردم / آخر سر و کار با تو باشد ما را

  • Like 4
لینک به دیدگاه

همه بیگانگی و عداوت است-

هنگامی که دستان مهربانش را به دست می گیرم

تنهایی غم انگیزش را در می یابم

اندوهش غروبی دلگیر است

در غربت و تنهایی

همچنان که شادی‌اش

طلوع همه آفتاب هاست

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...