Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 اردیبهشت، ۱۳۹۱ پدر سالاری به معنای حکومت یک فرد به طور خاص پدر بر تمامی خانواده. بحث ارزش زن یا بچه فعلا در این تاپیک مدنظر نیست. خودت اولین حس پدر سالاری و مرد سالاری رو به خوبی نشون دادی!!!!!!!!!!! همیشه زن و بچه و پیرها رو در کنار هم قرار میدهند به عنوان ضعیف و کسانی که نیاز به حمایت دارند و مردان هم که فرشته نجات و حامی هستند....:viannen_38: 1 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 اردیبهشت، ۱۳۹۱ خودت اولین حس پدر سالاری و مرد سالاری رو به خوبی نشون دادی!!!!!!!!!!!همیشه زن و بچه و پیرها رو در کنار هم قرار میدهند به عنوان ضعیف و کسانی که نیاز به حمایت دارند و مردان هم که فرشته نجات و حامی هستند....:viannen_38: دی: این پست اصلا منظورش این نبود. :) این بحثی که میگی الان توی قرن 21 مطرح هست. ک اصلا فضاهای معطوف به زن مثل پارک بانوان خودش یه نوع قبول این وضعه که زنان نیاز به مراقبت دارند که توی مباحث Advocacy planning قرار میگیره. اما اینو یادت باشه توی گذر به تاریخ ما به تونل زمان وارد میشیم. و باید از منظر ادمهای اون دوره وضعیت رو ارزیابی کنیم. بله هنوز هم که هنوزه توی بحثهای اجتماعی زن ها رو به عنوان یک گروه ویژه در نظر میگیرند. چرا؟ من از لحاظ رشته خودم میگم. چون بهرحال زنها از نظر فیزیکی ضعیف تر هستند و این ربطی به حقوق اجتماعی آنان ندارد! به خاطر همین توی کارهای شهرسازی ما گروه زن ها را جدا میکنیم! چون زن ها رفتارهای خاصی رو از خود توی فضای شهری نشون میدن. مثلا چی؟ مثلا زنها کفشهای پاشنه بلند می پوشند. این نیاز به کفسازی مسطح دارد. زن ها باردار می شوند! زن ها نیاز به ٌW.C بیشتر پیدا میکنند تا مردها و قس علی هذا! بخاطره اینه توی اینجور کارها مثل کار شهرسازی بالاخص طراحی شهری زنها رو اینگونه در نظر میگیرند. :P 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 اردیبهشت، ۱۳۹۱ دی:این پست اصلا منظورش این نبود. :) این بحثی که میگی الان توی قرن 21 مطرح هست. ک اصلا فضاهای معطوف به زن مثل پارک بانوان خودش یه نوع قبول این وضعه که زنان نیاز به مراقبت دارند که توی مباحث Advocacy planning قرار میگیره. اما اینو یادت باشه توی گذر به تاریخ ما به تونل زمان وارد میشیم. و باید از منظر ادمهای اون دوره وضعیت رو ارزیابی کنیم. بله هنوز هم که هنوزه توی بحثهای اجتماعی زن ها رو به عنوان یک گروه ویژه در نظر میگیرند. چرا؟ من از لحاظ رشته خودم میگم. چون بهرحال زنها از نظر فیزیکی ضعیف تر هستند و این ربطی به حقوق اجتماعی آنان ندارد! به خاطر همین توی کارهای شهرسازی ما گروه زن ها را جدا میکنیم! چون زن ها رفتارهای خاصی رو از خود توی فضای شهری نشون میدن. مثلا چی؟ مثلا زنها کفشهای پاشنه بلند می پوشند. این نیاز به کفسازی مسطح دارد. زن ها باردار می شوند! زن ها نیاز به ٌW.C بیشتر پیدا میکنند تا مردها و قس علی هذا! بخاطره اینه توی اینجور کارها مثل کار شهرسازی بالاخص طراحی شهری زنها رو اینگونه در نظر میگیرند. :P ولی بیانش بد بود!!!! اخه از بس زنونه مردونه کردند و زنا کمترین امکاناتو بهشون میدن یادم افتاد... بعدشم توی پستای اول گفتی در قبل از اسلام زنا ارزش و اعتباری نداشته اند،در صورتی که زنا حتی میتونستند پادشاه بشن..در دوره ساسانی. نخیر اتفاقا مردا بیشتر میرن w.c..اینو وقتی رفتیم اردوی شمال با بچه ها فهمیدیم!!! آره خوووو....زنا رو هیچ وقت نمیفرستن توی سالن تولید..خیلی کم...بیشترش باید توی آزمایشگاها باشن... بعدشم بعضی پستها اغراق بود....همه تمدنها نقاط سیاهی دارند...البته قبول دارم..ما هنوز هم که هنوزه از استبداد در کوچکترین گروه یعنی خانواده رها نشده ایم به طور کامل چه برسه به بالاترین سطح حکومت!!! بعد نقل قول میگیرم میگم..حالا یادم نیست. 2 لینک به دیدگاه
Neutron 60966 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 30 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ولی بیانش بد بود!!!! اخه از بس زنونه مردونه کردند و زنا کمترین امکاناتو بهشون میدن یادم افتاد... بعدشم توی پستای اول گفتی در قبل از اسلام زنا ارزش و اعتباری نداشته اند،در صورتی که زنا حتی میتونستند پادشاه بشن..در دوره ساسانی. نخیر اتفاقا مردا بیشتر میرن w.c..اینو وقتی رفتیم اردوی شمال با بچه ها فهمیدیم!!! آره خوووو....زنا رو هیچ وقت نمیفرستن توی سالن تولید..خیلی کم...بیشترش باید توی آزمایشگاها باشن... بعدشم بعضی پستها اغراق بود....همه تمدنها نقاط سیاهی دارند...البته قبول دارم..ما هنوز هم که هنوزه از استبداد در کوچکترین گروه یعنی خانواده رها نشده ایم به طور کامل چه برسه به بالاترین سطح حکومت!!! بعد نقل قول میگیرم میگم..حالا یادم نیست. میدونی چرا فکر میکنی این هایی که من نوشتم نقطه ی سیاهه؟ چون داری با دید مدرنت به تاریخ نگاه میکنی. تو یه انسان مدرنی! اگر مدرن نبودی و سنتی میتفکریدی! :d اتفاقا با این مواردی که نوشتم حال هم می کردی!! اینها برات یه تناقصه چون به تاریخ ایران افتخار میکردی . اما ! اگر بدونی که این سیستم تو ایران تا الان جواب میداده، اینطور از نوشته های من برداشت نمیکردی. سیستم ایران این بوده و جواب هم میداده چون سالهای سال شکل گرفته بوده. اما چون الان میدونی که زن و مزد با هم برابرند این چیزها برات باورپذیر نیست. چرا بهتره بودنی که دموکراسی یه واژه ی یونانیه! و از ریشه های ایران نیست! اینجا استبداد شاهنشاهی بوده و نمودار سینوسی داشته. آیا این خوبه یا بد؟ من نظری ندارم! فقط میتونم بهت بگم ریشه ی عدم توانایی ما برای تشکیل جامعه مدنی به خیلی از اینها بر میگرده. :) این چیزایی که نوشتم واقعیته! البته اگر بخواهی بدون تعصب نگاه کنی. :) 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 اردیبهشت، ۱۳۹۱ میدونی چرا فکر میکنی این هایی که من نوشتم نقطه ی سیاهه؟ چون داری با دید مدرنت به تاریخ نگاه میکنی. تو یه انسان مدرنی! اگر مدرن نبودی و سنتی میتفکریدی! :d اتفاقا با این مواردی که نوشتم حال هم می کردی!! اینها برات یه تناقصه چون به تاریخ ایران افتخار میکردی . اما ! اگر بدونی که این سیستم تو ایران تا الان جواب میداده، اینطور از نوشته های من برداشت نمیکردی. سیستم ایران این بوده و جواب هم میداده چون سالهای سال شکل گرفته بوده. اما چون الان میدونی که زن و مزد با هم برابرند این چیزها برات باورپذیر نیست. چرا بهتره بودنی که دموکراسی یه واژه ی یونانیه! و از ریشه های ایران نیست! اینجا استبداد شاهنشاهی بوده و نمودار سینوسی داشته. آیا این خوبه یا بد؟ من نظری ندارم! فقط میتونم بهت بگم ریشه ی عدم توانایی ما برای تشکیل جامعه مدنی به خیلی از اینها بر میگرده. :) این چیزایی که نوشتم واقعیته! البته اگر بخواهی بدون تعصب نگاه کنی. :) آره..میدونم..هنوزم از تعصب رهایی ندارم.. خیلی هم از متنا خوشم اومد..اما گاهی حس کردم یه کم زیادی گفته!!!!!!!!!!!!!!! اما تعصب 100% هم نیست..یه کم هم غرور ملی دیگه خوبه آدم داشته باشه.. نمیتونم توی مدت کوتاهی همشو بریزم کنار..فقط میتونم کم کم توی این راه پیش برم... به نظر من زن و مرد برابر نیستند...حقوق یکسانی از نظر اجتماعی باید داشته باشند اما نه اینکه مثلا زنا رو وادار به کارهای مردانه کرد برای احقاق حقوق.مثل کمونیستا که زنارو به همین بهونه میفرستادن معدن!!!! 1 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 اردیبهشت، ۱۳۹۱ جیمی رو سپاس امشب با خوندن یه متن مفید سرمو رو بالش میزارم بسیار عالی بود جیمی و کیوان دستتون درد نکنه :icon_gol: 1 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 مرداد، ۱۳۹۱ «هوشنگ ماهرویان» در کتاب «تبارشناسی استبداد ایرانی ما» مینویسد: «آبادانی ایران در طول تاریخ بر دو بند بوده است. بند بر آب و بند بر بادیه نشینان مهاجم یا مفسدان. این دو بند را دولت مستبد مرکزی میساخت و اداره میکرد. با سستی گرفتن قدرت مرکزی بند بر آب رو به ویرانی میرفت پس کشاورزی نابود میشد و قحط سالی و گرسنگی چیره میگشت، و بند بر مفسدان نیز ضعیف میشد، پس ناامنی غالب میشد و کشتوکشتار و چپاول بر شهرها و روستاها حکومت مییافت… استبداد در فرهنگ ایرانی ما مشروعیت خود را از امر کشاورزی و مقابله با تهاجم مفسدان به دست آورده است.» نظریهی معروف «شیوه تولید آسیایی» را که «مارکس» و «انگلس» برای توضیح شرایط و موقعیت جوامع شرقی طراحی کردند، علاوه بر مشکل کمبود آب و احتیاج به مدیریت متمرکز انحصاری برای ایجاد و بهرهبرداری از نظامهای آبیاری، مشکل نبود مالکیت خصوصی زمین را به عنوان عامل اصلی رکود اجتماعی در جوامع شرقی معرفی میکند. به طوری که حتا دست به دست شدن سلسلههای حکومتی و یا دخالت نظامی اقوام مهاجم نیز تغییری جدی در وضعیت اقتصادی آنها به وجود نمیآورد. زیرا مالکیت زمین همچنان در دست دولتهای جدید و زمینداران وابسته به آنها باقی میماند. از نظر مارکس و انگلس، شکل و ماهیت حکومتهای استبدادی در جوامع شرقی و از جمله ایران در اثر شیوهی زیست اقتصادی و اجتماعی مردمان این جوامع به وجود آمد، به گونهای که شیوهی خاص تولید آسیایی سببساز نوع دولتهای استبدادی و مانع رشد اقتصادی- سیاسی میشد. همچنین «کارل آگوست ویتفوگل» در کتاب خود، استبداد شرقی، کمبود آب و خشکی سرزمین را علت اصلی ظهور استبداد در جوامع شرقی معرفی میکند. بر طبق این نظریه، کمبود آب و خشکی سرزمین، پراکندگی جمعیت در واحدهای کوچک و جدا از هم کشاورزی را موجب شد و تهیه و توزیع آب و ایجاد شبکهی آبیاری از عهدهی این واحدهای پراکنده و مستقل خارج بود. ضرورت مدیریت متمرکز کنترل، نگهداری و توزیع آب به تدریج به ظهور دولتهای متمرکز مستبد منجر شد. بر اساس این نظریه، در مشرق زمین، عامل کامیاب تولید آب است و به تقریب میتوان گفت زمین بدون آب فاقد ارزش اقتصادی است. در ایران نیز کمبود آب همواره موجب مشاجرات دایمی، کشمکشها و حتا جنگهای خونین بوده است. برای مثال پدیدهای به نام «میراب» که در مغرب زمین ناشناخته است، در دورههایی از تاریخ ایران دارای اهمیت زیادی بوده است. در دوران خلافت عباسی در «مرو»، میرآب هزاران نفر خدمه در اختیار داشت و ذخیرهی آب شهر توسط سپاه چهارصد نفری نگهبانی میشد. تقسیم آب میان کشاورزان با محاسبات دقیق و با احتساب دقیقه انجام میگرفت. هرگاه خشکسالی میشد، برخی رودخانهها در اثر کمی بارش برف و باران، در مواقعی حتا به کلی خشک میشدند و این مسئله نه تنها اهمیت و ارزش آب را بالا میبرد، بلکه بر ضرورت کنترل متمرکز آن میافزود، که البته این کنترل و نظارت بر عهدهی دولت بود و از توان واحدهای کوچک کشاورزی روستایی خارج بود. در زمینه قدرت متمرکز نهادهای سنتی، «پاتریمونالیسم» شناختهشدهترین شکل سلطهی سنتی و یکی دیگر از عوامل ایجاد استبداد شرقی است. در این نوع سلطه، رعایا از پادشاه متمایز هستند. به گونهای که پادشاه دارای فوج محافظ شخصی است و با واسطهی معتمدان و سرسپردگان خود، حکومت میکند. «ماکس وبر»، بر اساس این نظریه، پایهی سیستم استبداد شرقی را کار اجباری، تعهد و آیینمداری مبتنی بر سرکوب، و دیوانسالاری متمرکز شاه میدانست که نتیجهی آن گسترش ثروت و قدرت نظامی سران قبایل و اطرافیان آنها بود. در کنار این سیستم متمرکز استبدادی، جامعهی ایران همواره در اثر هجوم اقوام بیگانه و مهاجم، دچار گسست و تعارض بوده است و این امر باعث عدم آبادانی کشور میشد؛ و چون تمام قدرت و ثروت به صورت متمرکز در دست دولت بود، همیشه اقشار جامعه زیر سلطه دولت بودند. بنابراین اشرافیتی زمیندار به گونهی غربی آن در ایران شکل نگرفت، به این ترتیب، تضاد طبقاتی و اقتصادی به وجود نیامد و صنعت رشد نکرد. سرانجام، مردم و دولت از یک سو و مدعیان تصاحب حکومت از سوی دیگر، همواره درحال نزاع و کشمکش بودند و شرایط ناامنی بر جامعه حکمفرما بود. به قول «امیرحسین آریانپور»، «جامعه ایرانی به سبب دو گونه عامل استثمار خشن داخلی و استعمار خارجی، قرنها اسیر استبداد یا بیعدالتی مبرم بوده است». لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده