sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۲ سفیدی این برف چشمت را می زند آن وقت ساعت ذهن من در یک عصر پاییزی به خواب رفته است گنجشک ها هم هستند انگار مثل من گمشده ای دارند در این سوز برف، روی ای نیمکت سرد در خوذشان جمع شده اند و آوایی ندارند گاهی و فقط گاهی یه نگاهی می کنند باید بهشان بگویم از آسمان فقط برف می آید. 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۲ خیلــﮯ سختـﮧ عاشق کســـﮯ باشـﮯ که حتـﮯ رפּحشم خبر نـכاره !!!!! اما خیلی شیرینـﮧ کـﮧ یـــــפּاشکـﮯ ...!! عاشقانـــــــﮧ ...!! نگاش کنـﮯ פּ بگـﮯ: آخـﮧ لامصب خیلـﮯ כפּست כارمممم ... 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۲ آهای تویـی کـه جای من رو گـرفتی یادت باشه . هی بهـش نگو این کارو بکـــن اینکارو نکــن عصبی میشــه... وقتیـــــ مریضه حالشــ رو بپرس دوستــــ داره بدونه نگرانشی... چیزی رو 2بار تکـــرار نکنـــــ بدش میاد... یه وقـــت نصیحتش نکنیـــــ ! ناراحتـــــ میشه.... خستــــه که باشه یا وقــــتی از خواب پا میشــه صداش دیوونتــــــ میکنه.... کارتون دوستـــ داره ببینه یه وقتــــ مسخرش نکنی! کودکــــــــ درونش زندســــ.... اون همه چیــــــز من بود ... 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۲ خوشبختی داشتن کسی است… که بیشتر از خودش تــــــــــو را بخواهد… و بیشـــتر از تــــــــو… هیـــــــــــچ نخواهد.. و تــــــــــو ... برایش تـــــــمام زندگی باشی ♥ 3 لینک به دیدگاه
Abbas.H 15131 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۲ با یه بهار دیگه باز شد غنچه من ..... پاییز هم داره منو تنها میسوزونه ....... 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۲ برای تو مینویسم زندگی من ........ برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد .... دستانت را لمس می کنم ......... صورتت را نوازش می کنم ..... تو را در اغوش می گیرم ..... برایت از دلم میگویم ..... از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند ...... 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 بهمن، ۱۳۹۲ دلت که گرفته باشد … شادترین آهنگها روضه خوانی میکنند … شلوغ ترین مکانها ، تنهاییت را به رخت میکشند … و شادترین روزها برای تو غمگین ترین روزهاست … دلت که گرفته باشد ، نغض میشود همه قانونها … 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۲ هميشه با تو ميمونم چقدر اين جمله غمگينه چرا چشماي مات من كسي اينجا نميبينه تو از رفتن چه ميدوني تمام وا**ژه ها مردن چه جوري ميشدم وقتي برام عكساتو آوردن __________________ 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۲ چقـــدر زیـــادی ! آنقــــدر .. که نمـــیتوان .. تمــــام ِ تـــو را “خیـــال” کــــرد ! 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۲ دلت که گرفته باشد … شادترین آهنگها روضه خوانی میکنند … شلوغ ترین مکانها ، تنهاییت را به رخت میکشند … و شادترین روزها برای تو غمگین ترین روزهاست … دلت که گرفته باشد ، نغض میشود همه قانونها … دلتنگی ... بی تو دلتنگی به چشمانم سماجت می كند وای دل چون كود كی بی تو لجاجت می كند اشتیاق دیدن تو میل خاموشی نكرد هیچوقت عشقت بدل فكر فراموشی نكرد عشق من با تو به میزان تقد س می رسد بی حضورت دل به سر حد تعرض می رسد دوستت دارم برای من كلام تازه نیست حد عشقت را برایم هیچ چیز اندازه نیست در غیاب تو غریبانه فراغت می كشم بر گذشت لحظه ها طرحی ز طاقت می كشم چشمهایم را نگاه تو ضمانت می كند گرمی دست مرادستت حمایت می كند با تنفس در هوای تو هنوزم قانعم ابتلای سینه را اینگونه از غم مانعم چشمهای مهربان تو فراموشم نشد هیچكس جز یاد تو بی تو هم آغوشم نشد من تو را با التهاب سینه ام فهمیده ام ساده گویم خویش را با بودنت سنجیده ام 2 لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۲ انکس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۲ معذرت خواهی همیشه به این معنا نیست که تو اشتباه کردی وحق با یکی دیگه ست... گاهی معذرت خواهی یعنی.... اون رابطه بیشتر از غرورت برات ارزش داره... 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۲ غمگینــــــــــــــم…. مثل مرده ای که تـــوان تـــسلی دادنــــ به بـــازمـــانـــدگـــانـــ ش را نــــدارد . . . 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۲ هــیـــــس .. .!! آرامتـَر .. مـَگر سـَر آورנه اے با ایـטּ هـَمـه سـَر وصـِנا .. بـُرو .. هـَر وَقتـ دل آورנے بَـرگـرנ ...!!! 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۲ آدم ها فقطـ آدم هســـتند، نـــه بیشتر و نــــه کمتر. اگــر کمتر از چیزی کـــه هستند نگاهشان کنـــــــــی آنها را شــــکسته ای ! و اگــــــر بیشتر از آن حســـــــابشان کنـــــی، آنها تو را میـــشـــــکنند ! بین ایــــــــن آدم های آدم، فقط بایـــــــد عاقلانــــــــــه زندگــی کرد؛ نه عاشقانه ! 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۲ هميشه يك وسوسه يك فكر ته ذهنم را قلقلك مي دهد نميداني چقدر دلم مي خواهد هر روز پاي اين گلدان مصنوعي يك ليوان آب بريزم و احمقانه سبز شدنش را به تماشا بنشينم!! 3 لینک به دیدگاه
seyed mehdi hoseyni 27119 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۲ يك شب از دست كسي باده اي خواهم خورد كه مرا با خود تا آن سوي اسرار جهان خواهد برد با من از هست به بود با من از نور به تاريكي از شعله به دود با من از آوا تا خاموشي دورتر شايد تا عمق فراموشي راه خواهد پيمود كي از آن سرمستي خواهم رست ؟ كي به همراهان خواهم پيوست ؟ من اميدي را در خود بارور ساخته ام تار و پودش را با عشق تو پرداخته ام مثل تابيدن مهري در دل مثل جوشيدن شعري از جان مثل باليدن عطري در گل جريان خواهم يافت مست از شوق تو از عمق فراموشي راه خواهم افتاد باز از ريشه به برگ باز از بود به هست باز از خاموشي تا فرياد سفر تن را تا خاك تماشا كردي سفر جان را از خاك به افلاك ببين گر مرا مي جويي سبزه ها را درياب با درختان بنشين كي ؟ كجا ؟ آه نمي دانم اي كدامين ساقي اي كدامين شب منتظر مي مانم 3 لینک به دیدگاه
ooraman 22216 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۹۲ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﻭﺳﻂ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺗﺐ ﻋﺮﻕ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﺑﯿﺪﺍﺭﻡ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﮕﻮﯾﯽ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﯼ.... 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۹۲ خسته امــــــــــــ از زمیــــــن و از زمــــــــــان؛ دلمـــــ نگـــــــاه می خـــــــواهد نگاهـــــی از ســـــر شــــــوق کــــــه از آن طـــــــــرف چـــــــــــــهــا راه آمــــدنـــــم را بنگــــــــرد... 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۹۲ [TABLE=class: tborder, width: 100%, align: center] [TR] [TD=class: alt1] "پـیـر" شـــدن رو چـــی تــعــریــف مـیــشــه کــرد ؟ زمـــانــی کـه پــوسـتــت چــروک مــیــشــه ؟زمـــانــی کـه بـدنـت از نـا و نـفـس مـی افــتـه ؟ زمـــانــی کـه عــدد ِ سـنـت رســید بـه 80 یـا شـایـد هـم 90 ؟ یا زمـــانــی کـه وقـتـی تـوی آیـنـه نـیـگـا مـی کـنـی ، حــس مـی کــنــی چــشــمــات خـســتــه ان و اون خـسـتـگـی از کـمـبـــود ِ خـــواب نـیـسـت از نـــبــود ِ مـــرگــه یـا اون مـوقـع کـه خـسـتـه شــدی از زنـدگـی یـا شـایـد حـتـی زمـــانــی کـه وقـتـی بـه هـر کـاری فـکـر کـنـی کـه انـجـام بــدی یـا نـه ، آخـرش بـه ایـن جـمـلــه بـر مـی خـوری : " کـــــــــه چـــــــــــی بـــــــــــشـــــــه ؟ " حـتـی مـیـشـه "پـیـر" شـدن رو تـعــریـف کـرد بـه زمـــانــی کـه صـبــح کــه از خـواب پــا مـیـشـی ، هـیـچـــی نــیــســت کــه بـهـش امــیــد داشــتــه بــاشــی ! بــه قــول ِ خــارجــی هــا ، نــاتـیـگ تــوو لــووک فــور-وارد تــوو یــا شـایـد "پـیـر" شــدن یـعــنـی مــنــتــظــر ِ مـرگ نـشـسـتــن ... امــیـدم بـه خـداونـد ِ بزرگه امـا مــدت هــاســت مــنــتــظــرم .. [/TD] [/TR] [TR] [TD=class: alt2] [/TD] [TD=class: alt1, align: left] [/TD] [/TR] [/TABLE] 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده