رفتن به مطلب

گلایه های بغض آلـود ...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 1.6k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد

 

میخواهی کودک باشی

 

کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد

 

و آسوده اشک می ریزد

 

بزرگ که باشی

 

باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی …

لینک به دیدگاه

بودنت رو به تلخی می کشد

 

نبودنت اما …

 

رو به مرگ…شاید!

 

یاد حرف مادر بزرگ می افتم …

 

” می دونم تلخه ! اما باید مثل دوا بخوریش! “

  • Like 2
لینک به دیدگاه

برای بعضـــی دردهـا نــه میتوان گریــــــه کَــرد نـه میتوان فریــــــاد زد

 

برای بعضـــی دردها فقـــط میتوان نگــــاه کَرد و بی صـــــدا شکست …

  • Like 3
لینک به دیدگاه

در آینه مردی دارد بغض می کند

 

بیایید بغلش کنید

 

پشتش را بمالید

 

به او بگویید همه چیز درست می شود

 

دلش می خواهد کمی دروغ بشنود

 

آینه را پایین تر نصب کنید

 

گمانم دیگر به زانو در آمده

  • Like 6
لینک به دیدگاه

من تو را نمی سرایم !..

 

 

 

 

 

 

تو ...

 

خودت در واژه ها می نشینی ..!

 

خودت قلم را وسوسه می کنی !!

 

و شعر را بیدار می کنی !!

 

  • Like 7
لینک به دیدگاه

درست که زجر ماهها صبوری مرا سوزاند

 

اما باز هم کشنده نبود...!

 

کشنده ان بود که تمام شرافت و صداقت من را

 

بزرگترین اشتباه زندگیت نام گذاشتی...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

بر روی سنگفرشهای خیابان که قدم می زنم

همیشه با خود می اندیشم

شاید این آخرین گامی باشد که برمی دارم.

مهربان ، آهسته و سبک گام برمی دارم

تا کوچه از من به نیکی یاد کند.

  • Like 4
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...