saeed99 2563 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ حضرت آیت الله شیخ "لطف الله صافی گلپایگانی" از مراجع معظم تقلید در ۱۵ فروردین امسال - ۱۳۹۰- شعری سروده اند. منبع : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام متن این سروده که توسط حجة الاسلام و المسلمین رسول جعفریان در اختیار خبر آنلاین قرار گرفته به شرح زیر است: ما را ز کورش و کی و جم اعتبار نیست فخری به داریوش و به اسفندیار نیست مرده است دور رستم و سیروس و کیقباد ما را به جاهلیت آن دوره کار نیست در سایه محمد و آل محمدیم برتر از این برای بشر افتخار نیست ابنای دین و سوره توحید و کوثریم بر دل ز کفر و شرک و شرارت غبار نیست اسلام، اعتقاد و نظام و هویت است هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست اندر دژ ولایت و حصن امامتیم مانند این حصار به گیتی حصار نیست ما امت عدالت و صلح و اخوتیم در ما نفاق و شیطنتِ دیو سار نیست از جاهلیت مجوس نگیریم رسم و راه ما را به جز ولایت مهدی (ع) شعار نیست اعلام «ان اکرمکم» باشد این پیام در کیش ما به رنگ و نژاد اعتبار نیست گر مدعی تلاش به توهین ما کند با او بگو که از تو جز این انتظار نیست تو باش و هفت خوان و خرافات و ترّهات راهی که می روی ره پروردگار نیست زنده است دین احمد (ص) و قرآن و اهل بیت (ع) اکمل از آن طریق سوی کردگار نیست یارب رسان امام زمان منجی جهان فرّخ، زمان او که در آن، کار عار نیست پر می کند ز عدل به امر خدا زمین بهتر ز عصر دولت او روزگار نیست آئین دین مداری و تقوی شود رواج رسم فساد و شرب مدام و قمار نیست مؤمن عزیز گردد و کافر شود ذلیل مرد خدا به دوره او خوار و زار نیست 10 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ ای جاااااااان..... به درستی که آیه و نشانه ای از الله است،که یکی از نشانه ها و آیات الله،دقیقا همین آیت الله است...... 5 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ ما امت عدالت و صلح و اخوتیم :jawdrop: 3 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ آخه من این همه پول کفاره از کجا بیارم بدم هی عکس و مطلب می ذارین هان؟؟ 3 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ واقعا شعر بود! شعر به معنای واقعی کلمه... 2 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ واقعا شعر بود!شعر به معنای واقعی کلمه... ولی خداییش خیلی سخته یک عرب،اینجور فارسی حرف بزنه !!!!! طرف نمیتونست چهارتا فعل و فاعل را بنویسه و یک جمله هم از نظر نگارشی درست نداشت. اونوقت شعر میگفت در حد حافظ که من به خال لبت ای دوست،گرفتار شدم !!!!!!! 3 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ تو حوزه برای اینا کلاس شعر و شاعری هم میذارن و شعر گفتن بهشون یاد میدن؟ 3 لینک به دیدگاه
Abolfazl_r 20780 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ تو حوزه برای اینا کلاس شعر و شاعری هم میذارن و شعر گفتن بهشون یاد میدن؟ آره. مگه یادت نیست؟ ما را رها کنید در این رنج بی حساب با قلبی پاره پاره و با سینه ای کباب 2 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ تو حوزه برای اینا کلاس شعر و شاعری هم میذارن و شعر گفتن بهشون یاد میدن؟ ببین دوتا بحثه. یه جا شعر رو میسرایند که یاد دادنی نیست معمولا.بیشتر ذاتیه. ولی یه جا شعر رو میگن.آره تو حوزه شعر گفتن رو یادشون میدن. اینم از اون دسته شعرهای گفتنی بود... 3 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 فروردین، ۱۳۹۰ خداوکیلی اینا همه شون شاعرن برای ملت ببین دوتا بحثه.یه جا شعر رو میسرایند که یاد دادنی نیست معمولا.بیشتر ذاتیه. ولی یه جا شعر رو میگن.آره تو حوزه شعر گفتن رو یادشون میدن. اینم از اون دسته شعرهای گفتنی بود... آها..تنکیو..از ناآگاهی دراومدم 3 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۰ موش بخورتش با این شعری که گفته... لینک به دیدگاه
Neutron 60966 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۰ یاد کتاب قلعه ی حیوانات و شعری که یکی از حیوانات در وصف پیشوا ناپلئون سروده بود افتادم. لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۰ ولی خداییش خیلی سخته یک عرب،اینجور فارسی حرف بزنه !!!!! طرف نمیتونست چهارتا فعل و فاعل را بنویسه و یک جمله هم از نظر نگارشی درست نداشت. اونوقت شعر میگفت در حد حافظ که من به خال لبت ای دوست،گرفتار شدم !!!!!!! شعرای بوذرجمهیری رو یارو دزدیده به اسم خودش کرده آخ من چه حالی می کردم وصیت نامه این طرف رو می خوندم با این جمله بندیش لینک به دیدگاه
saeed99 2563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۰ زشير شتر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسيده است كار كه تاج كيانی را كند آرزو تفو بر تو ای چرخ گردون تفو درودی به مستی پروانه ها به گرمیﹺآغوشﹺ آلاله ها به رقصﹺکبوتر، به فصلﹺبهار درودی به رویا،به شب هایﹺتار درود ای تبسم،درود ای امید درودی به آن یاس هایﹺسپید درودی به گرمی، به دوریﹺ مهتاب به شرقﹺسپیده،به خورشیدﹺناب درودی به باران و برف وتگرگ به شادی و لبخند و سبزیﹺ برگ درودی به صحرا به کوه و به دریا به عرش وبه اعلا ٬به امروز و فردا درودی به آن، سرزمین های دور درودی به وصل و٬ به آوا ونور درودی به خلقت، به سیمایﹺیار به سهراب و رستم ٬ به اسفندیار درود ای دلیرانﹺایران زمین درود ای شهیدان این سرزمین درودی به مستیﹺپروانه ها به گرمیﹺآغوشﹺآلاله ها درود ای جوانانﹺ ایرانﹺ پاک سرو ها، صخره هایﹺسینه چاک درودی به آن نام ها٬ اسطوره ها به آن سربدارانﹺ بی ادعا درود ای سوارانﹺ بادﹺصبا پیام آوران ﹺ پاکﹺ روحﹺخدا درودی به ایران ٬ به اشعارﹺپیران به سعدی به حافظ ، به ایمان و عرفان درودی به شیرانﹺ ایران زمین به نیکان ، به مردانﹺاین سرزمین درودی به ایران ٬به خاکﹺدلیران به ایران و ایران٬ به ایثار یاران درودی به مستیﹺپروانه ها به گرمیﹺآغوش آلاله ها امیر مهدی شهرابی(هاتف) لینک به دیدگاه
saeed99 2563 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 فروردین، ۱۳۹۰ درود بر ایران و ایرانی :icon_gol: از آن روز این خانه ویرانه شد كه نان آورش مرد بیگانه شد چو ناكس به ده كدخدایی كند كشاورز باید گدایی كند :icon_gol: من ایرانیم عشق من این بود که مهر وطن بهر من دین بود ببوسم من این خاک پاک وطن که پاینده شد نام ایران من همین افتخارم اهوراییم قلم قاصر از شور و شیداییم چو این مملکت ملک شیران بود سلاح من این نام ایران بود نیازم به میراث ایران من همان تخت جمشید دشمن شکن همان قصر پر شوکت و با وقار همان ملک شاهان با اقتدار نیازم به فردوسی باخرد خرد تا ابد نام او می برد بود افتخارم که ایران زمین شده مهد رستم یل بی قرین همان پهلوان دلیر و نژند بمیرد که ایران نیابد گزند اگر وارث آن یلان گشته ایم اگر دل به این مملکت بسته ایم بسازیم ایران فخر زمان یه یاری یزدان و ایرانیان لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده