mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 تیر، ۱۳۹۲ در سکـــوت شــب... با قاصدک های سفـــــید و همان بال های نامــــرئی و روح خیـــــــــــسم... به اوج آسمــــــــــانِ ذهنم می روم و به عمـــق دریا می نـــگرم... سایه ی تـــو روی مـــوج هـا پیــــــــداسـت... به دنبال تــو می آیم از آسمــــــــــان تا زمیـــن از عمــق سکــوت تا اوج فــریاد... با نــور فانوس خاطراتمـــــان... روی همان نیمکــت دیدار می نشـــینم... باران می بــارد بوی رز قرمزی که روی نیمـــــــــکت چوبـــــــــــی نهاده ای مشامــم را پــر از تــو می کند... همان طور که با فـــانوس زیر باران قدم می زنــم دستــم را روی قلبــم می گــذارم... درســت همیـــن جــایی و باز ملــودی همیشـــگی صدایــم می زنی... دستت را روی شانه ام می گــذاری در آغـــــوش تــو به خــدا می رســم هنــوز هم باران می بارد و هنوز هم فقــــط مــن هســتم و تـــــــو... 7 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۲ از یاد نمیری:icon_gol: :5c6ipag2mnshmsf5ju3 7 لینک به دیدگاه
زفسنجانی 7100 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ خدای من ....اصلا آمادگی برخورد با یه همچین موضوعی رو نداشتم ..... 7 لینک به دیدگاه
masoud 65 835 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ زندگی ناگهان آرام و بی صدا دست بر چشمانت می گذارد و مثله همیشه پیش از آنکه نامش را حدس بزنی بازی تمام می شود... ..........مسعود مرادی... 6 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 تیر، ۱۳۹۲ اینجا ساعت به وقت نبودت در صفر عاشقی مانده.... هر چه جلو می رویم...انگار عقب رفتن ست در نبودت... 11 لینک به دیدگاه
masoud 65 835 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 تیر، ۱۳۹۲ حکایت دوستان و ما، حکایت برکه است و ماه! دور از هم و در دل هم...[/CENTER] 8 لینک به دیدگاه
دل مانده 7714 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۲ گلچیـــــن روزگار عجب باسلیقه است.... 8 لینک به دیدگاه
masoud 65 835 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۲ من مانده ام و تو... کاش این جمله حقیقت داشت... 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده