bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 اسفند، ۱۳۹۳ عاقا من دیوونه شدم به سلامتی. الآن باید چی کار کنم؟ :wow: 3 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ عاقا من دیوونه شدم به سلامتی. الآن باید چی کار کنم؟ :wow: هیچی بیا ور دست خودم قول میدم ازت خوب نگهداری کنم 3 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ شما از وقتی بستری شدی تا حالا حرف زدی؟ معلوم نیس به این بچه چی دادین از زبون افتاد بنده خدا نه طفلی اصن حرف نمیزنه... چیزی ندادیم بهش. از اول همینجوری بود. :icon_pf (34): 3 لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ هیچی بیا ور دست خودمقول میدم ازت خوب نگهداری کنم اتفاقا می خواستم بگم به کی پناه ببرم?؟:hapydancsmil: دوست باشیم قشنگ. بیا اول از شیشه ها شروع کنیم :توافق: همه خوابن بزنیم بشکنیم هه هه هه:imoksmiley: 2 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ نه طفلی اصن حرف نمیزنه... چیزی ندادیم بهش. از اول همینجوری بود. :icon_pf (34): خب پس خیلی حالش از ما خرابتره بنده خدا اتفاقا می خواستم بگم به کی پناه ببرم?؟:hapydancsmil:دوست باشیم قشنگ. بیا اول از شیشه ها شروع کنیم :توافق: همه خوابن بزنیم بشکنیم هه هه هه:imoksmiley: عزیزمی البته دیوونه های قبلی شیشه ها رو شیکوندن فک نکنم چیزی مونده باشه ولی بازم میریم بقیشم میشکونیم :icon_pf (34): پروژه بعدیهم باز کردن زبون علی فاطمیه 2 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ اتفاقا می خواستم بگم به کی پناه ببرم?؟:hapydancsmil:دوست باشیم قشنگ. بیا اول از شیشه ها شروع کنیم :توافق: همه خوابن بزنیم بشکنیم هه هه هه:imoksmiley: اینجا شیشه نداره. نمیبینی چه سوز سردی میاد؟ خب پس خیلی حالش از ما خرابتره بنده خدا عزیزمی البته دیوونه های قبلی شیشه ها رو شیکوندن فک نکنم چیزی مونده باشه ولی بازم میریم بقیشم میشکونیم :icon_pf (34): پروژه بعدیهم باز کردن زبون علی فاطمیه آره اگه زبون علی رو باز کنی میذارمت تو آشپزخونه هر چقدر خواستی غذا بخوری. 3 لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ نع نع پروژه ی بعدی نازنین باشه ببین در بدو ورود منو نامید کرد:w821:بابا من حالم خوب نیست درک کن ناااازنین جانم:cryingf: من تیرکمون دارم چراغ اول مال من :icon_pf (19): 2 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ :gnugghender: علی آقا راستشو بگو چرا حرف نمیزنی؟ هان؟ نازنینو میخای چیکار کنی الان؟ من پایه هرگونه پروژه ای هستم 2 لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ ببریمش پشت دیوار انجمن تا بهت بگم:Ghelyon: (موبایلش مال من. جیبش مال تو:6404:) 2 لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ نازنین والیوم تزریق کرد به من.:banel_smiley_52: بترسیددد از دستهای پنهان. فغان خوابتون گل گلی :خروپف: 2 لینک به دیدگاه
faaarnaz 5345 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ نازنین والیوم تزریق کرد به من.:banel_smiley_52: بترسیددد از دستهای پنهان. فغانخوابتون گل گلی :خروپف: بابا تو خود توهمی خواب تو هم گل گلی 3 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ :vahidrk: باید بستری بشی. در اینجا یه طرفه هست. رو به بیرون باز نمیشه! شما از وقتی بستری شدی تا حالا حرف زدی؟ معلوم نیس به این بچه چی دادین از زبون افتاد بنده خدا عاقا من دیوونه شدم به سلامتی. الآن باید چی کار کنم؟ :wow: هیچی بیا ور دست خودمقول میدم ازت خوب نگهداری کنم نه طفلی اصن حرف نمیزنه... چیزی ندادیم بهش. از اول همینجوری بود. :icon_pf (34): اتفاقا می خواستم بگم به کی پناه ببرم?؟:hapydancsmil:دوست باشیم قشنگ. بیا اول از شیشه ها شروع کنیم :توافق: همه خوابن بزنیم بشکنیم هه هه هه:imoksmiley: خب پس خیلی حالش از ما خرابتره بنده خدا عزیزمی البته دیوونه های قبلی شیشه ها رو شیکوندن فک نکنم چیزی مونده باشه ولی بازم میریم بقیشم میشکونیم :icon_pf (34): پروژه بعدیهم باز کردن زبون علی فاطمیه اینجا شیشه نداره. نمیبینی چه سوز سردی میاد؟ آره اگه زبون علی رو باز کنی میذارمت تو آشپزخونه هر چقدر خواستی غذا بخوری. نع نع پروژه ی بعدی نازنین باشه ببین در بدو ورود منو نامید کرد:w821:بابا من حالم خوب نیست درک کن ناااازنین جانم:cryingf:من تیرکمون دارم چراغ اول مال من :icon_pf (19): :gnugghender: علی آقا راستشو بگو چرا حرف نمیزنی؟ هان؟نازنینو میخای چیکار کنی الان؟ من پایه هرگونه پروژه ای هستم ببریمش پشت دیوار انجمن تا بهت بگم:Ghelyon:(موبایلش مال من. جیبش مال تو:6404:) نازنین والیوم تزریق کرد به من.:banel_smiley_52: بترسیددد از دستهای پنهان. فغانخوابتون گل گلی :خروپف: بابا تو خود توهمی خواب تو هم گل گلی 2 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ :hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: 1 لینک به دیدگاه
mese 677 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ :hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: :hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: 2 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ جدیدا زیاد ایده میدی هاااااااا سادیسمی! برو تو اتاقت ببینم!:vahidrk: من مسئولم. چیه عزیزم. مشکلی داری؟ باز نازی تَوَهُم اومد 3 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ سادیسمیو که به تخت نمی بندن!!به دم اسب ببند زودتر نتیجه می ده..مجربه:gnugghender: تو ک سادیسمت حادتره با این تجربه ات، بهتره ک دم اسبو روت امتحان کنیم.. کی حاضری؟ 3 لینک به دیدگاه
mese 677 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ تو ک سادیسمت حادتره با این تجربه ات، بهتره ک دم اسبو روت امتحان کنیم.. کی حاضری؟ یه سوال دارم..چطوری وقتی به تخت می بندنت فرار می کنی؟؟ 3 لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ :hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: :hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil: باز نازی تَوَهُم اومد تو ک سادیسمت حادتره با این تجربه ات، بهتره ک دم اسبو روت امتحان کنیم.. کی حاضری؟ یه سوال دارم..چطوری وقتی به تخت می بندنت فرار می کنی؟؟ 3 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ یه سوال دارم..چطوری وقتی به تخت می بندنت فرار می کنی؟؟ میخوای یاد بگیری ک چجوری فرار کنی؟ .. این سوالو از 1نفر دیگه بپرس چون من آزادِ آزاد واسه خودم می چرخم .. زیادم اذیتم کنی خودت بد میبینی.. بالاخره سادیسمی ای گفتن گرچه سادیسم تو حادتره 3 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۳ میخوای یاد بگیری ک چجوری فرار کنی؟ .. این سوالو از 1نفر دیگه بپرس چون من آزادِ آزاد واسه خودم می چرخم .. زیادم اذیتم کنی خودت بد میبینی.. بالاخره سادیسمی ای گفتن گرچه سادیسم تو حادتره کسی نمیتونه ازینجا فرار کنه. جدیدا توهم هم به سادیسمت اضافه شده ؟ 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده