mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ من خيلي سخت دوستش دارم و او خيلي راحت نمي فهمد... __________________ "ﮐﺎﺵ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺧﺮﺍﺏ ﻧﻤﯿﺸﺪ" 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ گفتنــد عشقـ آنـ استـ که به او نرسی و مـنــ میدانـم چـــــرا چـونـ در دنیای مــآ کــســی نیستـــــ که "زنانه عاشقـــ شود" و "مــردانـه بایستـــــد"... 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ این روزها بیشتر از هر زمانی دوست دارم خودم باشم !! دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم و نه هراس از دست دادن را ..... هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد دلم هوای خودم را کرده است ... همین... 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ هر چقدر هم که بگویی : تنهایی خوب است؛ هم من و هم تو میدانیم که: تنهایی خوب نیست … ولی چه میتوان کرد وقتی خوبی نمانده تا به تنهایی، واژه تنهایی را از تخته سیاه زندگی پاک کند … 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ تمــــــام فنــــجان های قـــهوه دروغ می گـــــفتند ،.. تـــــو بر نـــــــمی گردی . 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ امشب، مي نشينم بالاي سر خيالت تا تو بخوابي. تا تو آسوده بخوابي. امشب، تا صبح نگاهت مي کنم. وقتي که مي خوابي، چقدر از هميشه معصوم تری! دلم مي خواهد چشم بدوزم به چشمان نازنينت، وقتي خوابي. دلم مي خواهد بنشينم کنارت، مراقب باشم که کسي، چيزي، صدايي، پرده ي نازک خواب لطيفت را پاره نکند. رويا مي بيني؟ ... چه زيبا لبخند مي زني توي خواب! چقدر چشمان زيبايت آرامش مي بخشد توي خواب! تو چقدر آرامي...! دلم مي خواهد هميشه از اين آرامشت قرار بگيرم. دلم مي خواهد قرار هميشه برقرار من باشی ... 1 لینک به دیدگاه
a_ghadimi 4539 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ سهراب گفتی:چشمها را باید شست شستم ولی.... گفتی: جور دیگر باید دید دیدم ولی .... گفتی زیر باران باید رفت رفتم ولی .... او نه چشمهای خیس و شسته ام را....نه نگاه دیگرم را....هیچ کدام را ندید فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: ” دیوانه باران ندیده... 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۲ بعضی وقتا سکوت میکنی چون اینقدر رنجیدی که نمیخوای حرفی بزنی… بعضی وقتا سکوت میکنی چون واقعا” حرفی واسه گفتن نداری… گاه سکوت یه اعتراض … گاهی هم انتظار… اما بیشتر وقتا سکوت واسه اینه که هیچ کلمه ای نمیتونه غمی که تو وجودت داری توصیف کنه! 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۲ ديريست از خداحافظي ها غمگين نميشوم؛ به کسي تکيه نميکنم . از کسي انتظار محبت ندارم؛ خودم بوسه ميزنم بر دستانم ؛ سر به زانو هايم ميگذارم و سنگ صبور خودم ميشومچقدر بزرگ شدم يک شبه 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۲ شنیده بودم که وقتی دل تنگ و ناراحت میشوی وقتی دلت میگیرد همانی تو را ارم میکند که دل تنگش هستی دقیقا این حس کردم وقتی غصه دار میشم و کلی ناامید تا میام و غیر مستقیم هم برای عشقم دردودل میکنم طوری اروم میشم که انگار عشقم از راه دور داره باهام حرف میزنه و اشکهام پاک میکنه و میگه اروم بگیر بذار بیام به خدمتت میرسم اما واقعا وقتی تنها از احساسم برای عشقم مینویسم اروم میشم و چقدر سخته که نمیدونم کی میتونم دوباره با عشقم قدم بزنم و اروم با هم از احساسمون بگیم تا دوباره کنارش ارامش بگیرم 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۲ سر بر شانه کسی بگذار که تمام قلبش از ان توست سر بر شانه کسی بگذار که یادت همیشه و هر لحظه با اوست سر بر شانه کسی بگذار که در تمام لحظات کنارت باشد و بماند سر بر شانه کسی بگذار که هر بار دیدن اشکت او را داغون میکند و با تو اشک میریزد سر بر شانه کسی بگذار که با دیدن لبخندت دوباره جان میگیرد و با دیدن غمت میمیرد سر بر شانه کسی بگذار که حتی غرورش نیز تو را انقدر دوست دارد که بخاطرت میشکند سر بر شانه کسی بگذار که خودت را میخواهد نه انکه تنها قسمتی از وجودنت ان را شیفته خود کرده روزی که ان قسمت را از دست بدهی او را هم از دست خواهی داد سر بر شانه کسی بگذار که دوستت دارمهایش برای توست نه همه و حتی هر لحظه در نگاهش و کلامش دوست داشتنت را حس کنی 1 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۲ شیرین بهانه بود ! فرهاد تیشه میزد تا نشنود صدای مردمانی را که در گوشش میخواندند دوستت ندارد ...! 5 لینک به دیدگاه
a_ghadimi 4539 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۲ دلم برای حضور و غیاب مدرسه خیلی تنگ شده اون موقع ها انگار واسه کسی مهم بود باشم یا نباشم... 6 لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۲ می رسد روزی که بی هم می شویم یک به یک از جمع هم کم می شویم می رسد روزی که ما در خاطرات موجب خندیدن و غم می شویم گاه گاهی یاد ما کن ای رفیق می رسد روزی که بی هم می شویم 4 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۲ چقدر فهمیدنش سخت میشه... وقتی نمی تونی یه دلیل واسه بی رحمی روزگار پیدا کنی اون جایی که تو تمام سعیتو میکنی نرم برخورد کنی... ولی ناملایمات طوفان میشه و میزنه تو ذوق آرزوهات 1 لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۹۲ چقدر فهمیدنش سخت میشه... وقتی نمی تونی یه دلیل واسه بی رحمی روزگار پیدا کنیاون جایی که تو تمام سعیتو میکنی نرم برخورد کنی... ولی ناملایمات طوفان میشه و میزنه تو ذوق آرزوهاتتنها خداست که می داند بهترین، در زندگی تو چگونه معنی می شود پس به او اعتماد کن. 2 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۹۲ ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺑﺩار ؛ ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ "ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ" ﺑﺪﻫﺪ ، ﻧــﻪ ﺑــــﻮﯼ "ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ" 2 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۲ ديشب صداي تيشه از بيستون نيامد شايد به خواب شيرين فرهاد رفته باشد لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۲ من نه عاشق بودم ونه محتاج نگاهي كه بلغزد برمن من خودم بودم ويك حس غريب كه به صد عشق وهوس مي ارزد 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده