spow 44198 ارسال شده در 16 تیر، 2011 کارل گوستاو یونگ (روانشناس شهير سوئيسي و از شاگردان معروف فرويد كه در بحث ناخود آگاه جمعي از هم جدا شدند) فکر ميکند که اخلاق دو جور است : اخلاق بردگی و اخلاق اربابی. اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که 90 درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که ميگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی ميشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار ميشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج ميکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نميآید، این را مستقیم بهش حالی نکن،برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را،عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش،اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش... اما اخلاق اربابی، کاملا متفاوت است.افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس وهمسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف ميکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی پرده است و با هیچکس، حتی خودشان تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست. برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است. یونگ ميگوید افرادی که به اخلاق اربابی رسیده اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد شدگی پس ميدهند. آنها به رضایت درونی ميرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی ميمانند. 16
Alireza Hashemi 33392 ارسال شده در 16 تیر، 2011 دقیقا من این مسئله رو به عینه با چشم خودم دیدم مبنی بر اینکه آن کسی که به قول یونگ اخلاق اربابی داره همواره در حال سرزنش شدن و طردشدن از طرف اونهاست یه دوستی دارم عاقبت بچه مثبت و متاهد بچه مثبت نه از لحاظ اینکه ریش بزاره نماز اول وقت بخونه دنبال دختر نره ...نه بچه مثبت از لحاظ اجتماعی بهش میگیم پیام اخلاقی همواره در حال نصیحت کردنه ماست که چرا چراغ رو رد میکنید چرا آشغال آدامستون رو میندازین از تو چمن راه نریم خلاصه یه فردیه که در حد قوانین آمریکا و شخصیتی شبیه یه فرد تابعه کشورهای سطح بالاست.. فکر کنم این بشر تاحالا از نور بالای ماشینش به خاطر اینکه چشم بقیه اذیت نشه استفاده نکرده بوق که تو کارش نیست ساعت 11 همیشه خوابه گلهای باغچشونو آب میده بعضی وقتها ما از کاراش شاخ در میاریم میگیم تو الان تو سن پیری داری سیر میکنی شخصیت بنجامین باتن رو داری واسه همین اخلاقاشم دوستام کم کم رابطشون رو باهاش قطع کردن و من دارم احساس میکنم که داره تنها میشه ولی انگار از تنهایشم لذت میبره... 9
hilari 2413 ارسال شده در 16 تیر، 2011 .یونگ ميگوید افرادی که به اخلاق اربابی رسیده اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد شدگی پس ميدهند. آنها به رضایت درونی ميرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی ميمانند. 2
Abolfazl_r 20780 ارسال شده در 16 تیر، 2011 دقیقا من این مسئله رو به عینه با چشم خودم دیدم مبنی بر اینکه آن کسی که به قول یونگ اخلاق اربابی داره همواره در حال سرزنش شدن و طردشدن از طرف اونهاست یه دوستی دارم عاقبت بچه مثبت و متاهد بچه مثبت نه از لحاظ اینکه ریش بزاره نماز اول وقت بخونه دنبال دختر نره ...نه بچه مثبت از لحاظ اجتماعی بهش میگیم پیام اخلاقی همواره در حال نصیحت کردنه ماست که چرا چراغ رو رد میکنید چرا آشغال آدامستون رو میندازین از تو چمن راه نریم خلاصه یه فردیه که در حد قوانین آمریکا و شخصیتی شبیه یه فرد تابعه کشورهای سطح بالاست.. فکر کنم این بشر تاحالا از نور بالای ماشینش به خاطر اینکه چشم بقیه اذیت نشه استفاده نکرده بوق که تو کارش نیست ساعت 11 همیشه خوابه گلهای باغچشونو آب میده بعضی وقتها ما از کاراش شاخ در میاریم میگیم تو الان تو سن پیری داری سیر میکنی شخصیت بنجامین باتن رو داری واسه همین اخلاقاشم دوستام کم کم رابطشون رو باهاش قطع کردن و من دارم احساس میکنم که داره تنها میشه ولی انگار از تنهایشم لذت میبره... ولی فکر کنم طبق تعریف ها دوستتون اخلاق بردگی داره ها؟؟؟ من تا حدود زیادی اخلاقم بردگیه. ولی گاهی وقتا هم اربابی رفتار میکنم. تا نهایت ممکن سعی میکنم بردگی باشه ولی در بعضی موارد و در مورد بعضی افراد اربابی رفتار میکنم.:167: البته به نظرم درستش اینه که انسان روح انعطاف پذیری داشته باشه و گزینشی عمل کنه تا نه سیخ بسوزه و نه کباب. هرچند که خیلی سخته و گاهی انسان دچار دوگانگی شخصیتی میشه. یه مورد دیگه هم اینکه تو جامعه ما خیلی از این نظریه ها جواب نمیده. مثلا میبینی یه نفر اخلاقش خیلی هم اربابیه ولی دور و برش هم شلوغه. کلا ما یک نمونه استثنا از بشریم که به زبان ساده هیچ قانون و فرمولی در موردمون به طور کامل صدق نمیکنه. 4
VINA 31339 ارسال شده در 16 تیر، 2011 کارل گوستاو یونگ (روانشناس شهير سوئيسي و از شاگردان معروف فرويد كه در بحث ناخود آگاه جمعي از هم جدا شدند) فکر ميکند که اخلاق دو جور است : اخلاق بردگی و اخلاق اربابی.اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که 90 درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که ميگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی ميشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار ميشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج ميکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نميآید، این را مستقیم بهش حالی نکن،برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را،عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش،اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش... اما اخلاق اربابی، کاملا متفاوت است.افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس وهمسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف ميکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی پرده است و با هیچکس، حتی خودشان تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست. برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است. یونگ ميگوید افرادی که به اخلاق اربابی رسیده اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد شدگی پس ميدهند. آنها به رضایت درونی ميرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی ميمانند. من دقیقا برعکسم همیشه در حال ماست مالی کردنم میشم برده ای 3
Neutron 60966 ارسال شده در 16 تیر، 2011 رضایت درونی و طرد شدن! یاد مرحوم حسین پناهی افتادم که فکر میکردند دیوانه است... 1
سیندخت 18786 ارسال شده در 16 تیر، 2011 عالی کسایی که اخلاق بردگی دارن فقط زندگی می کنن برای دیگران. نفس می کشن برای رضایت دیگران. و تنها دیگران هستن که از زندگی اون ها لذت می برن نه خودشون. حتی گاهی ممکنه جمعیت به ظاهر زیادی از دوستان رو هم کنار خوشون ببینن. اما عمق وجودشون نوعی خلا رو احساس می کنن. خلایی که آروم آروم می تونه طرف رو مسموم کنه و بکشه ! اما افرا دارای اخلاق اربابی اگرچه به ظاهر شاید مورد پسند نباشن و طرد شده به نظر بیان، اما مهم ترین ویژگی که دارند رضایت درونیه که با میلیونه ها توجه و رضایت بیرونی قابل تعویض نیست. آرامشی غیر قابل توصیف. البته گاهی افراد به طور مطلق این دو ویژگی رو ندارن و بین این دو اخلاق بسته به شرایط زمانی مختلف در حال نوسانن. 3
VINA 31339 ارسال شده در 16 تیر، 2011 عالیکسایی که اخلاق بردگی دارن فقط زندگی می کنن برای دیگران. نفس می کشن برای رضایت دیگران. و تنها دیگران هستن که از زندگی اون ها لذت می برن نه خودشون. حتی گاهی ممکنه جمعیت به ظاهر زیادی از دوستان رو هم کنار خوشون ببینن. اما عمق وجودشون نوعی خلا رو احساس می کنن. خلایی که آروم آروم می تونه طرف رو مسموم کنه و بکشه ! اما افرا دارای اخلاق اربابی اگرچه به ظاهر شاید مورد پسند نباشن و طرد شده به نظر بیان، اما مهم ترین ویژگی که دارند رضایت درونیه که با میلیونه ها توجه و رضایت بیرونی قابل تعویض نیست. آرامشی غیر قابل توصیف. البته گاهی افراد به طور مطلق این دو ویژگی رو ندارن و بین این دو اخلاق بسته به شرایط زمانی مختلف در حال نوسانن. هر کی رضایت درونی رو تو یه چی میبینه نمیشه تفکیک کرد یکی حس میکنه از حقش بگذره بده به دیگری ارومتره، این نمیشه جز بردگی ، اگرچه به ظاهر جز هموناس اما در حقیقت اربابیه من فکر نمیکنم هیچ ادمی اخلاق بردگی داشته باشته چون هر کی هر کاری میکنه واسه صعود و پیشرفتشه هیچکی خودشو فدای دیگری نمیکنه 3
سارا-افشار 36437 ارسال شده در 16 تیر، 2011 به نظرم افرادی که دارای اخلاق بردگی هستند خیلی واضح میشه تشخیص داد موقع صحبت کردن دقت کنید وختی کسی حرفی رو که اونا میزنن رو رد می کنه فوری میگه اره منم همونو می گم دیگه منظور منم اینجوری یا بگی من برخلاف تو اصلا از رنگ فلان خوشم نمیاد فوری حرف قبلیشو عوض می کنه میگه خب منم نمی گم که واقعا رنگ مورد علاقه منه نه اصلا ............... والی اخر 1
سیندخت 18786 ارسال شده در 16 تیر، 2011 هر کی رضایت درونی رو تو یه چی میبینه نمیشه تفکیک کردیکی حس میکنه از حقش بگذره بده به دیگری ارومتره، این نمیشه جز بردگی ، اگرچه به ظاهر جز هموناس اما در حقیقت اربابیه من فکر نمیکنم هیچ ادمی اخلاق بردگی داشته باشته چون هر کی هر کاری میکنه واسه صعود و پیشرفتشه هیچکی خودشو فدای دیگری نمیکنه آره به هرکس در عالم بیرون برای پیشرفت خودش کار می کنه. گاهی حتی برادر به برادر هم رحم نمی کنه. یا به قول شما خودشو فدای کس دیگه نمی کنه. ولی منظور از اخلاق بردگی این طور که من فهمیدم این نیست : اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که 90 درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که ميگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی ميشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار ميشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج ميکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نميآید، این را مستقیم بهش حالی نکن،برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را،عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش،اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش... این مثال ها و هزاران مثال دیگه مثالای روزمره این که هر کس باهاشون سر و کار داره. اینا سوای صعود و پیشرفت حرفه ایه. اینا یه جور اخلاقیات و خلقیاته که به صورت ناخودآگاه این افراد انجام می دن برای به دست آوردن رضایت آنی مردم. برای ثبت کردن یه نگاه خوب از خودشون توی ذهن بقیه. یا شاید خوب جلوه دادن خودشون. یه جور فریب دیگران و در حقیقت فریب خود. هرچند فرد خودش اصلا هم چین حسی نداره. به واقع فکر می کنه اتفاقا برنده میدون هم هست. ولی نمی دونه که تو گذشت زمان بازنده حقیقیه. این کار فرسایش اعصاب میاره. یکی از همون انواع دروغ به خوده. البته این برداشت من بود مینا جان 3
VINA 31339 ارسال شده در 16 تیر، 2011 آره به هرکس در عالم بیرون برای پیشرفت خودش کار می کنه. گاهی حتی برادر به برادر هم رحم نمی کنه. یا به قول شما خودشو فدای کس دیگه نمی کنه. ولی منظور از اخلاق بردگی این طور که من فهمیدم این نیست : این مثال ها و هزاران مثال دیگه مثالای روزمره این که هر کس باهاشون سر و کار داره. اینا سوای صعود و پیشرفت حرفه ایه. اینا یه جور اخلاقیات و خلقیاته که به صورت ناخودآگاه این افراد انجام می دن برای به دست آوردن رضایت آنی مردم. برای ثبت کردن یه نگاه خوب از خودشون توی ذهن بقیه. یا شاید خوب جلوه دادن خودشون. یه جور فریب دیگران و در حقیقت فریب خود. هرچند فرد خودش اصلا هم چین حسی نداره. به واقع فکر می کنه اتفاقا برنده میدون هم هست. ولی نمی دونه که تو گذشت زمان بازنده حقیقیه. این کار فرسایش اعصاب میاره. یکی از همون انواع دروغ به خوده. البته این برداشت من بود مینا جان خیلی عمیق نگاه کردی من اینجور نگاه نکرده بودم موافقم 1
mohsen 88 10106 ارسال شده در 16 تیر، 2011 نميدونم اين نوع نگاه به اخلاق درسته يا نه.....تفكيك اخلاق به دو نوع اربابي و بردگي كمي سخت گيرانه به نظر مياد...همون سفيد و سياه نگاه كردن به نظر ميرسه....به هر حال انسان موجودي اجتماعيه و رعايت برخي ويژگيها لازمه زندگي در اجتماع.... 2
ارسال های توصیه شده