پاییزان 3604 ارسال شده در 16 دی، 2012 نمی دانم گنجشک ها که آن قدر شبیه به هم هستند ، چطور همدیگر را می شناسند !؟ و نمی دانم.... چقدر شبیه من هست که تو دیگر من را نمی شناسی 8
Mr.101 27037 ارسال شده در 16 دی، 2012 خوب به خودت نگاه کن، ببین چی داری از من جز اینکه صد تا دنیا ، فاصله داری از من فاصله مون یه دنیاس، پس انتها نداره مامال هم نمیشیم ، تو روز و من ستاره ، تو روز و من ستاره نه قلب تو بند منه ، نه فکرمی همیشه بیا بهم دروغ نگیم ، اینجوری حل نمیشه نه یاد من مونده نه تو ، که قلب کی نهیفه مسلما بیشتر از این ، حافظه مون ضعیفه 8
sam arch 55879 ارسال شده در 16 دی، 2012 این بار سُنت شکنی می کنم! بغضم از شادی ست.....نه از گله! و چه زیبا که بغض شادی....زود جاری می شود در صورت با پوشش اشک... بر خلاف گله که تا خفه نکند تو را... اشک نمی پوشد. 8
little girl 150 ارسال شده در 16 دی، 2012 ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد در دام مانده باشد صیاد رفته باشد آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد امشب صدای تیشه از بیستون نیامد شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد از آه دردناکی سازم خبر دلت را وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت؟ با صد امیدواری ناشاد رفته باشد شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد پرشور از "حزین" است امروزکوه و صحرا مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد 7
azarafrooz 14221 ارسال شده در 17 دی، 2012 خاطرات خیلی عجیبند !!! گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه میکردیم . . . گاهی گریه میکنیم به یاد روزهایی که میخندیدیم . . . !!! 8
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 21 دی، 2012 چون دید رخ زرد من آن شهره نگار گفتا که دگر به وصلم امید مدار زیرا که تو ضد ما شدی در دیدار تو رنگ خزان داری و من رنگ بهار مولانا 6
پاییزان 3604 ارسال شده در 21 دی، 2012 همه مرا به خنده های با صدا می شناسند این بالش بیچاره به گریه های بی صدا از این جا احمق بودنت شروع می شود وقتی می فهمی موجود دیگری را بیشتر از خودت دوست داری 5
پاییزان 3604 ارسال شده در 21 دی، 2012 یک تلنگر هم کافی بود برای این که بشکنم به هر حال ممنون از مشتت... 5
شــاروک 30242 ارسال شده در 21 دی، 2012 مـــن مــــــی روم ! تـــو مـــــی مــــانــی بــا دنـیــایـــی از خــــاطـــــرات . . . راســتـــی آن روز کـــــه دلـــــداده تــو شــــدم یــادت هست ؟ از آن جــا بـــه بـــعــدش را پـــاک کــــن . . . ! 4
*mishi* 11920 ارسال شده در 22 دی، 2012 وقتی کــه نیستی شکـــــ دارم که بیایی وقتی هم که می آیــــی مطمئن نیستـــــــم که میمانی وقتی هــــم که میروی نمیدانم که باز میگردی یا نــه… این دو دلــــــــی ها دو راهـــــــی ها دوگانگـــــی ها مرا خواهد کشت.. بیـــــــــــا… و یا یک بار برای همیشه نیـــــــــــا 7
پاییزان 3604 ارسال شده در 23 دی، 2012 هیچ انتظاری از کسی ندارم و این نشان دهنده قدرتم نیست مسئله ، خستگی از اعتماد های شکسته است 5
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 23 دی، 2012 دلم تنگ است . بيا اي روشن .... اي روشنتر از لبخند شبم را روز کن در زير سرپوش سياهي ها دلم تنگ است . بيا بنگر چه غمگين و غريبانه در اين ايوان سرپوشيده وين تالاب مالامال دلي خوش کرده ام با اين پرستوها و ماهي ها و اين نيلوفر آبي و اين تالاب مهتابي. شب افتاده است و من تنها و تاريکم .... و در ايوان من ديريست در خوابند پرستوها و ماهي ها و آن نيلوفر آبي بيا اي مهربان با من ! بيا اي ياد مهتابي 4
sweetest 4756 ارسال شده در 23 دی، 2012 می شود به فنجانی چای مست شوی به سیگاری نئشه و به لبخندی کامیاب ! اگر "او" یی که باید ... روبرویت نشسته باشد !!! 3
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 24 دی، 2012 کس نیست در این گوشه فراموشتر از من وز گوشه نشینان تو خاموشتر از من هر کس به خیالیست هم آغوش و کسی نیست ای گل به خیال تو هم آغوشتر از من می نوشد از آن لعل شفق گون همه آفاق اما که در این میکده غم نوشتر از من افتاده جهانی همه مدهوش تو لیکن افتاده تر از من نه و مدهوشتر از من بی ماه رخ تو شب من هست سیه پوش اما شب من هم نه سیه پوشتر از من 2
azarafrooz 14221 ارسال شده در 24 دی، 2012 خدایا ساده از خطاهایم بگذر. همانگونه که ساده از آرزو هایم گذشتی... 3
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 25 دی، 2012 می گویــند عشق آن است کــه به او نرســـی و مــــن می دانـ ــــم چـــــرا ؛ زیـــرا در روزگــار مــن کسی نیســـت کــه زنـــانه عــاشق شــود و مـــردانــه بایســـ ــتد ! 3
Mr.101 27037 ارسال شده در 25 دی، 2012 دلم راتهدید کرده ام بهانه ات را نگیرد...وگرنه میدهم دوباره بسوزانیش...:icon_razz: 3
YAGHOT SEFID 29302 ارسال شده در 25 دی، 2012 مــن بی تو بودن را… با پرنده های ایوان با دو خط شعر شاملو... با ابرهای نمناک آسمان با غزلی از حافظ *به همین سادگی* به سر میکنم! 3
ارسال های توصیه شده