رفتن به مطلب

گلایه های بغض آلـود ...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 1.6k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

روایت ِ غـریـبـیـسـت ، قـصـه ے ِ مـریـَم ِ مـُقـدَس . .

دلـم "بـاردار" ِ نـگـاهـت شـده

بــے آنـکـه بـه چـشـمـانـَم حـتـّی "زل" زده بـاشــے . .

پـسـرک ِ نــجـیـب زاده ....

لینک به دیدگاه

اینجا دنیاست ..

 

هیچ چیز جای ِ خودش نیست !

 

زنـــدگی ..

 

آدم هـــا ..

 

قلب هـا ..

 

یا یکی بی دل است !

 

یا دو دل !

 

...

 

یکی هم اینجــا...

 

بی تــو ..

 

دل توی ِ دلش نیست !

لینک به دیدگاه

چــه زیبــاست وقتـی میفهمـی

کسـی زیــر ایـن گنبد کبــود

انتظــارت را میـکشد

چــه شیــرین است

 

طعــم چنـد کلمــه کــه میگــوید :

" کجــایــی" .....؟

لینک به دیدگاه

بازی روزگار را نمی فهمم! من تو را دوست می دارم... تو دیگری را... دیگری مرا... و همه ما تنهاییم داستان غم انگیز زندگی این نیست که انسانها فنا می شوند ، این است که آنان از دوست داشتن باز می مانند. همیشه هر چیزی را که دوست داریم به دست نمی آوریم پس بیاییم آنچه را که به دست می آوریم دوست بداریم. انسان عاشق زیبایی نمی شود. بلكه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست! انسان های بزرگ دو دل دارند: دلی که درد می کشد و پنهان است ، دلی که میخندد و آشکار است. همه دوست دارند که به بهشت بروند، ولی کسی دوست ندارد که بمیرد . عشق مانند نواختن پیانو است. ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری، سپس قواعد را فراموش کنی و با قلبت بنوازی. دنیا آنقدر وسیع هست که برای همه مخلوقات جایی باشد پس به جای آنکه جای کسی را بگیریم تلاش کنیم جای واقعی خود را بیابیم. ‏اگر انسانها بدانند فرصت باهم بودنشان چقدر محدود است محبتشان نسبت به یکدیگر نامحدود می شود. عشق در لحظه پدید می آید. دوست داشتن در امتداد زمان. و این اساسی ترین تفاوت میان عشق و دوست داشتن است. راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود. انسان چیست ؟ شنبه: به دنیا می آید. یكشنبه: راه می رود. دوشنبه: عاشق می شود. سه شنبه: شكست می خورد. چهارشنبه: ازدواج می كند. پنج شنبه: به بستر بیماری می افتد. جمعه: می میرد

لینک به دیدگاه

بیهوده نمناک می شود...بدون آن که دل خبردار شود....

چشم را می گویم....

سدی هم بند نمی کند...سیل اشکانش را....

ولی....ولی.....خوش است حالش....

چون آنکه کنارش نشسته و با حسرت او را می نگرد...بغض کرده....آرزوی اشک دارد....

لینک به دیدگاه

[h=6]در انتهای هر سفر

در آيينه

دار و ندار خويش را مرور می‌ كنم

اين خاک تيره اين زمین

پاپوش پای خسته ام

اين سقف كوتاه آسمان

سرپوش چشم بسته ام

اما خدای دل

در آخرين سفر

در آيينه به جز دو بیکرانه كران

به جز زمين و آسمان

چیزی نمانده است

گم گشته ام، كجا

نديده ای مرا؟

---

حسین پناهی[/h]

لینک به دیدگاه

چــرا آدمـــا نمیـــدونن بعضــــــــی وقتهــــا خـــــداحافـــــظ یعنـــــــی :

" نــــذار برم "

یعنـــــــی بــرم گــــردون

... بگــــــو :

"خدافــــظ و زهــــر مـــار!!!!!!!

بیخــــــود کــــردی میگی خدافـــــظ

مگـــــه میـــذارم بــــری؟!!

مــــــگه الکیــــــــه!!!!"

 

چــــــــرا نمیـــــفهمـــــن نمیخــــــــوای بری؟!!!

چـــــــــرا میـــــــذارن بــــری.

لینک به دیدگاه

تنها معمایــ ــ ــ بزرگــ ـــ ــ زندگی ام

 

 

که هنوز حـــَـــل نشده این است که ….

 

 

چه شد اینطور دلباخته ات شدم؟؟؟

 

 

آن هم کسی مثل من……

 

 

که از کنار عشق رد هــ ــــ ــم نمیشد !

wnb7no8p6e7pdh1qedwe.jpg

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...