*Sanaz* 10640 ارسال شده در 26 اردیبهشت، 2012 درد تنهایی کشیدن مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفید شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی...! و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام... تو هر چه میخواهی مرا بخوان دیوانه خود خواه بی احساس....... نمیــــــــفروشــــــــــم..! 10
ترانه18 8013 ارسال شده در 26 اردیبهشت، 2012 انتظار را از کوچه های ِ بن بست بیاموز که دل خوش به تماشای ِ هیچ رهگذری نیستند چشم به راه آمدن ِ کسی می نشینند که اگر بیاید ، ماندنی ست. 9
*mishi* 11920 ارسال شده در 27 اردیبهشت، 2012 ای نا رفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر نا مردیت را خنجری از پشت در قلبم فرو رفت پشت سرم را نگاه کردم .. کسی جز تو نبود 9
ترانه18 8013 ارسال شده در 28 اردیبهشت، 2012 دنبــــال بهـــانه اـے بــــراـے گـ ـ ـریه مــے گـــــردم ... اخـــــم هاـے "تــــو" کجاستــــ !!؟ ... 8
*Sanaz* 10640 ارسال شده در 29 اردیبهشت، 2012 حرف دل را اگر نگویی میشود درد دل اما اگر شد درد دل آن را به راحتی باز گو مکن . بگذار تا گوش جانی پیدا شود برای آن.... 9
MEMOLI 8954 ارسال شده در 29 اردیبهشت، 2012 امان از بهانه هایی که باید برایشان تا خود صبح یواشکی یواشکی اشک بریزی ... 6
ترانه18 8013 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 بـــر کـــف ِ دســتم ... دانه ای کـه نبـــاشـد .. تـــو هــم پـَـر میـکـشی گـنجـــشک ...! 6
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]مراقب حرفهایت، احساساتت، واکنشهایت باش"!!! آخر آدمها خوب بلدند یک روزی ، یک جایی، یک جوری به رخت بکشند تمامش را..[/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]دلم یک اتفاق می خواهد! یک تلفن نا آشنا با بی میلی تمام جواب دهم و صدای تو...[/h] 3
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]در چشمان تو جادویی است که نمی شود توصیف کرد حتی با تمامی واژه های قشنگ روزگار چیزی که می شود دلیل برای بودن … و از تو سرودن چیزی به نام جادوی چشمان تو [/h] 2
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]منتظر هیچ دستی در هیچ جاى این دنیا نباش .... اشك هایت را با دست هاى خودت پاك كن ؛ كه همه رهگذرند......! [/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]نمیدانم چرا چشمانم, گاهی بی اختیار خیس می شوند ... ! می گویند : حساسیت فصلی است ! آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم ... ![/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 و من که دیگر حتی لحظه هایم آفتابی نمیشود....بمن میگفتند این حساس ترین فصل زندگیست.... .فصل عاشق شدن....از من که گذشتی....از همه گذشتم....این ابرها گاهی تنهاییم را بیادت می آورند ...نگران نباش من جای تو وچشمانت همیشه خیس میمانم 2
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]چه بدهکارم من به خودم ....به ایمانم... به روحم .... بابت تمام "دوستت دارم" هایی که نگفتم و بلعیدمشان .... تا ثابت کنم ، روشنفکرم..... تا بگویم منطقی هستم ........... و نبودم [/h] 4
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]دلتنگ یعنی روبروی دریا ایستاده باشی و خاطره ی یک خیابان خفه ات کند .......![/h] 2
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]هی کافه چی ! میزهایت را تک نفره کن ....نمی بینی ؟! همــــــه تنهاییـــــــــــــــم !![/h] 5
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]خوشــبختی هایم را با عجله در ســرنوشــتم نوشته بودند ... بد خط بود ، روزگــار آنها را نتوانست بخواند ... ![/h] 2
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h][h=6]کسی می آید کسی می آید کسی که در دلش با ماست در نفسش با ماست در صدایش با ماست کسی که آمدنش را نمی شود گرفت و دستبند زد و به زندان انداخت کسی که زیر درختهای کهنه ی یحیی بچه کرده است و روز به روز بزرگ میشود[/h] 3
taghdir 2528 ارسال شده در 2 خرداد، 2012 [h=6]دعــــــای بــــاران چــــرا....!؟! دعــــای عشــــق بخــــوان این روزها دلـــــها تشـــنه ترند تا زمیــــن خــــــدایــــا کمی عشـــــق ببــــار ...[/h] 4
ارسال های توصیه شده