zahra22 19501 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ ژزفیییییییییییین تویییییییییییی ؟ :banel_smiley_52: 1 لینک به دیدگاه
bme.masood 5832 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ :banel_smiley_52: کسی اینجا زامبی جونه منو ندیده ؟ میخواست بیاد خواستگاریم :aghosh: لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ آره حالا اومد میگم به توام یه دونه بده...:167:انقدر قشنگهههههههههههه..:w16: باهشه، ممنوووووووووووووووون:62izy85: لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ کسی اینجا زامبی جونه منو ندیده ؟ میخواست بیاد خواستگاریم :aghosh: مگه ساعت چنده؟؟؟!!! لینک به دیدگاه
bme.masood 5832 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ مگه ساعت چنده؟؟؟!!! این زامبی ها که ساعت نمیفهمن شما دیدیش ؟ لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ این زامبی ها که ساعت نمیفهمن شما دیدیش ؟ چه شکلیه؟؟؟:banel_smiley_52: لینک به دیدگاه
bme.masood 5832 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ چه شکلیه؟؟؟:banel_smiley_52: توصیفش یه خورده سخته اما باشه میگم فقط قول بده خواستگارمو ندزدی ها :brodkavelarg: ببین وقتی راه میره یه پاش رو زمین کشیده میشه یکی درمیون دندون داره نصف زبونش از دهنش بیرونه همیشه اب دهنش دائم رو زمین میچکه تو دلش یه حفره س به قطر 10 سانت که خون میریزه ازش یه دستش 7 تا انگشت داره یکی 3تا غذاش از انسانهای زنده تامین میشه فعلا همینا رو بدونی کافیه اگه یازم سوالی بود در خدمتم حالا دیدیش ؟ 3 لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ توصیفش یه خورده سخته اما باشه میگم فقط قول بده خواستگارمو ندزدی ها :brodkavelarg: ببین وقتی راه میره یه پاش رو زمین کشیده میشه یکی درمیون دندون داره نصف زبونش از دهنش بیرونه همیشه اب دهنش دائم رو زمین میچکه تو دلش یه حفره س به قطر 10 سانت که خون میریزه ازش یه دستش 7 تا انگشت داره یکی 3تا غذاش از انسانهای زنده تامین میشه فعلا همینا رو بدونی کافیه اگه یازم سوالی بود در خدمتم حالا دیدیش ؟ نه ندیدم؛ اگه هم ببیبنم بهت نمیگم؛:banel_smiley_52: آخه بدجوری عاشخش شدم:vi7qxn1yjxc2bnqyf8v لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ چه شدی گر تو همچون من شدییی عاشق ای فتا همه روز اندر آن جنون همه شب اندر این بکا ز دو چشمت خیال او نشدی یک دمی نهان که دو صد نور میرسد به دو دیده از آن لقا ز رفیقان گسستیی ز جهان دست شستیی که مجرد شدم ز خود که مسلم شدم تو را چو بر این خلق میتنم مثل آب و روغنم ز برونیم متصل به درونه ز هم جدا ز هوسها گذشتیی به جنون بسته گشتیی نه جنونی ز خلط و خون که طبیبش دهد دوا که طبیبان اگر دمیبچشندی از این غمی بجهندی ز بند خود بدرندی کتابها هله زین جمله درگذر بطلب معدن شکر که شوی محو آن شکر چو لبن در زلوبیا لینک به دیدگاه
bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ توصیفش یه خورده سخته اما باشه میگم فقط قول بده خواستگارمو ندزدی ها :brodkavelarg: ببین وقتی راه میره یه پاش رو زمین کشیده میشه یکی درمیون دندون داره نصف زبونش از دهنش بیرونه همیشه اب دهنش دائم رو زمین میچکه تو دلش یه حفره س به قطر 10 سانت که خون میریزه ازش یه دستش 7 تا انگشت داره یکی 3تا غذاش از انسانهای زنده تامین میشه فعلا همینا رو بدونی کافیه اگه یازم سوالی بود در خدمتم حالا دیدیش ؟ این مشخصاتی که دادی مال پسر بود یا دختر ... خیلی جیگره آخه اگه دختر باشه که خووووووووووووووب دافی میشه لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ چه گفت آن خردمند مرد خرد که دانا ز گفتار از برخورد کسی کو خرد را ندارد ز پیش دلش گردد از کردهٔ خویش ریش لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اردیبهشت، ۱۳۹۰ هشیوار دیوانه خواند ورا همان خویش بیگانه داند ورا ازویی به هر دو سرای ارجمند گسسته خرد پای دارد ببند لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ سلام صبح همگي بخير من مدتي نبودم ميدونم كه جام خيلي خيلي خالي بود 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ سلامممممممممممممممممممم صبحتون بخير چه خبرا 1 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ دكتر سمانه وارد ميشود همه احترام بگذاريد ..................... آرش جان در چه حالي .............. 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ در حال خيلي بدي به سر ميرم تب دارم دكترررررررررررررررررررررررررررر 1 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ در حال خيلي بدي به سر ميرم تب دارم دكترررررررررررررررررررررررررررر چيزي نيست خوب ميشي اين تب عشقه كه داري .......خود به خود خوب ميشي 1 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ عشق....؟ به كي به چي؟ من و عاشقي؟ 1 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اردیبهشت، ۱۳۹۰ عشق....؟ به كي به چي؟ من و عاشقي؟ عاشقي بد بدرديه آرش گرفتارش شده مطربي بد كاريه ........ عشق خوبه ...........اينم از توهماتته كه ميفكري عاشق نيستي لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده