الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ مشارکت محلی در مرحله ی تصمیم گیری هم میتونه اتفاق بیوفته. عسكش ديده نيميشه! 1 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ من با شهرداری هایی که روساش یک مشت آدمی هستند که متاسفانه اکثرشون را تو شهر خودم میدانم چه آدم های نامردی هستند،هیچ همکاری نمیکنم. اما اگر کشور دیگری بودم،حاضر بودم زباله ها را هم با دست از کف خیابان برای کمک به شهرم جمع کنم. 5 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ من با شهرداری هایی که روساش یک مشت آدمی هستند که متاسفانه اکثرشون را تو شهر خودم میدانم چه آدم های نامردی هستند،هیچ همکاری نمیکنم. اما اگر کشور دیگری بودم،حاضر بودم زباله ها را هم با دست از کف خیابان برای کمک به شهرم جمع کنم. چيكار با رؤسا و مسئولاش داري؟؟ هر اتفاقي بيفته و هر تغيير مثبتي كه ايجاد بشه براي خودته...نتيجشو تو ميبيني! اگه با پليسا هم مشكل داشته باشي...بد رانندگي مي كني؟؟ كمك به نظم و امنيت نمي كني؟ 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ من با شهرداری هایی که روساش یک مشت آدمی هستند که متاسفانه اکثرشون را تو شهر خودم میدانم چه آدم های نامردی هستند،هیچ همکاری نمیکنم.اما اگر کشور دیگری بودم،حاضر بودم زباله ها را هم با دست از کف خیابان برای کمک به شهرم جمع کنم. خب این یه جوابه. یعنی فضای سیاسی روی تصمیمت تاثیر گذاشته. حالا فرض کن شهرداری غیر دولتی شده و بودجه اش رو کاملا خودش تامین میکنه و یه شهردار خوب اومده که تو هم مایلی که باهاش همکاری کنی. همه چیز مطلوبه! اون موقع توی چه مرحله ای از پروژه مشارکت میکردی؟ مثلا اگر ازت میخواستن توی یه زمینه ای کمک کنی ، چه کار میکردی؟ 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ چيكار با رؤسا و مسئولاش داري؟؟ هر اتفاقي بيفته و هر تغيير مثبتي كه ايجاد بشه براي خودته...نتيجشو تو ميبيني! اگه با پليسا هم مشكل داشته باشي...بد رانندگي مي كني؟؟ كمك به نظم و امنيت نمي كني؟ یک امری داریم مثل نظافت شخصی و عمومی،که بنده تو اون حوزه وظایفم را انجام میدم. اما کاری نمیکنم که به نفع یک مشت مفت خور باشه. اون کشوری که شما میبینین مردم با شهرداری همکاری میکنند،اعضای شهرداری از خود مردم هستند نه نوکر و دست نشانده و پاچه خوار یک نفر. اگر بنا به همکاری باشه ترجیح میدم خودم و با کمک یک عده انجام بدم نه اینکه به مسئول ریاکار کمک کنم. 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ نه اصلا مشارکت نمیکنم. میتونم دلیلشو بپرسم؟ لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ یک امری داریم مثل نظافت شخصی و عمومی،که بنده تو اون حوزه وظایفم را انجام میدم. اما کاری نمیکنم که به نفع یک مشت مفت خور باشه. اون کشوری که شما میبینین مردم با شهرداری همکاری میکنند،اعضای شهرداری از خود مردم هستند نه نوکر و دست نشانده و پاچه خوار یک نفر. اگر بنا به همکاری باشه ترجیح میدم خودم و با کمک یک عده انجام بدم نه اینکه به مسئول ریاکار کمک کنم. خب همون...! اصلا فكر كن شهرداري هيچي! خودت واسه بهتر شدن شهرت كاري مي كني؟؟ پ.ن: فكر كنم موضوع تاپيكو عوض كردم! منو نزن محمدمهدييييييييييييييييي :4chsmu1: لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ خب این یه جوابه. یعنی فضای سیاسی روی تصمیمت تاثیر گذاشته.حالا فرض کن شهرداری غیر دولتی شده و بودجه اش رو کاملا خودش تامین میکنه و یه شهردار خوب اومده که تو هم مایلی که باهاش همکاری کنی. همه چیز مطلوبه! اون موقع توی چه مرحله ای از پروژه مشارکت میکردی؟ مثلا اگر ازت میخواستن توی یه زمینه ای کمک کنی ، چه کار میکردی؟ بله دقیقا روی تصمیم اثر گذاشته،چون واقعا اکثرشون آدم های کثیفی هستند که واقعا خون مردم را تو شیشه کرده اند. اینجا یک آدم بیسوادی که قبلا چماق به دست بوده،الان معاون شهرداره و راحت کلاهبرداری میلیاردی میکنه و کسی بهش کاری نداره. گفتم،اگر در کشوری با شهرداری های مردمی بودم،از هرگونه کمک بدون مزد تا حدی که زمان و توانایی بهم اجازه بده،دریغ نمیکردم. 3 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ خب همون...!اصلا فكر كن شهرداري هيچي! خودت واسه بهتر شدن شهرت كاري مي كني؟؟ تنها کمکی که میتونم بکنم این است که هیچگونه آسیبی به فضای شهری و عمومی نرسانم. و تا میتونم مطالعاتم را در زمینه نگهداری طبیعت و فضای شهری بالا ببرم. اما میگم با این وضعیت فعلی باهاشون همکاری نمیکنم. شاید هم درست نباشه این طرز تفکرم،اما حس تنفر عجیبی نسبت به یک عده پیدا کردم. 3 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ بله دقیقا روی تصمیم اثر گذاشته،چون واقعا اکثرشون آدم های کثیفی هستند که واقعا خون مردم را تو شیشه کرده اند. اینجا یک آدم بیسوادی که قبلا چماق به دست بوده،الان معاون شهرداره و راحت کلاهبرداری میلیاردی میکنه و کسی بهش کاری نداره. گفتم،اگر در کشوری با شهرداری های مردمی بودم،از هرگونه کمک بدون مزد تا حدی که زمان و توانایی بهم اجازه بده،دریغ نمیکردم. درست میگی. اما خب مشارکت مردمی بیشتر از اینکه تاثیرش به حکومت برگرده به خود مردم برمیگرده. به طور مثال در حکومت های تمامیت خواه معمولا چیزی به نام مشارکت واقعی صورت نمیگیره. چون ساختار حکومتی همیشه از بالا به پائینه. همیشه مشارکت اسمی یا شعاری هستش. مثلا این برگه های مشارکت که صداو سیما همش تبلیغ میکنه، یه نوع مشارکت اسمیه. یعنی فقط با پول ملت کار داره. با شعور و نظرشون کاری نداره. اما مشارکت واقعی وقتی صورت میگیره که مردم کاملا در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری و مدیریت حضور کامل داشته باشند و تصمیماتشون موثر باشه. گاها توی تلویزیون میبینیم که مثلا توی خارج درختی رو میخوان توی یه محله ای قطع کنند اما ساکنین محل نمیذارن. این نتیجه ی مشارکت در مدیریت محله است. یعنی حس تعلق ، یعنی اخلاق و زندگی در سطحی بالاتر ... ولی با این حال بعضا به خاطر برخی مسائل هم شده زمینه برای مشارکت مردمی توی ایران فراهم شده. که خودش باز جای شکر باقی میذاره. 2 لینک به دیدگاه
terajedi21 2134 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ میتونم دلیلشو بپرسم؟ چون اکثرشون آدم های کثیفی هستند که واقعا خون مردم را تو شیشه کرده اند. آدم بیسوادی که قبلا چماق به دست بوده،الان معاون شهرداره و راحت کلاهبرداری میلیاردی میکنه و کسی بهش کاری نداره. بیشتر ادمایی که تو شهرداری کار میکنن غالبا گردن کلفت و بسیجی و پاسدار ووووو هستن هیچ قانون و مقرراتی براشون تعریف نشده قلدرن قلدر! 3 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ درست میگی. اما خب مشارکت مردمی بیشتر از اینکه تاثیرش به حکومت برگرده به خود مردم برمیگرده. به طور مثال در حکومت های تمامیت خواه معمولا چیزی به نام مشارکت واقعی صورت نمیگیره. چون ساختار حکومتی همیشه از بالا به پائینه. همیشه مشارکت اسمی یا شعاری هستش. مثلا این برگه های مشارکت که صداو سیما همش تبلیغ میکنه، یه نوع مشارکت اسمیه. یعنی فقط با پول ملت کار داره. با شعور و نظرشون کاری نداره. اما مشارکت واقعی وقتی صورت میگیره که مردم کاملا در فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری و مدیریت حضور کامل داشته باشند و تصمیماتشون موثر باشه. گاها توی تلویزیون میبینیم که مثلا توی خارج درختی رو میخوان توی یه محله ای قطع کنند اما ساکنین محل نمیذارن. این نتیجه ی مشارکت در مدیریت محله است. یعنی حس تعلق ، یعنی اخلاق و زندگی در سطحی بالاتر ... ولی با این حال بعضا به خاطر برخی مسائل هم شده زمینه برای مشارکت مردمی توی ایران فراهم شده. که خودش باز جای شکر باقی میذاره. آخه اين آدمايي كه من دورو برم ميبينم...نميشه به همشون اعتماد كرد! اگه قرار باشه نظر بدن و تغييري ايجاد بشه سعي مي كنن چيزايي بگن كه به نفع خودشون باشه...به نفع زندگي و خانوادشون! به همين راحتي نميشه مردم رو تو تصميم گيري شركت داد! 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 31 فروردین، ۱۳۹۰ آخه اين آدمايي كه من دورو برم ميبينم...نميشه به همشون اعتماد كرد! اگه قرار باشه نظر بدن و تغييري ايجاد بشه سعي مي كنن چيزايي بگن كه به نفع خودشون باشه...به نفع زندگي و خانوادشون! به همين راحتي نميشه مردم رو تو تصميم گيري شركت داد! اتفاقا دقیقا هدف مشارکت واقعی همینه که مردم بیان چیزایی بگن به نفع خودشون و خونوادشون. و اینکه به راحتی نمیشه مردم رو توی مشارکت واقعی شرکت داد دقیقا میشه گولی که معمولا مدیران و تصمیم گیران ما میخورند. و اینکه مردم رو توی شکل دهی محل زندگیشون مشارکت ندیم یعنی بزرگترین جنایت در حقشون. فرق ما با اونوریا توی این جور مسائل اینه. ما توی 4 سال میسازیم، توی 10 سال فکر میکنیم چخ جوری گندامونو جمع میکنیم! اونا 4 سال فکر میکنن توی 1 سال اجرا میکنن. مشارکت گیری هزینه ی زیادی نیست. بلکه یه نوع سرمایه گذاری طولانی مدته. 3 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ اتفاقا دقیقا هدف مشارکت واقعی همینه که مردم بیان چیزایی بگن به نفع خودشون و خونوادشون.و اینکه به راحتی نمیشه مردم رو توی مشارکت واقعی شرکت داد دقیقا میشه گولی که معمولا مدیران و تصمیم گیران ما میخورند. و اینکه مردم رو توی شکل دهی محل زندگیشون مشارکت ندیم یعنی بزرگترین جنایت در حقشون. فرق ما با اونوریا توی این جور مسائل اینه. ما توی 4 سال میسازیم، توی 10 سال فکر میکنیم چخ جوری گندامونو جمع میکنیم! اونا 4 سال فکر میکنن توی 1 سال اجرا میکنن. مشارکت گیری هزینه ی زیادی نیست. بلکه یه نوع سرمایه گذاری طولانی مدته. ببين منظور من از نفع اون چيزي نيست كه تو فكر كردي! مثلا...يكي مياد ميگه به نظر من اينجا اگه يه پاركي باشه واسه بازي بچه ها خوبه! ممكنه اون محلي كه طرف ميگه...محل پارك كردن ماشيناي مردم باشه! البته مثال خوبي نبود واسه رسوندن منظورم! هر تغيير بايد واسه همه خوب باشه...نه يه نفر! 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ طرح تفصیلی که تصویب شده و دیگه نزدیکاشه که برای اجر، ابلاغ بشه (اگه اشتباه نکنم). بنابراین خیلی از تصمیماتو گرفتن، حالا اینکه از نظرات ما در چه زمینه ای بخوان استفاده کنن مهمه. در هر حال، در وحله اول برخورد عوامل اجرایی برام مهمه.بعدش میبینم که خودشون چه برنامه هایی دارن، اگر چندتا آلترناتیو داشته باشن که خیلی عالی میشه. چون اولا این حس رو بهم میده که قبلا برای این کار، اندیشه شده، همچنین برای مردم تصمیم گیری خیلی راحت تر میشه. در واقع درصد بیشتری از مردم در فاز طراحی مشارکت داده میشن. در مقام ناظر، که همه ماشالا ناظر هستن. اگر کاشناس یا یه مقام اداری آستین بالا بزنه، منم هستم، وگرنه حاضر نیستم کارگری کنم براشون. چون نتیجه این کارم هیچ چیز خوشایندی برام نیس، هرچند که بهش تعلق خاطر داشته باشم. قبل از مشارکت مردم، یک مرحله بسیار مهم وجود داره و اون هم اعتماد سازی هست، اگر شورایاری محله یا شهرداری بتونه اعتماد مردم رو جلب کنه، با استقبال بیشتری روبرو میشه. خیلی خلاصه گفتم 3 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هر تغيير بايد واسه همه خوب باشه...نه يه نفر! هیچوقت نمیشه رضایت همگان رو تامین کرد. یکی از مهمترین دلیل هاش اینه که منافع مردم در یک موضوع، با هم یکسان نیست. 2 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هیچوقت نمیشه رضایت همگان رو تامین کرد. یکی از مهمترین دلیل هاش اینه که منافع مردم در یک موضوع، با هم یکسان نیست. خب آره! منافع مردم يكسان نيست...ولي بايد منفعت اكثريت رو در نظر گرفت! يه چيز ديگه هم هست..اونم اينه كه خيليا نميدونن بودن هرچيزي دليل داره! نمونش همين همسايه ما كه چندتا كارگر آورده بود و داشت ستون باربر خونه رو مي كند تا جاي پارك ماشينش باز شه! خب همه كه متخصص نيستن بخوان نظر بدن و نظرشون اجرا هم بشه! يكي مياد ميگه اين جوي آب رو برداريم خيابون عرضش زياد شه...يا به هر دليل ديگه اي! خب شايد اون بنده خدا ندونه كه جوي اب واسه چيه! نميشه به حرفش گوش كرد كه! 2 لینک به دیدگاه
MH.Sayyadi 14584 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ خب آره!منافع مردم يكسان نيست...ولي بايد منفعت اكثريت رو در نظر گرفت! يه چيز ديگه هم هست..اونم اينه كه خيليا نميدونن بودن هرچيزي دليل داره! نمونش همين همسايه ما كه چندتا كارگر آورده بود و داشت ستون باربر خونه رو مي كند تا جاي پارك ماشينش باز شه! خب همه كه متخصص نيستن بخوان نظر بدن و نظرشون اجرا هم بشه! يكي مياد ميگه اين جوي آب رو برداريم خيابون عرضش زياد شه...يا به هر دليل ديگه اي! خب شايد اون بنده خدا ندونه كه جوي اب واسه چيه! نميشه به حرفش گوش كرد كه! آخه یهو میبینی اونی که میگه جوی آب رو بکنی، میشه تصمیم گیر و حالا بیا درستش کن. :icon_pf (34): کلا مشکلات زیاده، ولی میشه حل کردش. مهمترین مشکل، کارفرمای نادان هست، چون هیچ رقمه نمیشه بهش حرف زد. مشکل بعدی پیمانکارهای نا اهل هستن که کار رو برای اندکی پول به فنا میدن. از مشاورا هم همین بس که تا حالا در ایران سابقه نداشته، یه پروژه ای به مشاور داده بشه و مشاور بگه که این پروژه نباید اجرا بشه. چون اگه همچنین چیزی بگه، فلان میلیون تومن پول از کَفِش میره. یه موضوع دیگه هم وجود داره، اینکه انسان همواره در حال تغییر هستش. ممکنه از یه چیزی امروز رضایت داشته باشه ولی پس فردا، نه! به عقیده من لزوما رضایت اکثریت منجر به بهبود کیفیت محیط شهری نمیشه. ممکنه تصمیمی که با رضایت اکثریت گرفته شده، در افقی کوتاه مدت جواب بده ولی بعدش... موضوع پایدار بودن طرح بسیار مهم هستش. 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ببين منظور من از نفع اون چيزي نيست كه تو فكر كردي! مثلا...يكي مياد ميگه به نظر من اينجا اگه يه پاركي باشه واسه بازي بچه ها خوبه! ممكنه اون محلي كه طرف ميگه...محل پارك كردن ماشيناي مردم باشه! البته مثال خوبي نبود واسه رسوندن منظورم! هر تغيير بايد واسه همه خوب باشه...نه يه نفر! چرا فکر میکنی بیان نظر هر فردی در این امر به معنای اعمال نظر حتمیه اون فرده. تا حالا توی یه کاری از دوستات مشارکت گرفتی؟ قرار نیست حتما نظر فردی اعمال بشه. مشارکت گیری در واقع زمینه ی تصمیم گیری رو فراهم میکنه. مشکل ما اینه که مشارکت رو با دعوا برای نفع فردی اشتباه میگیریم. البته تقصیری هم نداریم. توی جامعه ای بزرگ شدیم که اصلا مفهوم مشارکت جمعی را یادمان ندادند. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده